نقش ارزش بازار در رابطه بین بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام با قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی (تهران شمال)، تهران، ایران

2 گروه حسابداری، دانشکده حسابداری و مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، ایران

3 گروه مدیریت، دانشکده حسابداری و مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران

چکیده

نسبت‌های مالی از پرکاربردترین ابزارهای ارزیابی شرکت‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها تلقی می‌شود. از مهم‌ترین این معیارها نسبت‌های بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام است. پژوهش حاضر به دنبال کسب شواهدی پیرامون نقش ارزش بازار در ارتباط بین بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام با قیمت سهام و در مقایسه باارزش دفتری آن‌ها است. این پژوهش بر اساس داده‌های 136 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های 1386 تا 1394 صورت گرفته است. بدین منظور از هشت مدل رگرسیونی چند متغیره استفاده‌شده است. نتایج نشان داد که هر دو نسبت‌ها به ارزش دفتری و بازار رابطه معنادار مثبت با قیمت سهام دارد اما قدرت آن‌ها یکسان نیست. ارزش بازار ارتباط قوی‌تری نسبت به ارزش دفتری داراست، بازده دارایی‌ها در حدود 66% از تغییرات قیمت سهام را توضیح می‌دهد و ترکیب بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار قوی‌ترین ارتباط را با تغییرات قیمت سهام دارد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Role of Market Capitalization in the Relationship Between ROA, ROE and Stock Prices in Tehran Stock Exchange

نویسندگان [English]

  • AliAkbar Chaharmahali 1
  • Javad Zahedi 2
  • Reza Mohammadi 3
1 Accounting Department of Accounting, Faculty of Management and Accounting, Islamic Azad University (North Tehran Branch)- Tehran -IRAN
2 Department of Accounting, Faculty of Management & Accounting, Islamic Azad University Mashhad Branch, Iran
3 Department of Management, Faculty of Accounting and Management, Islamic Azad University Mashhad Branch, Mashhad, Iran
چکیده [English]

Financial ratios analysis is considered among the most widely used tools for evaluating the performance of companies and investments. In this regard, ROA and ROE ratios are among the most important criterias. This study seeks evidence about the role of market capitalization in the relationship between return on assets and return on equity with Stock prices and is compared with their book value. This study was conducted on 136 companies listed on the Tehran Stock Exchange between 2008-2016. In order to test hypotheses, we used of 8 multivariate regression. The results indicate that both of ratios with book value and market value have a significant and positive relationship with stock prices; But the strength of this relationship is not the same, market value has more strongest relation than book value, return on assets can explain the stock price changes alone and about 66% and Combined return on assets to book value and return on equity to market value have strongest correlation with the stock price changes.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Return on Assets
  • Return on Equity
  • Market Value
  • Book Value
  • Stock Prices

مقدمه.

با توجه به اهمیت و گسترش روزافزون بازارهای سهام و نقش آنها در هدایت سرمایه‌ها به‌سمت فعالیت‌های تولیدی، شناسایی نحوۀ رفتار سرمایه‌گذاران و متغیرهای تأثیرگذار بر قیمت سهام اهمیت زیادی پیدا کرده است. تغییرات قیمت سهام همواره جزء بحث‌‌برانگیزترین متغیرها بین فعالان بازار سرمایه بوده است؛ زیرا عوامل گوناگونی بر آن اثرگذار است و نمی‌توان همۀ آنها را پیش‌بینی و کنترل کرد. پژوهش‌های متعددی دربارۀ عوامل مؤثر بر قیمت سهام انجام شده است؛ برای نمونه، فرانسیس، لافوند، اولسون و شیپر[1] (2005) به این نتیجه رسیدند سرمایه‌گذاران اوراق بهادار را با توجه به اطلاعاتی قیمت‌‎گذاری می‌کنند که از کیفیت اقلام تعهدی دارند (به نقل از هاشمی و بهزادفر، 2011)؛ یا پاک‌دین‌امیری، پاک‌دین‌امیری و پاک‌دین‌امیری (2010)، عوامل مالی مؤثر بر شاخص قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران را با استفاده از روش تاپسیس[2] اولویت‌بندی کردند و نشان دادند به ترتیب نسبت قیمت بر درآمد، سیر تاریخی قیمت سهام، عایدی هر سهم و میزان بازدهی دارایی‌ها بیشترین تأثیر را بر شاخص قیمت سهام دارند؛ بنابراین، شناخت علمی هرچه بیشتر عوامل اثرگذار بر قیمت سهام می‌تواند به توسعه و رشد این قبیل بازارها کمک بسزایی کند. همان‌طور که گفته شد، قیمت سهام در بازار از عوامل متعددی تأثیر می‌‌گیرد؛ از عوامل درون‌سازمانی مانند سیاست تقسیم سود، ساختار سرمایه، کیفیت اطلاعات مالی، عملکرد مدیریت و کارکنان و مصوبات مجمع عمومی سهامداران گرفته تا عوامل برون‌سازمانی متعدد در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... . امروزه از تحلیل بنیادی اطلاعات مالی در سطح شرکت‌ها برای تخمین ارزش ذاتی آنها استفاده می‌شود و نتیجۀ نهایی این تحلیل‌ها داده‌هایی است که برای تخمین قیمت سهام به آنها نیاز است؛ بنابراین، اطلاعات نقش مهمی در تعیین قیمت سهام دارد. پژوهش‌های برنارد[3] (1995) و دیچو[4] (1997) نشان داد بین داده‌های حسابداری و ارزش سهام شرکت‌ها رابطۀ‌ معنی‌دار وجود دارد. برنارد نقش ارزش دفتری و سود را در این ‌ارتباط مشخص کرد و دیچو ادعا کرد هر چه تغییرات متغیری ‌پیش‌بینی‌ناپذیر‌تر باشد، آن متغیر با ارزش بازار سهام مربوط‌تر خواهد بود. او با بررسی متغیرهای جریان‌های نقد عملیاتی، سود قبل از بهره و مالیات، سود خالص و ارزش دفتری، دریافت که تغییرات جریان‌های نقدی عملیاتی و سود خالص، ‌پیش‌بینی‌ناپذیر‌ترند. سرمایه‌گذارانی که منطقی عمل می‌کنند باید بتوانند از همۀ اطلاعات موجود به ‌بهترین صورت استفاده کنند. این اطلاعات ممکن است شامل اطلاعات معلوم یا برآوردهایی دربارۀ آینده باشد؛ ازاین‌رو، وجود تحلیل‌های شفاف از اطلاعات مالی موجود در بازار سرمایه، این امکان را به مدیران و سرمایه‌گذاران می‌دهد که با تصمیم‌گیری‌های صحیح، موجب پویایی و رشد این قبیل بازارها و به‌دنبال آن موجب تغییرات گسترده در قیمت بازار سهام شوند.

