نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه مازندران
2 دانشگاه مازندران،
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Risk aversion and return orientation are two important principles in every investment decision, and risk averse investors avoid investing in risky opportunities without receiving their expected return. In other words, given that most of the investment opportunities impose some level of high or low risk, investors expect premium reward depending on the level of risk they take. In this paper, we investigate the relation between liquidity and liquidity risk as two proxies of investment risk and risk-adjusted excess return. Our sample includes 40 companies listed in the Tehran Stock Exchange for the period of 2006-2012. We use multivariate regression and supplementing tests for data analysis and testing the hypothesis about the relation between risk and excess return. The results show that excess return has a significantly negative relation with stock liquidity. However, no significant relation is recognized between excess return and market liquidity, stock liquidity risk and market liquidity.
کلیدواژهها [English]
ریسک نقدینگی و تأثیر آن بر بازده مازاد در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران
احمد احمدپور1*، فرشته مرویزاده2
1- استاد گروه حسابداری دانشگاه مازندران، مازندران، ایران
ahmadpour@umz.ac.ir
2- دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حسابداریدانشکدهاموراقتصادی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران
fereshte.marvi@yahoo.com
چکیده
در فرهنگ سرمایهگذاری،اصل ثابتی مبنی بر اینکه سرمایه از ریسک و خطر گریزان است و به سوی بازده و سود تمایل دارد، وجود دارد. به همین دلیل است که سرمایهگذاران ریسکگریز از ورود سرمایۀ خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع میکنند. این پژوهش بازده اضافی سهام را با درنظرگرفتن دو متغیر نقدینگی و ریسک نقدینگی در بازه زمانی 1391-1386 بررسی میکند. نمونۀ انتخابشده برای آزمون شامل 40 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج با رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از دادههای تابلویی (پانل)آزموده شد تا ارتباط بین متغیرهای پژوهش و بازده اضافی سهام ارزیابی شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد نقدینگی، اثر منفی و معنادار بر بازده اضافی دارد. نقدینگی بازار، ریسک نقدینگی شرکت و ریسک نقدینگی بازار با بازده اضافی سهام ارتباط معنیداری ندارند.
واژههای کلیدی: نرخ بازده مورد انتظار، نقدینگی شرکت، ریسک نقدینگی شرکت، بازده اضافی سهام.
مقدمه
بیتردید بقا و تداوم فعالیت شرکتها در محیط تجاری پیچیده و رقابتی کنونی، مستلزم انجام فعالیتهای سودآور ازجمله سرمایهگذاری در پروژهها است؛ بهطوریکه شرکتها با درنظرگرفتن عوامل مختلف ازجمله ریسک و نرخ بازده مورد انتظار، به سرمایهگذاری در پروژهها اقدام میکنند [11]. از آنجا که سرمایهگذاری در سهام، نسبت به سایر سرمایهگذاریها در اوراق بهادار،ریسکبیشتری دارد و سهامداران برای داراییهای شرکت در زمان ورشکستگی تا تسویۀنهایی،اولویتی ندارند؛ ازاینرو انتظار بازده در این سرمایهگذاری نسبت به سایر سرمایهگذاریها بیشتر است. درصورتیکه ریسک سرمایهگذاری افزایش یابد، سرمایهگذار نیز نرخ بازده مورد انتظار خود را افزایش میدهد که این افزایش را صرف ریسک سهام مینامند [12]. در خرید سهام،به عوامل گوناگونی توجه میشود. یکی از عمدهترین این عوامل، قابلیت تبدیل آن به پول نقد است که در اصطلاح به نقدشوندگی سهام معروف شده است؛ یعنی سرمایهگذاران قصد دارند به سادگی و در حداقل زمان، سهام خود را در صورت نیاز بفروشند؛ بنابراین یکی از عواملی که میتواند در بازده مورد انتظار از یک سهم نیز تأثیرگذار باشد، قدرت نقدشوندگی آن است [9].
در این پژوهش قدرت توضیحی نقدینگی و ریسک نقدینگی برای بازده مورد انتظار سهام بررسی میشود. منظور از این عبارت این است که نقدینگی میتواند بازده داراییها را که ابتدا توسط آمیهود و مندلسون[1] (1968) پیشنهاد شده بود، تحت تأثیر قرار دهد. آنها بیان کردند سرمایهگذاران برای جبران هزینۀ معاملات بیشتر در ارتباط با دارایی با قابلیت نقدی کمتر، به بازده بیشتری نیاز دارند. باتوجهبه مباحث مطرح شده در این پژوهش و نیز اهمیت این موضوع برای بازار سرمایۀ کشور، در این پژوهش به این سؤال پرداخته میشود: آیا ریسک نقدینگی بر بازده مازاد در شرکتها تأثیر معناداری دارد؟
مبانی نظری
یکی از معیارهای اساسی برای تصمیمگیری در بورس اوراق بهادار، بازده سهام است. بازده سهام، خود به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی است و بیشتر سرمایهگذاران بالفعل و بالقوه در تجزیه و تحلیل مالی و پیشبینیها از آن استفاده میکنند [10]. از لحاظ عرضۀ سرمایه، سرمایهگذاران باید بکوشند پساندازهای خود را در جایی که بیشترین بازده را دارد، سرمایهگذاری کنند؛ اما در این راستا باید به ریسک مربوط به سرمایهگذاری توجه کنند و در صورتی تحمل ریسک را پذیرا شوندکه از بابت آن ما بازایی عایدشان شود و این ما بازاء، چیزی جز بازده بیشتر سرمایهگذاریها نیست. برای بهدستآوردن بازده بیشتر نیز باید از معیارهایی برای تصمیمگیری استفاده کرد که واقعیتها را بهتر بیان کند و راهنمایی برای سرمایهگذاری و کسب بازده بیشتر باشد [4].