بررسی تأثیرگذاری ریسک سیاسی بر مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها با تأکید بر نقش تعدیل‎‌کننده انعطاف‎‌پذیری عملیاتی و ثبات مدیریت شرکت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، گروه حسابداری، دانشکده مهندسی صنایع و مدیریت، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران

2 استادیار، گروه مدیریت، اقتصاد و حسابداری، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران

چکیده

پژوهش حاضر با هدف مطالعۀ تأثیرگذاری ریسک‎‌ سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها با تأکید بر نقش تعدیل‎‌کنندۀ انعطاف‎‌پذیری عملیاتی و ثبات مدیریت انجام شده است. برای دستیابی به هدف‎‌ پژوهش، تعداد ۱۲9 شرکت پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دورۀ زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۲ انتخاب شد و روش آزمون فرضیه‎ها، مدل رگرسیون چندگانه در مجموعه داده‎های ترکیبی است. نتایج نشان می‎‌دهند که درصورت وجود ریسک سیاسی، از میزان ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‌های نمونه به شکلی معنادار کاسته شده است. سایر یافته‎‌ها حاکی‌ازآن است که انعطاف‎‌پذیری عملیاتی و ثبات مدیریت، به شکل مؤثری تأثیر ریسک سیاسی بر مسئولیت‎‌های اجتماعی را تعدیل می‎‌کند و در شرکت‎‌های دارای انعطاف‎‌پذیری عملیاتی، از شدت تأثیرگذاری منفی ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی کاسته شده است؛ زیرا انعطاف‌پذیری عملیاتی به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که در مواجهه با ریسک‌های سیاسی، سریع‌تر و مؤثرتر واکنش نشان دهند؛ علاوه‌براین، درصورت وجود مدیریت با ثبات و مستحکم، اثرات منفی ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها کاهش یافته است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Investigating the Impact of Political Risk on Corporate Social Responsibility with Emphasis on the Moderating Role of Operational Flexibility & Corporate Management Stability

نویسندگان [English]

  • Mohsen Lotfi 1
  • Afsaneh Delshad 2
1 Assistant Professor, Department of Accounting, Faculty of Industrial Engineering and Management, Shahrood University of Technology, Shahrood, Iran
2 Assistant Professor, Department of Management, Economics and Accounting, Faculty of Humanities and Social Sciences, Golestan University, Gorgan, Iran
چکیده [English]

This study examines the impact of political risk on the development of corporate social responsibility (CSR) in emerging markets, with a specific focus on the moderating roles of operational flexibility and managerial stability. Utilizing a sample of 129 firms listed on the Tehran Stock Exchange from 2008 to 2024, we test our hypotheses using a multiple regression model with panel data. The findings reveal that heightened political risk significantly impedes the development of CSR performance. However, operational flexibility and managerial stability serve as effective mitigating factors. Specifically, operational flexibility allows firms to adapt more swiftly and effectively to political uncertainties, thereby attenuating the negative influence on their CSR initiatives. Similarly, stable management provides the strategic foresight and consistency necessary to buffer CSR programs from the adverse effects of political risk. These results underscore the critical importance of internal organizational capabilities in sustaining CSR commitments within politically volatile environments.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Political Risk
  • Social Responsibilities
  • Management Stability
  • Operational Flexibility

مقدمه

وقوع رسوایی‎‌های مالی اخیر موجب از بین رفتن اعتماد سرمایه‎‌گذاران دربارۀ صورت‎‌های مالی شده است و ذی‌نفعان مالی را بر آن داشته است که علاوه‌بر سودآوری و ابعاد مالی، به ریسک‎‌های سیاسی و تعهدات واحدهای تجاری در زمینۀ مسئولیت اجتماعی و افشای آن در بازار سرمایه بیشتر از گذشته توجه کنند. واژۀ مسئولیت اجتماعی شرکت‎‌ها به مسئولیت واحدهای تجاری در قبال تأثیرشان بر جامعه اطلاق می‎‌شود و به تلاش برای واردکردن عوامل محیطی و اجتماعی در راهبردهای تجاری، تصمیمات مالی و تجاری شرکت‎‌ها اشاره دارد و هدف از آن افزایش سودآوری اقتصادی است (Kjær, 2024).

ثبات سیاسی یکی از عوامل مهم در مسیر رشد اقتصادی به شمار می‎‌رود که بر مبنای تداوم هنجاری و رفتاری است. منظور از ریسک سیاسی (بی‎‌ثباتی سیاسی) نیز یک وضعیت متزلزل است که حکومت درخصوص نحوۀ حفظ حاکمیت خود، ادارۀ جامعه و تمامیت ارضی کشور با آن مواجه است (Kobrin, 2022)؛ در این راستا هارتول و دوینی (Hartwell & Devinney, 2024) با بررسی بیش از هزار شرکت در 13 کشور دارای دولت‌های پوپولیستی موافق و مخالف کسب‌‌وکار در زمان‌های مختلف از سال 2012 تا 2020 نشان می‎‌دهند که شرکت‎‌ها در فشار دولت‎‌های پوپولیستی، منابع کمتری را صرف فعالیت‎‌های مسئولیت اجتماعی می‎‌کنند و به‌طور چشمگیری از ایفای مسئولیت اجماعی در شرایط پوپولیسم فاصله می‌گیرند؛ علاوه‌براین، پورسلیمان و همکاران (Poursoleyman et al., 2024) مطرح می‎‌کنند که رابطۀ مثبت و معناداری بین مسئولیت اجتماعی شرکت‎‌ها و کارایی سرمایه‎‌گذاری وجود دارد و ذی‌نفعان نظام قانون مدنی در کشورهای اسکاندیناوی در مقایسه با کشورهای آلمان و فرانسه در برابر فعالیت اجتماعی شرکت‎‌ها واکنش بیشتری نشان می‎‌دهند و نقش تدوین قوانین و مقررات در ایفای مسئولیت اجتماعی شرکت‎‌ها حائز اهمیت است. مجید عبدالنبی و همکاران (Majeedabdulnabi et al., 2025) نیز بیان می‎‌کنند که 1- افزایش شفافیت برون‌سازمانی به افشای مسئولیت‌پذیری اجتماعی منجر می‌شود؛ 2- مشکلات عدم تقارن اطلاعاتی و نمایندگی را کاهش می‎‌دهد؛ 3- اهداف مدیران را با اهداف شرکت همسو می‌کند؛ ۴- موجب بهبود عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت می‎‌شود و ۵- با آشکارشدن تأثیر شفافیت برون‌سازمانی بر گزارش‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی، مدیر تشویق می‌شود که گزارش‌های جامع‌تری تهیه کند.

وجود نابسامانی و نوسان‎‌ها در عرصۀ مدیریت کشورها مانند اعدام‎‌های سیاسی، ناآرامی‎‌های اجتماعی، تنش‎‌های قومی، کودتا، ترور، آشوب‎‌های شهری و انتقال آرام قدرت در سطوح بالا ریسک سیاسی نام دارد. در کشورهایی که تجربۀ گذار به سیستم سیاسی جدید را دارند و نیز در کشورهای در‌حال‌توسعه، همواره ساختار اقتصادی دچار نوسان‎‌ها و تغییراتی می‎‌شود و محیط بی‎‌ثبات سیاسی به ضعیف‌شدن سازمان‎‌های نظارتی منجر می‎‌شود که تأثیرات این اتفاق به‌طورمستقیم به بازار سهام سرایت می‎‌کند و زمینه‎‌های تولید را مخدوش و آن را از روند طبیعی خود خارج می‎‌سازد و چارچوبی نامناسب و بی‎‌ثبات را برای اعتلای اقتصادی، رشد و بهبود بهره‎‌وری فراهم می‎‌‎‌کند (Dathe et al., 2022)؛ علاوه‌براین، شرکتی که گردش سیاسی را تجربه می‌کند، تمایل بیشتری به انتشار گزارش‌ مسئولیت اجتماعی داوطلبانه دارد و از فرضیۀ تقاضای ارتباط سیاسی به‌جای فرضیۀ هزینۀ سیاسی حمایت می‌کند. چنین تأثیراتی زمانی برجسته‎‌تر است که چرخش سیاسی غیرمنتظره باشد. ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی راهی برای شرکت‎‌ها است که به ایجاد ارتباطات سیاسی با سیاست‌مداران منجر می‎‌شود. در همین حال، شرکت‌های غیردولتی، شرکت‌هایی که ازنظر سیاسی مرتبط نیستند و شرکت‌هایی که در مناطق با کارایی پایین دولتی واقع شده‌اند، احتمال بیشتری دارد که گزارش‌های مسئولیت اجتماعی را منتشر کنند (Zhang et al., 2024).

ریسک‌های سیاسی در سطح اقتصاد، یک صرف ریسک اساسی و انکارناپذیر در پی دارد و مستقل از ریسک‎‌های بنیادی موجود در سطح اقتصاد، قیمت‎‌گذاری می‎‌شود و با فعالیت‎‌های مسئولیت‎‌های اجتماعی و نظام‎‌های مختلف راهبری شرکتی در ارتباط است. شرکت‎‌ در مواجهه با ریسک‎‌های سیاسی، خود را بیشتر درگیر فعالیت‎‌های مرتبط یا مسئولیت‎‌های اجتماعی می‎‌کند و از این طریق اقدام به مدیریت ریسک فعالیت‎‌های مربوط می‎‌کند؛ بااین‌حال، مسئولیت‌های‎‌‌ اجتماعی هزینه‌هایی را برای شرکت‌‎‌ها دارد و ازنظر سهام‌داران، شرکت‌‌ با ریسک سیاسی بالا فعالیت‌های مسئولیت‌های اجتماعی خود را کاهش می‌دهد تا سایر نیازهای ضروری سرمایه‌گذاران را برآورده کند؛ بنابراین، شرکت‎‌ نیازمند تصمیم‌گیری بین به حداکثر رساندن ثروت سهام‌داران و افزایش انعطاف‌پذیری برای واکنش بهتر به بحران‌های سیاسی است؛ در این راستا شرکتی که دارای دغدغۀ مسئولیت‌های اجتماعی است، سرمایۀ اجتماعی بیشتری را با ایجاد روابط قوی‎‌تر با سهام‌داران خود ایجاد می‎‌کند؛ به‌عبارت دیگر شرکت‌ با سرمایۀ اجتماعی قوی‌تر برای جذب شوک‌های خارجی و داخلی مجهزتر است و همین امر باعث بهبود سریع‌ و رشد پایدار می‌شود (Wang, 2024). شرکت‎‌ با ایفای مسئولیت‎‌ اجتماعی بالاتر به‌‌طور چشمگیری وفاداری مشتری را افزایش می‎‌دهد و به سود عملیاتی بالاتر منجر می‎‌شود؛ بنابراین، سرمایۀ اجتماعی افزایش‌یافته مانند بیمه عمل می‎‌کند، به کاهش تأثیر رویدادهای نامطلوب کمک می‎‌کند، باعث کاهش ریسک سیستماتیک می‎‌شود و آسیب‎‌پذیری شرکت‌ را در برابر نوسانات اقتصادی کاهش می‎‌دهد؛ علاوه‌براین، شرکت‎‌ هنگامی که با ریسک بالایی مواجه‎‌ است، برای کاهش ریسک کلی در ایفای مسئولیت‌های اجتماعی سرمایه‌گذاری می‎‌کند و ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‎‌ یک ابزار مؤثر مدیریت ریسک است (Albuquerque et al., 2019).

کسب و حفظ مزیت رقابتی شرط عملکرد و بقای بالای شرکت‌های مختلف خدماتی و تولیدی است و افزایش رقابت در بازار محصول می‌تواند تأثیر درخور توجهی بر افشای مؤثر اطلاعات داشته باشد. در یک محیط کمتر رقابتی (متمرکز)، مدیر تمایل دارد تا با ایجاد محیط اطلاعاتی نامشخص، هزینه‌های سیاسی و مالکیتی افشای اطلاعات را کاهش دهد و مزیت رقابتی خود را حفظ کند و این بدان معناست که هرچه رقابت بین صنایع بیشتر باشد، کیفیت سود بیشتر است. در این زمینه اطلاعات افشاشده به‌‌‌منزلۀ بخشی از سازوکارهای کنترلی، مدیران شرکت‌ها را ترغیب می‌کند تا در مسیر منافع سهام‌داران و بهبود عملکرد شرکت گام بردارند؛ زیرا رقابت در بازار محصول بر عملکرد مالی تأثیرگذار است و کیفیت افشای اطلاعات رابطۀ بین رقابت در بازار محصول و عملکرد مالی را تعدیل می‌کند. ریسک سیاسی بالا باعث می‌شود شرکت‌ها با احتیاط بیشتری به بازار وارد یا از آن خارج شوند که این موضوع می‌تواند شدت رقابت را کاهش دهد (Akbari et al., 2019; Paktinat & Javid, 2015).