اصولاً سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در طرح‌ها و پروژه‌ها، متغیرهای کلیدی آنها را تحلیل می‌کنند. در گرفتن تصمیم‌های سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار نیز اولین و مهم‌ترین عاملی که فراروی سرمایه‌گذار قرار می‌گیرد، بازده و بررسی روند تغییرات قیمت سهام است. از آنجا که قیمت سهام با تأثیرگرفتن از عوامل مختلف تغییر می‌کند و هرکدام از این عوامل به‌نوعی سبب کاهش یا افزایش قیمت سهام می‌شوند، بررسی و تحلیل هر یک از عوامل ضروری است (هاشمی‌ و بهزادفر، 2011). با تجزیه‌وتحلیل نسبت‌های مالی می‌توان شناخت بهتری از وضعیت مالی یک شرکت به دست آورد و تغییرات در قیمت سهام را بررسی کرد. اوکانر[5](1973) با بررسی سودمندی نسبت‌های مالی برای سرمایه‌گذاری در سهام عادی به این نتیجه رسید که نسبت بازده سرمایه‌گذاری‌ها یکی از عوامل مهم در تصمیم‌گیری است و رتبه‌بندی اوراق بهادار بر مبنای نرخ بازده سرمایه‌گذاری برای کمک به تصمیم‌گیرندگان مفید است (به نقل از صالح‌نژاد و غیور، 2010). ویلیامسون[6] (1984) که قابلیت توصیف تغییرات قیمت سهام را با استفاده از برخی اطلاعات حسابداری بررسی کرده است، به این نتیجه رسید که اطلاعات حسابداری مندرج در صورت‌های مالی قادر است روند تغییرات قیمت سهام را توضیح دهد. نسبت‌های بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام هم ازجمله نسبت‌هایی‌اند که توانایی شرکت‌ها را در خلق ارزش ‌افزوده با استفاده از منابع موجود نشان می‌دهند و به‌‌منزلۀ متغیرهای اثرگذار بر قیمت سهام محسوب می‌شوند. آرکان[7] (2016) اهمیت نسبت‌های مالی را در پیش‌بینی روند قیمت سهام در بازار مالی کویت طی سال‌های 2014-2005 بررسی کرد و نشان داد بعضی نسبت‌ها ممکن است رابطه‌ای مثبت با رفتار و روند قیمت سهام داشته باشد که اثرگذارترین آنها در دستۀ شرکت‌های صنعتی، نسبت‌های بازده دارایی‌ها، بازده حقوق صاحبان سهام و حاشیۀ سود خالص و در دستۀ شرکت‌های خدماتی و سرمایه‌گذاری، نسبت‌های بازده دارایی‌ها، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت قیمت به سود هر سهم و نسبت سود هر سهم است. بیشتر پژوهش‌هایی که رابطۀ نسبت‌های مالی را با تغییرات قیمت سهام بررسی کرده‌اند، از ارزش دفتری برای محاسبۀ نسبت‌ها استفاده کرده‌اند؛ ازاین‌رو، این سؤال پیش می‌آید که آیا استفاده از ارزش بازار در تحلیل رابطۀ بازده دارایی‌ها و حقوق صاحبان سهام با قیمت سهام ممکن است به فهم بیشتر این رابطه و نحوۀ عملکرد بازار سرمایه کمک بسزایی کند یا خیر؛ بنابراین، با توجه به اهمیت نقش این متغیرها در تصمیم‌گیری‌ها، پژوهش حاضر در مسیر پژوهش‌های پیشین به‌دنبال آن است تا میزان ارتباط این متغیرها را از دو منظر ارزش دفتری و ارزش بازار با قیمت سهام بیازماید و آنها را با یکدیگر مقایسه کند. به‌‎علاوه به‌دنبال بررسی آن است که کدام ترکیب از نسبت‌های بررسی‌شده رابطۀ قوی‌تری با قیمت سهام شرکت‌ها دارد.

 

مبانی نظری.

یکی از مهم‌ترین دیدگاه‌های تحلیلگری مالی، تجزیه‌وتحلیل صورت‌های مالی از دیدگاه سودآوری است. از آنجا که هدف هر واحد انتفاعی کسب سود است، وجود ابزارهایی که درک درستی از نحوۀ سودآوری شرکت ارائه دهند، به ارزیابی بهتر عملکرد سازمان یاری می‌رساند. این نسبت‌ها میزان موفقیت شرکت را در کسب سود و روش تأمین آن از محل درآمد، فروش و سرمایه‌گذاری تجزیه‌وتحلیل می‌کند.

نقش سود و ارزش دفتری در تحلیل تغییرات قیمت سهام امری است که پژوهشگران به آن توجه زیادی کرده‌اند. او و سپ[8] (2002) اثر سود و ارزش دفتری را بر قیمت سهام بررسی کردند و نشان دادند زمانی که پیش‌بینی سود سال بعد به سود سال جاری نزدیک‌تر است، سود سال جاری قدرت توضیح‌دهندگی بالاتری نسبت به ارزش دفتری دارد و زمانی که پیش‌بینی سود سال بعد نسبت به سال جاری تفاوت دارد، ارزش دفتری قدرت توضیح‌دهندگی بالاتری نسبت به سود سال جاری دارد. آناندراجان، حسن، ایزیک و مک‌کارتی[9] (2006) نیز با بررسی تأثیر سود و ارزش دفتری بر قیمت سهام در ترکیه به این نتیجه رسیدند که ارزش دفتری شاخص مهمی برای قیمت سهام است و ترکیب درآمد و ارزش دفتری تعدیل‌شده با تورم قادر است در مجموع بیشتر از 75 درصد از تغییرات قیمت سهام را توضیح دهد. دیمیترپولس و استریو[10] (2009) هم با بررسی 101 شرکت در بورس آتن برای یک دورۀ 10‌ساله، نشان دادند متغیر حسابداری سودآوری، مربوط‌ترین متغیر در اثرگذاری بر قیمت سهام است و هرچه مدیران در دارایی‌های جاری کمتر سرمایه‌گذاری کنند، اثر بهتری بر قیمت سهام آنها خواهد داشت (به نقل از هاشمی و بهزادفر، 2011).

