بررسی تأثیر سرمایه فکری بر کارایی نسبی تعاونی‌های تولیدی بررسی موردی در استان بوشهر

نویسندگان

دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان

چکیده

در امتداد گسترش اقتصاد جهانی، افزایش مزیت رقابتی کلید دستیابی به سهم بازار آینده است. مدیریت مؤثر بر سرمایه فکری نه تنها برای واحد تجاری ارزش آفرین است، بلکه مزیت رقابتی آن را نیز بهبود می‌بخشد. در این راستا، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر سرمایه فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونی‌های تولیدی استان بوشهر طراحی گردیده است. در این پژوهش از مدل ضریب فکری ارزش افزوده پالیک جهت سنجش سرمایه فکری، و از روش تحلیل پوششی داده‌ها به منظور اندازه‌گیری کارایی هزینه، کارایی درآمد و کارایی سود بهره گرفته شده است. دوره زمانی مورد مطالعه سال‌های 1388 و 1389 و نمونه انتخابی شامل 84 تعاونی تولیدی استان بوشهر است. در پژوهش حاضر از رگرسیون داده‌های ترکیبی به منظور آزمون شش فرضه طراحی شده در باب بررسی تأثیر سرمایه فکری و اجزای آن (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه بکارگرفته شده) بر کارایی هزینه، کارایی درآمد و کارایی سود استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌ها نشان داد که سرمایه فکری تأثیر مثبت و معنی‌داری بر کارایی سود تعاونی‌های تولیدی دارد. اما تأثیر سرمایه فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه و کارایی درآمد مورد تایید قرار نگرفته است. بنابراین، می‌توان بیان نمود که سرمایه فکری می‌تواند تعاونی‌ها را در بهبود عملکرد و افزایش سودآوری یاری دهد و با مدیریت صحیح آن می‌توان کارایی را بهبود بخشید.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

An investigation of the intellectual capital effects on relative efficiency

نویسندگان [English]

  • Zaeimeh Neamatolahi
  • Daryoosh Mohammadi Zanjbarani
M A in university of Isfahan, Isfahan, Iran
چکیده [English]

Increasing competitive advantage is the access key to future market share as the expanding global economy. Effective management of intellectual capital is valuable for business enterprise and also improves its competitive advantage. In this regard, the present study has been designed to investigate the effects of intellectual capital and its components on the cost, revenue and profit efficiency of Boushehr’s production cooperatives. In this study, the value added intellectual capital coefficient (Paalik model) and data envelopment analysis method have been used to measure intellectual capital and cost, revenue and profit efficiency respectively. In this study, the selected time period covers the years 2009 and 2010 and the used sample includes 84 production cooperatives in Boushehr province. Moreover, combined data regression has been used to test six hypotheses which have been designed to evaluate the effect of intellectual capital and its components (human capital, structural capital and employed capital) on cost, revenue, and profit efficiency. The results derived from testing hypotheses revealed that intellectual capital has a significant and positive impact on the profit efficiency of production cooperatives. However, the impact of intellectual capital and its components on the cost and revenue efficiency has not been confirmed. Therefore, it can be stated that intellectual capital can help cooperatives in improving performance and increasing profitability and also, the performance can be improved by correct management

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cost
  • revenue and profit efficiency
  • Intellectual capital
  • Human capital
  • Structural capital

مقدمه

تغییرات اخیر در اقتصاد جهانی، شامل پیچیدگی، پویایی و محیط رقابتی، باعث تفاوت بین رویکرد جدید خلق ارزش و راه حل سنتی نظارت بر عملکرد شده است. در اثر تلاقی چالش‌های اقتصاد جدید جهانی، منابع دانش­بنیان از اهمیت بیشتری برخوردار و به عنوان منبع اصلی پشتیبانی کنندة مزیت رقابتی، در واحدهای تجاری شناخته شده­اند­[49]. پیتر دراکر[1] اذعان داشت که در اقتصاد مبتنی بر دانش، دانش جایگزین تجهیزات، سرمایه و مواد خام خواهد شد و به مهمترین عامل تولید تبدیل خواهد گردید. پیش‌بینی وی در حال به وقوع پیوستن است، زیرا گزارش‌های مالی به تنهایی قادر به بیان این موضوع نیستند که چرا ارزش بازار واحد تجاری، در برخی موارد، بزرگ­تر از ارزش دفتری آن است[52]. به هر صورت، در حالی­که ترازنامه و گزارش­های مالی شرکت، معمولاً ارزش تاریخی و دفتری دارایی ثابت و جاری را نشان می­دهد، اغلب در افشای ارزش دارایی نامشهود و سرمایة فکری[2]ناتوان است[27].

محدودیت­ صورت­های مالی در توضیح ارزش واحدهای تجاری، بیانگر این حقیقت است که ارزش اقتصادی منابع، فقط منحصر به ارزش کالاهای مادی نیست، بلکه سرمایة فکری را هم در بر می­گیرد[8]. سرمایة فکری شامل ارتباط با مشتری، فرایند کسب و کار، پژوهش و توسعه، دانش نیروی انسانی و وفاداری مشتری است که برای بسیاری از واحدهای تجاری، نسبت معناداری از کل ارزش را در بر می­گیرد[27 و 52]؛ بنابراین، با توجه به اهمیت سرمایة فکری، به وضوح روشن است که سنجش سرمایة فکری، شاخص مهمی در تعیین توان رقابتی واحدهای تجاری برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است[8].

با توجه به اهمیت و نقش راهبردی سرمایة فکری در موفقیت واحد تجاری، لازم است این دارایی، همانند سایر دارایی­های فیزیکی، اندازه­گیری و مدیریت شود. اما واحدهای تجاری بخش اعظم سرمایة فکری را در صورت­های مالی خود گزارش نمی­کنند. در طی سال‌های 2001-1997، در 500 شرکت آمریکایی، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری از 100 تا 500 درصد افزایش یافت و این بیانگر آن است که 50 تا 80 درصد ارزش شرکت، در ترازنامه گزارش نشده است. محدودیت­های صورت­های مالی در گزارش ارزش واحد تجاری، بیانگر این است که ارزش اقتصادی منابع فقط منحصر به ارزش کالاهای مادی نیست، بلکه سرمایة فکری را نیز در بر می­گیرد. با توجه به اهمیت سرمایة فکری، به وضوح روشن است که سنجش سرمایة فکری، شاخص مهمی در تعیین توان رقابتی شرکت­ها برای بقا و رشد در محیط اقتصادی جدید است[8].

در اکثر پژوهش­های مرتبط پیشین، پس از اندازه‌گیری سرمایة فکری، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد واحدهای تجاری از طریق ارزیابی رابطة بین سرمایة فکری با نسبت­های مالی پرداخته شده است. مشکل قابل تأمل در پژوهش­های مذکور، این است که در بررسی مؤثر بودن سرمایة فکری بر عملکرد واحد تجاری، نسبت­های متعددی را به عنوان معیارهای عملکرد در نظر گرفتند و نتیجة به­دست آمده یکپارچه نیست. به بیان دیگر، در یک پژوهش بیان شده که سرمایة فکری یا اجزای آن بر روی نسبت سود به سرمایه، تأثیر معنادار دارد و بر نسبت سود به دارایی­ها، تأثیری ندارد؛ حال نتیجة واحد چیست؟ آیا سرمایة فکری بر عملکرد تأثیر­گذار است یا خیر؟ علت این مشکل را می­توان در متعدد بودن معیارهای ارزیابی عملکرد به­کارگرفته شده در این پژوهش­ها جستجو کرد. در راستای رفع این مشکل، می­توان معیارهای متعدد ارزیابی عملکرد را ابتدا به معیار واحدی تبدیل کرد و سپس به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد واحد تجاری پرداخت. زو و هان[3] به منظور رفع مشکل مذکور در پژوهش­های خود، با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده­ها ابتدا معیار واحدی به نام «کارایی» را به عنوان معیار عملکرد محاسبه و سپس به ارزیابی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی پرداختند. کارایی مورد نظر ایشان از تقسیم خروجی­ها بر ورودی­ها به‌دست می­آید[54].

پژوهش حاضر با تمرکز بر این مشکل، ابتدا به ارزیابی و سنجش سرمایة فکری و اجزای آن(کارایی سرمایة انسانی[4]، کارایی سرمایة ساختاری[5] و کارایی سرمایة به­کارگرفته شده[6]) در جامعة آماری پژوهش پرداخته و در ادامه، تأثیر آن را بر کارایی هزینه، کارایی درآمد و کارایی سود، به عنوان معیار عملکرد واحد تجاری مورد بررسی قرار می­دهد. بنابراین، اهمیت و هدف این پژوهش این است که تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی شرکت­های تعاونی مستقر در استان بوشهر را برجسته می­کند تا مدیران با آگاهی از این مسأله، برای افزایش و استفادة بهینه از سرمایة فکری، انگیزة لازم را به دست آورند. در نهایت می‌توان اهداف مطالعه را به صورت زیر بیان نمود:

- اندازه­گیری سرمایة فکری در تعاونی­های تولیدی؛

- استفاده از یک معیار واحد برای سنجش تأثیر سرمایة فکری بر کارایی تعاونی؛

- اندازه­گیری میزان اهمیت سرمایة فکری در بهبود کارایی؛

- اندازه­گیری میزان اهمیت هر یک از اجزای سرمایة فکری در کارایی؛

- معرفی مؤثرترین جزو سرمایة فکری در بهبود کارایی.

