Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor, Department of Industrial and Technology Management, Faculty of Management and Accounting, College of Farabi, University of Tehran, Tehran, Iran
2 M.A., Department of Industrial and Technology Management, Faculty of Management and Accounting, College of Farabi, University of Tehran, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
تأمین مالی جمعی، نوعی نوآوری تحولآفرین[1] در دنیای امور مالی و جایگزینی برای روشهای سنتی تأمین مالی تعریف شده است (Gajda, 2013). تأمین مالی جمعی، پدیدهای جدید و رو به رشد در کارآفرینی است که به صاحبان پروژه اجازه میدهد، از سرمایهگذاران بالقوۀ بزرگ برای سرمایهگذاری بهمنظور انجام پروژههای خویش تأمین مالی کنند. مالیک[2] (2014)، تأمین مالی جمعی را بهعنوان «تلاشهای افراد کارآفرین و گروهها (فرهنگی، اجتماعی و انتفاعی) برای تأمین سرمایۀ فعالیتهای خود از سوی تعداد به نسبت زیاد افراد با استفاده از اینترنت، بدون واسطههای مالی استاندارد» تعریف میکند. برخی پژوهشگران معتقدند که این شیوۀ تأمین مالی، انتخابی استراتژیک و اولیه برای کسبوکارهای نوپاست، نه آخرین راه تأمین مالی (Cumming et al., 2020; Junge et al., 2021; Coakley et al., 2021). کارآفرینان برای تأمین منابع مالی کسبوکارهای جدید و نوپای خویش، از منبعی جدید، که تأمین مالی جمعی[3] (تأمین سرمایه با جذب خرده سرمایههای عموم مردم) نامیده میشود، بهجای مؤسسات مالی و بانکها استفاده میکنند. مفهوم تأمین مالی جمعی، ریشه در جمعسپاری[4] دارد که از جمعیت (انبوه مردم) برای به دست آوردن ایدهها، بازخوردها و راهحلها بهمنظور توسعۀ فعالیتهای شرکت استفاده میکند. در تأمین مالی جمعی، هدف، جمعآوری وجوه برای سرمایهگذاری در پروژهها و کسبوکارهاست که این امر با استفاده از اینترنت، بهویژه از طریق شبکههای اجتماعی (نظیر فیسبوک، توییتر، لینکداین و سایر شبکههای اجتماعی) انجام میشود (Belleflamme et al., 2010). درواقع تأمین مالی جمعی روشی است که شکاف سرمایهگذاری را در کسبوکارهای نوپا میپوشاند (Hemer, 2011). فرایند تأمین مالی جمعی متشکل از سه بخش اصلی کارآفرینان یا ایجادکنندگان پروژه، حامیان مالی و پلتفرم اینترنتی است. هر شخص، سازمان یا شرکتی که برای توسعۀ محصول یا خدمت جدید نیاز به منابع مالی داشته باشد، با استفاده از یکی از پلتفرمهای تأمین مالی شروع به جمعآوری پول میکند. ضمن آنکه خالق پروژه باید به قوانین خاصی، که مربوط به طراحی کمپین، قوانین سرمایهگذاری و حقوقی است، با توجه به نوع پلتفرم تأمین مالی پایبند باشد (Belleflamme, et al., 2014; Mollick, 2014; Petruzzelli et al., 2019).. تأمین مالی جمعی با استفاده از پلتفرمهای اینترنتی