ارزش دفتری هر دارایی، بدهی و سرمایۀ آن چیزی است که در ترازنامه شرکت آمده است؛ درواقع مبنای تعیین ارزش دفتری سهام، ارزش دفتری دارایی‌ها منهای بدهی‌های شرکت است و به‌طور معمول هنگام تأسیس شرکت، ارزش دفتری و ارزش اسمی آن با هم برابرند.

به نرخ سود ناشی از سرمایه‌گذاری، بازده گفته می‌شود. بازده دارایی‌ها و حقوق صاحبان سهام نیز ازجمله نسبت‌های مهم سودآوری است که کارآیی مدیریت را در استفادۀ بهینه از منابع نشان می‌دهد؛ ازاین‌رو، پژوهشگران همواره به نقش این قبیل متغیرها در تغییرات قیمت سهام توجه کرده‌اند. برای نمونه، کباجه، نوایمات و دهمش[11] (2012) رابطۀ بین بازده دارایی‌ها، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده سرمایه‌گذاری را با قیمت سهام در شرکت‌های بیمه‌ای عمومی اردن بررسی کردند و نشان دادند رابطۀ مثبت و معناداری بین ترکیب نسبت‌های بازده دارایی‌ها، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده سرمایه‌گذاری با قیمت سهام شرکت‌های بیمه‌ای وجود دارد. ازطرفی، بین هر یک از نسبت‌های بازده دارایی‌ها و بازده سرمایه‌گذاری با قیمت سهام شرکت‌های بیمه‌ای به‌صورت جداگانه رابطۀ مثبت و معناداری برقرار است و بین بازده حقوق صاحبان سهام با قیمت سهام شرکت‌های بیمه‌ای رابطۀ معناداری وجود ندارد. با توجه به ادبیات پژوهشی ذکرشده و پژوهش‌های انجام‌شده، سه فرضیۀ زیر مطرح می‌شود (ترتیب فرضیه‌ها براساس شمارۀ الگوی ریاضی پژوهش است):

فرضیۀ (1): بین بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری با قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

فرضیۀ (3): بین بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری با قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

فرضیۀ (8): بین بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری و اثر متقابل این دو با قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

آکتاش و اونال[12] (2015) رابطۀ بین نسبت‌های مالی و قیمت سهام را در شرکت‌های بیمه‌ای بورس استانبول بررسی کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد از بین سه گروه نسبت‌های بررسی‌شده، نسبت‌های سودآوری - که شامل بازده دارایی‌ها، سود عملیاتی به دارایی‌ها و سود عملیاتی به فروش بود - بیشترین نقش را در تغییرات قیمت سهام ایفا می‌کند. صالح‌نژاد و غیور (2010) اثر نسبت‌های بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام و اهرم مالی را بر قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران در فاصلۀ سال‌های 1378 تا 1383 بررسی کردند و با به‌کارگیری الگو‌های توزیع وقفۀ زمانی در دو سطح کلی و تفکیکی شرکت‌ها در صنایع مختلف به این نتیجه رسیدند که در سطح کل شرکت‌ها، نسبت‌های بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام بر قیمت سهام مؤثر است؛ ولی اهرم مالی تأثیر معناداری ندارد؛ اما در سطح تفکیکی صنایع، تأثیر نسبت‌های مالی بر قیمت سهام در هر صنعت با صنایع دیگر متفاوت است که بیان‌کنندۀ استقلال صنایع از یکدیگر است. ابراهیمی و سعیدی (2011)، تأثیر متغیرهای حسابداری و ویژگی‌های شرکت را بر قیمت سهام بین 92 شرکت پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های 1386-1380 بررسی کردند. پژوهش آنها نشان داد بین قیمت سهام و سه متغیر سود هر سهم، بازده دارایی‌ها و قیمت سهام دورۀ قبل رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. میری، ابراهیمی و موسوی (2010) روابط خطی و غیرخطی را بین نسبت‌های مالی و قیمت سهام در پایان سال و قبل از مجمع عمومی سالیانه در صنایع کانی‌های غیرفلزی در بورس اوراق بهادار تهران بین سال‌های 1382 تا 1386 بررسی کردند. نتایج آنها نشان‌دهندۀ وجود رابطۀ خطی و غیرخطی بین نسبت‌های بررسی‌شده از جمله بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام و قیمت سهام است. نسبت‌های دورۀ گردش مواد، بازده دارایی‌ها، بازده حقوق صاحبان سهام و درصد سود ناویژه به فروش، قیمت سهام را بهتر توضیح می‌دهد. نمازی و رستمی (2006) رابطۀ نسبت‌های مالی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران و نرخ بازده سهام شرکت‌ها را در فاصلۀ سال‌های 1378 تا 1382 بررسی کردند. نتایج پژوهش آنها در دو سطح کل شرکت‌ها و تفکیک صنایع نشان‌دهندۀ آن بود که بین کلیۀ نسبت‌های مالی به کار ‌گرفته‌شده از قبیل بازده دارایی‌ها، سود هر سهم، قیمت به درآمد و غیره با نرخ بازده سهام رابطۀ معناداری وجود دارد. هاشمی و بهزادفر (2011) رابطۀ محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی و نسبت‌های مالی منتخب با قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران را ارزیابی کردند. نتایج پژوهش آنها بیان‌کنندۀ مربوط‌بودن برخی نسبت‌ها ازجمله بازده دارایی‌ها در تبیین قیمت سهام شرکت‌هاست. آنها‌ دریافتند سود هر سهم مربوط‌ترین متغیر حسابداری به ارزش شرکت است و بین دارایی‌های جاری و قیمت سهام رابطه‌ای معکوس وجود دارد. سعیدی و اوخلی (2012) نیز اثر نرخ بازده دارایی‌ها را بر قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال‌های 2010-2001 بررسی کردند. در این پژوهش نرخ بازده دارایی‌ها به‌‌منزلۀ متغیر مستقل و قیمت سهام به‌منزلۀ متغیر وابسته و اندازۀ شرکت، عمر شرکت و ضریب بتا به‌‌منزلۀ متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد ارتباطی قوی‌ بین نرخ بازده دارایی‌ها و قیمت سهام وجود دارد. کهن‌سال، دادرس‌مقدم، کارمزدی و محسنی (2013)، رابطۀ بین نسبت‌های مالی و قیمت سهام را برای شرکت‌های صنایع غذایی در بورس اوراق بهادار تهران در فاصلۀ سال‌های
2010-1992 بررسی کردند. بدین منظور از نسبت‌های جاری، گردش دارایی، بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت بدهی استفاده کردند. نتایج این پژوهش نشان داد به‌دلیل شوک‌های موجود در نسبت‌های جاری، رابطۀ مثبت و معنی‌داری بین قیمت سهام بازده دارایی‌ها با بازده حقوق صاحبان سهام وجود دارد.