 

مبانی نظری و پیشینة پژوهش

سرمایة فکری

باوجود تلاش‌های بسیار پژوهشگران، هنوز تعریف واحدی از سرمایة فکری وجود ندارد؛ ولی از طرفی شباهت‌های زیادی بین تعاریف مختلف مشاهده می‌شود. تمامی تعاریف بر این اصل استوارند که سرمایة فکری مجموع دارایی­های نامشهود سازمان است [8].

استوارت[7] سرمایة فکری را به عنوان دانش، اطلاعات، اموال فکری و تجربه­ای در نظر می­گیرد که می­تواند برای خلق ثروت به کار گرفته شود، گوتری[8] آن را ارزش دارایی­های نامشهود سازمان نامید[26]، کپلن و نورتون[9]، سرمایة فکری را شامل سرمایة انسانی مانند مهارت­ها، استعداد و دانش، سرمایة اطلاعاتی مانند پایگاه‌های داده، سیستم‌های اطلاعاتی و زیرساخت­های فناوری، و نیز سرمایة سازمانی مانند فرهنگ، سبک رهبری و توانایی تسهیم دانش دانستند[31].

 

 

ضریب ارزش افزودة فکری، روشی برای سنجش سرمایة فکری

مفهوم ضریب فکری ارزش افزوده(VAIC)، در سال 1995 توسط پروفسور آنته پالیک[10] در مرکز مطالعات سرمایة فکری استرالیا معرفی شد[50].

روش ضریب فکری ارزش افزوده، یک ابزار مدیریتی است که هدف از طراحی آن، کمک به سازمان در اندازه­گیری سرمایة فکری و توان بالقوة آن است. این روش می­تواند در طی یک دورة زمانی بدون نیاز به تغییر در گام­های راهبردی و تجاری، استفاده شود و به سازمان کمک می­کند که کارایی ارزش‌آفرینی خود را اندازه بگیرد[37 و 38]. علاوه بر این موارد، به مدیران کسب و کار و سیاست­گذاران اقتصادی نشان می­دهد که چگونه منابع فکری را به ثروت تبدیل کنند، نیز نشان می­دهد که آیا عملکرد آنها در حال بهبود است یا در حال بدتر شدن[9].

 

اندازه­گیری سرمایة فکری در روش ضریب فکری ارزش افزوده

پالیک بیان می­کند که هدف هر بنگاه اقتصادی به خوبی روشن است: افزایش هرچه بیشتر ارزش افزوده با تکیه بر منابع مالی، فیزیکی و فکری. وی تأکید می‌کند که برای اندازه­گیری سرمایة فکری به دو منبع نیاز است، یکی سرمایة به­کاررفته و دیگری سرمایة فکری. سرمایة به­کاررفته، سهم دارایی­های مشهود در ارزش افزوده است که شامل بخش فیزیکی (مواد خام، دارایی­های ثابت و....) و بخش مالی است و سرمایة فکری از سرمایة انسانی و سرمایة ساختاری تشکیل شده است. در ادامه، نحوة محاسبه سرمایة فکری در این روش بیان می­شود.

گام اول: تعیین ارزش افزوده

از آنجا که ارزش افزوده، مناسب‌ترین شاخص برای تعیین موفقیت تجاری است، مدل پالیک با محاسبة ارزش افزودة[11] واحد تجاری شروع می‌شود. ارزش افزوده(VA) از تفاوت بین خروجی­ها(OUT) و ورودی­ها(IN) به­دست می‌آید و می‌توان آن را به صورت رابطة شمارة (1) بیان کرد[37].

(1) VA=OUT-IN

خروجی­ها(OUT) شامل درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات، و ورودی­ها(IN) شامل تمام هزینه­های متحمل شده در راستای کسب آن درآمدها به استثنای هزینة حقوق و دستمزد کارکنان است.

 

گام دوم: محاسبة کارایی سرمایة به­کارگرفته شده

همان­گونه که قبلا بیان شد، ارزش افزوده، به وسیلة سرمایة مالی، سرمایة فیزیکی و سرمایة فکری ساخته می­شود. بنابراین، این موضوع اهمیت دارد که سهم هر کدام از این اجزا در ارزش افزوده مشخص شود. در این مرحله، کارایی سرمایة به­کارگرفته شده از طریق رابطة شمارة (2) محاسبه می­شود:

 (2)

که در آن CEE، عبارت است از کارایی سرمایة به­کار­گرفته شده و CE، سرمایة به­کارگرفته شده است که با ارزش دفتری خالص دارایی­های شرکت برابر است[51].

 

گام سوم: محاسبة کارایی سرمایة انسانی

روش مذکور، برای دستیابی به هزینه­های حقوق و دستمزد، از صورت­های مالی استفاده می­کند و هزینه‌های صرف شده برای کارکنان را با سرمایة انسانی برابر می­داند. لازم به ذکر است که لیف ادوینسون[12] و اریک سویبی[13]، از هزینه­های حقوق و دستمزد به عنوان یک شاخص معقول برای سرمایة انسانی یاد کرده­اند. در این روش، کارایی سرمایة انسانی با استفاده از رابطة شمارة (3) محاسبه می­شود[37].

 (3)

که در آن HCE، VA و HC، به ترتیب عبارت­اند از ضریب کارایی سرمایة انسانی، ارزش افزوده و سرمایة انسانی(که برابر است با کل حقوق و دستمزد کارکنان).

کارایی سرمایة انسانی، نشان­دهندة این است که به ازای هر واحد پول سرمایه­گذاری شده بر روی کارکنان، چقدر ارزش افزوده ایجاد شده است.

 

گام چهارم: محاسبة کارایی سرمایة ساختاری

در این گام سهم سرمایة ساختاری در ارزش افزودة خلق شده، محاسبه می­شود. پالیک گفته است که سرمایة ساختاری و سرمایة انسانی با هم نسبت عکس دارند و هرچه سهم سرمایة انسانی در ارزش افزوده بیشتر باشد، سهم سرمایة ساختاری در آن کمتر خواهد بود. از این رو، سرمایة ساختاری با استفاده از رابطة شمارة (4) محاسبه می­شود[37]:

(4) SC=VA-HC

همان­گونه که از رابطة شمارة (4) پیداست، سرمایة ساختاری یک شاخص مستقل نیست و به ارزش افزودة ایجاد شده وابسته است و با سرمایة انسانی نسبت عکس دارد. بنابراین، کارایی سرمایة ساختاری با استفاده از رابطة شمارة (5) محاسبه می­شود.

(5)

که در این رابطه، SCE، عبارت است از کارایی سرمایة ساختاری در ایجاد ارزش افزوده.

 

گام پنجم: تعیین ضریب فکری ارزش افزوده

گام نهایی شامل محاسبة ضریب فکری ارزش افزوده است. در این گام نشان داده می­شود که چگونه هر یک از اجزا در ساختن سرمایة فکری ایفای نقش می­کنند. ضریب فکری ارزش افزوده، با استفاده از مجموع کارایی سرمایة انسانی(HCE)، کارایی سرمایة ساختاری(SCE) و کارایی سرمایة به­کار­گرفته شده(CEE)، به صورت رابطة شمارة (6) به­دست می‌آید.

(6) VACITM=HCE+SCE+CEE

ضریب فکری ارزش افزوده، نشان­دهندة کارایی ایجاد ارزش یا توانایی فکری شرکت است. هر اندازه که این ضریب بیشتر باشد، مدیریت از توانایی فکری بالقوة شرکت بیشتر استفاده کرده است.

از آنجا که هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه، درآمد و سود در واحدهای مورد بررسی است، در زیر روش مورد استفاده برای سنجش کارایی معرفی می­شود.

 

روش تحلیل پوششی داده­ها

در حالتی که واحد­های مورد بررسی، چندین ورودی و خروجی دارند، ­روش­های اقتصاد سنجی نمی­توانند به گونه­ای مناسب کارایی مربوط به این واحد­ها را ارزیابی و اندازه­گیری کنند. روش تحلیل پوششی داده­ها[14] (DEA)، یک روش برنامه‌ریزی ریاضی است که به عنوان یک روش ناپارامتریک، برای اندازه‌گیری کارایی به گونه‌ای مناسب، در این شرایط می­تواند مورد استفاده قرار گیرد.

هدف تحلیل پوششی داده­ها، تعیین کارایی یک سیستم یا واحد تصمیم­گیری از طریق فرآیند چگونگی تبدیل ورودی­ها به خروجی­ها است. به عبارت دیگر، هدف، شناسایی واحد­هایی است که بیشترین میزان خروجی را از کمترین میزان ورودی به­دست می­آورند. چنین واحدی که دارای کارایی مساوی یک باشد واحد کارا و دیگر واحد­ها که کارایی بین صفر و یک دارند واحد­های ناکارا شناخته می­شوند[39].