بررسی ریسک در مدیریت مالی از مباحث محوری و اساسی است و ضرورت مطالعۀ این پدیدۀ مهم از اهمیت زیادیبرخوردار است. گالیتز[2] (1996)، ریسک را هرگونه نوسان در هرگونه عایدی میداند. تعریف مزبور این مطلب را روشن میکند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی، سرمایهگذار را با ریسک مواجه میکند؛بنابراین، امکان دارد این تغییرات، او را منتفع یا متضرر کند [6]. هیوب[3] (1998) ریسک را احتمال کاهش درآمد یا ازدستدادن سرمایه تعریف میکند؛ اما بهطورکلی ریسک یک دارایی، تغییر احتمالی بازده آیندة ناشی از آن دارایی است؛ بنابراین هرچه تغییرپذیری بازدههای آیندۀ یک دارایی (سرمایهگذاری) بیشتر باشد، آن دارایی (سرمایهگذاری) ریسک بیشتری دارد [6]. ریسک با زندگی انسانها و سازمانها عجین شده است. آنچه اهمیت دارد این است که ریسک، قیمت مشخصی دارد و به تبع آن، انتقال و حذف آن نیز مستلزم صرف هزینه است؛ بنابراین باید بین ریسک و بازده تعادل برقرار کرد. تمام افراد و مشارکتکنندگان بازار، ریسکگریز هستند یا اینکه سطح قابل قبولی از ریسک را میپذیرند. ازاینرو مفهوم ریسک، کاربرد فراوانی در حوزۀ مالی پیدا میکند؛ چراکه مشارکتکنندگان بازار در نخستین برخورد با هرگونه اوراق بهاداری از سطح ریسک آن میپرسند. البته به نظر میرسد امروزه سرمایهگذاران ایرانی،به متغیر ریسک درکنار متغیر بازده، توجه چندانی نمیکنند یا آنگونه که باید، به آن بهصورت معیاری مهم برای سرمایهگذاری اهمیت نمیدهند؛ درحالیکه به دو متغیر ریسک و بازده باید در کنار یکدیگر توجه شود (راعی و سعیدی، 1384) [8]. احتمال ناتوانی شرکت در ایفای تعهدات مالی کوتاهمدت، ریسک نقدینگی نامیده میشود. این ریسک از سه عامل ناتوانی در اجرای تعهدات مالی کوتاهمدت، ناتوانی در تأمین منابع مالی کوتاهمدت در هنگام نیاز و نیز ناتوانی در تأمین منابع مالی کوتاهمدت با هزینههای مقرون به صرفهنشأت میگیرد؛ بهعبارتدیگر، ریسک نقدینگی دارایی، به توانایی شرکت برای بهدستآوردن وجه نقد کافی بهمنظور پرداخت بدهیهای خود، مربوط است. ریسک نقدینگی، یکی از ریسکهای مهم و قابلتوجه برای شرکتها است و حتی ممکن است سبب ورشکستگی آن در وضعیت نامناسب اقتصادی شود. مؤسسههای رتبهبندی اعتباری هنگام اعطای رتبۀ اعتباری به این ریسک توجه ویژهای دارند [8]. بهطورکلی سه منبع برای ریسک نقدینگی نام بردهاند: (فتحی، 1385: 40) تفاوت بین زمان رسیدن سفارش خرید و سفارش فروش در بازار؛ وجود قوانین مشخص در مورد معاملۀ اوراق بهادار؛وجود تقاضای بسیار کم برای معامله و مبادلۀ اوراق بهادار.
مهمترین روشهای مدیریت این ریسک، شامل نگهداری اوراق بهادار با قدرت نقدشوندگی زیاد (مثل اوراق مشارکت)، استفاده از تحلیل شکاف نقدینگی بین جریانهای نقدی ورودی و خروجی (که در این روش جریانهای نقدی ورودی و خروجی در هر دوره پیشبینی میشود و برای جریان خالص خروجی یا ورودی برنامهریزی دقیق صورت میگیرد؛ تا افزون بر بهکارگیری حداقل سرمایه، از مشکلهای ناشی از کمبود نقدینه نیز جلوگیری به عمل آید) و کسب خطوط اعتباری کوتاهمدت میشود [8].
پیشینۀ پژوهش
فاما و فرنچ[4] (1993) معتقدند اندازۀ شرکت با عنوان شاخص نقدشوندگی بر بازده شرکتها، اثرمنفی و معناداری دارد. آنها اعلام کردند شرکتهایی که نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار آنها زیاد (کم) است، بهطورکلی خیلی ضعیف (قوی) هستند؛ بنابراین سرمایهگذاران نیازمند صرف بازده برای جبران ریسک اضافی متحملشده ازطریق نگهداری سهام شرکتهایی با نسبت ارزش دفتری سهام به ارزش بازار کم هستند [22]. درشنکو[5](2011) تأثیر نقدینگی را برقیمتگذاری دارایی در انگلیس،بررسی کرد. دادههای او شامل 2522 مشاهده در 74 شرکت در بازه زمانی 2001 تا 2011 بازار اوراق بهادار لندن بود. وی بهمنظور بررسی و مقایسه، رگرسیون سری زمانی مدل سه عاملی فاما و فرنچ و مدل چهار عاملی با عامل نقدینگی (مدل سه عاملی فاما و فرنچ که با عامل نقدینگی تعدیل شده بود) را به کار برد. نتایج نشان داد ریسک نقدینگی، تأثیر مثبتی بربازده پیشبینیشدۀ سهام دارد [21]. لی و همکاران[6] (2009) تجزیه و تحلیل تجربی جامعی را در مورد تأثیر ریسک نقدینگی و ریسک اطلاعات بربازده پیشبینیشدۀ اوراق قرضه انجام دادند. آنها بر ریسک سیستماتیک نقدینگی پاستور و استامبوت و ریسک اطلاعات اندازهگیریشده با احتمال وقوع معاملات مبتنی بر اطلاعات متمرکز شدند و اثبات کردند بین بازده پیشبینیشدۀ اوراق قرضه و ریسک اطلاعات و ریسک نقدینگی، رابطۀ مثبت قوی وجود دارد، البته تأثیر فاکتورهای دیگر ریسک سیستماتیک و خصوصیات اوراق قرضه کنترل شد [24]. یومیت گوکن[7] (2014) تأثیر افشای اطلاعات را بر بازده مورد انتظار سهام بر سهام پذیرفتهشده در NYSE در طی دورۀ 1970 تا 2011 سنجید. او با استفاده از دو متغیر قیمت و حجم، معیاری جدید برای اطلاعات ساخت. او نشان داد افشای اطلاعات، بازدههای آتی پایینتر، کنترل بتا، اندازه، نسبت ارزش دفتری به بازار، نقدینگی و حرکت را بیان میکند. یک استراتژی معاملاتی بلندمدت/کوتاهمدت بر اساس نوع آن به معیار اطلاعات آلفا از 3 تا 4 درصد منجر میشود [26]. انجی یوین و پی یوری[8] (2009) تأثیر نقدینگی را بربازار سهام نیویورک در طی دورۀ 1963 تا 2004 سنجیدند. آنها بررسی کردند آیا خصوصیات رایج صرف نقدینگی میتواند با ریسک نقدینگی بازار توضیح داده شود؟ نویسندگان پی بردند پس از تعدیل فاکتور نقدینگی بازار پاستور و استامبوت[9]، سطح نقدینگی رایج، قیمتگذاریشده باقی میماند. نتایج آنها نشان داد بازده پیشبینیشدۀ سهام با غیر نقدشوندگی،ارتباط مثبتی دارد [25]. یانگ یانگ چن و لیون زلتوی[10] (2013) ارتباط بین نقدینگی سهام و خطر سقوط قیمت آتی سهام را سنجیدند. نمونۀ آنها شامل شرکتهای ایالات متحده برای دورۀ زمانی 1995 تا 2011 است. آنها بین نقدینگی سهام شرکت و خطر سقوط قیمت آتی سهام ارتباط مثبتی یافتند. یافتههای آنها نشان داد نقدینگی سهام بیشتر، اخبار بد گردآوری شده را ازطریق سهولت خروج سرمایهگذار با افق کوتاهمدت تشدید میکند. زمانیکه حجم انباشتهای از اطلاعات نامطلوب به حد بالایی میرسد، به سقوط قیمت سهام منجر میشود [27]. بلاک، جنسن و اسکولز[11](1975) مطالعات دقیقی را بر کلیّۀ سهام عادی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار نیویورک برای دورۀ زمانی (1926 تا 1965) انجام