علاوه‌بر عواملی همچون ریسک سیاسی که بر مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها تأثیرگذار است، پژوهشگران به نقش ویژگی‎‌های مدیریت در رابطه با ایفای مسئولیت اجتماعی شرکت‎‌ها توجه کرده‎‌اند؛ زیرا مدیر وظیفۀ هدایت و راهبری شرکت را بر عهده دارد و در اتخاذ تصمیمات راهبردی در رابطه با ایفای مسئولیت اجتماعی تأثیرگذار است؛ در این راستا یکی از ویژگی‎‌های مهم مدیریت، ثبات و استحکام مدیریت است که براساس مطالعات لیمباخ و همکاران (Limbach et al., 2016) به‌طور میانگین شرکتی که مدیر آن دارای ثبات مدیریت بالاتری است، تصمیمات کوته‎‌بینانۀ کمتری می‌گیرد و باتوجه‌به منافع و اثرات بلندمدت مسئولیت‎‌های اجتماعی، بیشتر دراین‌خصوص هزینه و سرمایه‎‌گذاری می‎‌کند. دلشاد (Delshad, 2025) معتقد است که با افزایش دقت پیش‌بینی، استقلال اعضای هیئت‌مدیره و توانایی مدیریت بر میزان بازدهی سهام افزوده می‎‌شود؛ درحالی‌که تنوع جنسیتی هیئت‌مدیره به ترتیب با افزایش و کاهش غیرمعنادار بازدۀ غیرعادی سهام و بازدۀ خاص سهام همراه است. ثبات مدیریت نیز افزایش بازدۀ خاص سهام و کاهش بازدۀ غیرعادی سهام را موجب شده است.

ویژگی‎‌های مربوط به ساختار عملیاتی شرکت نیز یکی دیگر از عواملی است که بر مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها تأثیرگذار است؛ بدین منظور فالنبراچ وهمکاران (Fahlenbrach et al., 2021) استدلال می‎‌کنند که شرکت‎‌های دارای انعطاف‎‌پذیری در ساختار عملیاتی خود می‎‌توانند تا در زمان وقوع ریسک‎‌های مختلف همانند ریسک همه‎‌گیری کرونا، کاهش درآمدهای خود را پوشش داده و جبران کنند؛ علاوه‌براین، یو و همکاران (Xu et al., 2022) نشان می‎‌دهند که مسئولیت اجتماعی به‌‌طور چشمگیری بر شیوه‌های مدیریت زنجیرۀ تأمین سبز تأثیر دارد و باعث افزایش کیفیت، کاهش هزینه‎‌ها، انعطاف‌پذیری عملیاتی، بهبود کارایی عملیاتی و به حداکثر رساندن ارزش برای مشتریان می‎‌شود. سرمایۀ فکری و سرمایۀ ارتباطی تأمین‌کننده و مشتری نیز انعطاف‌پذیری عملیاتی و تأثیر مسئولیت اجتماعی بر مدیریت زنجیرۀ تأمین سبز را تقویت می‌کند. وانگ (Wang, 2024) نشان می‎‌دهد که برخورداری از انعطاف‌پذیری عملیاتی، طیف وسیعی از گزینه‎‌ها را برای پاسخ‌گویی به تحولات نامطلوب در اختیار شرکت‎‌ها قرار می‎‌دهد و می‎‌توان انتظار داشت که درصورت وجود ریسک سیاسی به‌عنوان رخدادی ناخوشایند، شرکتی که دارای انعطاف‎‌پذیری مالی است، اثرات این متغیر بر مسئولیت‎‌های اجتماعی را تعدیل کند.

باتوجه‌به مباحث مطرح‌شده، نوآوری پژوهش حاضر در این است که برای نخستین بار تأثیر ریسک‎‌ سیاسی را بر وضعیت ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها بررسی می‎‌کند و نقش تعدیل‌کنندۀ ثبات و استحکام مدیریت و انعطاف‌پذیری عملیاتی را بر رابطه بین ریسک‎‌های سیاسی و مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران مطالعه می‎‌کند. به‌منظور تحقق اهداف پژوهش، ساختار مقاله به‌گونه‎‌ای سامان‌دهی شده است که در ادامه مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش، فرضیه‎‌های پژوهش، روش‎‌شناسی پژوهش، یافته‎‌های پژوهش و نتیجه‎‌گیری و پیشنهادها مطرح شده است.

 

مبانی نظری

براساس مطالعات هرتلر و همکاران (Hertler et al., 2025)، برینک (Brink, 2017)، همریک  (Hemerijck, 2017) و آراس و کروتر (Aras, 2016) عدم قطعیت دربارۀ آیندۀ نظام سیاسی به ریسک و بی‎‌ثباتی سیاسی منجر می‎‌شود و تأثیر ریسک سیاسی می‌تواند به‌صورت‌های مختلف ظاهر شود که در ادامه بیان شده است: (تبیین فرضیه اول پژوهش) 1- آسیب به اعتبار: ریسک سیاسی می‌تواند به اعتبار شرکت‌ آسیب برساند؛ برای مثال، اگر شرکتی با نیروهای سیاسی منحرف و ضدارزش در جامعه همکاری کند، احتمال دارد که با انتقاد شدید افکار عمومی مواجه شود که این امر می‌تواند به کاهش فروش و کاهش ارزش سهام شرکت منجر شود؛ بااین‌حال، ریسک سیاسی همیشه تأثیر منفی بر مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ ندارد (Brink, 2017)؛ 2- تغییر اولویت‌ها: در شرایط ریسک سیاسی بالا، شرکت‌ ممکن است اولویت خود را از فعالیت‌ مسئولیت‌ اجتماعی به حفظ بقای خود تغییر دهد؛ برای مثال، شرکتی ممکن است تصمیم بگیرد که به‌جای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های توسعۀ اجتماعی، منابع را صرف لابی‌گری برای حفظ امتیازات خود کند  (Hemerijck, 2017)؛ 3- فشار از سوی دولت: گاهی اوقات دولت‌ ممکن است که شرکت‌ را برای حمایت از سیاست‌های خود یا تأمین منابع مالی مربوط به پروژه‌های دولتی در فشار قرار دهد. این فشار می‌تواند منجر به آن شود که شرکت‌ فعالیت‌ مسئولیت‌ اجتماعی خود را به‌جای اینکه مطابق با نیازهای واقعی جامعه باشد به‌گونه‌ای انجام دهد که با منافع دولت همسو باشد (Hertler et al., 2025)؛ ۴- افزایش عدم قطعیت: ریسک سیاسی می‌تواند باعث افزایش عدم قطعیت در محیط کسب‌وکار شود. این عدم قطعیت می‌تواند شرکت‌ را از سرمایه‌گذاری در پروژه‌های بلندمدت مسئولیت‌های اجتماعی منصرف کند (Aras, 2016)؛ ۵- کاهش منابع: ریسک سیاسی می‌تواند به ناآرامی‌های سیاسی، تغییر قوانین و مقررات، فساد و سایر مشکلات منجر شود. این مسائل، هزینه‌های عملیاتی شرکت‌ را افزایش و سودآوری را کاهش می‎‌دهد و ممکن است باعث شود که شرکت‌ به اجبار منابع کمتری را به مسئولیت‌ اجتماعی اختصاص دهد (Brink, 2017)؛ بدین منظور چاتجوتامارد و همکاران (Chatjuthamard et al., 2021) با بهره‌گیری از معیاری جدید برای ریسک سیاسی در سطح شرکت، تأثیر ریسک سیاسی را بر مسئولیت اجتماعی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار آمریکا بررسی کردند. آن‎‌ها دریافتند که شرکتی که بیشتر در معرض ریسک سیاسی است، به‌طور درخور توجهی بیشتر در فعالیت‌های مسئولیت اجتماعی سرمایه‌گذاری می‌کند و مسئولیت اجتماعی شرکت‌های نمونه در پژوهش مدنظر به میزان ۹۵/27% افزایش یافته است؛ علاوه براین، گائو وهمکاران (Guo et al., 2024) در پژوهشی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار شانگهای و شنژن چین را در طی سال‎‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ مطالعه کردند و معتقدند که 1- افشای گزارش مسئولیت اجتماعی شرکت‎‌ها با کیفیت بالا برای کاهش هزینۀ تأمین مالی بدهی سودمند است؛ 2- افشای مسئولیت اجتماعی شرکت‎‌ها به‌طور درخور توجهی هزینۀ تأمین مالی اوراق قرضه و هزینۀ وام بانکی را کاهش می‎‌دهد و به انعطاف‎‌پذیری عملیاتی منجر می‎‌شود؛ 3- تأثیر کاهش افشای مسئولیت اجتماعی شرکت‎‌ها بر هزینۀ تأمین مالی اوراق قرضه بیشتر از هزینۀ وام بانکی است؛ ۴- شرکتی که به ‌صورت داوطلبانه گزارش‌های مسئولیت اجتماعی را افشا می‌کند، در مقایسه با شرکتی که به اجبار گزارش‌های مسئولیت اجتماعی را افشا می‌کند، هزینه‌های تأمین مالی بدهی در آن‎‌ کمتر است و انعطاف‎‌پذیری عملیاتی بالاتری دارد؛ ۵- هزینه‌های تأمین مالی بدهی در شرکت‎‌‌های غیردولتی در مقایسه با شرکت‌های دولتی کمتر است؛ ۶- شرکت‌هایی که رقابت بیشتری در بازار دارند، هزینه‌های تأمین مالی بدهی آن‎‌ها کمتر از شرکت‌های انحصاری است. حسن و جیانگ (Hasan & Jiang, 2023) نیز با استفاده از ۲۳۱۶۰ مشاهده از شرکت‌های دولتی ایالات متحده بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۸ نشان دادند که رابطۀ مثبت بین احساسات سیاسی و مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها وجود دارد و محیط، روابط جامعه، روابط کارکنان و ابعاد تنوع فعالیت‎‌های اجتماعی بر آن تأثیرگذار است؛ علاوه‌براین، شرکتی که سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی دارد و بزرگ، بالغ و فعال در لابی‌گری سیاسی است، ارتباط مثبت بین احساسات سیاسی و مسئولیت اجتماعی در آن‎‌ مشهودتر است.

ریسک سیاسی بر تبلیغات و برند تأثیر می‌گذارد. در کشورهای با ریسک سیاسی بالا، دولت‌ تبلیغ را به دلایل ایدئولوژیک یا امنیتی محدود می‎‌کند و تبلیغ در رسانه‌های داخلی ممکن است پرهزینه یا کم‌اثر باشد. تکرار بیش‌ازحد تبلیغات سیاسی باعث می‎‌شود که فرد رأی‌دهنده به‌تدریج به آن عادت کند و توجه خود را به آن از دست بدهد؛ در این راستا شرکت‎‌ باید توجه کند تا پیام‌های آن‌ به‌گونه‌ای نباشد که موجب حساسیت‌های سیاسی شود و بهتر است که در شرایط بی‌ثبات از پیام‌های خنثی، فرهنگی یا انسان‌دوستانه استفاده کند و از ورود به موضوعات بحث‌برانگیز سیاسی پرهیز کند؛ علاوه‌براین، تبلیغات می‌تواند در برخی موارد به کاهش ریسک سیاسی کمک کند؛ برای مثال ازطریق حمایت از جامعۀ محلی یا پیام‌های همدلانه، شرکت‌ می‌تواند خود را شریک مردم نشان دهد و از تبلیغات برای ارتباط با دولت یا نهادهای حاکم استفاده کند. تبلیغ پروژه‌های مسئولیت اجتماعی می‌تواند از برند در برابر فشارهای سیاسی محافظت کند (Lipsitz & Padilla, 2024). براساس مطالعات اکبری و همکاران (Akbari et al., 2017) ارزش برند، نقش میانجی را در ارتباط بین هزینۀ تبلیغات و عملکرد مالی (نرخ بازدۀ دارایی‎‌ها و نرخ بازدۀ حقوق صاحبان سهام) بر عهده دارد.