 

- کارایی هزینه، درآمد و سود

- کارایی هزینه

در کارایی هزینه، هدف، حداقل­سازی هزینه­های واحد مورد بررسی است. به همین منظور، واحدهای مورد بررسی با در نظر گرفتن خروجی­ها و ورودی­های مشابه با قیمت­های معین، مورد مقایسه قرار گرفته است و با توجه به فاصلة هر یک از آنها از مرز بهترین عملکرد هزینه، کارایی هزینه تعیین می­شود. مرز بهترین عملکرد را واحدهایی تشکیل می­دهند که نسبت به سایر واحدها بهترین عملکرد را داشته باشند. به این واحدها عدد «یک»، و به سایر واحد­ها با توجه به میزان فاصله از مرز کارایی یا مرز بهترین عملکرد، عددی بزرگ­تر مساوی «صفر» و کوچک­تر از«یک» به عنوان کارایی هزینه اختصاص داده می­شود. اگر فرض شود که N واحد تصمیم گیرندة (i،……،N) از p ورودی  با قیمت‌های  برای تولید q خروجی  با قیمت‌های  استفاده کند، کارایی هزینه برای واحد j ام به صورت مدل 1 محاسبه می‌شود[11]:

 

مدل1: مدل‌برنامه ریزی خطی مربوط به محاسبة کارایی هزینه

 

با حل مدل 1، بردار بهینة ورودی­های واحد j ام  که با توجه به ترکیب خطی از واحدهایی به­دست می­آید که نسبت به واحد مذکور با ورودی­های برابر و یا کمتر، خروجی­های بیشتری را تولید می­کنند. سپس، با استفاده بردار بهینه و قیمت­های هر یک از ورودی­ها، هزینة بهینه ( ) محاسبه شده و از تقسیم هزینه­های بهینه بر هزینه­های فعلی، به صورت مدل 2، می­توان کارایی هزینه (CEj) را محاسبه کرد[11]:

مدل2: 

                                                 

 

- کارایی درآمد

در کارایی درآمد، واحدی کارا است که بتواند با توجه به مقدار هزینه­ای مشخص، نسبت به سایر واحدها از بیشترین درآمد برخوردار باشد[12]. کارایی درآمد را می­توان برای واحد j ام به صورت مدل 3 و 4 محاسبه ­کرد[11 و 53].

 

 

 

مدل 3: مدل برنامه ریزی خطی مربوط به محاسبة کارایی درآمد

 

با حل مدل 3، بردار بهینة خروجی­های واحد j ام  که با توجه به ترکیب خطی از واحدهایی به­دست می­آید که نسبت به واحد مذکور با ورودی­های برابر و یا کمتر، خروجی­های بیشتری را تولید می­کنند. سپس، با استفاده از بردار بهینه و قیمت‌های هر یک از ورودی­ها، درآمد بهینه ( ) محاسبه می­شود و از تقسیم درآمد بهینه بر درآمد فعلی، به صورت مدل 4، می­توان کارایی درآمد (REj) را محاسبه کرد[11 و 54].

مدل 4    

                                                    

- کارایی سود

در ادبیات مالی، این مطلب بسیار مستدل است که کارایی سود برتر از مفهوم کارایی هزینه و کارایی درآمد است؛ زیرا مطابق با کارایی سود، شرکت­ها نه تنها زمانی که ورودی­های گران­تری را برای تولید مقدار یکسان خروجی استفاده می­کنند، مورد انتقاد قرار می­گیرند، بلکه افزون بر این، زمانی که سود کمتری با استفاده از همان مقدار از ورودی ایجاد می­کنند نیز بازخواست می­شوند[29].

دست­یابی به کارایی سود، نه تنها مستلزم این است که کالاها و خدمات با حداقل هزینه تولید شوند، بلکه نیازمند بیشتر کردند درآمدها نیز هست. شرکت­هایی که ناکارایی بالایی را نشان می­دهند و متحمل بالاترین هزینه می­شوند، ممکن است قادر به ایجاد سودی بیشتر نسبت به بسیاری از شرکت­هایی باشند که کارایی هزینه دارند. بنابراین، محاسبة کارایی سود، تشکیل دهندة منبع مهم­تری از اطلاعات برای مدیریت یک شرکت است[20].

مدل 5، مدل برنامه­ریزی خطی مربوط به محاسبة کارایی سود را به شرح زیر نشان می­دهد[11]:

 

 

مدل5: مدل برنامه‌ریزی خطی مربوط به محاسبة کارایی سود

 

با حل مدل 5، بردار بهینة ورودی­ها  و خروجی‌های   واحد j ام که با توجه به ترکیب خطی از واحدهایی به­دست می­آید که نسبت به واحد مذکور با ورودی­های برابر و یا کمتر، خروجی­های بیشتری را تولید می­کنند. سپس، با استفاده از بردار بهینة ورودی­ها و خروجی­ها و قیمت­های آنها مقدار بهینة سود   محاسبه می­شود و از تقسیم سود فعلی بر سود بهینه، به صورت مدل 6، می­توان کارایی سود (PEj) را محاسبه کرد[11].

مدل 6:   

                                    

از مدل 6 چنین استدلال می­شود که اگر واحد مورد بررسی، زیان داشته باشد، امتیاز کارایی به­دست آمده عددی منفی خواهد بود. بنابراین، می­توان نتیجه گرفت که امتیاز کارایی سود، برای واحدهای مورد بررسی، عددی است که بین «یک» و «منفی بی­نهایت» قرار می‌گیرد.

 

پیشینة پژوهش

بونتیس[15](1998)، در پژوهشی، تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر یکدیگر و بر عملکرد شرکت تجاری را مورد بررسی قرار داد. وی در این پژوهش، از روش آماری رگرسیون حداقل مربعات استفاده کرد. نتایج این پژوهش نشان داد که کلیة روابط، مهم و معنادار هستند و سرمایة فکری تأثیر زیادی بر عملکرد دارد[14].

ریاحی بلکویی[16](2003) به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد شرکت­های چند ملیتی آمریکا پرداخت. وی با انتخاب عامل تعداد درخواست­های حفاظت از علائم تجاری به عنوان عامل سنجش سرمایة فکری، و از نسبت ارزش افزوده به کل دارایی­ها به عنوان معیار عملکرد شرکت، به این نتیجه رسید که بین عملکرد شرکت­های چند ملیتی آمریکا و سرمایة فکری شرکت، رابطة مثبت و معنی­داری وجود دارد[42].

فایرر و ویلیامز[17](2003)، در یک پژوهش مقطعی، به بررسی رابطة سرمایة فکری و سودآوری، بهره­وری و ارزش بازار شرکت­های پذیرفته شده در بورس آفریقای جنوبی پرداختند. نتایج بیانگر این بود که با وجود تلاش برای افزایش سرمایة فکری ملی، سرمایة فیزیکی مهمترین عنصر تعیین­کنندة عملکرد در آفریقای جنوبی است[24].

چن­گو[18](2005) به بررسی عملکرد سرمایة فکری در بانک­های تجاری مالزی پرداخت. نتیجة پژوهش وی بیانگر آن بود که به طور کلی همة بانک­های مورد بررسی، از کارایی سرمایة انسانی بالاتری نسبت به سرمایة ساختاری و به­کارگرفته شده برخوردارند. همچنین، سرمایة فکری بانک­های داخلی نسبت به بانک­های خارجی کارایی کمتری دارد[17].

شیو[19](2006) با استفاده از روش ضریب ارزش افزودة فکری، به بررسی ارتباط میان سرمایة فکری با سودآوری، بهره­وری و ارزش بازار 80 شرکت پذیرفته شده در بورس تایوان پرداخت. نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایة فکری بر روی سودآوری و ارزش بازار شرکت، اثر مثبتی دارد، اما بر روی بهره­وری اثر منفی دارد[44].

تان و همکاران[20] (2007)، با استفاده از مدل پالیک، برای سنجش سرمایة فکری، به بررسی رابطة بین سرمایة فکری و اجزای آن با عملکرد مالی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار سنگاپور پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که بین سرمایة فکری و اجزای آن، با عملکرد جاری، رابطة مثبتی برقرار است؛ سرمایة فکری به­طور معنادار بر روی عملکرد آیندة واحد تجاری نیز تأثیر می‌گذارد و نرخ رشد سرمایة فکری به صورتی مثبت با عملکرد مالی رابطه دارد و عملکرد سرمایة فکری در هر صنعتی متفاوت است[48].

کماتس[21](2008) در پژوهشی، به بررسی رابطة بین اجزای سرمایة فکری با معیار­های سنتی عملکرد مالی، شامل سودآوری، بهره­وری و ارزش بازار پرداخت. وی برای سنجش سرمایة فکری از مدل پالیک استفاد کرد و تعداد 25 شرکت مربوط به صنعت داروسازی را مورد بررسی قرار داد. یافته­های پژوهش، حاکی از آن بود که بین اجزای سرمایة فکری و معیار­های عملکرد مالی رابطة معناداری وجود ندارد، اما در میان اجزای سرمایة فکری، سرمایة انسانی بیشترین تأثیر را بر عملکرد دارد[30].

تینگ و لین(2009)، با استفاده از مدل پالیک، برای سنجش سرمایة فکری، به بررسی عملکرد سرمایة فکری و رابطة آن با عملکرد مالی در میان شرکت­های مالزی پرداختند و به این نتیجه دست یافتند که سرمایة فکری به طور معنادار و مثبتی بر روی سودآوری تأثیرگذار است. همچنین نتایج نشان داد که بین اجزای سرمایة فکری و سودآوری رابطة معناداری وجود دارد[49].

مدیشنز[22] و همکاران (2010)، در پژوهشی، با استفاده از داده­های تجربی حاصل از 96 شرکت یونانی پذیرفته شده در بورس آتن، طی دورة سه سالة 2006 تا 2008، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت پرداختند. نتایج پژوهش حاکی از این بود که تنها بین سرمایة انسانی و یکی از معیارهای عملکرد مالی یعنی بازده سرمایه(ROE) ارتباط معناداری وجود دارد و بین سایر اجزای سرمایة فکری و خود آن با سایر معیار­های عملکرد مالی(نرخ بازده دارایی­ها ROA و نرخ رشد درآمد GR)، هیچ رابطة معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج دیگر این پژوهش بیانگر آن بود که بین سرمایة فکری و اجزای آن با ارزش بازار، هیچ رابطه­ای قابل تصور نیست[33].