دادند. در این پژوهش رابطۀ بازده سهام و بازده سبد سرمایهگذاری بازار شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار نیویورک، با ریسک بازار بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد بین ریسک و بازده اوراق بهادار، همسویی وجود ندارد؛ به عبارت دیگر، شرکتهایی که بازده سهام آنها بیشتر نبوده است،ریسک بیشتری داشتند [18]. داتر و همکاران[12] (1998) تأثیر نقدینگی را بر نرخ بازده سهام،بررسی کردند. در این پژوهش نرخ گردش موجودی کالا، معیار اندازهگیری نقدینگی در نظر گرفته شد. دورۀ زمانی پژوهش از سال 1963تا 1991بود. خط رگرسیون مقطعی بین متغیر نرخ بازده سهام(متغیر وابسته) و تغییر نرخ گردش موجودی کالا (متغیر مستقل) نشان داد گردش موجودی کالا بهطور منفی با نرخ بازده سهام در ارتباط است [20]. آمیهود[13](2002) اعلام کردنقدناشوندگی موردانتظار بازار با مازاد بازده پیشبینیشدۀ سهام رابطۀ مثبت دارد. او در پژوهش خود اثبات کرده است بخشی از مازاد بازده مورد انتظار را میتوان با صرف نقدناشوندگی بیان کرد. او درپژوهش خود نسبت قدر مطلق بازده سهام به حجم معاملات بر حسب دلار را معیار نقدناشوندگی در نظر گرفته است. وی اثبات کرده است نقدناشوندگی بر صرف سهام شرکتهای کوچک تأثیر بیشتری دارد [17]. آچاریا و پدرسن[14] (2005) یک مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای ارائه دادند که در آن ارتباط بین بازده مورد انتظار بازار و نقدشوندگی مورد انتظار یک سهم، بررسی شد. آنها معتقدند یک سهم با نقدشوندگی کم بر بازده سهم تأثیر همزمان اندک دارد و همچنین تأثیر آن بر بازده قابل پیشبینی آیندۀ آن سهم، زیاد است؛ همچنین سهامی که بازده جاری آنها اندکولی بازده قابل پیشبینی آتی آنها زیاد است، دارای نقدشوندگی باثبات است [15]. لی (2011) مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای تعدیلشده با نقدینگی را در سطح جهانی آزمود. او دریافت ریسک نقدینگی، مستقل از ریسک بازار در بازارهای مالی بینالمللی قیمتگذاری شده است؛ به عبارت دیگر نرخ بازده الزامی ورقۀ بهادار، به کوواریانس نقدینگیاش با نقدینگی بازار محلی و به همان ترتیب به کوواریانس نقدینگیاش با بازده بازار جهانی و محلی وابسته است. او همچنین نشان داد بازار امریکا، نیروی محرکۀ ریسک نقدینگی جهانی است و همچنین قیمتگذاری ریسک نقدینگی در کشورهای مختلف، بر اساس محیط جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی متفاوت است [23] .
یحییزادهفر و همکاران (1389) به بررسی رابطۀ نقدشوندگی با بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این پژوهش رابطۀ نرخ گردش سهام، معیار نقدشوندگی قرار گرفت که در بازه زمانی 1381 تا 1387 بررسی شد. دادههای سری زمانی بهصورت سالانه جمعآوری شدهاست و با نرمافزار EVIEWS به روش دادۀ ترکیبی (تابلویی) بررسی شدهاست. در این راستا پس از آزمون رابطۀ دو متغیر کنترلی، یعنی متغیرهای اندازه و ارزش دفتری به ارزش بازار وارد مدل شدند. نتایج پژوهش، مبیّن وجود رابطۀ مثبت و معنادار بین ضریب متغیر نرخ گردش و بازده سهام است. این امر ممکن است بهدلیل افزایش جذابیت سهام نقدشونده و افزایش تقاضا برای اینگونه سهام باشد [14]. باقرزاده (1384) به بررسی رابطۀ بین اندازۀ شرکت، نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار سهام و نسبت درآمد به قیمت بر بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی 1383-1376 پرداخت و به نتایجی متضاد با روابط مستندشده در منابع مالی دست یافت؛ بهطوریکه بین اندازۀ شرکت با بازده سهام، رابطۀ منفی و بین نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار سهام و نسبت درآمد به قیمت با بازده سهام، رابطۀ مثبت بهدست آمد [3]. احمدپور و عظیمیان (1391) با تشکیل مدلی چهارعاملی، زمینۀ تحلیل و پیشبینی مناسبتر بازده سهام را در بورس اوراق بهادار تهران فراهم آوردند. بدین منظورتأثیر رشد داراییها بر بازده سهام، یک بار بهصورت مستقل و بار دیگر در شرایط کنترل دو متغیر اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار در یک دورۀ ده ساله (1388-1379) بررسی شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارEviews نشان داد اگرچه رشد داراییها بهصورت مستقلبر بازده سهام تأثیر قابل توجهی ندارد، در شرایطی که به مدل سه عاملی فاما و فرنچ اضافه شود، بر بازده سهام تأثیری منفی میگذارد[2]. یحییزادهفر و خرمدین (1387) تأثیر ریسک نقدناشوندگی و عوامل نقدشوندگی شامل مازاد بازده بازار، اندازۀ شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر مازاد بازده سهام را بررسی کردند. در این پژوهش از الگوی سری زمانی برای یک دورۀ زمانی از فروردین 1378 تا اسفند 1384 بهطور ماهانه در بورس اوراق بهادار تهران بهرهگرفته شدهاست که تمامی شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران را که سهام آنها حدود 100 روز در طی حداقل 9 ماه در بورس معامله شدهاند، در بر میگیرد؛ همچنین بهمنظور کاهش همبستگی بین این متغیرها از روش تشکیل سبد سرمایهگذاری استفاده شدهاست. نتیجۀ این پژوهش نشان میدهد تمام متغیرهای مستقل 4گانه بر متغیر وابسته پژوهش تأثیر معنادار داشتهاند؛ بدین معنی که تأثیر نقدناشوندگی و اندازۀ شرکت بر مازاد بازده سهام، منفی، اما تأثیر مازاد بازده بازار و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر مازاد بازده سهام، مثبت بوده است [13]. احمدپور و نمازی (1377) به بررسی آثار اهرم عملیاتی، مالی و اندازۀ شرکت بر ریسک سیستماتیک سهام عادی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق تهران پرداختند. نتایج پژوهش نشان میدهد اهرم مالی برمیزان ریسک سیستماتیک اثر دارد؛ یعنی با افزایش میزان بدهی شرکتها ریسک سیستماتیک نیز افزایش مییابد. در صورتیکه اهرم عملیاتی برمیزان ریسک سیستماتیک اثر ندارد. اندازۀ شرکت (میزان دارایی) برمیزان ریسک، اثر معنادار دارد؛ به عبارت دیگر، هر