مدیران شرکت‎‌ها با وظیفه‎‌ای چالش‌برانگیز و پویا در زمینۀ استانداردهای اخلاقی و اجتماعی با هدف عملیات تجاری مسئولانه مواجه‌اند که یکی از این وظایف، ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی است. شرکت‎‌ در فضای به‌شدت رقابتی، مسئولیت‎‌ اجتماعی را نوعی راهبرد تجاری تلقی می‎‌کند که به افزایش اعتبار و قیمت سهم در بازار منجر می‎‌شود. منظور از مسئولیت اجتماعی شرکت‎‌، پیوستگی میان ارزش‎‌ها و فعالیت‎‌های سازمان به‌گونه‎‌ای است که منافع تمام ذی‌نفعان مالی در سیاست‎‌های سازمان منعکس شود؛ به بیان دیگر شرکت‎‌ باید همواره در برابر جامعه احساس‌‌‌‌ ‌‌‌مسئولیت کند، خود را جزئی از اجتماع بداند و در جهت بهبود رفاه عمومی تلاش کند؛ زیرا ارتباطات سیاسی در شکل‌دهی شیوه‌های حاکمیت شرکتی تأثیرگذار است و تنوع اعضای هیئت‌مدیره می‌‌تواند مثبت و منفی ‎بر افشای مسئولیت اجتماعی تأثیرگذار باشد (Zaidan & Melhem, 2025).

در برخی موارد، ریسک سیاسی می‌تواند شرکت‌ را تشویق کند تا در زمینۀ مسئولیت‌های اجتماعی فعال‌تر شود؛ برای مثال، اگر شرکتی در یک کشور با سابقۀ نقض حقوق بشر فعالیت کند، ممکن است احساس کند که وظیفه دارد برای بهبود شرایط کار و زندگی مردم محلی تلاش کند (Papadopoulos, 2025). به‌طورکلی، تأثیر ریسک سیاسی بر مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها به عوامل مختلفی ازجمله نوع ریسک سیاسی، صنعت مدنظر، اندازه و موقعیت شرکت و ارزش‌های مدیران آن بستگی دارد (Hertler et al., 2025; Brink, 2017; Hemerijck, 2017; Aras, 2016)؛ در این راستا کوئیلو و همکاران (Coelho et al., 2023) دریافتند، شرکتی که مقر آن‎‌ در شهری است که رفتارهای شهروندان آن‎‌ها در برابر هنجارها و آسیب‌های اجتماعی مسئولانه‎‌تر است، بیشتر از سایر شرکت‎‌ها در فعالیت‎‌های راهبری زیست‌‌محیطی، اجتماعی و شرکتی اقدام می‎‌کند. تصمیمات رهبران سیاسی و مدیران شرکت‎‌ها بر ایفای مسئولیت اجتماعی تأثیرگذار است و این تأثیر در شرکت‌هایی که کارمندان و مدیران آن‎‌ها اکثراً بومی هستند، بیشتر است و آن‎‌ها رفتارهای غیرمسئولانه اجتماعی را بیشتر محکوم می‎‌کنند؛ علاوه‌براین، کلنسی شانگ و فو (Clancey-Shang & Fu, 2024) نشان می‎‌دهند که مسئولیت اجتماعی و راهبری زیست‌‌محیطی، اجتماعی و شرکتی پس از آغاز تنش بین اوکراین و روسیه در شرکت‌های خارجی پذیرفته‌شده در بورس ایالات متحدۀ آمریکا کاهش یافته است، درحالی‌که چنین تأثیری برای شرکت‎‌های داخلی ناچیز است. شرکت‎‌های خارجی در مقایسه با همتایان آمریکایی خود، کارایی و انعطاف‎‌پذیری عملیاتی کمتر، افت کیفیت بازار بیشتر و بی‎‌ثباتی مدیریت را تجربه کرده‎‌اند. مالکیت متقابل نهادی نیز تأثیر مثبت و معناداری بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی دارد و مالکیت متقابل نهادی به تقویت رقابت در صنعت کمک می‌کند و افزایش رقابت به تشویق شرکت‌ها برای تعهد بیشتر به مسئولیت‌های اجتماعی منجر می‌شود (Anversaad et al., 2025)؛ براین‌اساس در پژوهش حاضر، اولین فرضیه‎‌ را می‎‌توان به شرح ذیل تبیین کرد.

فرضیۀ اول: ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها تأثیر دارد.

انعطاف‎‌پذیری عملیاتی به توانایی واکنش به عدم قطعیت‎‌ها و واکنش فعال در محیط کسب‌وکار دلالت دارد و درصد کاهش هزینه‎‌های عملیاتی در ازای کاهش یک درصدی درآمد فروش را اندازه‎‌گیری می‎‌کند. براساس پژوهش‎‌های سینگ و همکاران (Singh et al., 2025)، جدیناک (Jedynak, 2025)، سیمونز (Simmons, 2022)، لایپزیگر (Leipziger, 2017) و کرامر (Cramer, 2017) انعطاف‎‌پذیری عملیاتی می‎‌تواند بر رابطۀ بین ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها تأثیر داشته باشد که در ادامه به دلایل آن اشاره شده است (تبیین فرضیۀ دوم پژوهش): 1- کاهش تأثیر ریسک سیاسی: انعطاف‌پذیری عملیاتی به شرکت‌ این امکان را می‌دهد که در مواجهه با ریسک‌های سیاسی (تغییر قوانین، ناآرامی‌های سیاسی، فساد و ...) سریع‌تر و مؤثرتر واکنش نشان دهد. شرکتی که دارای زنجیرۀ تأمین متنوع، فرایندهای تولید تنظیم‌پذیر و بازارهای فروش گوناگون است، می‌تواند اثرات منفی ناشی از ریسک‌های سیاسی را کاهش دهد. این کاهش آسیب‌پذیری به شرکت‌ اجازه می‌دهد تا به تعهدات مسئولیت‌های اجتماعی خود پایبند بماند؛ زیرا منابع کمتری برای مقابله با بحران‌های سیاسی صرف می‌شود (Jedynak, 2025)؛ 2- ایجاد فرصت‌های جدید: انعطاف‌پذیری عملیاتی می‌تواند فرصت‌های جدیدی برای شرکت‌ ایجاد کند تا در زمینۀ مسئولیت‌های اجتماعی فعالیت کند؛ برای مثال، یک شرکت با فرایندهای تولید انعطاف‌پذیر می‌تواند به‌سرعت خطوط تولید خود را برای تولید محصولات لازم در شرایط اضطراری (مانند بلایای طبیعی) تغییر دهد. این نوع فعالیت‌ نه‌تنها به جامعه کمک می‌کند، بلکه به تقویت اعتبار شرکت به‌عنوان شهروندی مسئولیت‌پذیر نیز منجر می‌شود (Singh et al, 2025)؛ 3- بهبود تصمیم‌گیری: شرکتی که انعطاف‌پذیری عملیاتی بالایی دارد، می‌تواند تصمیمات بهتری دربارۀ فعالیت‌های مسئولیت‎‌‌های اجتماعی اتخاذ کند؛ علاوه‌براین، می‌تواند به‌سرعت نیازهای جوامع محلی را شناسایی کند و برنامه‌های مسئولیت‌های اجتماعی خود را براساس این نیازها تنظیم کند. این امر منجر به اثربخشی بیشتر برنامه‌های مسئولیت‌های اجتماعی و بهبود تصویر شرکت در نزد ذی‌نفعان می‎‌شود (Leipziger, 2017; Simmons, 2022)؛ ۴- افزایش شفافیت و پاسخ‌گویی: انعطاف‌پذیری عملیاتی می‌تواند به شرکت‌ کمک کند تا شفافیت و پاسخ‌گویی خود را در زمینۀ مسئولیت‌های اجتماعی افزایش دهد. شرکتی که فرایندهای عملیاتی خود را مداوم رصد و ارزیابی می‌کند، می‌تواند به‌سرعت مسائل مربوط به مسئولیت‌های اجتماعی را شناسایی و برای رفع آن‌ اقدام کند. این امر به جلوگیری از بروز بحران‌ و حفظ اعتماد ذی‌نفعان کمک می‌کند. به‌طورکلی، انعطاف‌پذیری عملیاتی به شرکت‌ این امکان را می‌دهد که ریسک‌های سیاسی را بهتر مدیریت کند، تصمیمات بهتری دربارۀ مسئولیت‌های اجتماعی اتخاذ کند، فرصت‌های جدید ایجاد کند و شفافیت و پاسخ‌گویی خود را افزایش دهد (Cramer, 2017). همۀ این عوامل می‌توانند به بهبود رابطۀ بین ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ کمک کنند (Singh et al., 2025; Jedynak, 2025; Simmons, 2022; Leipziger, 2017; Cramer, 2017). بنا بر آنچه از مبانی نظری بیان شد، می‎‌توان فرضیۀ دوم پژوهش را به‌صورت ذیل تبیین کرد.

فرضیۀ دوم: انعطاف‎‌پذیری عملیاتی بر رابطۀ بین ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها تأثیر دارد.

یکی از جلوه‎‌های تعارض بین مدیران و سهام‌داران، ثبات و استحکام مدیریت است. مدیر به‌واسطۀ نقشی که در شرکت دارد ممکن است برای حفظ شغل خود سازوکارهای کنترل داخلی و راهبری شرکتی را نادیده بگیرد. مدیری که دارای ثبات و استحکام نیست، احتملاً در فشار بازار، گرایش به کوته‎‌بینی و تمایل به افزایش قیمت سهام در کوتاه‎‌مدت دارد؛ بنابراین، ممکن است که پروژه‎‌هایی را انتخاب کند که به دستیابی به یافته‎‌های کوتاه‎‌مدت منجر می‎‌شود. وجود ثبات در مدیریت باعث جلوگیری از رویکرد‎‌های کوتاه‎‌مدت در مدیریت می‎‌شود و منابع شرکت در جهت منافع بلندمدت سرمایه‎‌گذاری می‎‌شود؛ علاوه‌براین، به‌منظور کسب پست جدید و در ابتدای دورۀ تصدی مدیریت، یادگیری مهارت‎‌های لازم و تجارب ضروری است و پس از طی دورۀ گذار که مطابق پژوهش‎‌های گذشته حداقل 3 سال است، مدیریت به ثبات می‎‌رسد (Delshad, 2025)؛ در این راستا هیو و همکاران (Hu et al., 2025) براساس نمونه‌ای از شرکت‌های چینی در طی دورۀ ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰ و با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی دریافتند که 1- هرچه ثبات تیم مدیریت ارشد پایدارتر باشد، سرعت بین‌المللی‌شدن شرکت سریع‌تر است؛ 2- ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها تأثیر ثبات تیم مدیریت ارشد و سرعت بین‌المللی‌سازی شرکت را تعدیل می‌کند؛ 3- ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها بیشتر براساس توسعۀ پایدار بلندمدت شرکت اتخاذ می‎‌شود و بر سرعت بین‌المللی‌شدن شرکت‎‌ها تأثیر دارد و ۴- هرچه فاصلۀ نهادی بین کشور اصلی و کشور میزبان بیشتر باشد، تأثیرات مثبت ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها بر سرعت بین‌المللی‌شدن شرکت‎‌ها بیشتر می‎‌شود؛ علاوه‌براین، اسماعیلی‌کیا و فتحی‌نیا (Esmailikia & Fathinia, 2025) معتقدند که 1- عملکرد زیست‌‌محیطی، اجتماعی و راهبری بر عملکردهای مالی و غیرمالی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ ۲- توانایی مدیریت و ثبات و استحکام مدیریت، تأثیر مثبت عملکرد زیست‌‌محیطی و اجتماعی و راهبری بر عملکرد مالی را تقویت می‌کند؛ اما استقلال هیئت‌‌مدیره و تنوع اعضای هیئت‌مدیره بر این تأثیر نقش تعدیل‌کنندگی ندارد و 3- استقلال هیئت‌مدیره، ثبات و استحکام مدیریت، تنوع اعضای هیئت‌مدیره و توانایی مدیریت، تأثیر مثبت عملکرد زیست‌‌محیطی و اجتماعی و راهبری بر عملکرد غیرمالی را تقویت می‌کند. ژانگ و وانگ (Zhang & Wang, 2024) نیز با استفاده از نمونه‌ای شامل ۲۲۴۲ مشاهده از شرکت‌های شاخص اس اند پی ۵۰۰ در بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ مطرح می‎‌کنند که رابطۀ مثبت بین توانایی مدیریت و افشای مخارج سیاسی برقرار است و شرکتی که مدیر توانمند دارد، عموماً اطلاعات بیشتری دربارۀ هزینه‌های سیاسی افشا می‌کند؛ علاوه‌براین، شرکتی که در محیط‌های سیاسی پرخطر فعالیت می‌کند، تمایل بیشتری به افشای اطلاعات مربوط به مخارج سیاسی خود دارد.

