نویسندگان
دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Increasing competitive advantage is the access key to future market share as the expanding global economy. Effective management of intellectual capital is valuable for business enterprise and also improves its competitive advantage. In this regard, the present study has been designed to investigate the effects of intellectual capital and its components on the cost, revenue and profit efficiency of Boushehrâs production cooperatives. In this study, the value added intellectual capital coefficient (Paalik model) and data envelopment analysis method have been used to measure intellectual capital and cost, revenue and profit efficiency respectively. In this study, the selected time period covers the years 2009 and 2010 and the used sample includes 84 production cooperatives in Boushehr province. Moreover, combined data regression has been used to test six hypotheses which have been designed to evaluate the effect of intellectual capital and its components (human capital, structural capital and employed capital) on cost, revenue, and profit efficiency. The results derived from testing hypotheses revealed that intellectual capital has a significant and positive impact on the profit efficiency of production cooperatives. However, the impact of intellectual capital and its components on the cost and revenue efficiency has not been confirmed. Therefore, it can be stated that intellectual capital can help cooperatives in improving performance and increasing profitability and also, the performance can be improved by correct management
کلیدواژهها [English]
مقدمه
تغییرات اخیر در اقتصاد جهانی، شامل پیچیدگی، پویایی و محیط رقابتی، باعث تفاوت بین رویکرد جدید خلق ارزش و راه حل سنتی نظارت بر عملکرد شده است. در اثر تلاقی چالشهای اقتصاد جدید جهانی، منابع دانشبنیان از اهمیت بیشتری برخوردار و به عنوان منبع اصلی پشتیبانی کنندة مزیت رقابتی، در واحدهای تجاری شناخته شدهاند[49]. پیتر دراکر[1] اذعان داشت که در اقتصاد مبتنی بر دانش، دانش جایگزین تجهیزات، سرمایه و مواد خام خواهد شد و به مهمترین عامل تولید تبدیل خواهد گردید. پیشبینی وی در حال به وقوع پیوستن است، زیرا گزارشهای مالی به تنهایی قادر به بیان این موضوع نیستند که چرا ارزش بازار واحد تجاری، در برخی موارد، بزرگتر از ارزش دفتری آن است[52]. به هر صورت، در حالیکه ترازنامه و گزارشهای مالی شرکت، معمولاً ارزش تاریخی و دفتری دارایی ثابت و جاری را نشان میدهد، اغلب در افشای ارزش دارایی نامشهود و سرمایة فکری[2]ناتوان است[27].
محدودیت صورتهای مالی در توضیح ارزش واحدهای تجاری، بیانگر این حقیقت است که ارزش اقتصادی منابع، فقط منحصر به ارزش کالاهای مادی نیست، بلکه سرمایة فکری را هم در بر میگیرد[8]. سرمایة فکری شامل ارتباط با مشتری، فرایند کسب و کار، پژوهش و توسعه، دانش نیروی انسانی و وفاداری مشتری است که برای بسیاری از واحدهای تجاری، نسبت معناداری از کل ارزش را در بر میگیرد[27 و 52]؛ بنابراین، با توجه به اهمیت سرمایة فکری، به وضوح روشن است که سنجش سرمایة فکری، شاخص مهمی در تعیین توان رقابتی واحدهای تجاری برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است[8].
با توجه به اهمیت و نقش راهبردی سرمایة فکری در موفقیت واحد تجاری، لازم است این دارایی، همانند سایر داراییهای فیزیکی، اندازهگیری و مدیریت شود. اما واحدهای تجاری بخش اعظم سرمایة فکری را در صورتهای مالی خود گزارش نمیکنند. در طی سالهای 2001-1997، در 500 شرکت آمریکایی، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری از 100 تا 500 درصد افزایش یافت و این بیانگر آن است که 50 تا 80 درصد ارزش شرکت، در ترازنامه گزارش نشده است. محدودیتهای صورتهای مالی در گزارش ارزش واحد تجاری، بیانگر این است که ارزش اقتصادی منابع فقط منحصر به ارزش کالاهای مادی نیست، بلکه سرمایة فکری را نیز در بر میگیرد. با توجه به اهمیت سرمایة فکری، به وضوح روشن است که سنجش سرمایة فکری، شاخص مهمی در تعیین توان رقابتی شرکتها برای بقا و رشد در محیط اقتصادی جدید است[8].
در اکثر پژوهشهای مرتبط پیشین، پس از اندازهگیری سرمایة فکری، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد واحدهای تجاری از طریق ارزیابی رابطة بین سرمایة فکری با نسبتهای مالی پرداخته شده است. مشکل قابل تأمل در پژوهشهای مذکور، این است که در بررسی مؤثر بودن سرمایة فکری بر عملکرد واحد تجاری، نسبتهای متعددی را به عنوان معیارهای عملکرد در نظر گرفتند و نتیجة بهدست آمده یکپارچه نیست. به بیان دیگر، در یک پژوهش بیان شده که سرمایة فکری یا اجزای آن بر روی نسبت سود به سرمایه، تأثیر معنادار دارد و بر نسبت سود به داراییها، تأثیری ندارد؛ حال نتیجة واحد چیست؟ آیا سرمایة فکری بر عملکرد تأثیرگذار است یا خیر؟ علت این مشکل را میتوان در متعدد بودن معیارهای ارزیابی عملکرد بهکارگرفته شده در این پژوهشها جستجو کرد. در راستای رفع این مشکل، میتوان معیارهای متعدد ارزیابی عملکرد را ابتدا به معیار واحدی تبدیل کرد و سپس به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد واحد تجاری پرداخت. زو و هان[3] به منظور رفع مشکل مذکور در پژوهشهای خود، با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها ابتدا معیار واحدی به نام «کارایی» را به عنوان معیار عملکرد محاسبه و سپس به ارزیابی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی پرداختند. کارایی مورد نظر ایشان از تقسیم خروجیها بر ورودیها بهدست میآید[54].
پژوهش حاضر با تمرکز بر این مشکل، ابتدا به ارزیابی و سنجش سرمایة فکری و اجزای آن(کارایی سرمایة انسانی[4]، کارایی سرمایة ساختاری[5] و کارایی سرمایة بهکارگرفته شده[6]) در جامعة آماری پژوهش پرداخته و در ادامه، تأثیر آن را بر کارایی هزینه، کارایی درآمد و کارایی سود، به عنوان معیار عملکرد واحد تجاری مورد بررسی قرار میدهد. بنابراین، اهمیت و هدف این پژوهش این است که تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی شرکتهای تعاونی مستقر در استان بوشهر را برجسته میکند تا مدیران با آگاهی از این مسأله، برای افزایش و استفادة بهینه از سرمایة فکری، انگیزة لازم را به دست آورند. در نهایت میتوان اهداف مطالعه را به صورت زیر بیان نمود:
- اندازهگیری سرمایة فکری در تعاونیهای تولیدی؛
- استفاده از یک معیار واحد برای سنجش تأثیر سرمایة فکری بر کارایی تعاونی؛
- اندازهگیری میزان اهمیت سرمایة فکری در بهبود کارایی؛
- اندازهگیری میزان اهمیت هر یک از اجزای سرمایة فکری در کارایی؛
- معرفی مؤثرترین جزو سرمایة فکری در بهبود کارایی.
مبانی نظری و پیشینة پژوهش
سرمایة فکری
باوجود تلاشهای بسیار پژوهشگران، هنوز تعریف واحدی از سرمایة فکری وجود ندارد؛ ولی از طرفی شباهتهای زیادی بین تعاریف مختلف مشاهده میشود. تمامی تعاریف بر این اصل استوارند که سرمایة فکری مجموع داراییهای نامشهود سازمان است [8].