چوو و همکارانش[23](2011)، با استفاده از مدل پالیک، برای اندازه­گیری سرمایة فکری، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی واحد­های تجاری (شامل نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، بازده دارایی‌ها، بازده سرمایه، و گردش دارایی­ها)، در هنگ کنگ پرداختند. ایشان به این نتیجه رسیدند که سرمایة فکری با بازده سرمایه و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ارتباط معناداری ندارد، اما بین این عامل، با بازده دارایی­ها رابطة مثبت، و با گردش دارایی­ها رابطة منفی، وجود دارد. همچنین پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که بین اجزای سرمایة فکری و برخی از معیار­های عملکرد، رابطة معناداری وجود دارد و نکتة قابل توجه این که بین سرمایة انسانی و سودآوری رابطة منفی جود دارد[18].

مهرعلیان و همکاران[24](2012)، ارتباط میان سرمایة فکری و عملکرد مالی شرکت­های دارویی ایران را بررسی کردند. ایشان به این منظور، در یک دورة 6 ساله، شرکت­های دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند و به منظور اندازه­گیری سرمایة فکری، از روش ضریب ارزش افزودة فکری استفاده کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که در میان اجزای سرمایة فکری، سرمایة به‌کارگرفته شده بیشترین تأثیر را بر سودآوری دارد[36].

زوو و هان(2011) با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده­ها، به منظور اندازه­گیری کارایی عملکرد بانک­ها، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر روی کارایی واحدهای مورد بررسی پرداختند. نتایج پژوهش ایشان نشان داد که سرمایة به­کارگرفته شده و سرمایة ساختاری، بر کارایی تأثیر منفی دارد و سرمایه انسانی تأثیر مثبت[54].

کاستا[25](2012) با هدف اندازه­گیری کارایی و بهره‌وری سرمایة فکری، در پژوهشی از روش تحلیل پوششی داده­ها و شاخص مالم کوئیست استفاده کرد. در نتایج این پژوهش بیان شده است که با استفاده از این روش، می­توان مقایسة بسیار مناسبی را بین تعداد زیادی شرکت انجام داد[19].

لو[26](2012) به منظور بررسی ارتباط میان سرمایة فکری و کارایی دانشگاه­های دولتی تایوان، پژوهشی انجام داد و در آن از روش تحلیل پوششی داده‌ها استفاده کرد. نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایة فکری، تأثیر مثبت و معناداری بر کارایی دانشگاه­ها دارد[32].

بونتیس و همکاران(2013) با انجام پژوهشی در صربستان، تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد بانک­های تجاری را مورد بررسی قرار دادند. ایشان از متغیرهای سودآوری، کل دارایی­ها، بازده دارایی­ها، بازده حقوق صاحبان سهام، و بهره­وری کارکنان، عملکرد بانک­ها را اندازه گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایة انسانی، به طور قابل توجهی، بهره­وری کارکنان را تحت تأثیر قرار می­دهد[15].

نمازی و ابراهیمی (1388)، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که بین سرمایة فکری و عملکرد مالی جاری و آیندة شرکت، هم در سطح همة شرکت­ها و هم در سطح صنایع، رابطة مثبت معنی­داری وجود دارد[7].

قربانی و همکاران(1389)، به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی در صنعت داروسازی ایران پرداختند. آنان به این نتیجه رسیدند که استفادة کارا از منابع مادی و فکری بر شاخص سودآوری تأثیر می‌گذارد. همچنین کارایی سرمایة انسانی بر بهره‌وری تأثیر منفی و سرمایة ساختاری بر حقوق صاحبان سهام تأثیر مثبت دارد. ارزش بازار واحدهای مورد بررسی تحت تأثیر سرمایة فکری نیست و در صنعت داروسازی، بر سرمایة مادی بیشتر از سرمایة فکری اهمیت داده می­شود[6].

فطرس و بیگی (1389) پژوهشی را با هدف بررسی اثر سرمایة فکری بر عملکرد سازمانی انجام دادند. ایشان با بررسی تطبیقی این تأثیر در صنعت بانک­داری، در دو بخش خصوصی و دولتی، به این نتیجه رسیدند که در بانک­داری دولتی، بالاترین میزان اثرگذاری به ترتیب مربوط به سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة مشتری است. در حالی­که در بانک­داری خصوصی، بالاترین میزان اثرگذاری به ترتیب مربوط به سرمایة انسانی، سرمایة مشتری و سرمایة ساختاری است. ایشان برای گردآوری اطلاعات این پژوهش، از پرسشنامة روان­سنجی و به منظور اکتشاف سازه­ها و بسط گویه­ها، از روش تحلیل مؤلفه­های اصلی و روابط خطی ساختاری استفاده کردند[5].

افجه و قادرپور(1389)، ضمن انجام پژوهشی با هدف بررسی ارتباط میان مدیریت سرمایة فکری و عملکرد مالی سازمان، به این نتیجه رسیدند که بین مدیریت سرمایة فکری و عملکرد مالی سازمان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در این پژوهش، عملکرد مالی سازمان به وسیلة سودآوری توصیف شده است و به منظور گردآوری اطلاعات مربوط به سرمایة فکری، از پرسشنامه استفاده شده است[1].

غیوری مقدم و همکارانش(1391)، تأثیر سرمایة فکری بر کارایی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد سنجش قرار دادند. ایشان به این نتیجه رسیدند که سرمایة فکری، بر عملکرد واحد تجاری تأثیرگذار است. در پژوهش ایشان به منظور اندازه­گیری عملکرد، از روش تحلیل پوششی داده­ها استفاده شده است[4].

وجه تمایز پژوهش حاضر با پژوهش­هایی که تا کنون انجام شده است را می­توان در این دانست که در این پژوهش کارایی هزینه، کارایی درآمد و کارایی سود، به عنوان معیاری از عملکرد واحد تجاری در نظر گرفته شده است. در حقیقت به جای در نظر گرفتن چندین معیار عملکرد(مانند سایر پژوهش­ها) و سپس بررسی تأثیر سرمایه فکری بر روی آنها ، این پژوهش با وارد کردن اطلاعات صورت­های مالی به خصوص صورت سود و زیان(همان طور که در بخش متغیرهای پژوهش قابل مشاهده است)، به عنوان ورودی و خروجی­های تکنیک تحلیل پوششی داده­ها، آنها را تنها به یک معیار واحد به نام «امتیاز کارایی» تبدیل کرده است و سپس به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر روی آن می­پردازد. البته زو و هان ، کاستا و لو در پژوهش خود به این شکل عمل کرده­اند، ولی ایشان با در نظر گرفتن نسبت­های مالی، کارایی فنی را به عنوان معیار عملکرد در نظر گرفته­اند. از آنجا که در محاسبة کارایی هزینه، درآمد و سود، همة اطلاعات صورت سود و زیان به کار گرفته می­شود، بهتر می­تواند بیانگر معیار عملکرد واحد تجاری باشد. در ادامه، روش پژوهش توضیح داده می­شود.

 

روش پژوهش

در این پژوهش، به منظور بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی نسبی تعاونی­های تولیدی، متغیرهای مستقل و وابسته از دو جنبة متفاوت مورد بررسی قرار می­گیرند. از طرفی این متغیرها از تعاونی­های مختلف جمع­آوری شده­اند و از طرفی دیگر، مربوط به دوره‌های زمانی مختلف هستند. بنابراین، در این پژوهش از تجزیه و تحلیل داده­های ترکیبی استفاده خواهد شد.

برای تعیین نوع مدل مورد استفاده در داده­های ترکیبی، از آزمون­های مختلفی استفاده می­شود. رایج‌ترین آنها آزمون چاو[27] برای استفاده از مدل اثرات ثابت در مقابل مدل برآوردی داده­های ترکیب شده (pool)، آزمون هاسمن[28] برای استفاده از مدل اثر ثابت در مقابل مدل اثر تصادفی و آزمون بروش پگان[29] (LM[30]) برای استفاده از مدل اثر تصادفی در مقابل داده‌های ترکیب شده است[3]. تصویر شمارة 3، نحوة انتخاب مدل را به صورت مختصر نشان می‌دهد:

 

 

تصویر (3) نحوة اتخاب مدل در داده‌های ترکیبی

 

به طور خلاصه، ابتدا باید بررسی شود که استفاده از مدل pooled بهتر است یا مدل اثرات ثابت، که این امر با آزمون چاو(یا آزمون F مقید) صورت می­گیرد. اگر مدل pooled ارجح بود، نیازی به ادامة بررسی نیست. اما اگر مدل اثرات ثابت ارجح بود، باید در مقابل با مدل اثرات تصادفی آزمون شود تا از بین این دو مدل، مدل مناسب برای برآورد مشخص شود که این کار با آزمون هاسمن صورت می­گیرد. روش دیگر این است که ابتدا مدل pooled در مقابل اثرات تصادفی آزموده شود(با استفاده از آزمون ضریب لاگرانژ بروش-پگان)، اگر فرضیة صفر مدل آزمون بروش پگان رد نشود، مدل pooled ارجح بوده و نیازی به ادامة بررسی نیست. اما اگر مدل اثرات تصادفی ارجح بود، آن را با استفاده از آزمون هاسمن در مقابل مدل اثرات ثابت مورد آزمون قرار می­دهیم تا مدل ارجح برای برازش داده­ها معین شود[2]. چارچوب کلی آماری داده­های ترکیبی به صورت مدل 7 است[13]:

 

مدل 7: چارچوب کلی داده­های ترکیبی

 

در مدل 7، i نشان­دهندة مشاهده‌های نمونه­ای و t بیانگر تعداد مشاهده‌های سری زمانی است. α اسکالر و β دارای بعد K×1 که در آن K تعداد متغیر توضیحی است و  ، در بر گیرندة K متغیر توضیحی است. و  جملة اختلال است که فرم زیر را دارد:

         (8)

که  تأثیرات فردی غیر قابل مشاهده و  باقیمانده است. در اینجا دو حالت پیش رو داریم:

 

فرضیه‌های پژوهش

با توجه به هدف، پیشینه و مبانی نظری، فرضیه­های پژوهش به صورت زیر تدوین شده است:

1- سرمایة فکری بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونی­های تولیدی مستقر در استان بوشهر تأثیرگذار است.