اندازه میزان دارایی شرکتها بیشتر باشد، ریسک سیستماتیک آنها کاهش مییابد [1]. زیوداری در سال 1385 رابطۀ تجربی بین حجم معاملات، بازده سهام و نوسانات بازده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطۀ ریسک و بازده با حجم معاملات سهام را م بررسی کردند. نتیجۀ مطالعه وی مؤید وجود ارتباط همزمان بین حجم معاملات و بازده سهام و نیز ارتباط بازخوردی (دوطرفه) بین حجم معاملات و بازده سهام بود. به عبارت دیگر، حجم معاملات با وقفۀ خود و با وقفۀ بازده، ارتباط دارد و بر اساس این دو متغیر، میتوان مدل رگرسیونی تشکیل داد. اما این فرضیه که حجم معاملات، توضیح دهندۀ نوسانات بازده است و اطلاعات بهصورت همزمان وارد بازارمیشود، تأیید نشد [5]. سدیدی و همکاران (1391) بهمنظور کمک به سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان در فرآیند تصمیمگیری، درجۀ محافظهکاری برکیفیت سود و نرخ بازده را ارزیابی کردند. نتایج نشان دادشاخص کیفیت سود معرفی شده بر مبنای شاخص محافظهکاری، میتواند بخشی از تفاوت نرخبازده داراییهای عملیاتی و نرخ بازده سهام جاری را با سال بعد بیان کند؛ به عبارتی واحدهای اقتصادی که روشهای محافظهکارانه را اعمال میکنند، میتوانند با تغییر سرمایهگذاری در داراییهای عملیاتی، کیفیت سود واحد را تغییر دهند [7]. شواهد نشان میدهد باتوجهبه ارتباط بین ریسک نقدینگی و بازده اضافی، پس از تعدیل آثار بازار، اندازه، نسبت ارزش دفتری به بازار و حرکت، نقدینگی شرکت فردی و نقدینگی بازار بهطور مثبتی با بازده اضافی مرتبط است؛ درحالیکه ریسک نقدینگی شرکت فردی بهطور منفی با بازده اضافی مرتبط است. در این پژوهش براساس ادبیات و نتایج پژوهشهای گذشته، چهار فرضیه به این شرح طراحی شد: بین نقدینگی شرکت و بازده اضافی ریسک تعدیلشده رابطۀ منفی وجود دارد؛ بین نقدینگی بازار و بازده اضافی ریسک تعدیلشده، رابطۀ منفی وجود دارد؛ بین ریسک نقدینگی شرکت و بازده اضافی ریسک تعدیلشده رابطۀ مثبت وجود دارد؛ بین ریسک نقدینگی بازار و بازده اضافی ریسک تعدیلشده رابطۀ مثبت وجود دارد.
روش پژوهش
در این پژوهش، دادهها برای شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای 1391-1386جمعآوری میشود. در این پژوهش موارد ذکر شده، ویژگیهایی برای انتخاب شرکتها در نظر گرفته شدند: سال مالی شرکتها منتهی به 29 اسفند باشد؛ شرکتها نباید سال مالی خود را تغییر داده باشند؛ شرکتها از اعضای هلدینگ صنایع نباشند؛ زیرا ماهیت آنها با سایر شرکتهای عضو متفاوت است؛ معاملهها بر اوراق بهادار (سهام عادی) شرکت صورت گرفته باشد؛ دادهها در طی دورۀ پژوهش در دسترس باشد؛ حداقل در 8 ماه از هر سال معامله شده باشند؛ میانگین تعداد روزهای معاملاتی در طی کل دوره حداقل 100 روز باشد. شرکتهای با وقفۀ معاملاتی بیش از 3 ماه و همچنین شرکتهایی که میانگین تعداد روزهای معاملاتیشان در طی دوره کمتر از 100 روز بوده است، از جامعۀآماری مورد بررسی حذف شدهاند؛ زیرا قیمتهای گزارششدۀ آنها به دلیل وقفۀ معاملاتی طولانی و یا فاصلۀ معاملاتی زیاد، قیمتهای واقعی نیستند و همچنین جزء شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار به شمار نمیآیند. در پایان، تعداد نمونۀ نهایی شامل2880مشاهدۀ ماهانه برای 40 شرکت است. متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش، بازده اضافی سهام، ریسک نقدینگی شرکت، نقدینگی بازار، ریسک نقدینگی بازار، نقدینگی شرکت، بازده اضافی بازار، عامل ریسک مربوط به اندازه، عامل ریسک نسبت ارزش دفتری به بازار و عامل خطر حرکت است. بازده اضافی سهام شرکت، متغیر وابسته؛ ریسک نقدینگی شرکت، نقدینگی بازار، ریسک نقدینگی بازار و نقدینگی شرکت، متغیرهای مستقل؛ بازده اضافی بازار، عامل ریسک مربوط به اندازه، عامل ریسک نسبت ارزش دفتری به بازار و عامل خطر حرکت، متغیرهای کنترلی در نظر گرفته میشوند. نتایج با رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از دادههای تابلویی (پانل) آزموده شد تا ارتباط بین متغیرهای پژوهش و بازده اضافی سهام ارزیابی شود. این پژوهش از مدل زیر برای بررسی آثار افزایشی نقدینگی و ریسک نقدینگی در سطح فردی و کلی بر بازده اضافی پس از کنترل عوامل ریسک بازار، اندازه، نسبت ارزش دفتری به بازار و حرکت، استفاده میکند:
ARi,t=b0+b1Liquii,t+b2LiRiski,t+b3Liquit+b4LiRiskt+b5MKTt+b6SMBt+b7HMLt+b8MOMt+ jDj+ ɛi,t
بازده اضافی سهام شرکت، متغیر وابسته است که نشاندهندۀ بازده اضافی سهام شرکتi در ماهt است و بهصورت زیر محاسبه میشود:
Rf,tARi,t=Ri,t-ARi,t= Ri, t - ARi,t= Ri,
که Ri,tبازده سهام i در ماهtو Rf,tنرخ ریسک آزاد در ماه tاست. نقدینگی شرکت،نشاندهندۀ نقدینگی شرکتiدر ماهtاست که در واقع همان دامنۀ پیشنهادی خرید و فروش سهام است. ریسک نقدینگی بازار، نشاندهندۀ ریسک نقدینگی بازار در ماه است که بهصورت زیر محاسبه میشود:
LiRiskt=(Liquit- m (Liquit) ) / s (Liquit )
کهLiquit نقدینگی بازار و m (Liquit)وs(Liquit)به ترتیب ، میانگین و انحراف معیارLiquit در طول دورۀپژوهش هستند. ریسک نقدینگی شرکت،نشاندهندۀ ریسک نقدینگی شرکت iدر ماهtاست که با فرمول زیر محاسبه میشود:
LiRiski,t = ( Vi,t - m (vi,t)) / s (vi,t) کهVi,t
نشاندهندۀ میانگین خرید و فروش روزانۀ سهامiدر ماهtو m (vi,t)وs (vi,t)به ترتیب، میانگین و انحراف معیار Vi,t در طول مدت پژوهش است.نقدینگی بازار،نشاندهندۀ نقدینگی بازار در ماه tاست. پاستور و استامبوت(2003) نقدینگی بازار را اندازهگیری کردندکه بر جنبهای از نقدینگی همراه با نوسانات قیمت موقتی القاشده با جریان سفارش تمرکز دارد. معیار نقدینگی بازار آنها میانگینی مقطعی از معیارهای نقدینگی سهام فردی است. بهطور خاص این پژوهش از معادلۀ زیر برای برآورد نقدینگی سهام فردی در ماه t استفاده میکند:
rei,d,t=a+bri,d,t+yi,tSign (rei,d,t) Volumei,d,t+ɛi, t
ri,d,t، بازده سهام است، rei,d,tبازده غیرعادی سهام ، که از کم کردن در از ri,d,tبهدست میآید.