استوارت[7] سرمایة فکری را به عنوان دانش، اطلاعات، اموال فکری و تجربهای در نظر میگیرد که میتواند برای خلق ثروت به کار گرفته شود، گوتری[8] آن را ارزش داراییهای نامشهود سازمان نامید[26]، کپلن و نورتون[9]، سرمایة فکری را شامل سرمایة انسانی مانند مهارتها، استعداد و دانش، سرمایة اطلاعاتی مانند پایگاههای داده، سیستمهای اطلاعاتی و زیرساختهای فناوری، و نیز سرمایة سازمانی مانند فرهنگ، سبک رهبری و توانایی تسهیم دانش دانستند[31].
ضریب ارزش افزودة فکری، روشی برای سنجش سرمایة فکری
مفهوم ضریب فکری ارزش افزوده(VAIC)، در سال 1995 توسط پروفسور آنته پالیک[10] در مرکز مطالعات سرمایة فکری استرالیا معرفی شد[50].
روش ضریب فکری ارزش افزوده، یک ابزار مدیریتی است که هدف از طراحی آن، کمک به سازمان در اندازهگیری سرمایة فکری و توان بالقوة آن است. این روش میتواند در طی یک دورة زمانی بدون نیاز به تغییر در گامهای راهبردی و تجاری، استفاده شود و به سازمان کمک میکند که کارایی ارزشآفرینی خود را اندازه بگیرد[37 و 38]. علاوه بر این موارد، به مدیران کسب و کار و سیاستگذاران اقتصادی نشان میدهد که چگونه منابع فکری را به ثروت تبدیل کنند، نیز نشان میدهد که آیا عملکرد آنها در حال بهبود است یا در حال بدتر شدن[9].
اندازهگیری سرمایة فکری در روش ضریب فکری ارزش افزوده
پالیک بیان میکند که هدف هر بنگاه اقتصادی به خوبی روشن است: افزایش هرچه بیشتر ارزش افزوده با تکیه بر منابع مالی، فیزیکی و فکری. وی تأکید میکند که برای اندازهگیری سرمایة فکری به دو منبع نیاز است، یکی سرمایة بهکاررفته و دیگری سرمایة فکری. سرمایة بهکاررفته، سهم داراییهای مشهود در ارزش افزوده است که شامل بخش فیزیکی (مواد خام، داراییهای ثابت و....) و بخش مالی است و سرمایة فکری از سرمایة انسانی و سرمایة ساختاری تشکیل شده است. در ادامه، نحوة محاسبه سرمایة فکری در این روش بیان میشود.
گام اول: تعیین ارزش افزوده
از آنجا که ارزش افزوده، مناسبترین شاخص برای تعیین موفقیت تجاری است، مدل پالیک با محاسبة ارزش افزودة[11] واحد تجاری شروع میشود. ارزش افزوده(VA) از تفاوت بین خروجیها(OUT) و ورودیها(IN) بهدست میآید و میتوان آن را به صورت رابطة شمارة (1) بیان کرد[37].
(1) VA=OUT-IN
خروجیها(OUT) شامل درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات، و ورودیها(IN) شامل تمام هزینههای متحمل شده در راستای کسب آن درآمدها به استثنای هزینة حقوق و دستمزد کارکنان است.
گام دوم: محاسبة کارایی سرمایة بهکارگرفته شده
همانگونه که قبلا بیان شد، ارزش افزوده، به وسیلة سرمایة مالی، سرمایة فیزیکی و سرمایة فکری ساخته میشود. بنابراین، این موضوع اهمیت دارد که سهم هر کدام از این اجزا در ارزش افزوده مشخص شود. در این مرحله، کارایی سرمایة بهکارگرفته شده از طریق رابطة شمارة (2) محاسبه میشود:
(2)
که در آن CEE، عبارت است از کارایی سرمایة بهکارگرفته شده و CE، سرمایة بهکارگرفته شده است که با ارزش دفتری خالص داراییهای شرکت برابر است[51].
گام سوم: محاسبة کارایی سرمایة انسانی
روش مذکور، برای دستیابی به هزینههای حقوق و دستمزد، از صورتهای مالی استفاده میکند و هزینههای صرف شده برای کارکنان را با سرمایة انسانی برابر میداند. لازم به ذکر است که لیف ادوینسون[12] و اریک سویبی[13]، از هزینههای حقوق و دستمزد به عنوان یک شاخص معقول برای سرمایة انسانی یاد کردهاند. در این روش، کارایی سرمایة انسانی با استفاده از رابطة شمارة (3) محاسبه میشود[37].
(3)
که در آن HCE، VA و HC، به ترتیب عبارتاند از ضریب کارایی سرمایة انسانی، ارزش افزوده و سرمایة انسانی(که برابر است با کل حقوق و دستمزد کارکنان).
کارایی سرمایة انسانی، نشاندهندة این است که به ازای هر واحد پول سرمایهگذاری شده بر روی کارکنان، چقدر ارزش افزوده ایجاد شده است.
گام چهارم: محاسبة کارایی سرمایة ساختاری
در این گام سهم سرمایة ساختاری در ارزش افزودة خلق شده، محاسبه میشود. پالیک گفته است که سرمایة ساختاری و سرمایة انسانی با هم نسبت عکس دارند و هرچه سهم سرمایة انسانی در ارزش افزوده بیشتر باشد، سهم سرمایة ساختاری در آن کمتر خواهد بود. از این رو، سرمایة ساختاری با استفاده از رابطة شمارة (4) محاسبه میشود[37]:
(4) SC=VA-HC
همانگونه که از رابطة شمارة (4) پیداست، سرمایة ساختاری یک شاخص مستقل نیست و به ارزش افزودة ایجاد شده وابسته است و با سرمایة انسانی نسبت عکس دارد. بنابراین، کارایی سرمایة ساختاری با استفاده از رابطة شمارة (5) محاسبه میشود.
(5)
که در این رابطه، SCE، عبارت است از کارایی سرمایة ساختاری در ایجاد ارزش افزوده.
گام پنجم: تعیین ضریب فکری ارزش افزوده
گام نهایی شامل محاسبة ضریب فکری ارزش افزوده است. در این گام نشان داده میشود که چگونه هر یک از اجزا در ساختن سرمایة فکری ایفای نقش میکنند. ضریب فکری ارزش افزوده، با استفاده از مجموع کارایی سرمایة انسانی(HCE)، کارایی سرمایة ساختاری(SCE) و کارایی سرمایة بهکارگرفته شده(CEE)، به صورت رابطة شمارة (6) بهدست میآید.
(6) VACITM=HCE+SCE+CEE
ضریب فکری ارزش افزوده، نشاندهندة کارایی ایجاد ارزش یا توانایی فکری شرکت است. هر اندازه که این ضریب بیشتر باشد، مدیریت از توانایی فکری بالقوة شرکت بیشتر استفاده کرده است.
از آنجا که هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه، درآمد و سود در واحدهای مورد بررسی است، در زیر روش مورد استفاده برای سنجش کارایی معرفی میشود.
روش تحلیل پوششی دادهها
در حالتی که واحدهای مورد بررسی، چندین ورودی و خروجی دارند، روشهای اقتصاد سنجی نمیتوانند به گونهای مناسب کارایی مربوط به این واحدها را ارزیابی و اندازهگیری کنند. روش تحلیل پوششی دادهها[14] (DEA)، یک روش برنامهریزی ریاضی است که به عنوان یک روش ناپارامتریک، برای اندازهگیری کارایی به گونهای مناسب، در این شرایط میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
هدف تحلیل پوششی دادهها، تعیین کارایی یک سیستم یا واحد تصمیمگیری از طریق فرآیند چگونگی تبدیل ورودیها به خروجیها است. به عبارت دیگر، هدف، شناسایی واحدهایی است که بیشترین میزان خروجی را از کمترین میزان ورودی بهدست میآورند. چنین واحدی که دارای کارایی مساوی یک باشد واحد کارا و دیگر واحدها که کارایی بین صفر و یک دارند واحدهای ناکارا شناخته میشوند[39].