2- اجزای سرمایة فکری بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونی­های تولیدی استان بوشهر اثرگذار است.

2-1- کارایی سرمایة به­کارگرفته شده بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونی­های تولیدی استان بوشهر، تأثیر معنی­داری دارد.

2-2- کارایی سرمایة انسانی بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونی­های تولیدی استان بوشهر تأثیرگذار است.

2-3- کارایی سرمایة ساختاری بر کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونی­های تولیدی استان بوشهر تأثیر معنی­داری دارد.

 

متغیرهای پژوهش

پژوهش حاضر، شامل دو مرحله است. مرحلة نخست به محاسبة کارایی هزینه، درآمد و سود تعاونی‌های تولیدی مورد بررسی و مرحلة دوم به بررسی تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی محاسبه شده در مرحلة نخست می­پردازد. لذا متغیرهای پژوهش نیز در دو گروه قرار می­گیرند. گروه اول، شامل متغیرهای ورودی و خروجی تکنیک تحلیل پوششی داده­ها برای محاسبة کارایی هزینه، درآمد و سود و گروه دوم، شامل متغیرهای وابسته، مستقل و کنترلی مربوط به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی نسبی است. در زیر، این دو گروه متغیر، معرفی می‌شوند.

 

- متغیرهای مربوط به اندازه‌گیری کارایی هزینه، درآمد و سود

ادبیات پژوهش، در زمینة مورد بررسی نشان می­دهد که در راستای سنجش کارایی، دو رویکرد اصلی پارامتریک و ناپارامتریک وجود دارد. روش مرز تصادفی و تحلیل پوششی داده­ها به ترتیب از روش­های پرکاربرد رویکرد­های پارامتریکی و ناپارامتریکی به شمار می­روند[21]. بزرگ‌ترین مزیت تحلیل پوششی داده­ها، نسبت الگو­های پارامتریک، توان مقایسة چندین واحد­ تصمیم­گیرنده از لحاظ چندین معیار است. از مزایای دیگر آن نیز می­توان به عدم نیاز به تخمین شکل تابع اشاره کرد. همچنین، سودمندی دیگر این روش در استفاده از همة اطلاعات موجود است در حالی­که روش­های پارامتریک، چنین توانایی را ندارند و داده­ها را به صورت نمونه­ای مورد بررسی قرار می­دهند[28].

با توجه به مزیت­های بیان شده برای روش تحلیل پوششی داده­ها، سهولت استفاده از این روش در سنجش کارایی و همچنین استفادة وسیع آن در پژوهش­های پیشین، در این پژوهش نیز برای سنجش کارایی هزینه، درآمد و سود واحد­های مورد بررسی، از روش مذکور استفاده می­شود. در نتیجه باید ورودی و خروجی مدل و همچنین قیمت (وزن) هریک از آنها مورد استفاده قرار گیرد. در جدول شمارة 1، متغیرهای مورد نیاز با قیمت هر یک بیان شده است.

 

 

جدول (1) ورودی‌ها و خروجی‌های واحدهای مورد بررسی

 

نماد

تعریف

پژوهش­هایی که از این متغیرها استفاده کرده­اند

ورودی‌های مدل

X1

تعداد کارکنان

مودوی و پاستور(2003)، سریری(2010)، آخیگ و مک­نالتی(2005)، دلیس و همکاران(2008)، داس و قوش(2009)، عارف و کن(2010)، رای و داس(2010) و مهدوی و همکاران(2012)

X2

سرمایه فیزیکی = ارزش دفتری دارایی­های ثابت

مودوی و پاستور(2003)، سریری(2010)، آخیگ و مک­نالتی(2005)، دلیس و همکاران(2008)، داس و قوش(2009)، عارف و کن(2010)، رای و داس(2010) و مهدوی و همکاران(2012)

خروجی

Y

بهای تمام شده کالای فروش‌رفته

مهدوی و همکاران(2012)

قیمت­های هر یک از ورودی­ها

W1

قیمت x1  = x1 / هزینه حقوق کارکنان

مودوی و پاستور(2003)، سریری(2010)، آخیگ و مک­نالتی(2005)، دلیس و همکاران(2008)، داس و قوش(2009)، عارف و کن(2010)، رای و داس(2010) و مهدوی و همکاران(2012)

W2

قیمت x2 = x2 / کلیه هزینه­های عملیاتی به استثنای هزینه حقوق و دستمزد

مودوی و پاستور(2003)، سریری(2010)، آخیگ و مک­نالتی(2005)، دلیس و همکاران(2008)، داس و قوش(2009)، عارف و کن(2010)، رای و داس(2010) و مهدوی و همکاران(2012)

قیمت خروجی

R

قیمت y = y / فروش یا کل درآمدهای عملیاتی

مهدوی و همکاران(2012)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


- متغیرهای مربوط به بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی در این پژوهش

متغیرهای وابسته: کارایی هزینه، کارایی درآمد و کارایی سود محاسبه شده در مرحلة نخست.

متغیرهای مستقل: سرمایة فکری و اجزای آن (کارایی سرمایة به­کارگرفته شده، کارایی سرمایة انسانی و کارایی سرمایة ساختاری). این متغیرها بر اساس مدل پالیک محاسبه می­شوند. نحوة محاسبة این متغیرها در بخش­های قبلی شرح داده شد.

متغیرهای کنترلی: 1- ساختار بدهی یا اهرم مالی که برابر است با نسبت کل بدهی­ها به ارزش کل دارایی­ها. هدف از این کار کنترل تأثیر پوشش بدهی بر سودآوری و ثروت است. 2- اندازه که توسط کل دارایی­ها اندازه­گیری می­شود. این امر به منظور کنترل تأثیر اندازه بر ایجاد ثروت به واسطة صرفه­جویی ناشی از مقیاس انجام می­شود[42].

 

جامعة آماری، نمونه و قلمرو زمانی

با توجه به محدودیت دسترسی به اطلاعات مالی مورد نیاز، دورة مورد مطالعه، سال­های 1388 و 1389 است و جامعة مورد بررسی، تعاونی­های تولیدی استان بوشهر است. نمونة آماری این پژوهش را تمام تعاونی­های تولیدی استان بوشهر که ویژگی­های زیر را داشته باشند تشکیل می­دهند:

1. در سال­های 1388 و 1389 فعال باشند؛

2. اطلاعات اقتصادی آنها در دسترس باشد.

84 تعاونی شرایط بالا را داشتند و از اطلاعات تمام این تعاونی­ها در بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی نسبی، استفاده شد. از این رو هیچ نمونه­گیری صورت نگرفته است.

 

یافته‌های پژوهش

با توجه به هدف، این پژوهش از دو مرحلة اندازه‌گیری کارایی هزینه، درآمد و سود و بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی­های محاسبه شده تشکیل می‌شود. مرحلة اول با استفاده از روش تحلیل پوششی داده­ها و نرم­افزار DEAfrontier در محیط Excel انجام می­گیرد. در مرحلة دوم، ابتدا سرمایة فکری و اجزای آن با استفاده از مدل پالیک محاسبه و سپس تأثیر آن بر کارایی محاسبه شده در مرحلة قبل ارزیابی می­شود. در مرحلة دوم، اندازه­گیری سرمایة فکری با استفاده از نرم­افزار Excel و بررسی تأثیر سرمایة فکری با استفاده از نرم­افزار Eviews7 انجام می­گیرد.

با در نظر گرفتن متغیرهای ورودی و خروجی (بیان شده در جدول شمارة 2) کارایی هزینه، درآمد و سود برای واحدهای مورد بررسی، محاسبه و نتیجه به صورت مختصر (فقط برای 10 واحد نخست)، در جدول شمارة 2 ارایه شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول (2) نتایج حاصل از محاسبة کارایی‌ها هزینه، درآمد و سود

 

1388

1389

واحد مورد بررسی

کارایی هزینه

کارایی سود

کارایی درآمد

کارایی هزینه

کارایی سود

کارایی درآمد

dmu1

1

1

1

1

1

1

dmu2

14/0

05/0

09/0

28/0

01/0-

04/0

dmu3

16/0

00/0

06/0

16/0

00/0

04/0

dmu4

20/0

01/0-

36/0

12/0

01/0

24/0

dmu5

23/0

1

1

15/0

00/0

18/0

dmu6

1

1

1

17/0

07/0

80/0

dmu7

12/0

03/0

28/0

16/0

17/0

93/0

dmu8

04/0

06/0-

30/0

03/0

02/0

26/0

dmu9

06/0

06/0-

40/0

04/0

03/0-

18/0

dmu10

35/0

1

07/0

40/0

1

06/0

 

 

در این جدول هر واحد تصمیم­گیری که امتیاز کارایی«یک» دارد، کاراست و امتیازهای کارایی زیر یک، به معنای عدم کارایی نسبی است. برای مثال، در سال 1388، امتیاز واحد شمارة یک در کارایی هزینه، کارایی سود و کارایی درآمد، «یک» بوده است، در نتیجه این واحد کارا است. اما هر واحد دیگری که امتیاز کارایی زیر یک به دست آورده، ناکارا است؛ همانند واحد شمارة 2 که امتیاز هر سه کارایی آن زیر یک است.