مطابق با یافته‎‌های پاپادوپولوس (Papadopoulos, 2025)، سوتیلوتا و همکاران (Sottilotta et al., 2025)، خان و همکاران (Khan et al., 2021) و وال (Wall, 2017) ثبات و استحکام مدیریت می‌تواند بنا به دلایل ذیل بر رابطۀ بین ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها تأثیر داشته باشد (تبیین فرضیۀ سوم پژوهش). 1- اعتمادسازی: ثبات مدیریت به شرکت کمک می‌کند تا اعتماد ذی‌نفعان مالی را جلب کند. این اعتماد برای اجرای موفقیت‌آمیز برنامه‌های مسئولیت‌های اجتماعی ضروری است؛ زیرا ذی‌نفع باید باور کند که شرکت به تعهدات خود پایبند خواهد بود. در شرایط ریسک سیاسی، این اعتماد به شرکت کمک می‎‌کند تا حمایت ذی‌نفعان را حفظ کند و از اثرات منفی ریسک سیاسی بکاهد (Papadopoulos, 2025). 2- دانش سازمانی: مدیریت باثبات دانش عمیق‌تری از سازمان، فرهنگ آن و روابط آن با ذی‌نفعان دارد. این دانش کمک می‌کند تا برنامه‌ۀمسئولیت اجتماعی به‌طور مؤثر طراحی و اجرا شود و به‌سرعت مسائل مربوط به مسئولیت‌های اجتماعی شناسایی و رفع شود. (Khan et al., 2021). 3- تعهد به ارزش‌ها: مدیریت باثبات تعهد بیشتری به ارزش‌های شرکت، ازجمله ارزش‌های مربوط به مسئولیت‌های اجتماعی دارد. این تعهد به مدیر انگیزه می‌دهد تا حتی در شرایط دشوار به تعهدات مسئولیت‌های اجتماعی خود پایبند بماند. به‌طورکلی، ثبات و استحکام مدیریت به شرکت‌ این امکان را می‌دهد که دیدگاه بلندمدت‌ داشته باشد، اعتماد ذی‌نفعان را جلب کند، دانش سازمانی عمیق‌تری کسب کند، مستقل از فشارهای سیاسی عمل کند و ارزش‌های خود را حفظ کند (Wall, 2017). ۴- دیدگاه بلندمدت: مدیریت باثبات معمولاً دیدگاه بلندمدت‌تری در مقایسه با مدیریت ناپایدار دارد. این دیدگاه بلندمدت به مدیر اجازه می‌دهد تا سرمایه‌گذاری مسئولیت‌های اجتماعی را به‌جای اینکه به‌عنوان یک اقدام کوتاه‌مدت برای بهبود تصویر عمومی در نظر بگیرد، به‌عنوان بخشی از راهبرد کلی شرکت در نظر بگیرد؛ درنتیجه، شرکت‌ احتمالاً به تعهدات مسئولیت‌های اجتماعی خود حتی در شرایط ریسک سیاسی بالا پایبند می‎‌ماند (Sottilotta et al., 2025). ۵- استقلال از فشارهای سیاسی: مدیریت باثبات، به تصمیمات مستقل شرکت به دور از فشارهای سیاسی کوتاه‌مدت منجر می‎‌شود. این امر به مدیر اجازه می‌دهد تا تصمیماتی بگیرد که به نفع بلندمدت شرکت و ذی‌نفعان آن باشد، حتی اگر این تصمیمات با منافع سیاست‌مداران یا گروه‌های ذی‌نفع خاص در تضاد باشد (Khan et al., 2021; Wall, 2017). همۀ این عوامل می‌توانند به بهبود رابطۀ بین ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها کمک کنند (Papadopoulos, 2025; Sottilotta et al., 2025; Khan et al., 2021; Wall, 2017). براساس مطالعات انجام‌شده، می‌توان فرضیۀ سوم پژوهش را به شرح زیر تدوین کرد.

فرضیۀ سوم: ثبات و استحکام مدیریت بر رابطۀ بین ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها تأثیر دارد.

 

روش‎‌ پژوهش

در مطالعۀ حاضر، داده‎‌ها و اطلاعات آماری مربوط به ریسک سیاسی، مسئولیت‎‌های اجتماعی و انعطاف‎‌پذیری عملیاتی شرکت با استفاده از لوح‎‌های فشرده‎‌ سازمان بورس و ‎‌اوراق بهادار تهران، نرم‎‌افزار ره‎‌آورد نوین و سایت اطلاع‎‌رسانی کدال جمع‎‌آوری شده است؛ علاوه‌براین، اطلاعات آماری مربوط به ثبات و استحکام مدیریت شرکت با استفاده از یادداشت‎‌های پیوست صورت‎‌های مالی گردآوری شده است؛ بدین منظور برای دسته‎‌بندی، تلخیص و ایجاد پایگاه‎‌ داده‎‌ها از نرم‎‌‎‌افزار Excel و به ‎‌منظور آزمون فرضیه‎‌ از نرم‎‌افزار Eviews نسخۀ 12 استفاده شده است.

نمونه شامل شرکت‎‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است که از ویژگی‌های ذیل برخوردار هستند: 1) داده‎‌های مالی شرکت‎‌ها برای بازۀ زمانی پژوهش، سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۲ موجود باشد؛ 2) سال مالی به پایان اسفند منتهی شود؛ 3) شرکت‎‌هایی که حداکثر تا تاریخ 01/01/۱۳۸۶ در بورس ‌اوراق ‌بهادار پذیرفته شده باشند و نام شرکت در دورۀ مطالعه‌شده حذف نشده باشد؛ ۴) تغییر دورۀ مالی در دورۀ مطالعه‌شده نداده باشند؛ ۵) به دلیل چرخۀ فعالیت، ویژگی خاص درآمد و ماهیت خاص فعالیت، شرکت‌های سرمایه‎‌گذاری، مؤسسات مالی و بانک‎‌ها را شامل نمی‎‌شود؛ ۶) وقفۀ معاملاتی بالاتر از ۶ ماه وجود نداشته باشد. پس از اعمال محدودیت‎‌های فوق، تعداد 129 شرکت در دورۀ زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۲ شرایط را دارند. باتوجه‌به استفاده از داده‎‌های روزانه، هفتگی و سالیانه درمجموع بیش از ۴۰۰،۰۰۰ دادۀ روزانه، حدود ۱۰۰،۰۰۰ دادۀ هفتگی و ۲،۱۹۳ دادۀ سالیانۀ شرکت‎‌ها بررسی شده است. داده‎‌های روزانه و هفتگی درنهایت تبدیل به متغیر سالیانه شده است.

در پژوهش حاضر تأثیرگذاری ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی و نقش تعدیل‌کنندۀ مدیریت و انعطاف‎‌پذیری عملیاتی بر رابطۀ بین این دو متغیر در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است؛ بدین منظور ابتدا با استفاده از آمار توصیفی همچون میانگین، میانه و انحراف معیار وضعیت کلی متغیرهای پژوهش مطالعه شد و در ادامه با استفاده از مدل‎‌های‎‌ رگرسیونی (1) و (2)، فرضیه‎‌های پژوهش بررسی ‎‌شد؛ بدین منظور ابتدا با استفاده از مدل نخست، تأثیر ریسک سیاسی (براساس دو معیار) بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها بررسی شده است. در ادامه با تفکیک شرکت‎‌های نمونه براساس وضعیت انعطاف‎‌پذیری عملیاتی آن‎‌ها، به دو گروه شرکت‎‌های دارای انعطاف‎‌پذیری عملیاتی بالا و انعطاف‎‌پذیری عملیاتی پایین، تأثیرگذاری وضعیت انعطاف‎‌پذیری عملیاتی بر رابطۀ بین ریسک سیاسی و مسئولیت‎‌های اجتماعی واکاوی شده است؛ درنهایت با استفاده از مدل دوم، نقش ویژگی ثبات و استحکام مدیریت در تأثیرگذاری ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی بررسی ‎‌شده است.

 

مدل (1)

   

مدل (2)

            

 

متغیر وابسته، ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها است. ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی با استفاده از الگوی تحلیل پوششی داده‎‌ها به شرح شکل (1) و متغیرهای ذیل اندازه‎‌گیری شده است (Ramezannia & Rezaei, 2018).

 

مسئولیت داوطلبانه

مسئولیت اخلاقی

مسئولیت قانونی

مسئولیت اقتصادی

L1 : تعداد کارکنان

L2 : سهام شناور آزاد

L3: اقلام تعهدی اختیاری

L4 : امتیاز افشا

L5: پرداخت بیمه

L6 : پرداخت مالیات

E1: نسبت ارزش بازار

E2: رشد فروش

E3: بازدهی سهام

 

شکل (1): ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها با استفاده از تحلیل پوششی داده‎‌ها

Figure 1: Data envelopment analysis as a method for fulfilling corporate social responsibilities

 

متغیر مستقل، ریسک سیاسی شرکت است. برای سنجش ریسک‎‌های سیاسی، وجود ارتباطات سیاسی در شرکت‎‌ها بررسی شده‎‌اند که یک متغیر مجازی با ارزش صفر و یک است؛ بدین منظور به شرکت‎‌هایی که دارای ارتباطات سیاسی است، عدد یک و به مابقی شرکت‎‌ها صفر اختصاص داده شده است. برای اندازه‎‌گیری ارتباطات سیاسی به پیروی از فان و همکاران (Fan et al., 2007) و لین و همکاران (Lin et al., 2015) از دو معیار بدهی‎‌های بلندمدت و میزان مالکیت دولت استفاده شده است. نسبت بدهی‎‌های بلندمدت ازطریق تقسیم بدهی‎‌های بلندمدت به جمع بدهی‎‌ها به دست می‎‌آید و مالکیت دولتی ازطریق درصد مالکیت دولت در سهام شرکت محاسبه شده است. شرکت‎‌هایی که 1- نسبت بدهی‌های بلندمدت به کل بدهی‎‌های آن‎‌ها و 2- نسبت مالکیت دولتی آن‎‌ها بیشتر از میانۀ سایر شرکت‎‌ها باشد، به‌عنوان شرکت‎‌های دارای ارتباط سیاسی شناخته شده‎‌اند و می‎‌توان انتظار داشت که ریسک سیاسی این شرکت‎‌ها بالاتر از دیگر شرکت‎‌ها باشد.

متغیرهای تعدیل‌کننده، ثبات و استحکام مدیریت و انعطاف‎‌پذیری عملیاتی است. برای سنجش ثبات و استحکام مدیریت در پژوهش حاضر اگر دورۀ تصدی مدیرعامل در سال مدنظر حداقل 3 سال باشد، مدیریت با ثبات است و مقدار یک خواهد گرفت و در غیراین‌صورت به آن مقدار صفر اختصاص داده می‎‌شود (Delshad, 2025)؛ علاوه‌براین برای سنجش انعطاف‎‌پذیری عملیاتی از رابطۀ (1) در سطح شرکت و با استفاده از داده‎‌های حداقل پنج سال استفاده می‎‌شود (Wang, 2024). اقلام تعهدی اختیاری و بازدۀ سهام نیز به ترتیب با استفاده از رابطه‎‌های (2) و (3) اندازه‎‌گیری شده است.

 

رابطه (1)

 

رابطه (2)

       

رابطه (3)

 

 