صورت میپذیرد؛ بهعنوان مثال، برخی از سایتها نظیر گوفاندمی[5] تنها به دلایل بشردوستانه و انگیزههای درونی ایجاد شدهاند و برخی دیگر مثل کیک استارتر[6] و ایندی گوگو[7] به حامیان مالی، در ازای سرمایهگذاری، محصول یا پیشخرید محصول پاداش داده میشود. در این میان نیز برخی سایتها (نظیر کیوا)[8] به دلایل نوعدوستانه ایجاد میشوند و دارای انگیزۀ اجتماعی هستند. سایت کیوا برای اعطای وام به کارآفرینان فقیر کشورهای جهان سوم ایجاد شده است. این مدل تأمین مالی که به آن تأمین مالی جمعی اجتماعی ([9]SCF) میگویند، کمتر به آن توجه شده است (Srkoc, Zarim & Hockerts, 2013, Lehner, 2013, 2014). تأمین مالی جمعی اجتماعی بهعنوان فراخوانی باز برای جمعآوری سرمایه، که در وهلۀ اول از طریق اینترنت، به شکل اهدا یا در ازای نوعی پاداش بهمنظور پشتیبانی از ابتکارات صورت میگیرد، بهمنظور اهداف اجتماعی توصیف میشود (Ridge, 2016؛ Tomczak & Brem, 2013). کارآفرینان اجتماعی بهعنوان گروهی متمایز از کارآفرینان دیده میشوند که ویژگیهای فردی نادری دارند (Dees, 2001; Drayton, 2002). اگرچه آنها ازنظر مهارتها و رفتارها شبیه به کارآفرینان اقتصادی هستند، بر یک مأموریت اجتماعی مهم و محور اهداف اجتماعی متمرکز هستند (;Thompson, 2002 et al., 2009 Zahra). آنها تغییر اجتماعی را با ایجاد راهحلهای جدید و نوآورانه برای چالشبرانگیزترین مشکلات اجتماعی دنبال میکنند که جوامع با آنها مواجه هستند (2015 Kickul & Gundry,). عوامل درونی و بیرونی مختلفی وجود دارند که بر تمایل افراد برای سرمایهگذاری در پروژههای اجتماعی تأثیر میگذارند (Ármannsdóttir, 2011; London & Morfopoulos, 2009; Obschonka et al., 2012)؛ بنابراین شناخت این عوامل ضروری است Bernardino & Santos, 2016)). این نوع تأمین مالی، اگرچه از سادهترین و کمریسکترین مدلهای تأمین مالی جمعی است، تأثیر چشمگیری در حل مشکلات اجتماعی یک کشور داد. این مدل تأمین مالی در قالب کمک به مراکز درمانی، حمایت از حیوانات، محیطزیست و سایر موارد مشابه است. متقاعدکردن افراد برای مشارکت در اینگونه امور بسیار اهمیت دارد؛ ولی پژوهشهای کمی دربارۀ انگیزه افراد برای سرمایهگذاری در پروژههای اجتماعی شده است Lehner, 2013, 2014; Srkoc et al., 2013, Liang et al., 2019))؛ بنابراین با توجه به اهمیت موضوع و پژوهشهای اندک انجامشده در این زمینه، لازم است بیشتر به آن توجه شود. افراد مشارکتکننده نیز برای سرمایهگذاری در این پروژههای اجتماعی، انگیزههای متفاوتی دارند. مسئلهای که در اینجا مطرح میشود، این است که چه عواملی بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی مؤثرند؟ در این پژوهش، عوامل اثرگذاری شناسایی و ارزیابی شدند که محرک سرمایهگذاری اشخاص در پروژههای اجتماعی هستند.