 

- اندازه‌گیری سرمایة فکری

در این مرحله، ابتدا لازم است که سرمایة فکری و اجزای آن(متغیرهای مستقل)، برای هریک از تعاونی­ها محاسبه شود. نحوة محاسبة سرمایة فکری در بخش­های پیشین بیان شد. برای این منظور باید مراحل پنجگانة پالیک را طی کرد.

- بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی هزینه، درآمد و سود

این قسمت، به آزمون فرضیه­های پژوهش پرداخته می­پردازد. قبل از آزمون فرضیه­ها، باید نوع مدل مورد استفاده در داده­های ترکیبی مشخص شود. به همین خاطر ابتدا آزمون چاو و هاسمن انجام می­شود و سپس، فرضیه­ مورد آزمون قرار می­گیرد. نتایج این بخش، در جداول 3 تا 5 ارایه شده است.

آزمون چاو برای انتخاب از بین روش­های اثرات ثابت و روش برآورد داده­های تلفیق شده، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این آزمون، در مورد فرضیه­های پژوهش، در جدول شمارة 3 آمده است. ملاحظه می‌شود که در تمام فرضیه­ها، فرضیة صفر رد شده است. این مسأله، نشان­دهندة لزوم استفاده از روش اثرات ثابت در مقابل روش داده­های تلفیقی است.

 

 

 

جدول (3) نتایج آزمون چاو

سطح معنی­داری

آمارةF

متغیر وابسته/فرضیة فرعی

فرضیه

000/0

551/4

کارایی هزینه

1

000/0

522/625

کارایی درآمد

000/0

982/6

کارایی سود

000/0

071/7

2-1

2

000/0

457/2

2-2

001/0

359/2

2-3

 

 

آزمون هاسمن برای انتخاب از بین روش اثرات تصادفی و اثرات ثابت انجام شده است. نتایج این آزمون، در مورد تمام فرضیه­ها، در جدول شمارة 4 آمده است. همان­گونه که مشخص است دلیلی بر رد فرضیة صفر وجود ندارد و در مورد تمام فرضیه­ها باید از مدل اثرات تصادفی استفاده کرد.

 

 

جدول (4) نتایج حاصل از آزمون هاسمن

سطح معنی­داری

آمارة

متغیر وابسته/فرضیة فرعی

فرضیه

927/0

459/0

کارایی هزینه

1

756/0

633/2

کارایی درآمد

815/0

940/0

کارایی سود

635/0

420/3

2-1

2

251/0

763/2

2-2

375/0

339/5

2-3

 

 

البته در مبانی نظری داده­های ترکیبی، ذکر شده است که وقتی تعداد مقاطع زیاد و تعداد دوره­های زمانی کم باشد(یعنی مانند این پژوهش که تعداد مقاطع 84 و تعداد دورة زمانی 2 است)، تعداد پارامترهایی که باید در مدل اثرات ثابت برآورد شود، نسبت به کل تعداد مشاهدات، زیاد است. بنابراین، برآورد تمام پارامترها قابل اعتماد نیست و بهتر است از روشی استفاده شود که تفاوت­های فردی را، بدون این­که اجبار به برآورد آن وجود داشته باشد، نادیده بگیرد. این نوع فیلتر کردن از طریق مدل اثرات تصادفی انجام می­گیرد[25]. علاوه بر این نکته، آزمون­های چاو و هاسمن نیز، استفاده از مدل اثرات تصادفی را در این پژوهش تأیید کرده­اند.

با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون­های چاو و هاسمن، به منظور برآورد مدل و تجزیه و تحلیل داده­ها در هر شش فرضیه، باید از مدل اثرات تصادفی استفاده کرد. نتایج برآورد مدل با استفاده از مدل اثرات تصادفی، در مورد تمام فرضیه­ها، در جدول شمارة 5 آمده است.

 

 

جدول (5) نتایج برآورد مدل برآورد الگو(سطح معناداری داخل پرانتز ارایه شده است)

 

فرضیة 1

فرضیة 2

متغیر وابسته

متغیر مستقل

کارایی هزینه

کارایی درآمد

کارایی سود

کارایی هزینه

کارایی درآمد

کارایی سود

سرمایة فکری

00775/0-

(9513/0)

000289/0

(8399/0)

011963/0

(000/0)

-

-

-

کارایی سرمایة به­کارگرفته شده

-

-

-

033934/0-

(2493/0)

051883/0-

(1772/0)

004357/0-

(9232/0)

کارایی سرمایة ساختاری

-

-

-

000194/0-

(8801/0)

000394/0

(7832/0)

011851/0

(000/0)

کارایی سرمایة انسانی

-

-

-

008686/0

(2608/0)

004258/0

(6335/0)

018752/0

(1697/0)

نسبت بدهی (اهرم مالی)

149867/0

(0024/0)

162737/0

(0103/0)

219381/0

(0034/0)

149516/0

(0023/0)

164928/0

(0094/0)

217326/0

(0040/0)

لگاریتم دارایی (اندازه)

010743/0-

(5113/0)

162737/0

(0327/0)

027237/0

(2581/0)

021938/0-

(2299/0)

031537/0

(1966/0)

031537/0

(1966/0)

عرض از مبدأ

370637/0

(2850/0)

805357/0-

(0806/0)

670305/0-

(1892/0)

606444/0

(1195/0)

476814/0-

(3582/0)

550217/0-

(3482/0)

R2 (ضریب تعیین)

059972/0

062277/0

174291/0

073227/0

071951/0

176455/0

آمارةF

487606/3

(017149/0)

630609/3

(014246/0)

53907/11

(000001/0)

56/2

(029320/0)

511945/2

(032052/0)

942108/6

(000007/0)

دوربین واتسن

987169/1

982164/1

998022/1

004869/2

012201/2

000898/2

 

 

همان­گونه که در جدول شمارة 5 مشخص است، نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه‌های مربوط به تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه و کارایی درآمد(ستون­های 2، 3، 5 و 6 از راست جدول شمارة 5)، نشان می­دهد که صرف نظر از تأثیر اندازه و اهرم مالی، سرمایة فکری و اجزای آن، تأثیری بر کارایی هزینه و درآمد ندارند؛ بنابراین، فرضیه­های اول و دوم در باب تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه و درآمد رد شده­اند. با توجه به نتایج به دست آمده، دلیلی بر رد فرضیه­های اول و دوم(ستون­های 4 و 7 از راست جدول شمارة 5) در باب تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی سود وجود ندارد. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که سرمایة فکری می­تواند تأثیر مثبت و معنی­داری بر کارایی سود داشته باشد. شایان ذکر است که در فرضیة دوم، تنها کارایی سرمایة ساختاری، بر کارایی سود، تأثیری معنادار دارد.

 

بحث و نتیجه‌گیری

پژوهش حاضر به ارزیابی و سنجش سرمایة فکری و اجزای آن(کارایی سرمایة انسانی، کارایی سرمایة ساختاری و کارایی سرمایة به­کارگرفته شده) در شرکت­های تعاونی استان بوشهر پرداخته و در ادامه تأثیر آن را بر کارایی هزینه، درآمد و سود به عنوان معیار عملکرد واحد تجاری مورد بررسی قرار داده است. اهمیت و هدف این پژوهش در این است که تلاش دارد تا با برجسته کردن تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی شرکت­های مورد بررسی، انگیزة لازم را برای مدیران این شرکت­ها به وجود آورد تا آنها برای افزایش و استفادة بهینه از سرمایة فکری برنامه­ریزی کنند.

به این منظور، مدل ضریب ارزش افزودة سرمایة فکری به عنوان شاخصی برای سرمایة فکری، و کارایی هزینه، درآمد و سود به عنوان معیارهای عملکرد، در نظر گرفته شده است. این بررسی از یک سو در بین شزکت­ها و از سوی دیگر در طی سال­های 1388 و 1389 انجام شده است. بنابراین، داده­های پژوهش از نوع داده­های ترکیبی بوده و به منظور آزمون فرضیه­ها از روش داده­های ترکیبی استفاده شده است. برای تعیین نوع مدل مورد استفاده در داده­های ترکیبی، از آزمون­های چاو و هاسمن استفاده شد. لازم به ذکر است، اطلاعات مورد نیاز برای انجام پژوهش برای بیش از دو سال، در دسترس نبود و امکان انجام پژوهش در دوره­های زمانی طولانی­تر وجود نداشت. از جمله محدودیت­های دیگر پژوهش باید به محدودیت دسترسی به اطلاعاتی اشاره کرد که به پژوهشگر این امکان را می­دهد که از سایر روش­های اندازه­گیری سرمایة فکری استفاده کند و نتایج حاصل را با روش ضریب ارزش افزودة فکری مقایسه کند.

نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که صرف نظر از تأثیر اندازه و اهرم مالی، سرمایة فکری و اجزای آن تأثیری بر کارایی هزینه و درآمد ندارند، ولی تأثیر سرمایة فکری و سرمایة ساختاری بر کارایی سود، مثبت و معنادار است. ذکر این نکته ضروری است که در ادبیات مالی، این مطلب کاملاً مستدل است که مفهوم کارایی سود، برتر از مفهوم کارایی هزینه و کارایی درآمد است؛ زیرا مطابق با کارایی سود، شرکت­ها نه تنها زمانی که ورودی­های گران­تری را برای تولید مقدار یکسان خروجی استفاده می­کنند، مورد انتقاد قرار می­گیرند، بلکه افزون بر این، زمانی که با استفاده از همان مقدار از ورودی، سود کمتری ایجاد می­کنند نیز، مورد بازخواست قرار می­گیرند.