 وضعیت ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها است که با استفاده از روش تحلیل پوششی داده‎‌ها اندازه‎‌گیری شده است و هرچه مقدار به‌دست‌آمده بزرگ‌تر باشد، بیانگر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی بالاتری است.  ریسک سیاسی شرکت است و چنانچه شرکت دارای ارتباط سیاسی باشد، مقدار یک و در غیراین‌صورت مقدار صفر خواهد گرفت.  ثبات و استحکام مدیریت است که با استفاده از یادداشت‎‌های پیوست صورت‎‌های مالی به دست می‎‌آید و درصورت وجود ثبات و استحکام مدیریت مقدار یک و در غیراین‌صورت مقدار صفر خواهد گرفت.  اندازۀ شرکت است که با استفاده از لگاریتم جمع دارایی‎‌های شرکت سنجیده شد.  اهرم مالی است که از نسبت جمع بدهی به جمع دارایی‎‌ها اندازه‌گیری شد.  لگاریتم سن شرکت از سال تأسیس تا سال مالی مدنظر است.  نرخ بازدۀ دارایی‎‌ها است که با استفاده از نسبت سود خالص به جمع دارایی‎‌ها سنجیده شد.  ریسک بازدۀ سهام شرکت است که با استفاده از انحراف معیار بازدۀ روزانۀ سهام اندازه‎‌گیری شد.  جریان‎‌های نقدی آزاد است که با استفاده از نسبت تفاوت جریان‌های نقدی عملیاتی و مخارج سرمایه‎‌ای به ارزش بازار شرکت سنجیده شد.  نسبت مخارج سرمایه‎‌ای به دارایی‎‌های ثابت است.  نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت است.  نسبت دارایی‎‌های ثابت به جمع دارایی‎‌ها است. L1 مسئولیت داوطلبانه است و با استفاده از تعداد کارکنان و براساس یادداشت‎‌ صورت‎‌های مالی اندازه‌گیری شد. L2 مسئولیت داوطلبانه است و با استفاده از تعداد مالکان (سهام‌داران) شرکت سنجیده شد. L3 مسئولیت‎‌های اخلاقی است که براساس اقلام تعهدی اختیاری و با استفاده از رابطۀ (2) اندازه‎‌گیری شد که  مجموع اقلام تعهدی است که از کسر سود خالص و وجوه نقد حاصل از عملیات به دست می‎‌آید.  ارزش کل دارایی‎‌ها در ابتدای دوره است.  تغییرات فروش (درآمد) شرکت در مقایسه با دورۀ ماقبل آن است.  تغییرات حساب‎‌های دریافتنی در مقایسه با دورۀ ماقبل آن است.  اموال، ماشین‎‌آلات و تجهیزات است. L4 نماد مسئولیت قانونی است و با استفاده از امتیاز افشا سنجیده ‎‌شد که هرساله ازطریق سازمان بورس اوراق و بهادار اعلام می‎‌شود. L5 نماد مسئولیت قانونی است که با استفاده از بیمۀ پرداختی ازطرف کارفرما و براساس یادداشت‎‌ صورت‎‌های مالی اندازه‎‌گیری شد. L6 نماد مسئولیت قانونی است که با استفاده از مالیات بر عملکرد پرداختی و براساس صورت‎‌های مالی سنجیده ‎‌شد. E1 نماد مسئولیت اقتصادی است و با استفاده از نسبت ارزش بازار شرکت (جمع ارزش بازار سهام به علاوۀ جمع بدهی‌ها) به ارزش دفتری آن اندازه‎‌گیری ‎‌شد. E2 نماد مسئولیت اقتصادی است و با استفاده از درصد رشد فروش شرکت در مقایسه با سال گذشتۀ آن سنجیده ‎‌شد. E3 نماد مسئولیت اقتصادی است و مطابق با رابطۀ (3) اندازه‎‌گیری شد که  بازدۀ سهام i در دورۀt  است (بازدۀ سهام مجموعه مزایایی است که در طول دورۀ مدنظر (یک سال) به سهم تعلق خواهد گرفت و در مقایسه با قیمت ابتدای دوره محاسبه می‎‌شود (Raei & Poyanfar, 2008).  قیمت سهام i در دورۀ t است.  سود تقسیمی سهام i در دورۀ t است. M آوردۀ نقدی صاحبان سهام است.  نسبت افزایش سرمایۀ شرکت i در دورۀ t است.  تغییرات در هزینه‎‌های تولیدی شرکت است.  چنانچه فروش شرکت در مقایسه با سال ماقبل آن کاهش یافته باشد، مقدار یک و در غیراین‌صورت مقدار صفر خواهد گرفت.  تغییرات در فروش شرکت در مقایسه با سال گذشته است. انعطاف‌پذیری عملیاتی با جمع ضرایب  تعیین می‎‌شود و برای هزینه‎‌های عملیاتی هر شرکت خاص محاسبه می‎‌شود. اگر ضرایب انعطاف‎‌پذیری عملیاتی به‌دست‌آمده، بزرگ‌تر از میانۀ کلیۀ شرکت‎‌های نمونه باشد، شرکت مدنظر به‌عنوان شرکت دارای انعطاف‎‌پذیری عملیاتی شناسایی می‎‌شود.

 

یافته‎‌ها

در این بخش مطابق با جدول‎‌های (1) و (2) به ترتیب آمار توصیفی و فراوانی متغیرهای مجازی مطالعه شده است. تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها با استفاده از شاخص‌های مرکزی همچون میانگین، میانه، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی انجام شده است. ‎‌داده‌های پرت در برخی از متغیرها وجود داشته که با استفاده از تکنیک پیراستن حذف شده‎‌اند. درخصوص نرمال‌بودن توزیع متغیر وابسته، یافته‎‌ها حاکی‌ازآن است که متغیر مسئولیت‌های اجتماعی از توزیعی نزدیک به نرمال برخوردار است. نتایج به‌دست‌آمده از بررسی مانایی و همگرایی متغیرهای پژوهش، بیانگر عدم وجود رگرسیون کاذب و روابط غیرعادی بین متغیرهای پژوهش است (برای حفظ اختصار از ارائۀ نتایج خودداری شده است).

مطابق جدول (1) میانگین ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی در شرکت‌های نمونه برابر با ۶۵۱/0 است و هرچه این مقدار به سمت عدد یک میل کند، سطح بالاتری از انجام مسئولیت‎‌های اجتماعی را نشان می‎‌دهد. میانگین متغیر انعطاف‌پذیری عملیاتی در شرکت‎‌های بررسی‌شده برابر با ۵۵۹/0 است و انعطاف‎‌پذیری عملیاتی بالاتر شرکت را بیان می‎‌کند. میانگین اهرم مالی که با استفاده از نسبت بدهی به جمع دارایی‎‌ها اندازه‎‌گیری شده، برابر با ۵۶۱/0 است و حدود ۵۶% از منابع مالی شرکت‎‌ها ازطریق بدهی‎‌ها تأمین مالی شده است. متوسط سودآوری شرکت‎‌های نمونه که با استفاده از نرخ بازدۀ دارایی‎‌ها و نسبت سود خالص به جمع دارایی‎‌ها سنجش شده، برابر با ۱۴۱/0 است و در شرکت‎‌های نمونه سود کسب‌شده حدود ۱۴% جمع دارایی‎‌های آن‎‌ها است.

سایر یافته‎‌ها بیانگر آن است که میانگین ریسک بازدۀ سهام شرکت‎‌های نمونه برابر با 038/0 است و میزان ریسک بازدۀ روزانۀ سهام را طی سال مالی بررسی‌شده نشان می‌دهد و مقادیر بالاتر بیانگر ریسک بازدهی سهام بیشتر است. میانگین جریان‎‌های نقدی آزاد برابر با ۰۳۶/0 است و جریان‎‌های نقدی آزاد نزدیک به ۴% ارزش بازار شرکت‌های نمونه است. میانگین مخارج سرمایه‎‌ای برابر با ۱۹۶/0 است و شرکت‎‌های نمونه حدود 20% دارایی‎‌های ثابت خود، مخارج سرمایه‎‌ای داشته‎‌اند. متوسط نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری در شرکت‎‌های نمونه برابر با 107/2 است و ارزش بازار شرکت‎‌های نمونه نزدیک به 2 برابر ارزش دفتری آن‎‌ها است. میانگین نسبت دارایی‎‌های ثابت به جمع دارایی‎‌ها برابر با ۲۵9/0 است و نزدیک به ۲۶% دارایی‎‌های شرکت‎‌های نمونه را دارایی‎‌های ثابت تشکیل داده است.

مطابق با جدول (2) درخصوص فراوانی متغیرهای مجازی، نتایج حاکی‌ازآن است که درصد فراوانی شرکت‎‌های دارای ریسک سیاسی برابر با ۱۵۴/0 است و ۱۵% از شرکت‎‌های نمونه ارتباطات سیاسی و ریسک سیاسی طبقه‎‌بندی‌شده‎‌ دارند؛ علاوه‌براین، در نزدیک به نیمی از شرکت‎‌های نمونه (۴۸۸/0) ثبات و استحکام مدیریت وجود دارد و مدیریت شرکت طی حداقل 3 سال گذشته تغییر نکرده که درصد درخور ملاحظه‎‌ای است.

جدول (۱): آمار توصیفی متغیرهای پژوهش

Table (1): Descriptive statistics of the study variable

متغیرهای پژوهش

میانگین

میانه

انحراف معیار

ضریب چولگی

ضریب کشیدگی

کمینه

بیشینه

عنوان

نماد

ایفای مسئولیت‌های اجتماعی

CSR

۶۵۱/۰

۶۰۵/۰

۲۵۷/۰

0/088

-1/292

۱۵۰/0-

1/000

انعطاف‌پذیری عملیاتی

OPFLEX

۵۵۹/۰

۴۹۲/۰

۹۵۹/۰

۰۵۱/۰

۱۸۴/۱

-1/780

2/781

اندازۀ شرکت

SIZE

۳۱۹/۶

۲۰۵/۶

0/773

۷۶۴/۰

0/818

۲۹۰/۴

۵۱۰/۹

اهرم مالی

LEV

۵۶۱/۰

۵۷۱/۰

۱۹۶/۰

۱۵۸/۰-

-0/778

0/170

0/920

سن شرکت

AGE

۵۵۷/۱

۵۹۱/۱

0/179

-0/877

۵۹۹/۰

0/700

۸۶۰/۱

سودآوری

ROA

۱۴۱/۰

0/112

۱۴۷/۰

۵۸۴/۰

۸۴۷/۰

۴۰۰/0-

۶۸۰/۰

ریسک بازدۀ سهام

VOL

۰۳۸/۰

0/028

0/030

۶۲۳/۱

۹۰۵/۱

0/010

0/120

جریان‎‌های نقدی آزاد

FCF

۰۳۶/۰

0/029

۰۵۵/۰

۳۷۴/۰

-0/008

-0/080

0/170

مخارج سرمایه‌ای

CAPX

۱۹۶/۰

۱۵۰/۰

۱۶۳/۰

۹۵۲/۰

۰۵۳/۰-

0/010

۵۹۰/۰

نسبت ارزش بازار به دفتری

MTB

2/107

۵۹۹/۱

1۳۳۵/۱

۶۲۲/۱

۸۳۶/۱

0/910

۹۵۰/۵

نسبت دارایی‌های ثابت

PPE

۲۵۹/۰

0/219

0/177

0/889

۱۵۱/۰

0/030

۷۴۰/۰

 

جدول (۲): فراوانی متغیرهای مجازی پژوهش

Table (2): Frequency of virtual research variables

متغیرهای پژوهش

 

تعداد نمونه

 

فراوانی

 

درصد فراوانی

عنوان

نماد

   

0

1

 

0

1

ریسک سیاسی

POLRISK

 

۲۱۹۳

 

۱۸۵۵

۳۳۸

 

۸۴۶/۰

۱۵۴/۰

ثبات و استحکام مدیریت

CEO

 

۲۱۹۳

 

۱۱۲۲

۱۰۷۱

 

۵۱۲/۰

۴۸۸/۰

                     

 

در این بخش سعی شده است تا با استفاده از رویکرد داده‎‌های تابلویی، تأثیر ریسک سیاسی بر میزان ایفای مسئولیت‌های اجتماعی در شرکت‌های نمونه بررسی شود. یافته‎‌های به‌دست‌آمده از آزمون‎‌های استفاده‌شده برای تعیین نوع مدل پژوهش حاکی‌ازآن است که سطح معناداری آزمون همسانی واریانس‎‌ (با استفاده از آزمون بروش-پاگان) در همۀ سال‎‌های بررسی‌شده کوچک‌تر از ۵% است که به معنای ناهمسان بودن واریانس باقی‌ماندۀ مدل‎‌‎‌ است؛ بدین منظور در ادامه برای رفع مشکل ناهمسانی واریانس‎‌ از روش حداقل مربعات تعمیم‌یافته استفاده شده است و در برآورد توسط نرم‌افزار آماری به مدل ضرایب وزنی متناسب با واریانس داده شده است. نتایج آزمون F (آزمون لیمر) نشان می‎‌دهد که مدل پژوهش در تمامی سال‎‌های بررسی‌شده دارای الگوی اثرهای ثابت است و داده‎‌های ترکیبی در مدل پژوهش وجود دارد. نتیجۀ به‌دست‌آمده علاوه‌بر تعیین نوع مدل بیانگر آن است که نوع فعالیت شرکت (به‌عنوان یک مقطع) بر مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها تأثیرگذار است؛ علاوه‌براین، برای بررسی تصادفی‌بودن نوع اثرهای ثابت از آزمون هاسمن استفاده شده که یافته‎‌ها حاکی‌ازآن است که الگوی اثرهای ثابت غیرتصادفی به‌عنوان الگوی ارجح پذیرفته شده و بر همین اساس مدل پژوهش بررسی شده است.

مطابق با جدول (3) نتایج به‌دست‌آمده از مدل‎‌ نخست نشان می‎‌دهد که باتوجه‌به مقدار آمارۀ F، بین متغیرهای پژوهش رابطۀ معناداری وجود دارد و مدل پژوهش معنادار است. ضریب تعیین مدل برابر با ۵۱۲/0 است و حدود ۵۱% از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل بیان می‎‌شود؛ علاوه‌براین، نتایج آزمون خودهمبستگی باقی‌مانده‎‌های مدل که با استفاده از آمارۀ دوربین واتسون انجام شده است، برابر با ۹۲۵/1 است و فرض عدم خودهمبستگی باقی‌مانده‎‌ها تأیید می‎‌شود. نتایج آزمون هم‎‌خطی نیز نشان می‎‌دهد که مقادیر آمارۀ عامل تورم واریانس در تمام متغیرهای مدل، نزدیک به یک است و هم‎‌خطی بین متغیرهای مستقل پژوهش وجود ندارد. لازم به ذکر است که در ابتدا باقی‌مانده‎‌های مدل دارای خودهمبستگی بوده که با ایجاد وقفۀ یک‌ساله در مدل پژوهش این مشکل رفع شده است.