Sign (rei,d,t)،1- =Sign (rei,d,t) زمانیکه0>ei,d,tr و 0= Sign (rei,d,t ) زمانیکه0= rei,d,tو1 Sign (rei,d,t)= زمانیکه0<rei,d,t؛Volumei,d,t: حجم معاملات سهام تقسیم بر سهام در جریان شرکت در پایان ماه است. برآوردy i,tنقدینگی سهام را نشان میدهد ونقدینگی بازار بامیانگین معیارهای نقدینگی سهام فردی برآورد میشود که:
Liquit=(1/N)
بازده اضافی بازار،نشاندهندۀبازده اضافی بازار در ماه t است که بهصورت زیر محاسبه میشود:
Rf,t - Rm,tMKTt =
کهRm,t، در ماه t وRf,t، نرخ ریسک آزاد است. عامل ریسک مربوط به اندازه، نشاندهندۀ تفاوت بین بازده سبد سرمایهگذاری کوچک سهام و بازده سبد سرمایهگذاری بزرگ سهام است. این پژوهش، شرکتهای نمونه را به 3 گروه با تعداد مساوی از شرکتها که مبتنی بر ارزش بازار پایان ماه هر شرکت است، تقسیم میکند. سبد سرمایهگذاری کوچک سهام شامل سهامهایی در گروه کمترین ارزش بازاراست؛ درحالیکه سبد سرمایهگذاری بزرگ سهام شامل سهامهایی در گروه بیشترین ارزش بازار است. عامل ریسک نسبت ارزش دفتری به بازار، نشاندهندۀ تفاوت بین بازده بر سبد سرمایهگذاری بزرگ نسبت ارزش دفتری به بازار و بازده بر سبد سرمایهگذاری کوچک نسبت ارزش دفتری به بازار است؛ همچنین این مطالعه، شرکتهای نمونه را به 3 گروه، با تعداد مساوی از شرکتها که مبتنی برنسبت ارزش دفتری به بازار پایان ماه هر شرکت است، تقسیم میکند. سبد سرمایهگذاری بزرگ نسبت ارزش دفتری به بازار، شامل سهامهایی در گروه بیشترین ارزش دفتری به بازار است؛ درحالیکه سبد سرمایهگذاری کوچک نسبت ارزش دفتری به بازار، شامل سهامهایی در گروه کمترین نسبت ارزش دفتری به بازار است. عامل خطر حرکت تفاوت بین بازده سبد سرمایهگذاری برنده و بازده سبد سرمایهگذاری بازنده را نشان میدهد. این پژوهش، سهامهای نمونه را به 3 گروه بر اساس بازده انباشته در بیش از سه ماه گذشته تقسیم میکند که سبد سرمایهگذاری برنده از سهامهایی در بیشترین گروه بازده و سبد سرمایهگذاری بازنده از سهامهایی در کمترین گروه بازده تشکیل شده است. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش بر مبنای روشهای آماری رگرسیون خطی چندگانه است که در آن پس از آمادهسازی دادههای متغیرهای اصلی، رابطۀ میان متغیرهای فرضیه باهم سنجیده میشوند. برای بررسی و تعیین رابطۀ میان دو متغیر از ضریب همبستگی استفاده شدهاست. آزمونهای آماری بهکارگرفتهشده شامل آمار توصیفی، آزمون مانایی، آزمون ضریب لاگرانژ دادهها و آزمون چاو است. بهمنظور بررسی پایایی متغیرهای پژوهش از آزمون ریشۀ واحد از نوع لوین، لین و چو استفاده شدهاست و برای آزمون ناهمسانی واریانس نیز از آزمون ضریب لاگرانژ استفاده شدهاست.
یافتههای پژوهش
آمار توصیفی این بخش در جدول 1 خلاصه شدهاست. همچنان که در جدول 1 مشاهده میشود، میانگین بازده اضافی 68/1 است. میانگین نقدینگی شرکت فردی 17% است. میانگین ریسک نقدینگی بازار 7-% است. میانگین ریسک نقدینگی شرکت 6% است. میانگین نقدینگی بازار 10927435 است. میانگین بازده اضافی بازار 41/2 است. میانگین ریسک مربوط به اندازه 281/1 است. میانگین نسبت ارزش دفتری به بازار و حرکت به ترتیب اعداد 141/1- و 329/10 را نشان میدهد. سایر اطلاعات شامل میانه، حداقل، حداکثر و انحراف معیار متغیرها در جدول 1 آمدهاست.