همان‌‌طور که ذکر شد، ارزش دفتری همان ارزش ترازنامه‌ای دارایی‌ها، بدهی‌ها و سرمایه‌هاست؛ اما در شرایط تورمی و با گذشت زمان، ارزش دفتری به‌‌منزلۀ معیار بررسی عملکرد، ارزش اطلاعاتی خود را تا حدودی از دست می‌دهد؛ بنابراین، شرکت‌ها اطلاعات ترازنامه‌ای خود را دوباره ارزشیابی می‌کنند تا با ارزش واقعی خود برابری کنند. ارزش بازار که به آن ارزش معاملاتی، ارزش جاری و ارزش روز نیز گفته می‌شود، قیمتی است که می‌توان یک دارایی یا سهام را به آن قیمت به فروش رسانید که به‌وسیلۀ عرضه و تقاضای بازار تعیین می‌شود. منظور از ارزش بازار، مجموع ارزش روز و متعارف سهام یک شرکت سهامی عام است. ارزش ریالی سهام یک شرکت از حاصل‌ضرب تعداد سهام آن شرکت در ارزش بازار یا جاری یک سهم به دست می‌آید. سرمایه‌گذاران از این رقم برخلاف رقم فروش یا کل دارایی‌ها، برای تعیین اندازۀ شرکت استفاده می‌کنند.

براساس پژوهش‌های ذکرشده، ارتباط نسبت‌های بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام با قیمت سهام و نقش داده‌های حسابداری در تبیین روند تغییرات قیمت سهام تأیید می‌‎شود؛ اما در آنها به استفادۀ ارزش بازار یا جاری سهام در محاسبۀ این نسبت‌ها توجهی نشده است؛ بنابراین، با توجه به مبانی نظری ذکرشده دربارۀ ارزش بازار و ارزش دفتری و در مسیر پژوهش‌های پیشین فرضیه‌های زیر ارائه می‌شود:

فرضیۀ (1): بین بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری با قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

فرضیۀ (2): بین بازده دارایی‌ها به ارزش بازار با قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

فرضیۀ (3): بین بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار با قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

فرضیۀ (4): بین بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار و اثر متقابل این دو با قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

فرضیۀ (5): بین بازده دارایی‌ها به ارزش بازار و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری و اثر متقابل این دو با قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

فرضیۀ (6): بین بازده دارایی‌ها به ارزش بازار و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار و اثر متقابل این دو با قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

فرضیۀ (7): بین بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام با ارزش دفتری و اثر متقابل این دو نسبت به قیمت سهام در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

 

روش پژوهش.

برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از هشت الگوی رگرسیونی چندمتغیره به شرح زیر استفاده می‌شود:

1. LN_Pit = a + 1 ROAB it + eit

2. LN_Pit = a + 1 ROAM it + eit

3. LN_Pit = a + 1 ROEB it + eit

4. LN_Pit = a + 1 ROEM it + eit

5. LN_Pit = a + 1 ROAB it + 2 ROEM it + 3 ROAB it × ROEM it + eit

6. LN_Pit = a + 1 ROAM it + 2 ROEB it + 3 ROAM it × ROEB it + eit

7. LN_Pit = a + 1 ROAM it + 2 ROEM it + 3 ROAM it × ROEM it + eit

8. LN_Pit = a + 1 ROAB it + 2 ROEB it + 3 ROAB it × ROEB it + eit

در این الگوها:

LN_Pitلگاریتم قیمت هر سهم شرکت i در سال t، a جملۀ ثابت رگرسیون (عرض از مبدأ)،
ROAB بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری شرکت i در سال t، ROAM بازده دارایی‌ها به ارزش بازار شرکت i در سال t، ROEB بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری شرکت i در سال t، ROEM بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار شرکت i در سال t،
1, 2, 3 ضرایب متغیر (شیب‌خط) و eit باقی‌مانده است.