یافته‎‌های به‌دست‌آمده درخصوص متغیر ریسک سیاسی حاکی‌ازآن است که مقدار آمارۀ t و سطح معناداری این متغیر به ترتیب برابر با ۲۵۲/۲-  و ۰۴۰/۰  است که تأثیرگذاری معنادار را بر متغیر وابستۀ پژوهش نشان می‎‌دهد. باوجود ریسک سیاسی، از میزان ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌های نمونه به شکلی معنادار کاسته شده است و شرکت‎‌های دارای ریسک سیاسی بالاتر، کاهش معناداری را در ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی تجربه کرده‎‌اند. این نتیجه بدان معناست که فرضیۀ نخست مبنی بر اینکه ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها تأثیر دارد، در سطح اطمینان ۹۵% تأیید می‎‌شود.

 

جدول (3): نتایج به‌دست‌آمده از مدل‎‌ نخست پژوهش

Table (3): Results obtained from the first research model

متغیرهای پژوهش

نماد

 

نتایج متغیرهای پژوهش

 

عامل تورم واریانسVIF

 

ضریب

آماره t

سطح معناداری

 
               

عرض از مبدأ

C

 

۰۱۴/۰

0/079

0/938

 

-

ریسک سیاسی

POLRISK

 

۰۳۴/۰-

۲۵۲/۲-

۰۴۰/۰

 

1/100

اندازۀ شرکت

SIZE

 

-0/183

۳۴۳/۸-

0/000

 

1/178

اهرم مالی

LEV

 

-0/092

۳۵۸/۲-

0/032

 

۸۵۷/۱

سن شرکت

AGE

 

1/188

۹۱۶/۷

0/000

 

1/098

سودآوری

ROA

 

۱۲۵/۰-

۶۰۲/۲-

0/020

 

۵۶۴/۱

ریسک بازدۀ سهام

VOL

 

-0/218

۲۰۴/۱-

۲۴۷/۰

 

1/271

جریانات نقدی آزاد

FCF

 

0/089

۳۰۴/۱

0/212

 

1/212

مخارج سرمایه‌ای

CAPX

 

۰۱۴/۰

۳۱۵/۰

۷۵۷/۰

 

۳۰۶/۱

نسبت ارزش بازار به دفتری

MTB

 

-0/010

۹۴۶/۱-

0/071

 

۷۴۰/۱

نسبت دارایی‌های ثابت

PPE

 

۰۶۵/۰

۷۸۵/2

۰۱۴/۰

 

۱۵۷/۱

آماره F

 

۶۲۳/۱۴

0/000

     

ضریب تعیین

 

۵۱۲/۰

       

آماره دوربین واتسون

 

۹۲۵/۱

       

 

جدول (۴) شرکت‎‌های نمونه را براساس وضعیت انعطاف‎‌پذیری عملیاتی آن‎‌ها نشان می‎‌دهد که به دو گروه شرکت‎‌های دارای انعطاف‎‌پذیری عملیاتی و شرکت‎‌های فاقد انعطاف‎‌پذیری عملیاتی تقسیم‎‌بندی شده‎‌اند؛ بدین منظور با استفاده از مدل نخست پژوهش نقش تعدیل‌کنندگی انعطاف‎‌پذیری عملیاتی بر رابطۀ بین ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‌های اجتماعی بررسی شده است. نتایج به‌دست‌آمده نشان می‎‌دهد که مقدار آمارۀ F مدل در بین متغیرهای پژوهش در هر دو گروه از شرکت‎‌ها رابطۀ معناداری وجود دارد و مدل پژوهش معنادار است. ضریب تعیین مدل در شرکت‎‌های دارای انعطاف‎‌پذیری عملیاتی حدود ۴۵% است، درحالی‌که این ضریب در شرکت‎‌های فاقد انعطاف‎‌پذیری عملیاتی حدود ۵۶% است؛ علاوه‌براین، نتایج آزمون خودهمبستگی باقی‌مانده‎‌های مدل که با استفاده از آمارۀ دوربین واتسون انجام شده است، در شرکت‎‌های دارای انعطاف‎‌پذیری عملیاتی حدود 878/1 و در شرکت‎‌های فاقد انعطاف‎‌پذیری عملیاتی حدود ۸۹۴/1 است؛ بنابراین، فرض عدم خودهمبستگی باقی‌مانده‌ها تأیید می‎‌شود. نتایج آزمون هم‎‌خطی نیز نشان داد که مقادیر آمارۀ عامل تورم واریانس در تمام متغیرهای مدل نزدیک به یک است و هم‎‌خطی بین متغیرهای مستقل پژوهش وجود ندارد. لازم به ذکر است که در ابتدا باقی‌مانده‎‌های مدل دارای خودهمبستگی بود که با ایجاد وقفۀ یک‌ساله در مدل پژوهش این مشکل رفع شد.

نتایج به‌دست‌آمده درخصوص متغیر ریسک سیاسی در شرکت‎‌های دارای انعطاف‎‌پذیری عملیاتی بیانگر آن است که در این گروه از شرکت‎‌ها ریسک سیاسی تأثیری منفی و معنادار بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی ندارد، درحالی‌که در شرکت‌های فاقد انعطاف‌پذیری عملیاتی، ریسک سیاسی تأثیر منفی و معنادار بر مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها دارد؛ علاوه‌براین،، در شرکت‎‌های دارای انعطاف‎‌پذیری عملیاتی از شدت تأثیرگذاری منفی ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی کاسته شده است (باتوجه‌به اینکه سطح معناداری به‌دست‌آمده بزرگ‌تر از ۰۵/۰ است).

انعطاف‌پذیری عملیاتی به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که در مواجهه با ریسک‌های سیاسی (مانند تغییر قوانین، ناآرامی‌های سیاسی و فساد) سریع‌تر و مؤثرتر واکنش نشان دهند. شرکت‌هایی که دارای زنجیرۀ تأمین متنوع، فرایندهای تولید تنظیم‌پذیر و بازارهای فروش گوناگون هستند، می‌توانند اثرات منفی ناشی از ریسک‌های سیاسی را کاهش دهند. این کاهش آسیب‌پذیری به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا به تعهدات مسئولیت‎‌های اجتماعی خود پایبند بمانند؛ زیرا منابع کمتری برای مقابله با بحران‌های سیاسی صرف می‌شود. مطابق این نتیجه برخورداری از انعطاف‎‌پذیری عملیاتی، تأثیر منفی ریسک سیاسی بر مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌های نمونه را تعدیل کرد و از تأثیرات منفی آن کاست. این یافته حاکی‌ازآن است که فرضیۀ دوم پژوهش مبنی بر اینکه انعطاف‎‌پذیری عملیاتی بر رابطۀ بین ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها تأثیر دارد، در سطح اطمینان ۹۵% تأیید می‎‌شود.

 

جدول (۴): نتایج به‌دست‌آمده از مدل‎‌ نخست پژوهش به تفکیک وضعیت انعطاف‎‌پذیری عملیاتی

Table (4): Results obtained from the first research model, broken down by operational flexibility status

متغیرهای پژوهش

نماد

 

دارای انعطاف‌پذیری عملیاتی

 

فاقد انعطاف‌پذیری عملیاتی

 

عامل تورم واریانسVIF

 

ضریب

آماره t

سطح معناداری

 

ضریب

آماره t

سطح معناداری

 
                       

عرض از مبدأ

C

 

0/139

۶۳۳/۰

۵۲۷/۰

 

۰۴۸/۰-

۲۴۴/۰-

0/807

 

-

ریسک سیاسی

POLRISK

 

-0/012

۴۱۷/۰-

۶۷۷/۰

 

۰۵۳/۰-

۰۵۲/۲-

۰۴۱/۰

 

1/100

اندازۀ شرکت

SIZE

 

-0/219

-8/999

0/000

 

۱۵۸/۰-

۴۵۷/6-

0/000

 

1/178

اهرم مالی

LEV

 

-0/131

-2/010

۰۴۵/۰

 

۰۶۱/۰-

-1/210

0/227

 

۸۵۷/۱

سن شرکت

AGE

 

۲۸۶/۱

۹۷۲/۶

0/000

 

۱۰۶/۱

۲۰۱/۶

0/000

 

1/098

سودآوری

ROA

 

۱۴۷/۰-

۶۵۹/۱-

0/097

 

-0/111

۵۳۲/۱-

۱۲۶/۰

 

۵۶۴/۲

ریسک بازدۀ سهام

VOL

 

۴۹۰/۰-

-1/803

0/072

 

-0/001

۰۰۴/۰-

0/997

 

1/271

جریانات نقدی آزاد

FCF

 

۰۵۳/۰

۳۴۸/۰

0/728

 

۱۴۸/۰-

-1/213

۲۲۵/۰

 

1/212

مخارج سرمایه‌ای

CAPX

 

-0/032

۵۹۰/۰-

۵۵۵/۰

 

۰۴۵/۰

1/070

۲۸۵/۰

 

۳۰۶/۱

نسبت ارزش بازار به دفتری

MTB

 

0/002

0/302

۷۶۳/۰

 

-0/020

۰۵۳/۳-

0/002

 

۷۴۰/۱

نسبت دارایی‌های ثابت

PPE

 

0/008

0/131

۸۹۶/۰

 

۱۱۶/۰

2/211

0/027

 

۱۵۷/۱

آماره F

 

۶۲۴/۱۰

0/000

   

۷۷۳/۱۶

0/000

     

ضریب تعیین

 

۴۴۹/۰

     

۵۶۳/۰

       

آماره دوربین واتسون

 

1/878

     

۸۹۴/۱

       

در این بخش به بررسی تأثیر ثبات و استحکام مدیریت بر رابطۀ بین ریسک سیاسی و میزان ایفای مسئولیت‌های اجتماعی در شرکت‌های نمونه پرداخته شده است. نتایج به‌دست‌آمده از آزمون‎‌های استفاده‌شده برای تعیین نوع مدل دوم پژوهش حاکی‌ازآن است که سطح معناداری آزمون همسانی واریانس‎‌ (با استفاده از آزمون بروش-پاگان)، در همۀ سال‎‌های بررسی‌شده کوچک‌تر از ۵% است که به معنای ناهمسان بودن واریانس باقی‌ماندۀ مدل‎‌‎‌ است؛ بدین منظور در ادامه برای رفع مشکل ناهمسانی واریانس‎‌ از روش حداقل مربعات تعمیم‌یافته استفاده شده است. نتایج آزمون F (آزمون لیمر) نشان می‎‌دهد که مدل پژوهش دارای اثرات ثابت است و نوع فعالیت شرکت بر مسئولیت‎‌های اجتماعی تأثیر معنادار دارد. برای بررسی تصادفی‌بودن نوع اثرات ثابت از آزمون هاسمن استفاده شده که نتایج این آزمون بیانگر وجود اثرات ثابت غیرتصادفی است.

مطابق با جدول (۵) نتایج به‌دست‌آمده از مدل‎‌ دوم نشان می‎‌دهد که مقدار آمارۀ F مدل برابر با ۴۱۹/۱۴ است و بین متغیرهای پژوهش رابطۀ معناداری وجود دارد و مدل پژوهش معنادار است. ضریب تعیین مدل برابر با ۵۱۲/۰ است و حدود ۵۱% از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل بیان شد؛ علاوه‌براین، نتایج آزمون خودهمبستگی باقی‌مانده‎‌های مدل که با استفاده از آمارۀ دوربین واتسون انجام شد، برابر با ۹۲۶/1 است و فرض عدم خودهمبستگی باقی‌مانده‎‌ها تأیید شد. نتایج آزمون هم‎‌خطی نیز نشان داد که مقادیر آمارۀ عامل تورم واریانس در تمام متغیرهای مدل نزدیک به یک است و هم‎‌خطی بین متغیرهای مستقل پژوهش وجود ندارد. لازم به ذکر است که در ابتدا باقی‌مانده‎‌های مدل دارای خودهمبستگی بود که با ایجاد وقفۀ یک‌ساله در مدل پژوهش این مشکل رفع شده است.

یافته‎‌های به‌دست‌آمده درخصوص متغیر ریسک سیاسی نشان‌دهندۀ تأثیرگذاری معنادار این متغیر بر مسئولیت‎‌های اجتماعی است و باوجود ریسک سیاسی از میزان ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌های نمونه به شکلی معنادار کاسته شده است و شرکت‎‌های دارای ریسک سیاسی بالاتر، کاهش معناداری را در ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی تجربه کرده‎‌اند. سایر نتایج بیانگر تأثیرگذاری مثبت و معنادار ثبات و استحکام مدیریت بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌های نمونه است و باوجود ثبات مدیریت شرکت، وضعیت ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی آن‎‌ها بهبود یافته است.