- کارایی هزینه، درآمد و سود
- کارایی هزینه
در کارایی هزینه، هدف، حداقلسازی هزینههای واحد مورد بررسی است. به همین منظور، واحدهای مورد بررسی با در نظر گرفتن خروجیها و ورودیهای مشابه با قیمتهای معین، مورد مقایسه قرار گرفته است و با توجه به فاصلة هر یک از آنها از مرز بهترین عملکرد هزینه، کارایی هزینه تعیین میشود. مرز بهترین عملکرد را واحدهایی تشکیل میدهند که نسبت به سایر واحدها بهترین عملکرد را داشته باشند. به این واحدها عدد «یک»، و به سایر واحدها با توجه به میزان فاصله از مرز کارایی یا مرز بهترین عملکرد، عددی بزرگتر مساوی «صفر» و کوچکتر از«یک» به عنوان کارایی هزینه اختصاص داده میشود. اگر فرض شود که N واحد تصمیم گیرندة (i،……،N) از p ورودی با قیمتهای برای تولید q خروجی با قیمتهای استفاده کند، کارایی هزینه برای واحد j ام به صورت مدل 1 محاسبه میشود[11]:
مدل1: مدلبرنامه ریزی خطی مربوط به محاسبة کارایی هزینه
با حل مدل 1، بردار بهینة ورودیهای واحد j ام که با توجه به ترکیب خطی از واحدهایی بهدست میآید که نسبت به واحد مذکور با ورودیهای برابر و یا کمتر، خروجیهای بیشتری را تولید میکنند. سپس، با استفاده بردار بهینه و قیمتهای هر یک از ورودیها، هزینة بهینه ( ) محاسبه شده و از تقسیم هزینههای بهینه بر هزینههای فعلی، به صورت مدل 2، میتوان کارایی هزینه (CEj) را محاسبه کرد[11]:
مدل2:
- کارایی درآمد
در کارایی درآمد، واحدی کارا است که بتواند با توجه به مقدار هزینهای مشخص، نسبت به سایر واحدها از بیشترین درآمد برخوردار باشد[12]. کارایی درآمد را میتوان برای واحد j ام به صورت مدل 3 و 4 محاسبه کرد[11 و 53].
مدل 3: مدل برنامه ریزی خطی مربوط به محاسبة کارایی درآمد
با حل مدل 3، بردار بهینة خروجیهای واحد j ام که با توجه به ترکیب خطی از واحدهایی بهدست میآید که نسبت به واحد مذکور با ورودیهای برابر و یا کمتر، خروجیهای بیشتری را تولید میکنند. سپس، با استفاده از بردار بهینه و قیمتهای هر یک از ورودیها، درآمد بهینه ( ) محاسبه میشود و از تقسیم درآمد بهینه بر درآمد فعلی، به صورت مدل 4، میتوان کارایی درآمد (REj) را محاسبه کرد[11 و 54].
مدل 4
- کارایی سود
در ادبیات مالی، این مطلب بسیار مستدل است که کارایی سود برتر از مفهوم کارایی هزینه و کارایی درآمد است؛ زیرا مطابق با کارایی سود، شرکتها نه تنها زمانی که ورودیهای گرانتری را برای تولید مقدار یکسان خروجی استفاده میکنند، مورد انتقاد قرار میگیرند، بلکه افزون بر این، زمانی که سود کمتری با استفاده از همان مقدار از ورودی ایجاد میکنند نیز بازخواست میشوند[29].
دستیابی به کارایی سود، نه تنها مستلزم این است که کالاها و خدمات با حداقل هزینه تولید شوند، بلکه نیازمند بیشتر کردند درآمدها نیز هست. شرکتهایی که ناکارایی بالایی را نشان میدهند و متحمل بالاترین هزینه میشوند، ممکن است قادر به ایجاد سودی بیشتر نسبت به بسیاری از شرکتهایی باشند که کارایی هزینه دارند. بنابراین، محاسبة کارایی سود، تشکیل دهندة منبع مهمتری از اطلاعات برای مدیریت یک شرکت است[20].
مدل 5، مدل برنامهریزی خطی مربوط به محاسبة کارایی سود را به شرح زیر نشان میدهد[11]:
مدل5: مدل برنامهریزی خطی مربوط به محاسبة کارایی سود
با حل مدل 5، بردار بهینة ورودیها و خروجیهای واحد j ام که با توجه به ترکیب خطی از واحدهایی بهدست میآید که نسبت به واحد مذکور با ورودیهای برابر و یا کمتر، خروجیهای بیشتری را تولید میکنند. سپس، با استفاده از بردار بهینة ورودیها و خروجیها و قیمتهای آنها مقدار بهینة سود محاسبه میشود و از تقسیم سود فعلی بر سود بهینه، به صورت مدل 6، میتوان کارایی سود (PEj) را محاسبه کرد[11].
مدل 6:
از مدل 6 چنین استدلال میشود که اگر واحد مورد بررسی، زیان داشته باشد، امتیاز کارایی بهدست آمده عددی منفی خواهد بود. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که امتیاز کارایی سود، برای واحدهای مورد بررسی، عددی است که بین «یک» و «منفی بینهایت» قرار میگیرد.
پیشینة پژوهش
بونتیس[15](1998)، در پژوهشی، تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر یکدیگر و بر عملکرد شرکت تجاری را مورد بررسی قرار داد. وی در این پژوهش، از روش آماری رگرسیون حداقل مربعات استفاده کرد. نتایج این پژوهش نشان داد که کلیة روابط، مهم و معنادار هستند و سرمایة فکری تأثیر زیادی بر عملکرد دارد[14].
ریاحی بلکویی[16](2003) به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد شرکتهای چند ملیتی آمریکا پرداخت. وی با انتخاب عامل تعداد درخواستهای حفاظت از علائم تجاری به عنوان عامل سنجش سرمایة فکری، و از نسبت ارزش افزوده به کل داراییها به عنوان معیار عملکرد شرکت، به این نتیجه رسید که بین عملکرد شرکتهای چند ملیتی آمریکا و سرمایة فکری شرکت، رابطة مثبت و معنیداری وجود دارد[42].
فایرر و ویلیامز[17](2003)، در یک پژوهش مقطعی، به بررسی رابطة سرمایة فکری و سودآوری، بهرهوری و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس آفریقای جنوبی پرداختند. نتایج بیانگر این بود که با وجود تلاش برای افزایش سرمایة فکری ملی، سرمایة فیزیکی مهمترین عنصر تعیینکنندة عملکرد در آفریقای جنوبی است[24].
چنگو[18](2005) به بررسی عملکرد سرمایة فکری در بانکهای تجاری مالزی پرداخت. نتیجة پژوهش وی بیانگر آن بود که به طور کلی همة بانکهای مورد بررسی، از کارایی سرمایة انسانی بالاتری نسبت به سرمایة ساختاری و بهکارگرفته شده برخوردارند. همچنین، سرمایة فکری بانکهای داخلی نسبت به بانکهای خارجی کارایی کمتری دارد[17].
شیو[19](2006) با استفاده از روش ضریب ارزش افزودة فکری، به بررسی ارتباط میان سرمایة فکری با سودآوری، بهرهوری و ارزش بازار 80 شرکت پذیرفته شده در بورس تایوان پرداخت. نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایة فکری بر روی سودآوری و ارزش بازار شرکت، اثر مثبتی دارد، اما بر روی بهرهوری اثر منفی دارد[44].