همان‌طور که پیشتر نشان داده شد، متغیرهای مستقل پژوهش شامل بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری و ارزش بازار و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری و ارزش بازار است. متغیر وابسته نیز قیمت سهام شرکت‌ها در پایان سال است. بازده دارایی‌ها، بازده حاصل از دارایی‌های به‌ کار گرفته‌شده را محاسبه می‌کند و افزایش آن به این معنی است که از دارایی‌های به کار گرفته‌شده سود بیشتری ایجاد شده است. بازده حقوق صاحبان سهام، میزان سود ایجادشده در مقابل هر یک ریال از منابعی را نشان می‌دهد که سهامداران در اختیار شرکت قرار داده‌اند و افزایش آن به این معنی است که میزان سودآوری سهامداران افزایش ‌یافته است. در یک مؤسسۀ تجاری، حقوق صاحبان سهام در اصل منافع صاحبان اصلی مؤسسه را نشان می‌دهد. در نهایت قیمت سهام در بازار یا قیمت معاملاتی، قیمتی است که سهام براساس آن در بورس معامله می‌شود. آنچه قیمت سهم در بورس را تعیین می‌کند، میزان عرضه و تقاضا برای آن سهم است. در الگوی پژوهش نسبت‌های مالی بررسی‌شده به دو گروه ارزش بازار و ارزش دفتری تقسیم شده است که به‌صورت زیر محاسبه می‌شود:

 

در این فرمول، ارزش بازار حقوق صاحبان سهام برابر است با تعداد سهام در پایان سال t × قیمت سهام در پایان سال t

 

 

کل ارزش بازار دارایی‌ها = (تعداد سهام در پایان سال t × قیمت سهام در پایان سال t) + ارزش دفتری بدهی‌ها در پایان سال t

از آنجا که نسبت بازده حقوق صاحبان سهام به سهامداران متعلق است، از سود خالص برای محاسبۀ این نسبت استفاده می‌شود؛ اما در محاسبۀ نسبت بازده دارایی‌ها، از سود عملیاتی به‌جای سود خالص استفاده می‌شود؛ زیرا همۀ اشخاص ذی‌نفع در شرکت‌ها به بازده دارایی‌ها توجه می‌کنند و بازده دارایی‌ها ارتباط مستقیم‌تری با فعالیت اصلی شرکت دارد. سود عملیاتی، وجه تمایز شرکت‌ها در یک حوزۀ صنعتی است و قابلیت شرکت‌ها در بهره‌برداری موفق‌تر از منابع موجود را نمایان می‌کند. همچنین از آنجا که طبق اصل بهای تمام‌شدۀ تاریخی، رویدادهای مالی به ارزش مبادله‌ای نقدی و در تاریخ تحصیل در دفاتر ثبت می‌شوند و تغییر ارزش اقلام دارایی در مرور زمان در آنها بی‌اثر است، محاسبۀ ارزش بازار دارایی‌ها به‌طور دقیق ممکن نیست؛ بنابراین، از برآوردی از کل ارزش بازار دارایی‌ها با استفاده از حاصل‌جمع ارزش بازار حقوق صاحبان سهام با ارزش دفتری بدهی‌ها (که به‌طورمعمول با ارزش روز آن نزدیک است) استفاده می‌شود.

جامعۀ آماری شامل همۀ شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است که سال مالی آنها منتهی به پایان اسفندماه باشد، در دورۀ بررسی‌شده تغییر دورۀ مالی نداشته باشد، در تمام طول دوره به‌طور مداوم فعال باشد، داده‌های مدنظر آنها دردسترس باشد و جزء گروه شرکت‌های بانک، سرمایه‌گذاری، بیمه و واسپاری نباشد؛ بنابراین، با توجه به موارد مذکور از بین 318 شرکت پذیرفته‌‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در سطح کل صنایع، تعداد 136 شرکت به‌‌منزلۀ نمونۀ آماری پژوهش انتخاب شد. دورۀ زمانی مدنظر برای جمع‌آوری داده‌ها و آزمون فرضیه‌ها، سال‌های
1394-1386 (یک دورۀ 9‌ساله) است. برای مطالعۀ داده‌هایی که هم با گذشت زمان و هم با توجه به نوع خود تغییر می‌کنند و ترکیبی از داده‌های سری زمانی و مقطعی‌اند، به‌طور طبیعی هرچه مقاطع زمانی پژوهش بیشتر و حجم نمونۀ آنها گسترده‌تر باشد، نتایج پژوهش معناداری مستحکم‌تری دارد. داده‌های پژوهش ازطریق چندین منبع ازجمله نرم‌افزار ره‌آورد نوین، سایت بورس اوراق بهادار تهران، سامانۀ ناشران کدال و مرکز پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی وابسته به سازمان بورس اوراق بهادار تهران استخراج شد.

برای آزمون فرضیه‌ها در این پژوهش از نرم‌افزار Eviews9 و داده‌های تابلویی[13] استفاده شد. برای شناسایی نوع الگوی رگرسیون مناسب برای آزمون فرضیه‌ها ابتدا باید از دو آزمون Fلیمر و هاسمن استفاده شود. با استفاده از آزمون F لیمر بین روش‌های الگوی تابلویی و الگوی غیرتابلویی انتخاب می‌شود. در صورت معناداربودن آزمون، روش داده‌های تابلویی و در غیر ‌این ‌‌صورت روش رگرسیون معمولی مناسب خواهد بود. در مرحلۀ دوم برای انتخاب از بین دو الگوی اثرات ثابت و اثرات تصادفی، از آزمون‌ هاسمن استفاده شد. معناداربودن آزمون هاسمن به معنای مناسب‌بودن الگوی اثرات ثابت است. نتیجۀ آزمون‌های مذکور در جدول زیر خلاصه ‌شده است.

جدول (1) نتیجۀ آزمون‌های F لیمر و هاسمن

الگو

آزمون هاسمن

آزمون F لیمر

1

413/66(0/000)a

834/9(0/000)

2

56/54(0/000)

845/15(0/000)

3

885/14(0/000)

066/15(0/000)

4

006/8(0/005)

594/16(0/000)

5

204/52(0/000)

256/10(0/000)

6

098/85(0/000)

781/15(0/000)

7

451/59(0/000)

21/15(0/000)

8

644/98(0/000)

562/9(0/000)

a: اعداد بیرون از پرانتز مقدار آماره و اعداد داخل پرانتز سطح معناداری است.

با توجه به معناداربودن نتایج هر دو آزمون برای داده‌ها می‌توان گفت الگوی داده‌های تابلویی با الگوی اثرات ثابت متناسب است.