سایر یافته‎‌ها حاکی‌ازآن است که ثبات مدیریت ضربدر ریسک سیاسی، تأثیری مثبت اما غیرمعنادار بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها دارد و درصورت ثبات مدیریت از تأثیرگذاری منفی ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها کاسته می‌شود؛ به عبارت دیگر درصورت وجود مدیریت باثبات و مستحکم، اثرات منفی ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی کاهش می‌یابد. این نتیجه نشان می‎‌دهد که فرضیۀ سوم پژوهش مبنی بر اینکه ثبات و استحکام مدیریت بر رابطۀ بین ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌ها تأثیر دارد، در سطح اطمینان ۹۵% تأیید می‎‌شود (باوجود ثبات و استحکام مدیریت نوع اثرات ریسک سیاسی بر مسئولیت‎‌های اجتماعی از تأثیرگذاری منفی به تأثیرگذاری مثبت تغییر یافته است).

 

 

جدول (۵): نتایج به‌دست‌آمده از مدل‎‌ دوم پژوهش

Table (5): Results obtained from the second research model

متغیرهای پژوهش

نماد

 

نتایج متغیرهای پژوهش

 

عامل تورم واریانسVIF

ضریب

آماره t

سطح معناداری

               

عرض از مبدأ

C

 

0/010

0/070

۹۴۴/۰

 

-

ریسک سیاسی

POLRISK

 

۰۵۷/۰-

۶۰۸/۲-

0/009

 

۹۸۴/۱

ثبات مدیریت

CEO

 

0/012

۱۶۱/۲

0/031

 

۲۲۶/۱

ریسک سیاسی* ثبات مدیریت

POL*CEO

 

0/033

1/312

0/190

 

۰۵۵/۲

اندازۀ شرکت

SIZE

 

-0/177

۵۷۴/۱۰-

0/000

 

۱۸۶/۱

اهرم مالی

LEV

 

۱۱۶/۰-

۷۶۴/۲-

۰۰۶/۰

 

۸۸۶/۱

سن شرکت

AGE

 

1/190

۱۵۹/۹

0/000

 

1/099

سودآوری

ROA

 

۰۸۵/0-

۴۲۹/۱-

۱۵۳/۰

 

۵۸۶/۲

ریسک بازدۀ سهام

VOL

 

۰۵۵/۰-

-0/311

۷۵۶/۰

 

1/272

جریانات نقدی آزاد

FCF

 

-0/128

۳۵۴/۱-

۱۷۶/۰

 

1/217

مخارج سرمایه‌ای

CAPX

 

0/010

0/322

۷۴۸/۰

 

1/310

نسبت ارزش بازار به دفتری

MTB

 

-0/011

-2/188

0/029

 

۷۶۱/۱

نسبت دارایی‌های ثابت

PPE

 

۰۱۶/۰

۴۰۲/۰

۶۸۸/۰

 

۱۵۹/۱

آماره F

 

۴۱۹/۱۴

0/000

     

ضریب تعیین

 

۵۱۲/۰

       

آماره دوربین-واتسون

 

۹۲۶/۱

       

 

نتیجه‎‌گیری و پیشنهادها

در این پژوهش سعی شد تا ضمن بررسی تأثیرگذاری ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی، نقش تعدیل‌کنندۀ ثبات و استحکام مدیریت و انعطاف‌پذیری عملیاتی بر رابطۀ بین متغیرهای یادشده بررسی شود. برای دستیابی به هدف‎‌ پژوهش تعداد 129 شرکت پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دورۀ زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۲ انتخاب شد و روش آزمون فرضیه‎ها، مدل رگرسیون چندگانه در مجموعه داده‎های ‎‌ترکیبی است.

نتایج به‌دست‌آمده از روش‎‌های آماری به‌کارگرفته‌شده بیانگر آن است که درصورت وجود ریسک سیاسی از میزان ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌های نمونه به شکلی معنادار کاسته شده است و شرکت‎‌های دارای ریسک سیاسی بالاتر، کاهش معناداری را در ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی تجربه کرده‎‌اند. یافته‎‌های پژوهش با مطالعات وانگ (2024)، پورسلیمان و همکاران (2024)، ‌یو و همکاران (2022) و آلبوکرک و همکاران (2019) مطابقت دارد و با پژوهش‎‌های زیدان و ملحم (2025)، هارتول و دوینی (2024) و حسن و جیانگ (2023) در تضاد است. همچنین در شرکت‎‌های دارای انعطاف‎‌پذیری عملیاتی از شدت تأثیرگذاری منفی ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‌های اجتماعی کاسته شده است، درحالی‌که در شرکت‌های فاقد انعطاف‎‌پذیری عملیاتی، ریسک سیاسی تأثیری منفی و معنادار بر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی دارد. یافته‎‌های پژوهش با مطالعات زیدان و ملحم (2025)، وانگ (2024)، گائو و همکاران (2024) و فالنبراچ و همکاران (2021) مطابقت دارد. علاوه بر این در صورت وجود مدیریت باثبات و مستحکم، اثرات منفی ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‌های اجتماعی کاهش می‌یابد. یافته‎‌های پژوهش با مطالعات هیو و همکاران (2025)، ژانگ و وانگ (2024)، دلشاد (2025) و اسماعیلی‌کیا و فتحی‌نیا (2025) تطابق دارد و با پژوهش‎‌ لیمباخ و همکاران(2017) در تضاد است.

نتایج به‌دست‌آمده می‎‌تواند به مباحثی مربوط شود که در ادامه توضیح داده شده است: 1- ریسک سیاسی می‎‌تواند به کاهش ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی منجر شود که این امر ازطریق مواردی همچون کاهش منابع و افزایش هزینه‎‌ها، اولویت‎‌ حفظ بقا و تداوم فعالیت، افزایش عدم قطعیت در محیط کسب‌وکار، کاهش سرمایه‎‌گذاری و فشارهای وارده توسط دولت برای همسو‌شدن شرکت‎‌ها با سیاست‌های خود، انجام می‎‌شود؛ 2- انعطاف‌پذیری عملیاتی به شرکت‌ این امکان را می‌دهد که در مواجهه با ریسک‌های سیاسی، سریع‌تر و مؤثرتر واکنش نشان دهد؛ علاوه‌براین، شرکتی که زنجیرۀ تأمین متنوع، فرایندهای تولید تنظیم‌پذیر و بازارهای فروش گوناگون دارد، بهتر می‌تواند اثرات منفی ناشی از ریسک‌های سیاسی را کاهش دهد. کاهش آسیب‌پذیری به شرکت‌ اجازه می‌دهد تا به تعهدات مسئولیت‌های اجتماعی خود پایبند بماند؛ زیرا که منابع کمتری برای مقابله با بحران‌های سیاسی صرف می‌شود؛ 3- مدیریت دارای ثبات، دانش سازمانی عمیق‌تری کسب می‎‌کند و مستقل از فشارهای سیاسی برنامه‎‌ریزی و عمل می‎‌کند و به ارزش‌های خود پایبند می‎‌ماند و همۀ این عوامل می‌توانند به کاهش اثرات منفی ریسک سیاسی بر ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها کمک کنند. در شرایط ریسک سیاسی این اعتماد می‌تواند به شرکت کمک کند تا حمایت ذی‌نفعان را جلب کند و از اثرات منفی ریسک سیاسی بکاهد.

با عنایت به نتایج به‌دست‌آمده در پژوهش حاضر، به شرکت‎‌ها، سرمایه‎‌گذاران و سیاست‌گذاران پیشنهادهایی ارائه می‎‌شود. به شرکت‎‌ها توصیه می‎‌شود که 1- با مدیریت و توسعۀ مسئولیت‎‌های اجتماعی، موجبات جلب نظر ذی‌نفعان مالی را فراهم کنند؛ 2- با مطالعۀ منابع ایجادکنندۀ ریسک‎‌های سیاسی، در جهت کنترل و کاهش آن‎‌ها اقدام شود؛ 3- دورۀ تصدی مدیران‌عامل حداقل سه سال باشد و مدیرعامل شرکت مکرراً تغییر نکند و دارای استحکام و ثبات باشد. به سرمایه‎‌گذاران پیشنهاد می‎‌شود که 1- اثربخشی و ساختار هیئت‌مدیرۀ شرکت‎‌ها را مدنظر قرار دهند و تغییرات لازم برای بهبود نظارت آن را فراهم کنند؛ 2- برای تصمیم‎‌گیری‎‌های مالی و شناسایی موقعیت‎‌های مناسب سرمایه‎‌گذاری به مباحث و موضوعات مرتبط با ریسک‎‌های سیاسی، انعطاف‎‌پذیری عملیاتی و میزان ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی شرکت‎‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران توجه کنند؛ 3- دربارۀ انتخاب شرکت‎‌های با مدیرعامل با دورۀ گذار بالا، احتیاط کنند و سایر معیارهای تأثیرگذار بر کارکرد شرکت‎‌ها را بررسی کنند؛ علاوه‌براین، به سیاست‌گذاران مختلف کشور توصیه‎‌ می‎‌شود که 1- سازمان بورس اوراق بهادار، اطلاعاتی را در نشریه‎‌ها و سایت‎‌های مرتبط با بورس برای دسترسی آسان ذی‌نفعان مالی دربارۀ ریسک سیاسی، ایفای مسئولیت اجتماعی و استحکام مدیریت منتشر کند؛ 2- جامعۀ حسابداران رسمی ایران و سازمان حسابرسی، استانداردها و آیین‎‌نامه‎‌های مناسبی را برای شاخص‎‌های ثبات مدیریت، ریسک سیاسی و مسئولیت ‎‌اجتماعی تدوین کنند و شرکت‎‌ها را ملزم به اجرا و گزارشگری آن کنند؛ 3- کشور ایران برای ارتقای سودآوری اقتصادی، تغییرات سیاسی را پیش‎‌بینی کند و به‌تدریج این تغییرات را برای به حداقل رساندن شوک‎‌های سیاسی به کار گیرد تا ثبات سیاسی برقرار شود و افزایش فعالیت‎‌های مولد، افزایش ثبات مالی و زمینه‎‌های توسعه فراهم شود؛ ۴- نهادهای نظارتی بیشتر بر شرکت‎‌هایی تمرکز کنند که در برابر انواع خاص ریسک‌های سیاسی آسیب‎‌‌پذیرترند و راه‎‌حل‎‌های مناسب وکاربردی ارائه دهند.

باتوجه‌به اهمیت موضوع پژوهش به پژوهشگران آتی پیشنهاد می‎‌شود که 1- تأثیر رقابت در بازار محصولات بر ریسک سیاسی و ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی بررسی شود؛ 2- تأثیر ارزش برند و هزینه‌های تبلیغات بر ریسک سیاسی مطالعه شود؛ 3- نقش ثبات مدیریت شرکت در ارتباط بین تبلیغات و جریان نقدی آزاد واکاوی شود؛ ۴- رابطۀ بین کیفیت افشای اطلاعات، ریسک سیاسی و درصد مدیران غیرموظف بررسی شود؛ ۵- تأثیر ریسک سیاسی بر کیفیت سود و ایجاد فرصت‌های سرمایه‌گذاری مطالعه شود؛ ۶- تأثیر رقابت در بازار محصول بر عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری عملیاتی واکاوی شود؛ ۷- تأثیرگذاری رقابت در بازار محصول بر مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‎‌ها در صنایع مختلف مطالعه شود و نتایج آن‎‌ها باتوجه‌به نوع صنعت مقایسه شود؛ 8- تأثیر ایفای مسئولیت‎‌های اجتماعی بر سا وکارهای حاکمیت شرکتی و فرار مالیاتی شرکت‎‌ها بررسی شود.

پژوهش حاضر دارای محدودیت‎‌هایی است که در ادامه به آن‎‌ها اشاره‎‌ شده است: 1- به دلیل عدم تعدیل اقلام صورت‌های مالی ازنظر تورم، این احتمال وجود دارد که یافته‎‌های پژوهش متأثر از این عدم تعدیل قرار بگیرد؛ 2- باتوجه‌به آنکه برای ثبات و استحکام مدیریت معیار جامع و بومی وجود ندارد، در این پژوهش ثبات مدیریتی تنها از منظر دورۀ گذار (مطابق پژوهش‎‌های گذشته حداقل سه سال است که در آن مدیریت به ثبات می‎‌رسد) سنجش شد، درصورتی‌که لازم است به ابعاد دیگری چون میزان پاداش، دورۀ تصدی مدیریت و مالکیت مدیریتی نیز در معیاری جامع توجه شود؛ 3- تصویب و اجرای قوانین و مقررات می‎‌تواند بر محیط کسب‌وکار ایران و اظهارنظرها و اقدامات سیاست‌گذاران و فعالان اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار باشد که در پژوهش حاضر به دلیل نبود آمار و ارقام جامع و کمبود وقت بررسی نشده است؛ ۴- حذف بانک‎‌ها، بیمه‎‌ها و شرکت‎‌های سرمایه‎‌گذاری و شرکت‎‌های قبل از سال ۱۳۸۶ از نمونۀ پژوهش می‌تواند باعث کوچک‌شدن نمونه شود؛ ۵- کل شرکت‎‌های بورسی در این پژوهش قرار نداشتند؛ بنابراین، در تعمیم یافته‎‌ها به کل جامعه باید دقت کرد.