جدول (1) آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
شرح |
میانگین |
میانه |
حداقل |
حداکثر |
انحراف معیار |
بازده اضافی سهام شرکت (ARi,t) |
685615/1 |
22000/0- |
1600/45- |
2700/107 |
08473/11 |
نقدینگی شرکت (Liquii,t) |
174069/0 |
06000/0 |
0000/0 |
640000/1 |
233398/0 |
ریسک نقدینگی بازار ((LiRiskt |
071250/0- |
34500/0- |
81000/0- |
340000/3 |
773417/0 |
ریسک نقدینگی شرکت (LiRiski,t) |
069663/0 |
1200/0- |
74000/2- |
37000/8 |
943741/0 |
نقدینگی بازار (Liquit) |
10927435 |
570258 |
180080 |
89297335 |
4779423 |
بازده اضافی بازار (( MKT t |
410139/2 |
5200/2 |
7400/4- |
88000/10 |
868968/3 |
عامل ریسک مربوط به اندازه (SMBt) |
281528/1 |
95000/2 |
660/12- |
180000/9 |
430186/5 |
عامل ریسک نسبت ارزش دفتری به بازار (HMLt) |
141667/1- |
20500/0 |
320/11- |
420000/7 |
429266/4 |
عامل خطر حرکت (MOMt) |
32944/10 |
79500/9 |
16000/1 |
95000/24 |
903119/4 |
بر اساس آزمون ریشۀ واحد از نوع آزمون لوین، لین وچو، اگرمعناداری آمارۀ آزمون کمتر از 05/0 باشد، متغیرهای مستقل و وابسته در طی دورۀپژوهش پایا هستند.همانطورکه ملاحظه میشود، درکلیۀ متغیرهای مستقل و وابسته، سطح معناداری در آزمون ریشۀ واحد لوین، لین و چو کوچکتر از 05/0است که نشان میدهد متغیرها، پایا هستند. این بدان معنی است که میانگین و واریانس متغیرها در طول زمان و کوواریانس متغیرها بین سالهای مختلف ثابت بودهاست. درنتیجه شرکتهای مورد بررسی، تغییرات ساختاری ندارند و استفاده از این متغیرها در مدل باعث بهوجودآمدن رگرسیون کاذب نمیشود. نتایج حاصل از آزمون مدل نیز در جدول شمارۀ 2 خلاصه شدهاست.
جدول (2) نتایج حاصل از آزمون پایایی و مدل
متغیر وابسته:بازده اضافی سهام شرکت(ARi,t) |
|||||||
ARi,t=b0+b1Liquii,t+b2LiRiski,t+b3Liquit+b4LiRiskt+b5MKTt+b6SMBt+b7HMLt+b8MOMt+ jDj+ ɛi,t |
|||||||
متغیر مستقل |
آمارۀ آزمون ایستایی |
معناداری آزمون ایستایی |
ضرایب |
خطای استاندارد |
آماره t |
معناداری |
|
نقدینگی شرکت (Liquii,t) |
177/31- |
0000/0 |
23573/2- |
718605/0 |
111220/3- |
0019/0 |
|
ریسک نقدینگی بازار(LiRiskt) |
093/35- |
0000/0 |
42104/0- |
363433/0 |
158514/1- |
2468/0 |
|
ریسک نقدینگی شرکت (LiRiski,t) |
73/16- |
0000/0 |
071/0- |
171806/0 |
414189/0- |
6788/0 |
|
نقدینگی بازار (Liquit) |
544/17- |
0000/0 |
08E-79/4 |
08E-88/1 |
548893/2 |
0109/0 |
|
بازده اضافی بازار (( MKT t |
365/37- |
0000/0 |
62511/0 |
044842/0 |
94037/13 |
0000/0 |
|
عامل ریسک مربوط به اندازه (SMBt) |
180/31- |
0000/0 |
00711/0 |
031147/0 |
228334/0 |
8194/0 |
|
عامل ریسک نسبت ارزش دفتری به بازار (HMLt) |
702/50- |
0000/0 |
0770/0- |
036699/0 |
099542/2- |
0359/0 |
|
عامل خطر حرکت (MOMt) |
989/53- |
0000/0 |
14935/0 |
03433/0 |
350221/4 |
0000/0 |
|
آمارۀF 93286/36 |
معناداری F0000/0 |
دوربین واتسون 86185/1 |
ضریب تعیین 093310/0 |
ضریب تعیین تعدیلی 090784/0 |
|||
آمارۀ آزمون چاو 225216/1 معناداری آزمون چاو 1602/0 |
آمارۀ آزمون LM 6426/142 معناداری آزمون LM 0000/0 |
||||||
هرچه معناداری متغیرها نزدیک به صفر باشد، متغیرها در سطح زیادی معنیدار هستند؛ بهعبارت دیگر، متغیرها آثارمعنیداری بر متغیر وابسته دارند. ضریب تعیین نشان میدهد متغیرهای مستقل توانستهاند 9% تغییرات در متغیر وابسته را توضیح دهند. ضریب تعیین تعدیلشده نیز همبستگی تغییرات در متغیر وابسته را بامتغیر مستقل توضیح میدهد که مقدار آن نیز 9% است. مقدار آمارۀ fکه مقدار آن93/36 است و صفربودن معناداری آن نیز معنیداربودن کلی رگرسیون و به عبارت دیگر، اثر معنیدار بودن همزمان همۀ متغیرها را نشان میدهد. آمارۀ دوربین واتسون هرچه به عدد 2 نزدیک باشد، نشاندهندۀ نبود خودهمبستگی است که این آماره در اینجا 86/1 است. باتوجهبه نتایج ارائهشده در جدول فوق، برای آزمون مدل چون سطح معناداری آزمون چاو بیشتر از 05/0 است، پس دادهها تلفیقی استو کار تمام است و نیازی به انجام آزمون هاسمن نیست. از طرفی چون احتمال آزمون LM از 05/0کمتر است، مدل، ناهمسانی واریانس دارد. پس باید به دادهها وزن داده شود و سپس مدل تخمین زده شود. باتوجهبه جدول شمارۀ2، ضریب نقدینگی شرکت در سطح 05/0 از نظر آماری معنادار است. باتوجهبه ضریب نقدینگی شرکت برآوردشده که برابر 23/2- است، میتوان بیان کرد با افزایش 1% نقدینگی شرکت، بازده اضافی سهام 23/2% کاهش مییابد. این پژوهش، ارتباطی منفی را بین نقدینگی شرکت و بازده اضافی پیشبینی کرده است؛زیرا سرمایهگذاران به بازده بیشتر برای سرمایهگذاری در اوراق بهادار کمتر نقد نیاز خواهند داشت. با توجه به یافتهها، این رابطه، منفی و قابلتوجه است که نشان میدهد بازده اضافی اوراق بهادار با نقدینگی آن در حال کاهش است. این یافتهها با رابطۀ منفی فرضشده بین بازده اضافی و نقدینگی همسواست، اما با نتایج برنن و سابرحمانیم[15] (1996) و السورپو و رینگنوم[16] (1993)در تضاد است؛ درنتیجه این فرضیه تأیید میشود. باتوجهبه جدول شمارۀ 2، ضریب نقدینگی بازار در سطح 05/0 از نظر آماری، معنادار است. با توجه به ضریب نقدینگی بازار برآوردشده که برابر 79/4 است، میتوان بیان کرد با افزایش 1% نقدینگی بازار، بازده اضافی سهام 79/4 % افزایش مییابد. این پژوهش، ارتباطی منفی بین نقدینگی بازارو بازده اضافی پیشبینی