پیشینۀ نظری پژوهش
تأمین مالی جمعی، پدیدهای نوظهور است که تسهیلکنندۀ فرایند جذب سرمایه برای صاحبان ایده، کارآفرینان، کسبوکارهای نوپا و پروژههای مختلف است. این، روش تأمین مالی جایگزینی (روشهای سنتی) بهویژه برای کارآفرینان خرد، کسبوکارهای جدید و مؤسسات غیرانتفاعی است .(Ferreira et al., 2022) بسترهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی نیز در این خصوص نقش شایان توجهی ایفا میکنند؛ از این رو که به کارآفرینان کمک میکنند تا با به اشتراکگذاری ایده یا پروژههایشان، عموم مردم با آن آشنا شوند و سرمایه جذب کنند. آنها خود را با استفاده از شبکههای اجتماعی معرفی و کسب اعتبار و اعتماد میکنند. سرمایهگذاران نیز با طرحهای مختلف آشنا میشوند و سرمایهگذاری میکنند؛ بنابراین اینترنت نیز در سهولت امر تأمین مالی جمعی جالبتوجه و مهم است. صاحبنظران مختلف تعاریف گوناگونی برای تأمین مالی جمعی ارائه کردهاند. ازنظر حسین و اوپاراچو[10] (2017)، تأمین مالی جمعی، پدیدهای نوظهور است که تسهیلکنندۀ فرایند جذب سرمایه برای صاحبان ایده، کارآفرینان، کسبوکارهای نوپا و پروژههای مختلف است. کای و همکاران[11] (2019)، تأمین مالی جمعی را پدیدهای جدید و رو به رشد در کارآفرینی میدانند که به صاحبان پروژه اجازه میدهد تا از سرمایهگذاران بالقوۀ بزرگ درخواست سرمایهگذاری کنند. پاتریک شوفل[12] (2017)، تأمین مالی جمعی را شکلی خاص از منبعیابی میداند که منابع مالی را برای پروژهها یا کسبوکارها از طریق انبوه مردم فراهم میکند و این امر اغلب از طریق کمپینها و راهاندازی اینترنت صورت میپذیرد. در ادبیات دانشگاهی از چهار نوع مختلف تأمین مالی جمعی یاد شده است. در تأمین مالی جمعی اهدایی، حمایتهای مالی بدون بازگشت دریافت میشود. این نوع سازمانها اغلب بهدنبال کسب سود نیستند (Böckel et al., 2021). برای تأمین مالی جمعی مدلهای مختلفی بیان شده است. در تأمین مالی جمعی پاداشمحور، حامیان مالی مبالغی را بهعنوان پاداش به کارآفرینان اعطا میکنند و در ازای آن از منافع پروژه مانند پیشفروش محصول و خدمات بهرهمند میشوند (Gabison, 2019). تأمین مالی جمعی اهدامحور، مکانیزمی است که سرمایهگذار با آن پول خویش را به سرمایهپذیر اعطا میکند؛ بدون اینکه از کمک خویش انتظار بازگشتی داشته باشد. این مدل، شبیه به تأمین مالی مبتنی بر پاداش است (Cai et al., 2019). در تأمین مالی جمعی سهاممحور، سرمایهگذاران در ازای سرمایهگذاری، سهام دریافت میکنند و در تأمین مالی جمعی بدهیمحور نیز پول دادهشده با انتظار بازگشت سرمایه و انگیزۀ درونی است .(Berns et al., 2020)
بهطور شگفتانگیز، پژوهشهای اندکی دربارۀ تأمین مالی جمعی اجتماعی تا به امروز انجام شده است. ایدههای جدید که همزمان نیازهای اجتماعی را برآورده و روابط یا همکاریهای اجتماعی جدیدی را ایجاد میکنند، برای توسعۀ اجتماعی موردنیاز هستند؛ بنابراین نوآوریها نهتنها برای جامعه مفید هستند، ظرفیت جامعه را برای اقدام افزایش میدهند. تأمین مالی جمعی اجتماعی بهعنوان پروژهای انساندوستانه و در قالب مدلی حمایتی است که در آن سرمایهگذاران انتظار هیچ بازگشت مستقیمی از حمایتهای خویش ندارند (OECD, 2014). این نوع حمایت مالی مبتنی بر اهداست که در آن حامی هیچ پاداشی در قبال حمایتش دریافت نمیکند و سرمایهگذاری به دلیل نوعدوستی، از روی سخاوت یا ارتقا و توسعۀ شرکت (یا جامعه) صورت میپذیرد (Bernardino & Santos, 2016; Mollick, 2014). بنابر گفتۀ گاجدا و والتون[13] (2013)، تفاوت میان تأمین مالی وجوه مبتنی بر اهدا و تأمین وجوه بهصورت سنتی این است که کارآفرینان اجتماعی از پلتفرمهای تأمین مالی جمعی اجتماعی برای جمعآوری پول بهمنظور پروژههای خاص اجتماعی استفاده میکنند. این رویکرد به کمک بیشتر اهداکنندگان منجر میشود؛ زیرا آنان میدانند که این پول صرف پروژهای خاص و درنهایت، جامعه منتفع میشود. تأمین مالی جمعی اجتماعی بیشترین کاربرد را برای پروژههای مرتبط با جامعه دارد. درواقع سرمایهگذاری خرد در برابر توسعۀ خرد قرار دارد؛ یعنی سرمایهگذاریهای اندک مردم، بهصورت تدریجی سبب توسعه، پیشرفت و افزایش رفاه جامعه میشود (World Bank, 2013). پروژههایی با زمینۀ اجتماعی یا غیرانتفاعی احتمال بیشتری برای دریافت کمک مالی دارد (Moritz & Block, 2014). این رابطه از جهت نظری و تجربی تأیید شده است (Belleflamme, 2013 Bernardino & Santos, 2016).