تان و همکاران[20] (2007)، با استفاده از مدل پالیک، برای سنجش سرمایة فکری، به بررسی رابطة بین سرمایة فکری و اجزای آن با عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار سنگاپور پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که بین سرمایة فکری و اجزای آن، با عملکرد جاری، رابطة مثبتی برقرار است؛ سرمایة فکری بهطور معنادار بر روی عملکرد آیندة واحد تجاری نیز تأثیر میگذارد و نرخ رشد سرمایة فکری به صورتی مثبت با عملکرد مالی رابطه دارد و عملکرد سرمایة فکری در هر صنعتی متفاوت است[48].
کماتس[21](2008) در پژوهشی، به بررسی رابطة بین اجزای سرمایة فکری با معیارهای سنتی عملکرد مالی، شامل سودآوری، بهرهوری و ارزش بازار پرداخت. وی برای سنجش سرمایة فکری از مدل پالیک استفاد کرد و تعداد 25 شرکت مربوط به صنعت داروسازی را مورد بررسی قرار داد. یافتههای پژوهش، حاکی از آن بود که بین اجزای سرمایة فکری و معیارهای عملکرد مالی رابطة معناداری وجود ندارد، اما در میان اجزای سرمایة فکری، سرمایة انسانی بیشترین تأثیر را بر عملکرد دارد[30].
تینگ و لین(2009)، با استفاده از مدل پالیک، برای سنجش سرمایة فکری، به بررسی عملکرد سرمایة فکری و رابطة آن با عملکرد مالی در میان شرکتهای مالزی پرداختند و به این نتیجه دست یافتند که سرمایة فکری به طور معنادار و مثبتی بر روی سودآوری تأثیرگذار است. همچنین نتایج نشان داد که بین اجزای سرمایة فکری و سودآوری رابطة معناداری وجود دارد[49].
مدیشنز[22] و همکاران (2010)، در پژوهشی، با استفاده از دادههای تجربی حاصل از 96 شرکت یونانی پذیرفته شده در بورس آتن، طی دورة سه سالة 2006 تا 2008، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت پرداختند. نتایج پژوهش حاکی از این بود که تنها بین سرمایة انسانی و یکی از معیارهای عملکرد مالی یعنی بازده سرمایه(ROE) ارتباط معناداری وجود دارد و بین سایر اجزای سرمایة فکری و خود آن با سایر معیارهای عملکرد مالی(نرخ بازده داراییها ROA و نرخ رشد درآمد GR)، هیچ رابطة معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج دیگر این پژوهش بیانگر آن بود که بین سرمایة فکری و اجزای آن با ارزش بازار، هیچ رابطهای قابل تصور نیست[33].
چوو و همکارانش[23](2011)، با استفاده از مدل پالیک، برای اندازهگیری سرمایة فکری، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی واحدهای تجاری (شامل نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، بازده داراییها، بازده سرمایه، و گردش داراییها)، در هنگ کنگ پرداختند. ایشان به این نتیجه رسیدند که سرمایة فکری با بازده سرمایه و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ارتباط معناداری ندارد، اما بین این عامل، با بازده داراییها رابطة مثبت، و با گردش داراییها رابطة منفی، وجود دارد. همچنین پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که بین اجزای سرمایة فکری و برخی از معیارهای عملکرد، رابطة معناداری وجود دارد و نکتة قابل توجه این که بین سرمایة انسانی و سودآوری رابطة منفی جود دارد[18].
مهرعلیان و همکاران[24](2012)، ارتباط میان سرمایة فکری و عملکرد مالی شرکتهای دارویی ایران را بررسی کردند. ایشان به این منظور، در یک دورة 6 ساله، شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند و به منظور اندازهگیری سرمایة فکری، از روش ضریب ارزش افزودة فکری استفاده کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که در میان اجزای سرمایة فکری، سرمایة بهکارگرفته شده بیشترین تأثیر را بر سودآوری دارد[36].
زوو و هان(2011) با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها، به منظور اندازهگیری کارایی عملکرد بانکها، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر روی کارایی واحدهای مورد بررسی پرداختند. نتایج پژوهش ایشان نشان داد که سرمایة بهکارگرفته شده و سرمایة ساختاری، بر کارایی تأثیر منفی دارد و سرمایه انسانی تأثیر مثبت[54].
کاستا[25](2012) با هدف اندازهگیری کارایی و بهرهوری سرمایة فکری، در پژوهشی از روش تحلیل پوششی دادهها و شاخص مالم کوئیست استفاده کرد. در نتایج این پژوهش بیان شده است که با استفاده از این روش، میتوان مقایسة بسیار مناسبی را بین تعداد زیادی شرکت انجام داد[19].
لو[26](2012) به منظور بررسی ارتباط میان سرمایة فکری و کارایی دانشگاههای دولتی تایوان، پژوهشی انجام داد و در آن از روش تحلیل پوششی دادهها استفاده کرد. نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایة فکری، تأثیر مثبت و معناداری بر کارایی دانشگاهها دارد[32].
بونتیس و همکاران(2013) با انجام پژوهشی در صربستان، تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد بانکهای تجاری را مورد بررسی قرار دادند. ایشان از متغیرهای سودآوری، کل داراییها، بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام، و بهرهوری کارکنان، عملکرد بانکها را اندازه گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایة انسانی، به طور قابل توجهی، بهرهوری کارکنان را تحت تأثیر قرار میدهد[15].
نمازی و ابراهیمی (1388)، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که بین سرمایة فکری و عملکرد مالی جاری و آیندة شرکت، هم در سطح همة شرکتها و هم در سطح صنایع، رابطة مثبت معنیداری وجود دارد[7].
قربانی و همکاران(1389)، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی در صنعت داروسازی ایران پرداختند. آنان به این نتیجه رسیدند که استفادة کارا از منابع مادی و فکری بر شاخص سودآوری تأثیر میگذارد. همچنین کارایی سرمایة انسانی بر بهرهوری تأثیر منفی و سرمایة ساختاری بر حقوق صاحبان سهام تأثیر مثبت دارد. ارزش بازار واحدهای مورد بررسی تحت تأثیر سرمایة فکری نیست و در صنعت داروسازی، بر سرمایة مادی بیشتر از سرمایة فکری اهمیت داده میشود[6].
فطرس و بیگی (1389) پژوهشی را با هدف بررسی اثر سرمایة فکری بر عملکرد سازمانی انجام دادند. ایشان با بررسی تطبیقی این تأثیر در صنعت بانکداری، در دو بخش خصوصی و دولتی، به این نتیجه رسیدند که در بانکداری دولتی، بالاترین میزان اثرگذاری به ترتیب مربوط به سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة مشتری است. در حالیکه در بانکداری خصوصی، بالاترین میزان اثرگذاری به ترتیب مربوط به سرمایة انسانی، سرمایة مشتری و سرمایة ساختاری است. ایشان برای گردآوری اطلاعات این پژوهش، از پرسشنامة روانسنجی و به منظور اکتشاف سازهها و بسط گویهها، از روش تحلیل مؤلفههای اصلی و روابط خطی ساختاری استفاده کردند[5].
افجه و قادرپور(1389)، ضمن انجام پژوهشی با هدف بررسی ارتباط میان مدیریت سرمایة فکری و عملکرد مالی سازمان، به این نتیجه رسیدند که بین مدیریت سرمایة فکری و عملکرد مالی سازمان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در این پژوهش، عملکرد مالی سازمان به وسیلة سودآوری توصیف شده است و به منظور گردآوری اطلاعات مربوط به سرمایة فکری، از پرسشنامه استفاده شده است[1].
غیوری مقدم و همکارانش(1391)، تأثیر سرمایة فکری بر کارایی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد سنجش قرار دادند. ایشان به این نتیجه رسیدند که سرمایة فکری، بر عملکرد واحد تجاری تأثیرگذار است. در پژوهش ایشان به منظور اندازهگیری عملکرد، از روش تحلیل پوششی دادهها استفاده شده است[4].