کرده است که این یافتهها در تضاد با رابطۀ فرضشده است؛ پس این فرضیه رد میشود. باتوجهبه جدول شمارۀ 2، ضریب ریسک نقدینگی شرکت در سطح 05/0 از نظر آماری، معنادار نیست. با توجه به ضریب ریسک نقدینگی شرکت برآوردشده، که برابر 07/0- است، میتوان بیان کردبا افزایش 1% ریسک نقدینگی شرکت، بازده اضافی سهام 07/0% کاهش مییابد. با توجه به اینکه سرمایهگذاران، ریسکگریز هستند و نوسانات نقدینگی را دوست ندارند، این پژوهش پیشبینی میکند بازده داراییها شامل صرف قابل توجهی برای ریسک نقدینگی است و همچنین ارتباطی مثبت بین ریسک نقدینگی شرکت و بازده اضافی پیشبینی میکند. این برآورد، منفی است که نشان میدهد افزایش بازده اضافی سهام، ریسک نقدینگی آن راکاهش میدهد، اما مغایر بودن نتایج آن با نتایج چوردیا و همکاران[17] (2001) [19]قابلتوجه نیست. با توجه به جدول شمارۀ 2، ضریب ریسک نقدینگی بازار در سطح 05/0 از نظر آماری، معنادار نیست. با توجه به ضریب ریسک نقدینگی بازار برآوردشده که برابر 42/0- است، میتوان بیان کرد با افزایش 1% ریسک نقدینگی بازار، بازده اضافی سهام، 42/0% کاهش مییابد. همانطور که ریسک نقدینگی بازار، هرگونه ریسک نقدینگی سهام فردی را تحتتأثیر قرار میدهد، این پژوهش نیز انتظار رابطۀ مثبتی بین ریسک نقدینگی بازار و بازده اضافی دارد؛ بااینحال شواهد بهدستآمده نشان میدهد رابطه، منفی است؛ اما قابلتوجه نیست. مطابق با مطالعات قبلی برآورد عامل خطر بازار به میزان قابل توجهی مثبت است که نشان میدهد این عامل خطر، قدرت قابل توجهی در توضیح مقطع بازده اضافی دارند.عامل خطر ارزش دفتری به بازار بهطور قابل توجهی منفی است که نشان میدهد این عامل خطر، قدرت کافی در توضیح بازده اضافی دارد؛ درحالیکه پژوهشهای فاما و فرنچ، جنسن[18]، جانسون و مرکر[19](1997)، پونیتف و اسکال[20](1988)، روزنبرگ، لاین اشتاین و رید[21] (1985) و باقرزاده (1380) نشاندهندۀ رابطۀ مستقیم این دو عامل بوده است. از طرفی در پژوهشهایی چون پژوهشهای قائمی (1378) وهریس مارستون[22](1995)، بین این دو عامل،رابطۀعکسبیان شدهاست. عامل ریسک مرتبط با اندازه، تخمین قابلتوجهی ندارد. اینشواهد،در تضاد با نتایج فاما و فرنچ (1993) [22] قرار دارد ولی مطابق نتایج برنن و همکاران (1998) است.آنها نیز وقتی حجم معاملات را بهعنوان معیار نقدینگی در مدل گنجاندند،اثراندازۀضعیفشدهاییافتند. در نهایت، نتایج موجود در جدول 2 نشان میدهد عامل ریسک حرکت، زمانیکه بهطور مشترک با دیگر عوامل خطر درنظر گرفته میشود، قدرت توضیحی برای بازده اضافی دارد. هرچند ارتباط بین نقدینگی، ریسک نقدینگی و بازده اضافی، غیرمنتظره است، نتایج، آثار قوی از نقدینگی و ریسک نقدینگی را بر بازده اضافی نشان میدهد. بهطورخلاصه، شواهد نشان میدهد متغیرهای مرتبط با نقدینگی به خودی خود و ریسک نقدینگی، در سطح فردی و همچنین در سطح کل، نقش مهمی در مقطع بازده اضافی علاوه بر آثارخوب مطالعهشده از بازار، اندازه، نسبت ارزش دفتری به بازار و حرکت ایفا میکنند.
نتیجهگیری و پیشنهادها
بیتردید بقا و تداوم فعالیت شرکتها در محیط تجاری پیچیده و رقابتی کنونی، مستلزم انجام فعالیتهای سودآور ازجمله سرمایهگذاری در پروژهها است؛ بهطوریکه شرکتها با درنظرگرفتن عوامل مختلف ازجمله ریسک و نرخ بازده مورد انتظار، به سرمایهگذاری در پروژهها اقدام میکنند. از لحاظ عرضۀ سرمایه، سرمایهگذاران باید بکوشند پساندازهای خود را در جایی سرمایهگذاری کنندکه بیشترین بازده را داشته باشد؛ اما در این راستا باید به ریسک مربوط به سرمایهگذاری توجه کنند و در صورتی تحمل ریسک را پذیرا شوندکه از بابت آن ما بازایی عایدشان شود و این مابازا، چیزی جز بازده بیشتر سرمایهگذاریها نیست. برای بهدستآوردن بازده بیشتر نیز باید از معیارهایی برای تصمیمگیری استفاده کرد که واقعیتها را بهتر بیان کند و راهنمایی برای سرمایهگذاری و کسب بازده بیشتر باشد. باتوجهبه یافتهها، بین نقدینگی شرکت و بازده اضافی، رابطهای منفی و قابلتوجه وجود دارد که نشان میدهد بازده اضافی اوراق بهادار با نقدینگی آن در حال کاهش است.این نتایج در تضاد با نتایج برنن و سابرحمانیم(1996) و السورپو و رینگنوم (1993) است. طبق پیشبینی مفروضات پژوهش در مورد ارتباط مثبت بین ریسک نقدینگی شرکت و بازده اضافی، نتایج مدل نشان میدهد افزایش بازده اضافی سهام ریسک نقدینگی آن راکاهش میدهد؛ اما مغایرت این یافتهها با نتایج چوردیا و همکاران (2001) [19] قابلتوجه نیست. در این پژوهش عامل خطر ارزش دفتری به بازار بهطور قابل توجهی منفی است که نشان میدهد این عامل خطر قدرتی در توضیح بازده اضافی دارد؛ درحالیکه پژوهشهای فاما و فرنچ، جنسن، جانسون و مرکر (1997)، پونیتف و اسکال (1988)، روزنبرگ، لاین اشتاین و رید (1985) و باقرزاده (1380) نشاندهندۀ رابطۀ مستقیم این دو عامل بوده است. از طرفی در پژوهشهایی چون پژوهشهای قائمی (1378) و هریس مارستون (1995) بین این دو عامل،رابطۀعکس بیان شدهاست. عامل ریسک مرتبط با اندازه، تخمین قابلتوجهی ندارد. اینشواهددر تضاد با نتایج فاما و فرنچ(1993)[22] قرار داردولی با نتایجبرنن و همکاران (1998) همسو است. آنها نیز زمانیکه حجم معاملات را بهعنوان معیار نقدینگی در مدل گنجاندند، اثر اندازۀ ضعیفشدهای یافتند. نتایج پژوهش بر تصمیمهای تحلیلگران و سرمایهگذاران، اثرگذار خواهد بود. آنها باید به این نکته توجه داشته باشند که در حالت کلی، وضعیت شرکتها از آنچه که در گزارشهای مالی این شرکتها ارائه میشود، مطلوبتر است.