توسعۀ مدل مفهومی پژوهش
در این بخش، به بررسی عوامل موثر بر مشارکت در تأمین مالی جمعی اجتماعی و روابط بین آنها توجه میشود که در پژوهشهای پیشین به آنها اشاره شده است.
آگاهی از نیاز[14]
آگاهی از نیاز بهطور طبیعی پیششرطی لازم برای وجود نوعدوستی است. قبل از هر عمل اعطایی آگاهی از نیاز یا نیازها پیش میآید. نیازها شامل نیازهای ناملموس اعم از جسمی، احساسی، اجتماعی و ذهنی و نیز نیازهای ملموس نظیر مالی، حادثه و غیره هستند (Lee & Farrell, 2003). بکرز و وایپکینگ[15] (2011)، رسانههای جمعی را عوامل تسهیلکنندۀ آگاهی از نیاز میدانند (Simon, 1997). درواقع پیش از اینکه رفتار اعطایی و کمک با انگیزۀ خیرخواهانه صورت گیرد، مستلزم است، فرد اهداکننده از نیازِ شخص یا مؤسسۀ نیازمند آگاه شود و دریابد که آن شخص یا مؤسسه واقعاً نیازمند کمک است. این آگاهی نیز از طریق سایتهای تأمین مالی جمعی انجام میشود. درنتیجه فرضیۀ زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 1: آگاهی از نیاز بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
درخواست یا تقاضا[16]
درخواست یا تقاضا به این معناست که قبل از هر عمل اعطایی، باید تقاضا یا نیازی وجود داشته باشد؛ یعنی کارآفرین یا مؤسسهای نیازمند باید تقاضای کمک داشته باشد. بکرز و وایپکینگ درخواست یا تقاضا را «تنها عملِ تقاضا برای کمک مالی (اهداء)» تعریف میکنند (Bekkers & Wiepking, 2011)؛ بهعنوان مثال، یکی از راههای بیان تقاضای کمک، استفاده از تصاویر است. مطالعۀ تجربی سارگینت و وودلایف [17] (2007)، بحثهایی را مطرح میکند که حاکی از آن است که عکسهای ناراحتکننده حسی را در اهداکننده ایجاد میکند که تمایل وی را برای کمک مالی کاهش میدهد. این موضوع طعنهآمیز، باعث ایجاد موانعی بر سر راه اهدا میشود. علاوه بر این، آنها بیان میکنند، تصور تصویری فریبکارانه است که نشاندهندۀ نیاز بیش از حد است و تمایل مخاطب را برای کمک کاهش میدهد (Isen, & Noonberg, 1979; Sargeant & Woodliffe, 2007). در این خصوص وبسایت نان پروفیت[18] نیز بیان میکند، مؤسسات خیریه برای جذب کمکهای مردمی و انتقال پیامهای خویش به مخاطبان از تصاویر استفاده میکند. در این عکسها کسانی به تصویر کشیده میشوند که نیازمند کمک و حمایت هستند؛ بنابراین چالشی که پیش روی این مؤسسات قرار دارد، این است که در تصاویر خود از چهرههای شاد استفاده کنند یا ناراحت؛ زیرا هرکدام از این تصاویر تأثیر متفاوتی بر مخاطبان دارد (یا انگیزۀ حمایت را در فرد ایجاد میکند یا مانع حمایت وی میشود). استفاده از تصاویر شاد، تمایل افراد را برای کمک به دیگران افزایش میدهد و حس خشنودی و لذت را در فرد کمککننده ایجاد میکند (چون باعث تغییر کیفیت زندگی نیازمندان میشوند). از طرفی، چهرههای غمگین نشاندهندۀ شدت نیاز هستند و این امر اهداکنندگان را ترغیب به کمک میکند؛ بنابراین استفاده از نوع تصاویر نسبی است و بستگی به نوع حامی دارد. درنتیجه فرضیۀ زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 2: تقاضا بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
هزینه و منافع[19]
بکرز و وایپکینگ (2011)، هزینه و منافع را «اثرات بارزی که با یک ارزش پولی رابطه دارند» تعریف میکنند. آنها ترجیح میدهند، بهطور برجسته بر هزینهها و منافع مادی یا اساسی مرتبط با اهدا تمرکز کنند؛ بهعنوان مثال، تمرکز بر هزینهها و منافع ملموس و قابلدرک و عوامل بیرونیای مهم است که بر اهداکنندهگان مؤثر است و حس مشارکت را در آنها برانگیخته میکند. هزینهها و منافع نیز به دو صورت فیزیکی یا عینی (ملموس) و روانشناختی یا ذهنی (ناملوس) هستند. افراد در روابط اجتماعی و کنش متقابل خود سعی میکنند، هزینهها را به حداقل برسانند و منافع خویش را افزایش دهند.