در گام بعد ارزیابی دو پیش‌فرض بنیادین رگرسیون یعنی خودهمبسته‌نبودن و ناهمسانی واریانس‌های جملات خطا ارزیابی شد. جملات خطا در برازش الگوی رگرسیون به مقدار تفاضل مقادیر واقعی متغیر وابسته و مقدار برازش‌یافته توسط الگوی رگرسیون برای متغیر وابسته اطلاق می‌شود. آزمون تشخیص خودهمبستگی سریالی ضرایب لاگرانژ، یک آزمون تعمیم‌یافته است که خودهمبستگی سریالی را از مرتبۀ اول تا مرتبۀ r ام در نظر می‌گیرد. براساس ماهیت داده‌های تابلویی ممکن است مشکل ناهمسانی واریانس بروز پیدا کند. با توجه به تأثیر مهم ناهمسانی واریانس بر برآورد انحراف معیار ضرایب و مسئلۀ استنباط آماری، لازم است قبل از پرداختن به هرگونه تخمین، وجودداشتن یا وجودنداشتن ناهمسانی واریانس مشخص شود. نتایج این دو آزمون در جدول زیر خلاصه ‌شده است.

جدول (2) نتایج آزمون خودهمبستگی و ناهمسانی واریانس داده‌ها

الگو

آزمون خودهمبستگی

آزمون ناهمسانی واریانس

1

926/0(0/777)a

833/0(0/362)

2

133/1(0/081)

538/2(0/111)

3

990/0(0/543)

618/0(0/432)

4

083/1(0/185)

865/1(0/300)

5

149/1(0/077)

384/1 (0/300)

6

145/1(0/066)

042/1(0/180)

7

975/0(0/606)

335/2(0/072)

8

116/1(0/133)

624/0(0/600)

a: اعداد بیرون پرانتز مقدار آماره و اعداد داخل پرانتز سطح معناداری است.

با توجه به نتایج آزمون تشخیص خودهمبستگی و آزمون ناهمسانی واریانس هر دو پیش‌فرض، استفاده از الگوی رگرسیون تأمین ‌شده است.

 

یافته‌ها.

داده‌های توصیفی پژوهش نشان می‌دهد در 8 دورۀ بررسی‌شده به‌طور متوسط قیمت سهام شرکت‌ها برابر با 6022 ریال با بیشینۀ قیمت 54078 و کمینۀ قیمت
408 ریال بوده است. متوسط بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری برابر با 16 درصد و به ارزش بازار برابر با
5/11 درصد است. متوسط بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری برابر با 3/21 درصد و به ارزش بازار برابر با 3/19 درصد بوده است. آزمون نرمال‌بودن نیز نشان‌دهندۀ نرمال‌بودن همۀ داده‌های بررسی‌شده است.

 

 


جدول (3) توصیف آماری متغیرهای پژوهش

شاخص آماری

متغیر

میانگین

حداکثر

حداقل

انحراف معیار

Sig

قیمت سهام

022/6

078/54

408

846/6

000/0

بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری

16/0

32/1

-38/0

143/0

000/0

بازده دارایی‌ها به ارزش بازار

115/0

47/1

-14/0

106/0

000/0

بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری

213/0

67/4

-7/72

329/2

000/0

بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار

193/0

06/4

-54/3

45/0

000/0

 

 

برای آزمون فرضیه‌ها، برازش رگرسیونی الگو‌های پژوهش با روش رگرسیون کمترین مربعات تابلویی با اثرات ثابت، سنجش قدرت تبیین‌کنندگی الگوی برازش داده‌شده و آزمون معنی‌داری برای هریک از ضرایب رگرسیون انجام شد. برای خلاصه‌سازی، همۀ نتایج برای هشت الگو به‌صورت کوتاه در جدول زیر ارائه شد.


 

 

جدول (4) خلاصۀ آزمون الگو‌های هشت‌گانه

الگو

متغیر

الگوی 1

الگوی 2

الگوی 3

الگوی 4

الگوی 5

الگوی 6

الگوی 7

الگوی 8

عدد ثابت

8/093a

227/329b

8/383

299/601

8/235

285/351

8/325

417/479

8/403

226/512

8/438

291/428

8/382

247/519

7/731

207/671

ROAB

0/942

4/818

-

-

-

2/054

9/410

-

-

2/696

11/563

ROAM

-

-1/206

-6/199

-

-

-

-2/317

-8/711

-0/677

-2/174

-

ROEM

-

-

-

-0/408

-7/342

-0/490

-7/280

-

-0/333

-4/448

-

ROEB

-

-

0/045

3/678

-

-

0/075

5/621

-

0/088

4/313

ROAB × ROEM

-

-

-

-

-0/566

-3/341

-

-

-

ROAM × ROEB

-

-

-

-

-

1/122

5/892

-

-

ROAM × ROEM

-

-

-

-

-

-

0/119

0/906

-

ROAB × ROEB

-

-

-

-

-

-

-

0/815

4/004

ضریب تعیین

0/702

0/707

0/128

0/711

0/737

0/718

0/713

0/281

ضریب تعیین تعدیل‌شده

0/657

0/663

0/118

0/668

0/697

0/675

0/669

0/279

آمارۀ دوربین - واتسون

1/914

1/813

1/785

1/963

1/782

1/175

1/180

1/791

a: کلیۀ اعداد اول نشان‌‌دهندۀ ضرایب رگرسیونی است. b: کلیۀ اعداد خط دوم مقدار t محاسبه‌شده است.

 

 

با توجه به ضریب تعیین رگرسیون که تقریباً با مقدار ضریب تعیین تعدیل‌شده برابر است، ضمن سنجش یکی از آماره‌های مناسبت الگو، هرچه مقدار ضریب تعیین تعدیل‌شده به مقدار ضریب تعیین نزدیک‌تر باشد، نشان‌دهندۀ مناسب‌بودن الگوی رگرسیونی است (رضایی و سلطانی، 2004)؛ بنابراین، همۀ الگو‌ها برازش مناسبی دارند. بالاترین برازش در الگوی 5 و پایین‌ترین در الگوی 8 مشاهده می‌شود. براساس الگوی اول بین بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری با قیمت سهام شرکت ارتباط معنادار و مثبت وجود دارد. در الگوی دوم با توجه به مقادیر محاسبه‌شده، بازده دارایی‌ها به ارزش بازار با قیمت سهام شرکت ارتباط معنادار و منفی دارد. طبق نتایج الگوی سوم بین بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری با قیمت سهام شرکت ارتباط معنادار و مثبت وجود دارد. در الگوی چهارم مشاهده می‌شود که بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار با قیمت سهام ارتباط معنادار و منفی دارد.