وجه تمایز پژوهش حاضر با پژوهشهایی که تا کنون انجام شده است را میتوان در این دانست که در این پژوهش کارایی هزینه، کارایی درآمد و کارایی سود، به عنوان معیاری از عملکرد واحد تجاری در نظر گرفته شده است. در حقیقت به جای در نظر گرفتن چندین معیار عملکرد(مانند سایر پژوهشها) و سپس بررسی تأثیر سرمایه فکری بر روی آنها ، این پژوهش با وارد کردن اطلاعات صورتهای مالی به خصوص صورت سود و زیان(همان طور که در بخش متغیرهای پژوهش قابل مشاهده است)، به عنوان ورودی و خروجیهای تکنیک تحلیل پوششی دادهها، آنها را تنها به یک معیار واحد به نام «امتیاز کارایی» تبدیل کرده است و سپس به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر روی آن میپردازد. البته زو و هان ، کاستا و لو در پژوهش خود به این شکل عمل کردهاند، ولی ایشان با در نظر گرفتن نسبتهای مالی، کارایی فنی را به عنوان معیار عملکرد در نظر گرفتهاند. از آنجا که در محاسبة کارایی هزینه، درآمد و سود، همة اطلاعات صورت سود و زیان به کار گرفته میشود، بهتر میتواند بیانگر معیار عملکرد واحد تجاری باشد. در ادامه، روش پژوهش توضیح داده میشود.
روش پژوهش
در این پژوهش، به منظور بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی نسبی تعاونیهای تولیدی، متغیرهای مستقل و وابسته از دو جنبة متفاوت مورد بررسی قرار میگیرند. از طرفی این متغیرها از تعاونیهای مختلف جمعآوری شدهاند و از طرفی دیگر، مربوط به دورههای زمانی مختلف هستند. بنابراین، در این پژوهش از تجزیه و تحلیل دادههای ترکیبی استفاده خواهد شد.
برای تعیین نوع مدل مورد استفاده در دادههای ترکیبی، از آزمونهای مختلفی استفاده میشود. رایجترین آنها آزمون چاو[27] برای استفاده از مدل اثرات ثابت در مقابل مدل برآوردی دادههای ترکیب شده (pool)، آزمون هاسمن[28] برای استفاده از مدل اثر ثابت در مقابل مدل اثر تصادفی و آزمون بروش پگان[29] (LM[30]) برای استفاده از مدل اثر تصادفی در مقابل دادههای ترکیب شده است[3]. تصویر شمارة 3، نحوة انتخاب مدل را به صورت مختصر نشان میدهد:
تصویر (3) نحوة اتخاب مدل در دادههای ترکیبی
به طور خلاصه، ابتدا باید بررسی شود که استفاده از مدل pooled بهتر است یا مدل اثرات ثابت، که این امر با آزمون چاو(یا آزمون F مقید) صورت میگیرد. اگر مدل pooled ارجح بود، نیازی به ادامة بررسی نیست. اما اگر مدل اثرات ثابت ارجح بود، باید در مقابل با مدل اثرات تصادفی آزمون شود تا از بین این دو مدل، مدل مناسب برای برآورد مشخص شود که این کار با آزمون هاسمن صورت میگیرد. روش دیگر این است که ابتدا مدل pooled در مقابل اثرات تصادفی آزموده شود(با استفاده از آزمون ضریب لاگرانژ بروش-پگان)، اگر فرضیة صفر مدل آزمون بروش پگان رد نشود، مدل pooled ارجح بوده و نیازی به ادامة بررسی نیست. اما اگر مدل اثرات تصادفی ارجح بود، آن را با استفاده از آزمون هاسمن در مقابل مدل اثرات ثابت مورد آزمون قرار میدهیم تا مدل ارجح برای برازش دادهها معین شود[2]. چارچوب کلی آماری دادههای ترکیبی به صورت مدل 7 است[13]:
مدل 7: چارچوب کلی دادههای ترکیبی
در مدل 7، i نشاندهندة مشاهدههای نمونهای و t بیانگر تعداد مشاهدههای سری زمانی است. α اسکالر و β دارای بعد K×1 که در آن K تعداد متغیر توضیحی است و ، در بر گیرندة K متغیر توضیحی است. و جملة اختلال است که فرم زیر را دارد:
(8)
که تأثیرات فردی غیر قابل مشاهده و باقیمانده است. در اینجا دو حالت پیش رو داریم:
فرضیههای پژوهش
با توجه به هدف، پیشینه و مبانی نظری، فرضیههای پژوهش به صورت زیر تدوین شده است:
1- سرمایة فکری بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونیهای تولیدی مستقر در استان بوشهر تأثیرگذار است.
2- اجزای سرمایة فکری بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونیهای تولیدی استان بوشهر اثرگذار است.
2-1- کارایی سرمایة بهکارگرفته شده بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونیهای تولیدی استان بوشهر، تأثیر معنیداری دارد.
2-2- کارایی سرمایة انسانی بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونیهای تولیدی استان بوشهر تأثیرگذار است.
2-3- کارایی سرمایة ساختاری بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونیهای تولیدی استان بوشهر تأثیر معنیداری دارد.
متغیرهای پژوهش
پژوهش حاضر، شامل دو مرحله است. مرحلة نخست به محاسبة کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونیهای تولیدی مورد بررسی و مرحلة دوم به بررسی تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی محاسبه شده در مرحلة نخست میپردازد. لذا متغیرهای پژوهش نیز در دو گروه قرار میگیرند. گروه اول، شامل متغیرهای ورودی و خروجی تکنیک تحلیل پوششی دادهها برای محاسبة کارایی هزینه، درآمد و سود و گروه دوم، شامل متغیرهای وابسته، مستقل و کنترلی مربوط به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی نسبی است. در زیر، این دو گروه متغیر، معرفی میشوند.
- متغیرهای مربوط به اندازهگیری کارایی هزینه، درآمد و سود
ادبیات پژوهش، در زمینة مورد بررسی نشان میدهد که در راستای سنجش کارایی، دو رویکرد اصلی پارامتریک و ناپارامتریک وجود دارد. روش مرز تصادفی و تحلیل پوششی دادهها به ترتیب از روشهای پرکاربرد رویکردهای پارامتریکی و ناپارامتریکی به شمار میروند[21]. بزرگترین مزیت تحلیل پوششی دادهها، نسبت الگوهای پارامتریک، توان مقایسة چندین واحد تصمیمگیرنده از لحاظ چندین معیار است. از مزایای دیگر آن نیز میتوان به عدم نیاز به تخمین شکل تابع اشاره کرد. همچنین، سودمندی دیگر این روش در استفاده از همة اطلاعات موجود است در حالیکه روشهای پارامتریک، چنین توانایی را ندارند و دادهها را به صورت نمونهای مورد بررسی قرار میدهند[28].
با توجه به مزیتهای بیان شده برای روش تحلیل پوششی دادهها، سهولت استفاده از این روش در سنجش کارایی و همچنین استفادة وسیع آن در پژوهشهای پیشین، در این پژوهش نیز برای سنجش کارایی هزینه، درآمد و سود واحدهای مورد بررسی، از روش مذکور استفاده میشود. در نتیجه باید ورودی و خروجی مدل و همچنین قیمت (وزن) هریک از آنها مورد استفاده قرار گیرد. در جدول شمارة 1، متغیرهای مورد نیاز با قیمت هر یک بیان شده است.