فرضیۀ 3: هزینه و منافع بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
نوعدوستی[20]
نوعدوستی، ترجمۀ واژۀ Altruism که درواقع برگرفته از ریشۀ Alter به معنای غیر، دیگر و دیگری است و نشاندهندۀ رفتاری است که هدف آن، نفعرسانی به دیگران است (Simmons, 1991). نوعدوستی یا کمک به دیگران بهصورت آگاهانه، یکی از عوامل ضروری در روابط اجتماعی است که برخی پژوهشگران معتقدند، این امر در جوامع امروزی بهویژه در شهرها در حال کاهش و به یکی از مسائل مهم اجتماعی تبدیل شده است (Aronson, 2002)؛ بنابراین نوعدوستی رفتاری است که بهصورت داوطلبانه صورت پذیرفته و قصد آن کمک به دیگران است؛ حتی اگر هیچگونه منافعی برای شخص کمککننده در برنداشته باشد و منفعتی که شخص کمککننده از این عمل به دست میآورد، احساس مثبت و خوشایند باشد؛ با این حال، تعریف دقیقی از نوعدوستی بسیار دشوار است. تعاریفی در توصیف اجزایی وجود دارند که این اصطلاح را میسازند؛ ازجمله:
الف) فردی که قصد دارد، به شخص دیگری کمک کند؛
ب) این عمل از سوی کمککننده بهصورت داوطلبانه آغاز میشود؛
ج) اینکه بدون انتظار پاداش از منابع خارجی اجرا میشود (Bierhoff, 1987).
درنتیجه فرضیۀ زیر توسعه داده میشود.
فرضیۀ 4: نوعدوستی بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
ارزشها[21]
شباهت ارزش، باوری مشترک و بدین معناست که دو طرف نگرش، اهداف، رفتارها و سبک زندگی مشابهی دارند (Liang et al., 2019, Morgan, 1994). زاکر[22] (1986)، معتقد است که افراد اعتماد متقابل را براساس صمیمیت حاصل از شباهتشان ایجاد میکنند .جامعهشناسان اشاره میکنند که در رابطهای اجتماعی، مردم تمایل دارند، به کسانی جذب شوند که مشابه خودشان هستند؛ بنابراین تمایل بیشتری به تعامل با آنها دارند (Liang et al., 2019; Johnson, 2005). پژوهشهای تجربی پیشین نیز حاکی از آن است که شباهت اشتراکی بهطور مثبتی بر اعتماد تأثیر میگذارد. ژائو و همکاران[23] (2017) استدلال میکنند که بین حامیان و کارآفرینان در تأمین مالی پاداشمحور در صورتی که آنها ارزشهای مشابهی را به اشتراک بگذارند، سطح زیادی از اعتماد و تعهد وجود دارد. وقتی دو طرف اهداف و ارزشهای مشابهی دارند، واکنش احساسی برای افزایش اعتماد متقابل ایجاد میشود (Liang et al., 2019; Harms, 2007). این امر کار جمعآوری پول را برای کارآفرینان بهمنظور تأمین مالی پروژههایشان آسانتر میکند (Butticè et al., 2017). درواقع حامیان مالی بیشتر متمایل به سرمایهگذاری در پروژههای پیشنهادی از سوی کسانی هستند که احساس بهتری نسبتبه آنها دارند. لامبرت و شوینباخر[24] (2010) نیز چنین استدلال کردند که حامیان مالی در تصمیمات سرمایهگذاریشان و ارزیابی پروژهها بر این امر متکی هستند که آیا پروژههای پیشنهادی باورهای مشابه یا ارزشهای مشترکی با ایدههای خود دارند یا خیر؛ بنابراین مشابهت ارزشی، تعیینکنندۀ اصلی اعتماد سرمایهگذار در جمعآوری پول است. کلیازی و همکارانش[25] (1984) اشاره میکنند که افراد به احتمال زیاد به گروهها یا افرادی کمک میکنند که شبیه خودشان هستند. رادلی و کندی[26] (1995) نشان میدهند