در الگو‌های 5 تا 8 علاوه بر اثرات مستقیم بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام در دو حالت ارزش بازار و ارزش دفتری، ترکیبات چهارگانۀ این دو نسبت نیز همزمان در نظر گرفته ‌شده است.

در الگوی 5 نسبت بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری با قیمت سهام ارتباط معنادار مثبت و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار با قیمت سهام ارتباط معنادار منفی دارد. ارتباط همزمان این دو با قیمت سهام نیز معنادار و منفی است. در الگوی 6 بازده دارایی‌ها به ارزش بازار با قیمت سهام ارتباط معنادار منفی و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری با قیمت سهام ارتباط معنادار مثبت دارد. ارتباط همزمان این دو با قیمت سهام نیز معنادار و مثبت است.

در الگوی 7 بازده دارایی‌ها به ارزش بازار با قیمت سهام ارتباط معنادار منفی و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار با قیمت سهام ارتباط معنادار منفی دارد. نتیجۀ آزمون نشان می‌دهد ارتباط همزمان این دو با قیمت سهام معنادار نیست. در الگوی 8 بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری با قیمت سهام ارتباط معنادار مثبت و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری با قیمت سهام ارتباط معنادار مثبت دارد. ارتباط همزمان این دو با قیمت سهام نیز معنادار و مثبت است.

نتایج و پیشنهادها.

در این پژوهش تلاش شد تا میزان ارتباط متغیرهای بازده دارایی‌ها با بازده حقوق صاحبان سهام از دو منظر ارزش دفتری و ارزش بازار با قیمت سهام سنجیده شود و قوت ارتباط بین نسبت‌ها با قیمت سهام شرکت‌ها ارزیابی شود.

نتایج به‌دست‌آمده بیان‌کنندۀ آن است که بین کلیۀ متغیرهای مستقل با قیمت سهام رابطۀ معناداری وجود دارد؛ اما میزان این ارتباط یکسان نیست. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری کمترین میزان قدرت تبیین‌کنندگی را در ارتباط با قیمت سهام دارد. نتیجۀ دیگر پژوهش آن است که بازده دارایی‌ها با هرکدام از ارزش‌های دفتری و بازار قادر است به‌تنهایی و معادل تمامی الگو‌های ترکیبی و در حدود 66% از تغییرات قیمت سهام را توضیح دهد و شاید به بررسی همزمان این نسبت با سایر نسبت‌ها برای درک بهتر از تغییرات ارزش بازار سهام نیازی نباشد؛ اما بازده حقوق صاحبان سهام با محاسبۀ ارزش بازار ممکن است ارتباط قوی‌تری با قیمت سهام نسبت به ارزش دفتری داشته باشد. نتایج فرضیه‌های هفتم و هشتم نشان می‌دهد ارتباط نسبت‌های بازده دارایی‌ها به ارزش بازار و حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار با متغیر قیمت سهام در مقایسه با ارتباط بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری و حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری با قیمت سهام، قوی‌تر است. نتایج نشان داد الگوی متشکل از متغیرهای بازده داریی‌ها به ارزش دفتری و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار (فرضیۀ 5) و اثر تعاملی بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری با بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار 70درصد قدرت پیش‌بینی‌کنندگی قیمت سهام را دارد. این مقدار بالاترین قدرت پیش‌بینی‌کنندگی بین همۀ الگوهای بررسی‌شده است. ‌ذکر این نکته ضروری است که بازده دارایی‌ها به ارزش دفتری و ارزش بازار و بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار هرکدام به‌تنهایی با حدود 66% قدرت تبیین‌کنندگی، قدرت زیادی در ارتباط با قیمت سهام دارند که نشان می‌دهد برای تحلیل قیمت سهام شاید به استفاده از ترکیب نسبت‌های بررسی‌شده نیازی نباشد؛ بلکه می‌توان با به‌کارگیری هریک از این سه الگو به نتایج قابل‌قبولی در پیش‌بینی و تحلیل تغییرات قیمت سهام رسید.

به‌طور کلی می‌توان نقش هر دو نسبت بازده دارایی‌ها و بازده حقوق صاحبان سهام را در ارتباط با تغییرات قیمت سهام مثبت ارزیابی کرد؛ هرچند ارزش بازار این نسبت‌ها نقش قوی‌تری ایفا می‌کند.

درنهایت پیشنهاد می‌شود در تحلیل وضعیت شرکت‌ها به بازده دارایی‌ها بیشتر توجه شود و در محاسبۀ بازده شرکت‌ها بیشتر از سود عملیاتی استفاده شود؛ زیرا بهتر می‌تواند توانایی شرکت را در کسب سود و بهره‌برداری بهینه از منابع موجود در مسیر عملیات اصلی شرکت به ما نشان دهد. به‌علاوه توجه به نقش ارزش بازار سرمایه در محاسبۀ بازده سود قادر است در مقایسه با ارزش دفتری در‌ک بهتری از تغییرات بازار سرمایه ارائه کند. پیشنهاد دیگر این است که پژوهش مشابهی در دوره‌ای طولانی‌تر، با نسبت‌های مالی بیشتر و با درنظرگرفتن متغیرهای کنترل از قبیل اندازۀ شرکت، نوع صنعت، نوع مدیریت، نرخ ارز، نرخ تورم، قوانین حاکم بر بازار و... انجام شود. محدودیتی نیز ازنظر اثرات ناشی از تفاوت در روش‌های حسابداری برای ثبت رویدادها و تهیۀ گزارش‌های مالی وجود دارد که ممکن است بر نتایج به‌دست‌آمده اثر بگذارد و تعدیلی از این بابت صورت نگرفته است.