جدول (1) ورودیها و خروجیهای واحدهای مورد بررسی
|
نماد |
تعریف |
پژوهشهایی که از این متغیرها استفاده کردهاند |
ورودیهای مدل |
X1 |
تعداد کارکنان |
مودوی و پاستور(2003)، سریری(2010)، آخیگ و مکنالتی(2005)، دلیس و همکاران(2008)، داس و قوش(2009)، عارف و کن(2010)، رای و داس(2010) و مهدوی و همکاران(2012) |
X2 |
سرمایه فیزیکی = ارزش دفتری داراییهای ثابت |
مودوی و پاستور(2003)، سریری(2010)، آخیگ و مکنالتی(2005)، دلیس و همکاران(2008)، داس و قوش(2009)، عارف و کن(2010)، رای و داس(2010) و مهدوی و همکاران(2012) |
|
خروجی |
Y |
بهای تمام شده کالای فروشرفته |
مهدوی و همکاران(2012) |
قیمتهای هر یک از ورودیها |
W1 |
قیمت x1 = x1 / هزینه حقوق کارکنان |
مودوی و پاستور(2003)، سریری(2010)، آخیگ و مکنالتی(2005)، دلیس و همکاران(2008)، داس و قوش(2009)، عارف و کن(2010)، رای و داس(2010) و مهدوی و همکاران(2012) |
W2 |
قیمت x2 = x2 / کلیه هزینههای عملیاتی به استثنای هزینه حقوق و دستمزد |
مودوی و پاستور(2003)، سریری(2010)، آخیگ و مکنالتی(2005)، دلیس و همکاران(2008)، داس و قوش(2009)، عارف و کن(2010)، رای و داس(2010) و مهدوی و همکاران(2012) |
|
قیمت خروجی |
R |
قیمت y = y / فروش یا کل درآمدهای عملیاتی |
مهدوی و همکاران(2012) |
- متغیرهای مربوط به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی در این پژوهش
متغیرهای وابسته: کارایی هزینه، کارایی درآمد و کارایی سود محاسبه شده در مرحلة نخست.
متغیرهای مستقل: سرمایة فکری و اجزای آن (کارایی سرمایة بهکارگرفته شده، کارایی سرمایة انسانی و کارایی سرمایة ساختاری). این متغیرها بر اساس مدل پالیک محاسبه میشوند. نحوة محاسبة این متغیرها در بخشهای قبلی شرح داده شد.
متغیرهای کنترلی: 1- ساختار بدهی یا اهرم مالی که برابر است با نسبت کل بدهیها به ارزش کل داراییها. هدف از این کار کنترل تأثیر پوشش بدهی بر سودآوری و ثروت است. 2- اندازه که توسط کل داراییها اندازهگیری میشود. این امر به منظور کنترل تأثیر اندازه بر ایجاد ثروت به واسطة صرفهجویی ناشی از مقیاس انجام میشود[42].
جامعة آماری، نمونه و قلمرو زمانی
با توجه به محدودیت دسترسی به اطلاعات مالی مورد نیاز، دورة مورد مطالعه، سالهای 1388 و 1389 است و جامعة مورد بررسی، تعاونیهای تولیدی استان بوشهر است. نمونة آماری این پژوهش را تمام تعاونیهای تولیدی استان بوشهر که ویژگیهای زیر را داشته باشند تشکیل میدهند:
1. در سالهای 1388 و 1389 فعال باشند؛
2. اطلاعات اقتصادی آنها در دسترس باشد.
84 تعاونی شرایط بالا را داشتند و از اطلاعات تمام این تعاونیها در بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی نسبی، استفاده شد. از این رو هیچ نمونهگیری صورت نگرفته است.
یافتههای پژوهش
با توجه به هدف، این پژوهش از دو مرحلة اندازهگیری کارایی هزینه، درآمد و سود و بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کاراییهای محاسبه شده تشکیل میشود. مرحلة اول با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها و نرمافزار DEAfrontier در محیط Excel انجام میگیرد. در مرحلة دوم، ابتدا سرمایة فکری و اجزای آن با استفاده از مدل پالیک محاسبه و سپس تأثیر آن بر کارایی محاسبه شده در مرحلة قبل ارزیابی میشود. در مرحلة دوم، اندازهگیری سرمایة فکری با استفاده از نرمافزار Excel و بررسی تأثیر سرمایة فکری با استفاده از نرمافزار Eviews7 انجام میگیرد.
با در نظر گرفتن متغیرهای ورودی و خروجی (بیان شده در جدول شمارة 2) کارایی هزینه، درآمد و سود برای واحدهای مورد بررسی، محاسبه و نتیجه به صورت مختصر (فقط برای 10 واحد نخست)، در جدول شمارة 2 ارایه شده است.
جدول (2) نتایج حاصل از محاسبة کاراییها هزینه، درآمد و سود
1388 |
1389 |
|||||
واحد مورد بررسی |
کارایی هزینه |
کارایی سود |
کارایی درآمد |
کارایی هزینه |
کارایی سود |
کارایی درآمد |
dmu1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
dmu2 |
14/0 |
05/0 |
09/0 |
28/0 |
01/0- |
04/0 |
dmu3 |
16/0 |
00/0 |
06/0 |
16/0 |
00/0 |
04/0 |
dmu4 |
20/0 |
01/0- |
36/0 |
12/0 |
01/0 |
24/0 |
dmu5 |
23/0 |
1 |
1 |
15/0 |
00/0 |
18/0 |
dmu6 |
1 |
1 |
1 |
17/0 |
07/0 |
80/0 |
dmu7 |
12/0 |
03/0 |
28/0 |
16/0 |
17/0 |
93/0 |
dmu8 |
04/0 |
06/0- |
30/0 |
03/0 |
02/0 |
26/0 |
dmu9 |
06/0 |
06/0- |
40/0 |
04/0 |
03/0- |
18/0 |
dmu10 |
35/0 |
1 |
07/0 |
40/0 |
1 |
06/0 |
در این جدول هر واحد تصمیمگیری که امتیاز کارایی«یک» دارد، کاراست و امتیازهای کارایی زیر یک، به معنای عدم کارایی نسبی است. برای مثال، در سال 1388، امتیاز واحد شمارة یک در کارایی هزینه، کارایی سود و کارایی درآمد، «یک» بوده است، در نتیجه این واحد کارا است. اما هر واحد دیگری که امتیاز کارایی زیر یک به دست آورده، ناکارا است؛ همانند واحد شمارة 2 که امتیاز هر سه کارایی آن زیر یک است.
- اندازهگیری سرمایة فکری
در این مرحله، ابتدا لازم است که سرمایة فکری و اجزای آن(متغیرهای مستقل)، برای هریک از تعاونیها محاسبه شود. نحوة محاسبة سرمایة فکری در بخشهای پیشین بیان شد. برای این منظور باید مراحل پنجگانة پالیک را طی کرد.
- بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی هزینه، درآمد و سود
این قسمت، به آزمون فرضیههای پژوهش پرداخته میپردازد. قبل از آزمون فرضیهها، باید نوع مدل مورد استفاده در دادههای ترکیبی مشخص شود. به همین خاطر ابتدا آزمون چاو و هاسمن انجام میشود و سپس، فرضیه مورد آزمون قرار میگیرد. نتایج این بخش، در جداول 3 تا 5 ارایه شده است.
آزمون چاو برای انتخاب از بین روشهای اثرات ثابت و روش برآورد دادههای تلفیق شده، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این آزمون، در مورد فرضیههای پژوهش، در جدول شمارة 3 آمده است. ملاحظه میشود که در تمام فرضیهها، فرضیة صفر رد شده است. این مسأله، نشاندهندة لزوم استفاده از روش اثرات ثابت در مقابل روش دادههای تلفیقی است.
جدول (3) نتایج آزمون چاو
سطح معنیداری |
آمارةF |
متغیر وابسته/فرضیة فرعی |
فرضیه |
000/0 |
551/4 |
کارایی هزینه |
1 |
000/0 |
522/625 |
کارایی درآمد |
|
000/0 |
982/6 |
کارایی سود |
|
000/0 |
071/7 |
2-1 |
2 |
000/0 |
457/2 |
2-2 |
|
001/0 |
359/2 |
2-3 |
آزمون هاسمن برای انتخاب از بین روش اثرات تصادفی و اثرات ثابت انجام شده است. نتایج این آزمون، در مورد تمام فرضیهها، در جدول شمارة 4 آمده است. همانگونه که مشخص است دلیلی بر رد فرضیة صفر وجود ندارد و در مورد تمام فرضیهها باید از مدل اثرات تصادفی استفاده کرد.