این موضوع که چگونه ممکن است سرمایة فکری بر کارایی هزینه و کارایی درآمد تأثیر نداشته باشد، اما بر کارایی سود(که برآیندی از کارایی هزینه و کارایی درآمد است) به طور مثبت و معنی­دار مؤثر باشد، ابهام برانگیز است. در پاسخ به این ابهام، باید گفت که تأثیر سرمایة فکری، بر کارایی هزینه چشم­گیر نیست و این تأثیر نمی­تواند به بهبود کارایی هزینه کمک چندانی کند، از سوی دیگر بر کارایی درآمد نیز تأثیر معناداری ندارد، اما هنگامی­که تأثیر سرمایة فکری هم بر کارایی هزینه و هم بر کارایی درآمد سنجیده می­شود(با در نظر گرفتن کارایی سود به عنوان برآیندی از کارایی هزینه و درآمد)، نتایج حاصل از برآیند این دو تأثیر، معنی­دار خواهد بود و در کل می­توان نتیجه گرفت که سرمایة فکری تأثیری مثبت بر کارایی سود دارد.

همچنین، علت به دست آمدن رابطه­ای ضعیف میان سرمایة فکری و کارایی سود(ضریب 011/0 در ستون 4 جدول شمارة 5) را می­توان در حوزة جغرافیایی پژوهش جستجو کرد. کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال توسعه، هنوز به دنبال کشف توانایی بالقوة دانش هستند نه به دنبال کارا کردن سرمایه­های فکریشان. اکثر شرکت­هایی که در این کشورها فعالیت می­کنند، به دارایی­های مشهود بسیار بیشتر از دارایی­های نامشهود اهمیت می­دهند و همین موضوع سبب ناکارا بودن سرمایة فکری می­شود.

نتایج حاصل در باب تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی هزینه و درآمد، با نتایج حاصل از پژوهش قربانی و همکاران(1389)، فایرر و ویلیامز(2003)، کماتس(2008) و مدیشنز و همکاران(2010) سازگار است، اما با نتایج حاصل از پژوهش­های نمازی و ابراهیمی(1388) و همتی و همکاران(1389) ناسازگار است. نتایج به دست آمده در بارة تأثیر سرمایة فکری و اجزای آن بر کارایی سود، با نتایج حاصل از پژوهش­های ریاحی بلکویی(2003)، شیو(2006)، تینگ و لین(2009)، چوو و همکاران(2011)، مهرعلیان و همکاران(2012)، همتی و همکاران(1389) و نمازی و ابراهیمی(1388)، همخوانی دارد، اما با نتایج پژوهش قربانی و همکاران(1389)، مدیشنز و همکاران(2010)، فایرر و ویلیامز(2003) و کماتس(2008) ناسازگار است.

در نهایت با توجه به اهمیت کارایی سود، می‌توان چنین نتیجه گرفت که در تعاونی­های مورد بررسی، سرمایة فکری می­تواند تأثیر مثبت و معنی‌داری بر کارایی واحد تجاری داشته باشد و مدیران با توجه به این سرمایة ارزشمند و استفادة بهینه از آن، قادر خواهند بود کارایی را بهبود بخشند و به مزیتی رقابتی دست پیدا کنند. اما ضعیف بودن تأثیر سرمایة فکری بر معیارهای عملکرد، نشانگر این موضوع است که شرکت­هایی که به دنبال بهره­وری از طریق به­کارگیری دارایی­های فیزیکی و مشهود هستند، معمولاً برای استفادة کارآمد از توانمندی­های سرمایة فکری تلاش زیادی نشان نمی­دهند و سرمایة فکری هنوز به منبعی برای افزایش کارایی و دستیابی به مزیت رقابتی تبدیل نشده است. به بیان دیگر با وجود این­که سرمایة فکری به عنوان یک دارایی در شرکت­ها وجود دارد، اما مدیران نمی­توانند به درستی از آن در مسیر کسب کارایی بیشتر استفاده کنند.

طبق دیدگاه مبتنی بر منابع، شرکت به عنوان مجموعه­ای از منابع، توانمندی­ها و موهبت­های منحصر به فرد و متمایز در نظر گرفته می­شود که این منابع محرک عملکرد هستند. تئوری هزینة معاملات نیز بیانگر این است که فلسفة وجودی شرکت، بهره­برداری از منابع و توانمندی­های خویش است. طبق این تئوری که با نظر نئوکلاسیک­ها در تضاد است، مکانیزم بازار نمی­تواند منابع را به گونه­ای اثر بخش تخصیص دهد و مزیت رقابتی تنها با تأکید بر محیط بیرون شرکت و با ترکیبات مختلفی از محصولات و بازارها در یک صنعت معین، به دست نمی­آید. به بیان دیگر، شرکت­ها برای ایجاد و حفظ مزیت رقابتی و به منظور دستیابی به مزایای استراتژیک، باید بهره­برداری از منابع موجود را بهینه کنند.

پیشنهادهای کاربردی پژوهش

از آنجا که مشخص شد که سرمایة فکری با ضریب 011963/0، بر کارایی سود تأثیر مثبت و معنی­داری دارد، اگر مدیران تعاونی­ها به دنبال افزایش کارایی سود هستند، بهتر است که به سرمایة فکری توجه کنند. همچنین در میان اجزای سرمایة فکری، کارایی سرمایة ساختاری با ضریب 011851/0، تأثیر مثبت و معنی­داری بر کارایی سود تعاونی­ها دارد. بنابراین برای بهبود کارایی سود، بهتر است به این عامل توجه، عوامل مؤثر بر آن شناسایی و در جهت بهبود آنها اقدام شود.

با توجه به این­که با استفاده از کارایی نسبی، وضعیت تعاونی در میان دیگر تعاونی­ها مشخص شده است، مدیران تعاونی­ها می­توانند با استفاده از امتیاز کارایی به دست آمده و به وسیلة الگوگیری از تعاونی‌های کاراتر، در جهت بهبود کارایی تلاش کنند. همچنین آنها می­توانند، با افزایش دانش خود در زمینة سرمایة فکری و چگونگی استفادة مناسب از آن، به تعاونی تحت سرپرستی خود برای پیشرفت و بهبود کارایی کمک کنند.

 

پیشنهادهایی برای پژوهش­های آینده

1- برای اندازه­گیری سرمایة فکری از روش­های دیگری همچون کارت ارزیابی استفاده شود.

2- رابطة میان سرمایة فکری و عملکرد غیرمالی، مانند رضایت مشتریان نیز بررسی شود.

3- این پژوهش در مورد تعاونی­های خدماتی نیز انجام شود و نتایج به دست آمده با این پژوهش مقایسه شود.

4- این پژوهش در محدودة وسیع­تری انجام شود؛ برای مثال در سطح چند استان و یا در سطح کشور.

5- پژوهش حاضر در دوره­های زمانی بلندمدت نیز تکرار شود.



[1]. Peter Drucker

[2]. Intellectual Capital (IC)

[3]. Zou and Huan

[4]. Human Capital Efficiency (HCE)

[5]. Structural Capital Efficiency (SCE)

[6]. Capital Employed Efficiency (CEE)

[7]. Stewart

[8]. Guthrie

[9]. Kaplan & Norton

[10]. Ante Pulic

[11]. Value Added (VA)