اسماعیلی‌کیا، غریبه، و فتحی‌نیا، حسنا (۱۴۰۴). بررسی تأثیر عملکرد زیست‌ محیطی، اجتماعی و راهبری بر عملکردهای مالی و غیرمالی شرکت: نقش تعدیل‌کنندگی ویژگی‌های ساختاری مدیریت. بررسی‏‌های حسابداری و حسابرسی، 32(1)، 1-29. http://doi.org/10.22059/acctgrev.2024.380998.1008999
اکبری، محسن، فرخنده، مهسا، و ایاغ، زهرا (1398). بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر عملکرد مالی با تعدیل‌کنندگی کیفیت افشای اطلاعات: شرکت‌های پذیرفته ‌شده در بورس اوراق بهادار تهران. مدیریت دارایی و تأمین مالی، 7(1)، 29-۴۴. http://doi.org/10.22108/amf.2018.108951.1236
اکبری، محسن، فرخنده، مهسا، و قاسمی شمس، معصومه (۱۳۹۶). تأثیر هزینۀ تبلیغات در عملکرد مالی با میانجی‌گری ارزش برند در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران. مدیریت دارایی و تأمین مالی، 3(۵)،۱۵۱-۱۶۲.
انورسعد، احمد، دیدار، حمزه، منصورفر، غلامرضا، و حیدری، مهدی (۱۴۰۴). تأثیر مالکیت متقابل نهادی بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی با در نظر گرفتن نقش میانجی رقابت در صنعت. مدیریت دارایی و تأمین مالی، [آماده برای انتشار].
دلشاد، افسانه (۱۴۰۴). بررسی تأثیر ویژگی‌های مدیریت بر بازده غیر عادی و بازده خاص سهام شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران. دانش سرمایه‌گذاری، 1۴(۵۳)، ۳۰۹-۳۴۵.
راعی، رضا، و پویان‌فر، احمد (۱۳۸۳). مدیریت سرمایه‎‌گذاری پیشرفته. تهران: انتشارات سمت.
رمضان‎‌نیا، حسن، و رضایی، فرزین (۱۳۹۶). بررسی اثر مسئولیت‎‌پذیری شرکت بر ریسک سیستماتیک و ریسک سیستم غیر سیستماتیک: با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده‎‌ها. دو فصلنامه حسابداری ارزشی و رفتاری، ۲(۴)، ۱۸۹-۲۱۴.
مجید عبدالنبی، اسیل، منصورفر، غلامرضا، و دیدار، حمزه (۱۴۰۴). پیامد بخش برون سازمانی شفافیت برای عملکرد و افشای مسئولیت اجتماعی. مدیریت دارایی و تأمین مالی، 13(۴)، 17-۳۴.
 
References
Akbari, M., Farkhondeh, M., & Ayagh, Z. (2019). Investigating the effect of product market competition on financial performance by moderating role of information disclosure quality: The companies listed in Tehran Stock Exchange. Journal of Asset Management and Financing, 7(1), 29-44.
Akbari, M., Farkhonde, M., & Ghasemishams, M. (2017). Investigating the effect of advertisement cost on the financial performance of the firms listed in Tehran Stock Exchange with the Mediating role of brand equity. Journal of Asset Management and Financing, 5(3), 151-162.
https://doi.org/10.22108/amf.2017.21175 [In Persian]
Albuquerque, R., Koskinen, Y., & Zhang, C. (2019). Corporate social responsibility and firm risk: Theory and empirical evidence. Management Science, 65(10), 4451-4469. https://doi.org/10.1287/mnsc.2018.3043
Anversaad, A., Didar, H., Mansourfar, G., & Heidari, M. (2025). The impact of institutional cross-ownership on corporate social responsibility considering the mediating role of industry competition. Journal of Asset Management and Financing, [In Press]. https://doi.org/10.22108/amf.2025.143394.1937 [In Persian]
Aras, G. (2016). A Handbook of Corporate Governance and Social Responsibility (D. Crowther, Ed.) Routledge. https://doi.org/10.4324/9781315564791
Brink, C. H. (2017). Measuring Political Risk: Risks to Foreign Investment. Routledge.
Chatjuthamard, P., Treepongkaruna, S., Jiraporn, P., & Jiraporn, N. (2021). Does firm level political risk influence corporate social responsibility (CSR)? Evidence from earnings conference calls. Financial Review, 56(4), 721-741. https://doi.org/10.1111/fire.12263
Coelho, R., Jayantilal, S., & Ferreira, J. J. (2023). The Impact of social responsibility on corporate financial performance: A systematic literature review. Corporate Social Responsibility & Environmental Management, 30(4), 1535-1560. https://doi.org/10.1002/csr.2446
Cramer, J. (2017). Corporate Social Responsibility and Globalisation: An Action Plan for Business. Routledge. https://doi.org/10.4324/9781351282642
Clancey-Shang, D., & Fu, C. (2024). CSR disclosure, political risk and market quality: Evidence from the russia ukraine conflict. Global Finance Journal, 60, 100938, https://doi.org/10.1016/j.gfj.2024.100938
Dathe, T., Dathe, R., Dathe, I., & Helmold, M. (2022). Corporate Social Responsibility (CSR), Sustainability and Environmental Social Governance (ESG): Approaches to Ethical Management. Springer Cham. https://doi.org/10.1007/978-3-030-92357-0
Delshad, A. (2025). Investigating the effect of management characteristics on abnormal returns and specific stock returns of companies listed on the Tehran Stock Exchange. Journal of Investment Knowledge, 14(53), 309-345. [In Persian]
Esmailikia, G. & Fathinia, H. (2025). Investigating the impact of environmental, social, and governance performance on financial and non-financial performance of companies: The moderating role of structural management characteristics. Accounting and Auditing Review, 32(1), 1-29.
Fahlenbrach, R., Rageth, K., & Stulz, R. M. (2021). How valuable is financial flexibility when revenue stops? Evidence from the covid 19 crisis. The Review of Financial Studies, 34(11), 5474-5521.
Fan, J. P., Wong, T. J., & Zhang T. (2007). Politically connected ceos, corporate governance, and post IPO performance of China’s newly partially privatized firms. Journal of Financial Economics, 84(2), 330-357. https://doi.org/10.1016/j.jfineco.2006.03.008
Guo, M., Zheng, C., & Li, J. (2024). Corporate social responsibility and debt financing cost: Evidence from china. environment. Development and Sustainability, 26(7), 17475-17503. https://doi.org/10.1007/s10668-023-03348-0
Hartwell, C. A., & Devinney, T. M. (2024). A responsibility to whom? Populism and its effects on corporate social responsibility. Business & Society, 63(2), 300-340. https://doi.org/10.1177/00076503231163536
Hasan, M. M., & Jiang, H. (2023). Political sentiment and corporate social responsibility. The British Accounting Review, 55(1), 101170. https://doi.org/10.1016/j.bar.2022.101170
Hemerijck, A. (Ed.). (2017). The Uses of Social Investment. Oxford University Press.
https://doi.org/10.1007/s11615-018-0136-2.
Hertler, S. C., Aguirre, M. P., & Figueredo, A. J. (2025). The Evolution of Political Ideology: A Natural and Civil History. Palgrave Macmillan Cham.
Hu, M., Ding, Z., & Li, L. (2025). Top management team stability, corporate social responsibility and firm internationalization speed. Management Decision, [In Press]. https://doi.org/10.1108/MD-02-2024-0235
Jedynak, M. (2025). Corporate Social Responsibility and the Supply Chain: CSR Collaboration with Suppliers. Routledge. https://doi.org/10.4324/9781003451228
Khan, S. A. R., Yu, Z., Panait, M., Janjua, L. R., & Shah, A. (Eds.). (2021). Global corporate social responsibility initiatives for reluctant businesses. IGI Global Scientific Publishing.
Kjær, C. (2024). Corporate Scandals: In the Age of Responsible Business. Copenhagen Business School. https://doi.org/10.22439/phd.06.2024
Kobrin, S. J. (2022). Managing Political Risk Assessment: Strategic Response to Environmental Change. University of California Press.
Leipziger, D. (2017). The Corporate Responsibility Code Book. Routledge.
Limbach, P., Schmid, M., & Scholz, M. (2016). All good things come to an end: CEO life cycle and firm performance. Working papers on Finance, School of Finance, University of St. Gallen, 1-62.
Lin, K. J., Karim, E. K., & Carter, C. (2015). Why does china's stock market have highly synchronous stock price movements? An information supply perspective. Advances in Accounting, 31(1), 68-791,
Lipsitz, K., & Padilla, J. (2024). The nonlinear effects of political advertising. Journal of Political Marketing, 23(2), 192-205, https://doi.org/10.1080/15377857.2021.1997877
Majeedabdulnabi, A., Mansourfar, G., & Didar, H. (2025). The consequence of external part of transparency for performance and disclosure of social responsibility. Journal of Asset Management and Financing, 13(4), 17-34. https://doi.org/10.22108/amf.2025.142610.1915 [In Persian]
Paktinat, Z., & Javid, D. (2015). Investigating the effect of product market competition on earning quality in the listed companies in the Tehran stock exchange. International Journal of Management, Accounting and Economics, 1(1), 60-70.
Papadopoulos, T. (2025). Book review: Corporate social responsibility in times of geopolitical uncertainty: A critical analysis of the european approach, by mariia domina. European Company Law, 22(1), 16-17.
Poursoleyman, E., Mansourfar, G., Rezaee, Z., & Homayoun, S. (2024). Corporate social responsibility and investment efficiency: The roles of national stakeholder orientation and legal origins. International Review of Economics & Finance, 93, 889-911. https://doi.org/10.1016/j.iref.2024.03.030
Raei, R., & Poyanfar, A. (2008). Advanced Investment Management. Samt Public. [In Persian]
Ramezannia, H., & Rezaei, F. (2018). Investigating the effect of corporate social responsibility on systemic risk and idiosyncratic risk: Using data envelopment analysis model. Journal of Value & Behavioral Accounting, 2(4), 189-214. [In Persian]
Singh, R., Crowther, D., & Ravesangar, K. (2025). Shaping the future of work: A review of research on H.R. strategies for climate change mitigation and social impact, Climate Change and Social Responsibility (Developments in Corporate Governance and Responsibility), 25(1), 3-22. https://doi.org/10.1108/S2043-052320250000025001.
Simmons, O. S. (2022). Political risk management. William & Mary Law Review, 64(3), 707.
Sottilotta, C. E., Campisi, J., Leitner, J., & Meissner, H. (Eds.). (2025). The Routledge Handbook of Political Risk. Routledge. https://doi.org/10.4324/9781003456117
Wall, C. (2017). Buried Treasure: Discovering and Implementing the Value of Corporate Social Responsibility. Routledge. https://doi.org/10.4324/9781351279925
Wang, S. (2024). Firm political risk and corporate social responsibility. Financial Review, 60(2), 573-599. https://doi.org/10.1111/fire.12423
Xu, J., Yu, Y., Wu, Y., Zhang, J. Z., Liu, Y., Cao, Y., & Eachempati, P. (2022). Green supply chain management for operational performance: Anteceding impact of corporate social responsibility and moderating effects of relational capital. Journal of Enterprise Information Management, 35(6), 1613-1638. https://doi.org/10.1108/JEIM-06-2021-0260
Zaidan, H., & Melhem, M. J. (2025). The impact of board diversity on corporate social responsibility disclosure in jordan: The moderating role of political connection. Review of Accounting and Finance, Ahead-of-print Ahead-of-print. https://doi.org/10.1108/RAF-12-2024-0530
Zhang, C., Qian, A., Lou, X., & Zhang, G. (2024). The politics of corporate social responsibility disclosure: Evidence from China. Economic Analysis and Policy, 82, 1406-1428,
Zhang, H., & Wang, J. (2024). Managerial ability, political risk and political spending disclosure. Meditari Accountancy Research, 32(4), 1493-1526. https://doi.org/10.1108/MEDAR-06-2023-2030