جدول (4) نتایج حاصل از آزمون هاسمن
سطح معنیداری |
آمارة |
متغیر وابسته/فرضیة فرعی |
فرضیه |
927/0 |
459/0 |
کارایی هزینه |
1 |
756/0 |
633/2 |
کارایی درآمد |
|
815/0 |
940/0 |
کارایی سود |
|
635/0 |
420/3 |
2-1 |
2 |
251/0 |
763/2 |
2-2 |
|
375/0 |
339/5 |
2-3 |
البته در مبانی نظری دادههای ترکیبی، ذکر شده است که وقتی تعداد مقاطع زیاد و تعداد دورههای زمانی کم باشد(یعنی مانند این پژوهش که تعداد مقاطع 84 و تعداد دورة زمانی 2 است)، تعداد پارامترهایی که باید در مدل اثرات ثابت برآورد شود، نسبت به کل تعداد مشاهدات، زیاد است. بنابراین، برآورد تمام پارامترها قابل اعتماد نیست و بهتر است از روشی استفاده شود که تفاوتهای فردی را، بدون اینکه اجبار به برآورد آن وجود داشته باشد، نادیده بگیرد. این نوع فیلتر کردن از طریق مدل اثرات تصادفی انجام میگیرد[25]. علاوه بر این نکته، آزمونهای چاو و هاسمن نیز، استفاده از مدل اثرات تصادفی را در این پژوهش تأیید کردهاند.
با توجه به نتایج به دست آمده از آزمونهای چاو و هاسمن، به منظور برآورد مدل و تجزیه و تحلیل دادهها در هر شش فرضیه، باید از مدل اثرات تصادفی استفاده کرد. نتایج برآورد مدل با استفاده از مدل اثرات تصادفی، در مورد تمام فرضیهها، در جدول شمارة 5 آمده است.
جدول (5) نتایج برآورد مدل برآورد الگو(سطح معناداری داخل پرانتز ارایه شده است)
|
فرضیة 1 |
فرضیة 2 |
||||
متغیر وابسته متغیر مستقل |
کارایی هزینه |
کارایی درآمد |
کارایی سود |
کارایی هزینه |
کارایی درآمد |
کارایی سود |
سرمایة فکری |
00775/0- (9513/0) |
000289/0 (8399/0) |
011963/0 (000/0) |
- |
- |
- |
کارایی سرمایة بهکارگرفته شده |
- |
- |
- |
033934/0- (2493/0) |
051883/0- (1772/0) |
004357/0- (9232/0) |
کارایی سرمایة ساختاری |
- |
- |
- |
000194/0- (8801/0) |
000394/0 (7832/0) |
011851/0 (000/0) |
کارایی سرمایة انسانی |
- |
- |
- |
008686/0 (2608/0) |
004258/0 (6335/0) |
018752/0 (1697/0) |
نسبت بدهی (اهرم مالی) |
149867/0 (0024/0) |
162737/0 (0103/0) |
219381/0 (0034/0) |
149516/0 (0023/0) |
164928/0 (0094/0) |
217326/0 (0040/0) |
لگاریتم دارایی (اندازه) |
010743/0- (5113/0) |
162737/0 (0327/0) |
027237/0 (2581/0) |
021938/0- (2299/0) |
031537/0 (1966/0) |
031537/0 (1966/0) |
عرض از مبدأ |
370637/0 (2850/0) |
805357/0- (0806/0) |
670305/0- (1892/0) |
606444/0 (1195/0) |
476814/0- (3582/0) |
550217/0- (3482/0) |
R2 (ضریب تعیین) |
059972/0 |
062277/0 |
174291/0 |
073227/0 |
071951/0 |
176455/0 |
آمارةF |
487606/3 (017149/0) |
630609/3 (014246/0) |
53907/11 (000001/0) |
56/2 (029320/0) |
511945/2 (032052/0) |
942108/6 (000007/0) |
دوربین واتسن |
987169/1 |
982164/1 |
998022/1 |
004869/2 |
012201/2 |
000898/2 |
همانگونه که در جدول شمارة 5 مشخص است، نتایج به دست آمده از آزمون فرضیههای مربوط به تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه و کارایی درآمد(ستونهای 2، 3، 5 و 6 از راست جدول شمارة 5)، نشان میدهد که صرف نظر از تأثیر اندازه و اهرم مالی، سرمایة فکری و اجزای آن، تأثیری بر کارایی هزینه و درآمد ندارند؛ بنابراین، فرضیههای اول و دوم در باب تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه و درآمد رد شدهاند. با توجه به نتایج به دست آمده، دلیلی بر رد فرضیههای اول و دوم(ستونهای 4 و 7 از راست جدول شمارة 5) در باب تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی سود وجود ندارد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که سرمایة فکری میتواند تأثیر مثبت و معنیداری بر کارایی سود داشته باشد. شایان ذکر است که در فرضیة دوم، تنها کارایی سرمایة ساختاری، بر کارایی سود، تأثیری معنادار دارد.
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر به ارزیابی و سنجش سرمایة فکری و اجزای آن(کارایی سرمایة انسانی، کارایی سرمایة ساختاری و کارایی سرمایة بهکارگرفته شده) در شرکتهای تعاونی استان بوشهر پرداخته و در ادامه تأثیر آن را بر کارایی هزینه، درآمد و سود به عنوان معیار عملکرد واحد تجاری مورد بررسی قرار داده است. اهمیت و هدف این پژوهش در این است که تلاش دارد تا با برجسته کردن تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی شرکتهای مورد بررسی، انگیزة لازم را برای مدیران این شرکتها به وجود آورد تا آنها برای افزایش و استفادة بهینه از سرمایة فکری برنامهریزی کنند.
به این منظور، مدل ضریب ارزش افزودة سرمایة فکری به عنوان شاخصی برای سرمایة فکری، و کارایی هزینه، درآمد و سود به عنوان معیارهای عملکرد، در نظر گرفته شده است. این بررسی از یک سو در بین شزکتها و از سوی دیگر در طی سالهای 1388 و 1389 انجام شده است. بنابراین، دادههای پژوهش از نوع دادههای ترکیبی بوده و به منظور آزمون فرضیهها از روش دادههای ترکیبی استفاده شده است. برای تعیین نوع مدل مورد استفاده در دادههای ترکیبی، از آزمونهای چاو و هاسمن استفاده شد. لازم به ذکر است، اطلاعات مورد نیاز برای انجام پژوهش برای بیش از دو سال، در دسترس نبود و امکان انجام پژوهش در دورههای زمانی طولانیتر وجود نداشت. از جمله محدودیتهای دیگر پژوهش باید به محدودیت دسترسی به اطلاعاتی اشاره کرد که به پژوهشگر این امکان را میدهد که از سایر روشهای اندازهگیری سرمایة فکری استفاده کند و نتایج حاصل را با روش ضریب ارزش افزودة فکری مقایسه کند.
نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که صرف نظر از تأثیر اندازه و اهرم مالی، سرمایة فکری و اجزای آن تأثیری بر کارایی هزینه و درآمد ندارند، ولی تأثیر سرمایة فکری و سرمایة ساختاری بر کارایی سود، مثبت و معنادار است. ذکر این نکته ضروری است که در ادبیات مالی، این مطلب کاملاً مستدل است که مفهوم کارایی سود، برتر از مفهوم کارایی هزینه و کارایی درآمد است؛ زیرا مطابق با کارایی سود، شرکتها نه تنها زمانی که ورودیهای گرانتری را برای تولید مقدار یکسان خروجی استفاده میکنند، مورد انتقاد قرار میگیرند، بلکه افزون بر این، زمانی که با استفاده از همان مقدار از ورودی، سود کمتری ایجاد میکنند نیز، مورد بازخواست قرار میگیرند.