[1]. Francis, Lafond, Olsson & Schier

[2]. Topsis

[3]. Bernard

[4]. Dichev

[5]. Oconner

[6]. Williamson

[7]. Arkan

[8]. Ou & Sepe

[9]. Anandarajan, Hasan, Isik & McCarthy

[10]. Dimitropoulos & Asteriou

[11]. Kabajeh, Nuaimat & Dahmash

[12]. AktaŞ & Ünal

[13]. Panel Data

ابراهیمی، م. و سعیدی، ع. (1389). «اثرات متغیرهای حسابداری وویژگی​های شرکت بر قیمت سهام شرکت​های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران». بررسیهای حسابداری و حسابرسی ایران، (62)7، 16-1.
هاشمی، ع. و بهزادفر، ف. (1390). «ارزیابی رابطه محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی و نسبت‌های مالی منتخب با قیمت سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران». پژوهشهای حسابداری مالی، (1)3، 76-55.
پاکدین امیری، م. پاکدین امیری، م. پاکدین امیری، ع. (1388). «اولویت بندی عوامل مالی موثر بر شاخص قیمت در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش TOPSIS». تحقیقات مالی، (26)10، 76-61.
رضایی، ع. و سلطانی، ا. (1382).مقدمه ای بر تحلیل رگرسیون کاربردی . دانشگاه صنعتی اصفهان: اصفهان
میری، ح.؛ ابراهیمی، ک. و موسوی، ح. (1389). «بررسی روابط بین نسبت های مالی و قیمت سهام در صنایع کانی های غیرفلزی». حسابداری مالی، (5)2، 140-157.
نمازی، م. و رستمی، ن. (1385). بررسی رابطه بین نسبت‌های مالی و نرخ بازده سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، (13)2، 105-127.
 
References
Aktas, R., & Unal, S. (2015). The relationship between financial efficiency ratios and stock prices: An empirical investigation on insurance companies listed in borsa istanbul. Finansal Araştırmalar ve Çalışmalar Dergisi, 7(12), 1-16. DOI: 10.14784/jfrs.53994.
Anandarajan, A., Hasan, I., Isik, I., & McCarthy, C. (2006). The role of earnings and book vcalues in pricing stocks: Evidence from Turkey. Advances in International Accounting, 19, 59–89. DOI: 10.1016/S0897-3660(06)19003-0.
Arkan, T. (2016). The importance of financial ratios in predicting stock price trends: A case study in emerging markets. Finanse, Rynki Finansowe, Ubezpieczenia, 1 (79), 13–26. DOI: 10.18276/frfu.2016. 79-01.
Bernard, V. L. (1995). The feltham-ohlson framework: Implications for empiricists. Contemporary Accounting Research, 11 (2), 733–747. DOI: 10.1111/j.1911-3846.1995. tb00463.x.
Dichev, I. (1997). Measuring value relevance in accounting–based variables. Journal of Accounting Research, 37 (2), 319-352. DOI: 10.2139/ssrn.94328.
Dimitropoulos, P. E., & Asteriou, D. (2009). The value relevance of financial statements and their impact on stock prices: Evidence from Greece. Managerial Auditing Journal,24 (3), 248-265. DOI: 10.1108/02686900910941131.
Ebrahimi, M., & Saeedi, A. (2011). The effects of accounting variables and firm’s characteristics on stock prices of companies listed in TSE. The Iranian Accounting and Auditing Review, 17 (62), 1-16. (in persian).
Francis, J., LaFond, R., Olsson, P., & Schipper, K. (2005). The market pricing of accruals quality. Journal of Accounting and Economics, 39, 295-327. DOI: 10.1016/ j.jacceco.2004.06.003.
Hashemi, S. A., & Behzadfar, F. (2011). The evaluation of the relationship between the informational content of accruals and selected financial ratios with stock price of listed companies in Tehran Stock Exchange. Financial Accounting Researches, 3(1), 55-76. (in persian).
Kabajeh, M. A., AL Nu’aimat, S. M., & Dahmash, F. N. (2012). The relationship between the ROA, ROE and ROI Ratios with jordanian insurance public companies market share prices. International Journal of Humanities and Social Science, 2(11), 115-120.
Kohansal, M. R., Dadrasmoghaddam, A., Karmozdi, K. M., & Mohseni, A. (2013). Relationship between financial ratios and stock prices for the food industry firms in stock exchange of Iran. World Applied Programming, 3(10), 512-521. (in persian).
Miri, S. H., Ebrahimi, S. K., & Mousavi, S. H. (2010). The relationship between financial ratios and stock prices in non-metallic minerals industries. Financial Accounting, 2(5), 140-157. (in persian).
Namazi, M., & Rostami, N. (2006). The relationship between financial ratios and stock returns in Tehran Stock Exchange Market. The Accounting and Auditing Review, 13(2), 105-127. (in persian).
O'Connor, M. C. (1973). On the usefulness of financial ratios to investors in common stock. The Accounting Review, 48 (2), 339-352.
Ou, J. A., & Sepe, J. F. (2002). Analysts earnings forecasts and the roles of earnings and book value in equity valuation. Journal of Business Finance & Accounting, 29, 287-316. DOI: 10.1111/1468-5957.00433.
Pakdin Amiri, M., Pakdin Amiri, M., & Pakdin Amiri, A. (2010). Prioritize effective financial factors on price stock in Tehran Stock Exchange with Using TOPSIS method. Financial Research, 10(26), 61-76. DOI: 10.22059/JFR.2015.57314.
(in persian).
Rezaei, A., & Soltani, A. (2004). An introduction to applied regression analysis. Isfahan: Isfahan University of Technology Press. (in persian).
Saeidi, P. & Okhli, A. (2012). Studying the effect of assets return rate on stock price of the companies accepted in Tehran Stock Exchange. Business and Economic Horizons, 8 (2), 12-22. DOI: 10.15208/ beh.2012.7. (in persian).
Salehnejad, S. H., & Ghayour, V. R. (2010). The effect of ROA, ROE and financial leverage on the stock prices of listed companies in Tehran Stock Exchange. Journal of Industrial Strategic Management, 7 (18), 17-27. (in persian).
Williamson, R. W. (1984). Evidence on the selective reporting of financial ratios. The Accounting Review, 59 (2), 296-299.
www.ladoc.ir