که شباهت افراد یا گروهها همدلی قویتر ایجاد و درنتیجه قصد کمککردن را تقویت میکند (Srkoc et al., 2013). درنتیجه فرضیههای زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 5: ارزشها بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 6: ارزشها بر اعتماد به صاحب ایده برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 7: ارزشها بر اعتماد به مؤسسه برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
شهرت یا اعتبار[27]
بکرز و وایپکینگ، شهرت یا اعتبار را «پیامدهای اجتماعی اهدا یا دهش برای اهداکننده» تعریف میکنند (Bekkers & Wiepking, 2011). انگیزۀ نیکوکاری و رفتار جامعهیار (یعنی رفتار داوطلبانه برای کمک به دیگران) تا حد زیادی ناشی از عوامل «اجتماعی» مانند تمایل به اعتبار، عزتنفس، محبوبیت یا مقبولیت است (Bekkers & Wiepking, 2011). از دیگر عوامل، به شهرت و اعتبار حامی و نیز پلتفرم تأمین مالی جمعی و حمایتهای قبلی حامی در نمونههای مشابه نام برده میشود. درنتیجه فرضیههای زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 8: شهرت یا اعتبار بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 9: شهرت یا اعتبار بر اعتماد به صاحب ایده برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 10: شهرت یا اعتبار بر اعتماد به مؤسسه برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
مزایای روانشناختی[28]
بکرز و وایپکینگ (2011)، مزایای روانشناختی ناشی از اهدا را که برای اهداءکنندگان بههمراه دارد، به «لذت ناشی از بخشش» و «خویشتنشناسی» مجزا میکنند. خویشتنشناسی در اینجا به معنای احساس افراد از خودشان در رابطه با اهدا و بخشش و جامعهیاری (یعنی رفتار داوطلبانه برای کمک به دیگران) است. «لذت ناشی از بخشش» درواقع احساس خوب و لذت ناشی از اهدا، انگیزۀ افراد برای بخشش محسوب و بهعنوان نوعدوستی از آن یاد میشود. درنتیجه فرضیههای زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 11: مزایای روانشناختی بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 12: مزایای روانشناختی بر اعتماد به صاحب ایده برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 13: مزایای روانشناختی بر اعتماد به مؤسسه برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
اثربخشی[29]
در پژوهش حاضر منظور از اثربخشی، مؤثربودن اهدا و اثربخشی رفتار داوطلبانه برای کمک به همنوعان در کاهش یا حل مسائل اجتماعی است. اثربخشی به این اشاره دارد که ادراک و طرز تفکر حامیان باعث تفاوت در علت حمایت و کمک آنها میشود. اثربخشی، مؤثربودن اهدا و رفتار داوطلبانه برای کمک به همنوعان در کاهش یا حل مسائل اجتماعی است. از سویی، برخی پژوهشهای دیگر نشاندهندۀ آن است که وقتی افراد احساس کنند که مشارکت آنها تفاوتی ایجاد نمیکند، احتمال کمتری وجود دارد که به رفتار داوطلبانه و کمک اقدام کنند (Arumi et al., 2005; Diamond & Kashyap, 1997; Duncan, 2004; Mathur, 1996; Smith & McSweeney, 2007) و باعث ترک اقدامی خیرخواهانه و اجتماعی میشود (Wiepking et al., 2010). درنتیجه فرضیههای زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 14: اثربخشی بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 15: اثربخشی بر اعتماد به صاحب ایده برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 16: اثربخشی بر اعتماد به مؤسسه برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