این موضوع که چگونه ممکن است سرمایة فکری بر کارایی هزینه و کارایی درآمد تأثیر نداشته باشد، اما بر کارایی سود(که برآیندی از کارایی هزینه و کارایی درآمد است) به طور مثبت و معنیدار مؤثر باشد، ابهام برانگیز است. در پاسخ به این ابهام، باید گفت که تأثیر سرمایة فکری، بر کارایی هزینه چشمگیر نیست و این تأثیر نمیتواند به بهبود کارایی هزینه کمک چندانی کند، از سوی دیگر بر کارایی درآمد نیز تأثیر معناداری ندارد، اما هنگامیکه تأثیر سرمایة فکری هم بر کارایی هزینه و هم بر کارایی درآمد سنجیده میشود(با در نظر گرفتن کارایی سود به عنوان برآیندی از کارایی هزینه و درآمد)، نتایج حاصل از برآیند این دو تأثیر، معنیدار خواهد بود و در کل میتوان نتیجه گرفت که سرمایة فکری تأثیری مثبت بر کارایی سود دارد.
همچنین، علت به دست آمدن رابطهای ضعیف میان سرمایة فکری و کارایی سود(ضریب 011/0 در ستون 4 جدول شمارة 5) را میتوان در حوزة جغرافیایی پژوهش جستجو کرد. کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال توسعه، هنوز به دنبال کشف توانایی بالقوة دانش هستند نه به دنبال کارا کردن سرمایههای فکریشان. اکثر شرکتهایی که در این کشورها فعالیت میکنند، به داراییهای مشهود بسیار بیشتر از داراییهای نامشهود اهمیت میدهند و همین موضوع سبب ناکارا بودن سرمایة فکری میشود.
نتایج حاصل در باب تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه و درآمد، با نتایج حاصل از پژوهش قربانی و همکاران(1389)، فایرر و ویلیامز(2003)، کماتس(2008) و مدیشنز و همکاران(2010) سازگار است، اما با نتایج حاصل از پژوهشهای نمازی و ابراهیمی(1388) و همتی و همکاران(1389) ناسازگار است. نتایج به دست آمده در بارة تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی سود، با نتایج حاصل از پژوهشهای ریاحی بلکویی(2003)، شیو(2006)، تینگ و لین(2009)، چوو و همکاران(2011)، مهرعلیان و همکاران(2012)، همتی و همکاران(1389) و نمازی و ابراهیمی(1388)، همخوانی دارد، اما با نتایج پژوهش قربانی و همکاران(1389)، مدیشنز و همکاران(2010)، فایرر و ویلیامز(2003) و کماتس(2008) ناسازگار است.
در نهایت با توجه به اهمیت کارایی سود، میتوان چنین نتیجه گرفت که در تعاونیهای مورد بررسی، سرمایة فکری میتواند تأثیر مثبت و معنیداری بر کارایی واحد تجاری داشته باشد و مدیران با توجه به این سرمایة ارزشمند و استفادة بهینه از آن، قادر خواهند بود کارایی را بهبود بخشند و به مزیتی رقابتی دست پیدا کنند. اما ضعیف بودن تأثیر سرمایة فکری بر معیارهای عملکرد، نشانگر این موضوع است که شرکتهایی که به دنبال بهرهوری از طریق بهکارگیری داراییهای فیزیکی و مشهود هستند، معمولاً برای استفادة کارآمد از توانمندیهای سرمایة فکری تلاش زیادی نشان نمیدهند و سرمایة فکری هنوز به منبعی برای افزایش کارایی و دستیابی به مزیت رقابتی تبدیل نشده است. به بیان دیگر با وجود اینکه سرمایة فکری به عنوان یک دارایی در شرکتها وجود دارد، اما مدیران نمیتوانند به درستی از آن در مسیر کسب کارایی بیشتر استفاده کنند.
طبق دیدگاه مبتنی بر منابع، شرکت به عنوان مجموعهای از منابع، توانمندیها و موهبتهای منحصر به فرد و متمایز در نظر گرفته میشود که این منابع محرک عملکرد هستند. تئوری هزینة معاملات نیز بیانگر این است که فلسفة وجودی شرکت، بهرهبرداری از منابع و توانمندیهای خویش است. طبق این تئوری که با نظر نئوکلاسیکها در تضاد است، مکانیزم بازار نمیتواند منابع را به گونهای اثر بخش تخصیص دهد و مزیت رقابتی تنها با تأکید بر محیط بیرون شرکت و با ترکیبات مختلفی از محصولات و بازارها در یک صنعت معین، به دست نمیآید. به بیان دیگر، شرکتها برای ایجاد و حفظ مزیت رقابتی و به منظور دستیابی به مزایای استراتژیک، باید بهرهبرداری از منابع موجود را بهینه کنند.
پیشنهادهای کاربردی پژوهش
از آنجا که مشخص شد که سرمایة فکری با ضریب 011963/0، بر کارایی سود تأثیر مثبت و معنیداری دارد، اگر مدیران تعاونیها به دنبال افزایش کارایی سود هستند، بهتر است که به سرمایة فکری توجه کنند. همچنین در میان اجزای سرمایة فکری، کارایی سرمایة ساختاری با ضریب 011851/0، تأثیر مثبت و معنیداری بر کارایی سود تعاونیها دارد. بنابراین برای بهبود کارایی سود، بهتر است به این عامل توجه، عوامل مؤثر بر آن شناسایی و در جهت بهبود آنها اقدام شود.
با توجه به اینکه با استفاده از کارایی نسبی، وضعیت تعاونی در میان دیگر تعاونیها مشخص شده است، مدیران تعاونیها میتوانند با استفاده از امتیاز کارایی به دست آمده و به وسیلة الگوگیری از تعاونیهای کاراتر، در جهت بهبود کارایی تلاش کنند. همچنین آنها میتوانند، با افزایش دانش خود در زمینة سرمایة فکری و چگونگی استفادة مناسب از آن، به تعاونی تحت سرپرستی خود برای پیشرفت و بهبود کارایی کمک کنند.
پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده
1- برای اندازهگیری سرمایة فکری از روشهای دیگری همچون کارت ارزیابی استفاده شود.
2- رابطة میان سرمایة فکری و عملکرد غیرمالی، مانند رضایت مشتریان نیز بررسی شود.
3- این پژوهش در مورد تعاونیهای خدماتی نیز انجام شود و نتایج به دست آمده با این پژوهش مقایسه شود.
4- این پژوهش در محدودة وسیعتری انجام شود؛ برای مثال در سطح چند استان و یا در سطح کشور.
5- پژوهش حاضر در دورههای زمانی بلندمدت نیز تکرار شود.
[1]. Peter Drucker
[2]. Intellectual Capital (IC)
[3]. Zou and Huan
[4]. Human Capital Efficiency (HCE)
[5]. Structural Capital Efficiency (SCE)
[6]. Capital Employed Efficiency (CEE)
[7]. Stewart
[8]. Guthrie
[9]. Kaplan & Norton
[10]. Ante Pulic
[11]. Value Added (VA)
[12]. Leif Edvinsson
[13]. Erik Sveiby
[14]. Data Envelopment Analysis
[15]. Bontis
[16]. Riahi-Belkaoui
[17]. Firer & Williams
[18]. Chen Goh
[19]. Shiu
[20]. Tan
[21]. Kamath
[22]. Maditinos
[23]. Chu
[24]. Mehralian
[25] Costa
[26] Lu
[27]. Chow Test
[28]. Hausman test
[29]. Breusch-Pagan Test
[30]. Lagrange Multiplier