[12]. Leif Edvinsson

[13]. Erik Sveiby

[14]. Data Envelopment Analysis

[15]. Bontis

[16]. Riahi-Belkaoui

[17]. Firer & Williams

[18]. Chen Goh

[19]. Shiu

[20]. Tan

[21]. Kamath

[22]. Maditinos

[23]. Chu

[24]. Mehralian

[25] Costa

[26] Lu

[27]. Chow Test

[28]. Hausman test

[29]. Breusch-Pagan Test

[30]. Lagrange Multiplier

منابع
[1] افجه، س. ا. و ه. قادرپور. (1389). بررسی تأثیر مدیریت سرمایة فکری بر عملکرد مالی سازمان. فصلنامة مدیریت دولتی، 1(3).
[2] افلاطونی، ع. و ل. نیکبخت. (1389). کاربرد اقتصادسنجی در تحقیقات حسابداری، مدیریت مالی و علوم اقتصادی. تهران: ترمه.
[3] زراء نژاد، م. و ا. انواری. (1384). کاربرد داده­های ترکیبی در روش تحلیل رگرسیون در علوم مختلف(با تأکید بر علوم اقتصادی-اجتماعی). همایش بین المللی روش­های تحقیق در علوم، فنون و مهندسی (صص. 205-215). تهران: دانشگاه امام حسین.
[4] غیوری مقدم، ع.؛ د. محمدی زنجیرانی و ز. نعمت الهی. (1391). بررسی تأثیر سرمایة فکری بر کارایی به عنوان عملکرد واحد تجاری. مجلة پژوهش­های حسابداری مالی. 4(3)، پیاپی (13)، صص 87-104.
[5] فطرس، م. و ت. بیگی. (1389). بررسی تطبیقی اثرات سرمایة فکری بر عملکرد سازمانی صنعت بانکداری ایران در دو بخش دولتی و خصوصی، مطالعة موردی: بانک­های شهر تهران. پژوهشنامة مدیریت اجرایی، 10(1)، پیاپی 38، صص. 101-125.
[6] قربانی، م.؛ ب. شهائی؛ س. موسوی و ع. ا. انوری رستمی. (1389). تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی در صنعت داروسازی ایران. چشم انداز مدیریت بازرگانی، شمارة 10، صص. 27-40.
[7] نمازی، م. و ش. ابراهیمی. (1388). بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی جاری و آیندة شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. تحقیقات حسابداری، شمارة 4، صص. 1-22.
[8] همتی، ح.؛ م. معین الدین و م. مظفری شمسی. (1389). بررسی ارتباط بین سرمایة فکری و ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت­های غیر مالی. فصلنامة علمی پژوهشی حسابداری مالی، شمارة هفتم، صص. 23-48.
]9[ Abdulsalam, F.; H. Al-Qaheri & R. Al-Khayyat. (2011). The Intellectual Capital Performance of KuwaitiBanks: An Application of VAIC™ Model. iBusiness, Vol.3, pp. 88-96.
]10[ Akhigbe, A. & J. McNulty. (2005). Profit Efficiency Sources and Differences Among Small and Large U.S. Commercial Banks. Journal of Economics and Finance, Vol. 29, No. 3, pp. 289-299.
]11[ Ariff, M. & L. Can. (2008). Cost and Profit Efficiency of Chinese Banks: A Non-Parametric Analysis. China Economic Review, Vol. 19, pp. 260-273.
]12[ Bader, M. K.; M. Shamsher; M. Ariff & H. Taufiq. (2008). Cost, Revenue and Profit Efficiency of Islamic Versus Conventional Banks: International Evidence Using Data Envelopment Analysis. Islamic Economic Studies, Vol. 15, No. 2, pp. 23-76.
]13[ Baltagi, B. H. (2005). Econometric Analysis of Panel Data. Britain: John Wiley & Sons Ltd.
]14[ Bontis, N. (1998). Intellectual Capital: An Exploratory Study That Develops Measures and Models. Management Decision, Vol. 36, No. 2, pp. 63-76.
]15[ Bontis, N.; S. Janošević & V. Dženopoljac. (2013). Intellectual Capital and Corporate Performance of Serbian Banks. Actual Problems of Economics/ Aktual'ni Problemi Ekonomìki, 142 (4).
]16[ Chang, S.-L. (2007). Valuing Intellectual Capital and Firms’ Performance: Modifying Value Added Intellectual Coefficient(VAICTM) in Taiwan IT Industry. Doctoral Dissertation, Golden Gate University.
]17[ Chen Goh, P. (2005). Intellectual Capital Performance of Commercial Banks in Malaysia. Journal of Intellectual Capital, Vol. 6, No. 3, PP. 385-396.
]18[ Chu, S.; K. Chan; K. Yu; H. Ng & W. Wong. (2011). An Empirical Study of the Impact of Intellectual Capital on Business Performance. Journal of Information & Knowledge Management, Vol .11, No .5, pp .1-24.
]19[ Costa, R. (2012). Assessing Intellectual Capital Efficiency and Productivity: An application to the Italian yacht manufacturing sector. Expert Systems with Applications , Vol. 39, No .8, pp. 7255-7261.
]20[ Das, A., & S. Ghosh. (2009). Financial Deregulation and Profit Efficiency: A Non-parametric Analysis of Indian Banks. MPRA , pp. 1-21.
]21[ Delis, M., A. Fillipaki & C. Staikouras. (2008). Evaluating Cost and Profit Efficiency: A Comparison of Parametric and Nonparametric Methodologies. MPRA, pp. 1-27.
]22[ Dinc, M.; K. Haynes & M. Tarimcilar. (2003). Integrating Models for Regional Development Decisions: A Policy Perspective. Ann Reg Sci , Vol. 37, pp. 31-53.
]23[ Edvinsson, L. & M. S. Malone. (1977). Intellectual capital. London: Piatkus.
]24[ Firer, S., & M. Williams. (2003). Intellectual Capital and Traditional Measures of Corporate Performance. Journal of Intellectual Capital, Vol. 4, No. 3, pp. 348-360.
]25[ Gujarati, N. D. (1995). Basic Econometrics. Furth Edition: McGraw-Hill.
]26[ Guthrie, J. (2001). The Management, Measurement, and the Reporting of Intellectual Capital. Journal of Intellectual Capital, Vol. 2, No. 1, pp. 27-41.
]27[ Guthrie, J.; R. Petty & F. Ricceri. (2006). The Voluntary Reporting of Intellectual Capital Comparing Evidence from Hong Kong and Australia. Journal of Intellectual Capital, Vol. 7, No. 2, pp. 254-271.
]28[ Halkos, G. E. & D. S. Salamouris. (2004). Efficiency Measurement of the Greek Commercial Banks with the Use of Financial Ratios: a Data Envelopment Analysis Approach. Management Accounting Research, Vol. 15, pp. 201-224.
]29[ Isik, I. & M. Hassan. (2002). Cost and Profit Efficiency of the Turkish Banking Industry: An Empirical Investigation. The Financial review, Vol. 37, pp. 257-280.
]30[ Kamath, G. (2008). Intellectual Capital and Corporate Performance in Indian Pharmaceutical Industry. Journal of Intellectual Capital , Vol. 9, No. 4, pp. 684-704.
]31[ Kaplan, R. & D. Norton. (1992). The Balanced Scorecard – Measures that Drive Performances. Harvard Business Review, Vol. 70, No. 1, pp. 71-79.
]32[ Lu, W. M. (2012). Intellectual Capital and University Performance in Taiwan. Economic Modelling , Vol. 29, No. 4, pp. 1081-1089.
]33[ Maditinos, D.; C. Chatzoudes; C. Tsairidis & G. Therious. (2010). The Impact of Intellectual Capital on Firms’ Market Value and Financial Performance. MIBES, pp. 433-447.
]34[ Mahdavi, GH.; A. Ghayouri Moghaddam & S. Alipour. (2012). An Investigation of Cost, Revenue and Profit Efficiency: The Case of Iranian Companies. African Journal of Business Management. Vol. 6 (30), pp. 8879-8888
]35[ Maudos, J. & M. Pastor. (2003). Cost and Profit Efficiency in the Spanish Banking Sector (1985-1996): A Non-Parametric Approach. Applied Financial Economics, Vol. 200, pp. 1-19.
]36[ Mehralian, G.; A. Rajabzadeh; M. R. Sadeh & H. R. Rasekh. (2012). Intellectual Capital and Corporate Performance in Iranian Pharmaceutical Industry. Journal of intellectual capital, Vol. 13, No. 1, pp. 138-158.
]37[ Pulic, A. (2000). VAICTM – an Accounting Tool for IC Management. International Journal of Technology Management, Vol. 20, No. 5-8, pp.702-714.
]38[ Pulic, A. (2001). Value Creation Efficiency Analysis of Croatian Banks 1996-2000. Zagreb, available at www.vaic-on.net.
]39[ Ramanathan, R. (2004). Data Envelopment Analysis for Weight Derivation and Aggregation in the Analytic Hierarchy Process. Computation & Operation Research, Vol. 33, pp. 1289–1307.
]40[ Ray, S. C. & A. Das. (2010). Distribution of Cost and Profit Efficiency: Evidence from Indian banking. European Journal of Operational Research, Vol. 201, pp. 297-307.
]41[ Rezaei Dolat Abadi, H. & N. Tavakoli. (2011). Determining the Level of Influencing of Intellectual Capital Efficiency on Brand Value of the Companies Accepted in Tehran Stock Market. Institute of Interdisciplinary Business Research , Vol. 3, No. 4, pp. 911-919.
]42[ Riahi-Belkaoui, A. (2003). Intellectual Capital and Firm Performance of US Multinational Firms. Journal of Intellectual Capital, Vol. 4, No. 2, pp. 215-226.
]43[ Roos, G. & J. Roos. (1997). Measuring Your Company's Intellectual performance. Long Range Planning, Vol. 30, No. 3, pp. 413-426.
]44[ Shiu, H.-J. (2006). The Application of the Value Added Intellectual Coefficient to Measure Corporate Performance: Evidence from Technological Firms. International Journal of Management, Vol. 23, No. 2, pp. 266-278.
]45[ Srairi, S. (2010). Cost and Profit Efficiency of Conventional and Islamic banks in GCC Countries. J. Prod Anal, Vol. 34, pp. 45-62.
]46[ Stewart, T. (1997). Intellectual Capital: The New Wealth of Organizations. New York: Doubleday.
]47[ Sveiby, K. E. (1977). The new organizational wealth: Managing and measuring knowledge-based assets. San Francisco: Berrett-Koehler.
]48[ Tan, H. P.; D. Plowman & P. Hancock. (2007). Intellectual Capital and Financial Returns of Companies. Journal of Intellectual Capital, Vol. 8, No .1, pp. 76-95.
]49[ Ting, I. & H. Lean. (2009). Intellectual Capital Performance of Financial Institutions in Malaysia. Journal of Intellectual Capital, Vol. 10, No. 4, pp. 588-599.
]50[ Titova, N. (2011). Application of Value Added Intellectual Coefficient(VAICTM) and Calculated Intangible Value(CIV) in Research: the Lessons Learnt. Acta Universitatis Latviensis. Economics. Business Administration, 766.
]51[ Williams, S. M. (2001). Are Companies’ Intellectual Capital Performance and Intellectual Capital Disclosure Practices related? 4th WorldCongress on Intellectual Capital. Canada: Hamilton.
]52[ Wu, Y.-C. J. & Y. H. Chou. (2007). A New Look at Logistics Business Performance: Intellectual Capital Perspective. The International Journal of Logistics Management, Vol. 18, No. 1, pp. 41-63.
]53[ Zhu, J. (2000). Further Discussion on Linear Production Functions and DEA. European Journal of Operational Research, Vol. 127, pp. 611-618.
]54[ Zou, X. & T. C. Huan. (2011). A Study of the Intellectual Capital’s Impact on Listed Banks’ Performance in China. African Journal of Business Management, Vol. 5, No. 12, pp. 5001-5009.