منابع
[1] احمدپور، احمد و نمازی، محمد.(1377). مدل پیشبینی ریسک سیستماتیک با استفاده از اطلاعات حسابداری. نشریۀ مدرس علوم انسانی. 2(6) : 98-90.
[2] احمدپور، احمد و عظیمیانمعز، امیرحسین.(1391). بررسی ارتباط رشد داراییها با بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامۀ پژوهشکده علوم اقتصادی(دانشگاه علامه). 46: 42-27.
[3] باقرزاده، سعید.(1384). عوامل موثر بر بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران.تحقیقات مالی. 19:46-25.
[4] بهرامفر، نقی و فاضلی، نقی.(1390).بررسی رابطۀ شاخصهای نقدینگی و نرخ بازده مورد انتظار. فصلنامۀ بورس اوراق بهادار. 29: 55-46.
[5] زیوداری، مهدی. (1384). بررسی رابطۀ تجربی بین حجم معاملات، بازده سهام و نوسانات بازده در بورس اوراق بهادار تهران. پایان نامۀ کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
[6] سجادی، حسین ؛ حاجیزاده، سعید و نیککار، جواد.(1391). تأثیر هزینههای نمایندگی و کیفیت گزارشگری مالی بر ریسک سرمایهگذاری در شرکتهای بورسی. بررسیهای حسابداری و حسابرسی دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران. 19(13) : 42-21.
[7] سدیدی، مهدی؛ ثقفی، علی و احمدی، شاهین. (1391). محافظهکاری حسابداری و تأثیر کیفیت سود بر بازده داراییها و بازده سهام.دانش حسابداری. 6: 53-42.
[8] سروش، ابوذر و صادقی، محسن. (1386). مدیریت ریسک اوراق بهادار اجاره(صکوک اجاره). فصلنامۀ علمی پژوهشی اقتصاد اسلامی.7(27 ): 186-157.
[9] فتحی، زادالله؛ امیرحسینی، زهرا و احمدینیا، حامد.(1391). مروری بر مدلهای قیمتگذاری داراییهای سرمایهای با نگرش بر مدلهای اقتصادی نوین مبتنی بر آن. مجلۀ اقتصادی-دو ماهنامۀ بررسی مسائل و سیاستهای اقتصادی. 7و 8 :46-27.
[10] قائمی، محمدحسین و طوسی، سعید.(1384و1385). بررسی عوامل موثر بر بازده سهام عادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پیام مدیریت. 17و18: 175-159.
[11] کاشانیپور، محمد و مومنی یانسری، ابوالفضل. (1391). بررسی نقش عدم تقارن اطلاعاتی در تصمیمات ساختار سرمایۀ شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. تحقیقات حسابداری. 14، : 19-4.
[12] کاردان، بهزاد؛ ساعی، محمد جواد و خلیلیان موحد، سمیه.(1391). بررسی اثر عوامل ریسک بر صرف ریسک سهام عادی. دهمین همایش ملی حسابداری ایران.
[13] یحییزادهفر، محمود و خرمدین، جواد.(1387). نقش عوامل نقدشوندگی و ریسک عدم نقدشوندگی بر مازاد بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران.بررسیهای حسابداری و حسابرسی.53 :119-101.
[14] یحییزادهفر، محمود ؛ شمس، شهابالدین و لاریمی، سید جعفر.(1389). بررسی رابطۀ نقدشوندگی با بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران.تحقیقات مالی، دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران12(29) :128-111.
]15[Acharya, V., & Pedersen, L. (2005), Assetpricing with liquidity risk.Journal of Financial375-410:Economics. 77
]16[Amihud, Y., &Mendelson, H. (1986). Asset pricing and the bid-ask spread. Journal of Economics Financial.17: 223-249.
[17]Amihud, Y. (2002). Illiquidity and stockreturns: Cross-section and time – series effects. Journal of Financial Markets:5: 31-56
[18]Black, F., Gensen, M.C., &Scholes, M.(1975). The capital asset pricingmodle: Some empirical tests, Studiesin the theory of capital markets.edited by M.C. Jense. New York: Parger Publishers.
[19]Chordia, T., Subrahmanyam, A., &Anshuman, V.R. (2001). Trading activity and expected stock returns. Journal of Financial Economics.59: 3-32.
]20[Datar, V., Naik, N., & Radcliffe, R. (1998). Liquidity and asset returns: An alternative test. Journal of Financial Markets.1:203-219.
]21[Doroshenko, Iryna. (2011). Liquidity risk and expected stock returns: Evidence from the UK.Central European University department of economic.
]22[Fama, E. F., &French, K. R. (1993). Common risk factors in the returns on stocks and bonds.Journal of Financial Economics.33:3-56.
]23[Lee, kuan-Hui.(2011). The world price of liquidity risk. Journal of Financial Economics.99: 136–160.
] 24 [Li, Haitao., Wang, Junbo., Wu, Chunchi., & He, Yan.(2009). Are liquidity and information risks ppriced in the treasury bond marker? Journal of Finance.64: 467–503.
]25 [Nguyen, Duog., &Puri, Tribhuvan. (2009). Systematic liquidity, characteristic liquidity and asset pricing.Financial Economics.19: 853-868.
]26[UmutGokcen.(2014). Information revelation and expected stock returns. Journal of Financial Economics.44:4-67.
]27[Yangyang, Chen., & Leon., Zolotoy.(2013). Stock liquidity: a virtue or a vice?Firm-level evidence from stock price crash risk. Journal of Financial Economics .87: 125–151.
]28[Yi-Mien, L., Shwu-Jen, Y., & Min-Shen, H.(2012).Information asymmetry and liquidity risk.International Review of Business Research Papers.8(1 ): 112 – 131.