اعتماد به صاحب ایده[30]
اعتماد، عاملی مهم است که بر قصد رفتاری انسان تأثیر میگذارد. هر فعالیت تجاری به اعتماد مربوط (Arrow, 2015; Liang et al., 2019) و آن اصل اساسی هر رابطۀ تجاری است (Hart & Saunders, 1997). پژوهشهای گذشته رابطۀ مثبت را بین اعتماد و توسعۀ اقتصادی تأیید میکنند (Liang, 2019, Zak & Knack, 2001, Temple & Johnson, 1998, Knack & Keefer, 1997). وقتی شرکتی جدید تأسیس میشود، یکی از مهمترین عواملی که زمینۀ موفقیت آن را فراهم میکند، تیم بنیانگذار آن است. ادبیات موجود ثابت میکند که ترکیب تیم بنیانگذار بهاحتمال مهمترین عامل برای موفقیت درازمدت یک شرکت است .(Coakley et al., 2021)
بنابراین اعتماد، نقش بسیار مهمی در پیشبینی رفتارهای سرمایهگذاری دارد (Liang, 2019, Bottazzi, et al., 2016, Guiso et al., 2009). در پژوهشهای پیشین، اعتماد بهعنوان باوری ذهنی، احتمال ذهنی، تمایل فرد برای تکیهکردن به دیگری غیر از خود یا اطمینان فرد درخصوص دیگری تعریف شده است (Liang, 2019; Ba, Whinston & Zhang, 2003; Chellappa & Pavlou, 2002; Cheung & Lee, 2006; Dirks & Ferrin, 2001; Mayer et al., 1995). همینطور اعتماد باور ذهنی سرمایهگذار است. به این صورت که کارآفرین، به برنامههای وعده دادهشده و وظایف خویش که در اهداف پروژهاش تشریح کرده است، بهصورت کامل عمل کند. شواینباخر ولارالد[31] (2010) ادعا دارند که در تأمین مالی جمعی، اعتماد بهویژه در طرحهای کارآفرینی مهم است. تأمینکنندگان مالی میخواهند که به کارآفرینان اعتماد کنند و ارتباط با کارآفرین نیز برای اعتماد مهم است. اعتماد به صاحب ایده ناشی از ارزشهای مشترک سرمایهگذار با کارآفرین و عملکرد مطلوب قبلی کارآفرین است. یکی از عوامل اعتماد به صاحب ایده (کارآفرین یا بانی پروژه) توانایی اوست. توانایی، گروهی از مهارتها، توانمندیها و ویژگیهایی است که یک حزب یا فرد را قادر میکند تا در حیطۀ خاصی نفوذ داشته باشد (Liang et al., 2019; Mayer, 1995). با توجه به نظریۀ اعتماد، اگر متولی در حوزۀ فنی خاصی صلاحیت داشته باشد، ممکن است نسبتبه وظایف و کارهای مربوط به آن ناحیه معتمدتر باشد؛ بنابراین هدف مدنظر بهاحتمال محقق میشود. (Liang et al., 2019). اسمیت و بارکلی[32](1997) بیان میکنند که افراد تمایل بیشتری به کسی دارند که اعتماد کنند، دارای تخصص و توانایی است. وقتی سرمایهگذاری احساس میکند که کارآفرین برای دستیابی به وظایف محوله ماهر و دارای تخصص و توانایی لازم است، اعتمادش به صاحب ایده افزایش مییابد. مالیک[33] (2014)، خاطرنشان میکند که تأمین مالی جمعی و سرمایهگذاری خطرپذیر شباهتهایی از این نظر دارد که تجربۀ قبلی کارآفرین و توانایی آنها بر اعتماد سرمایهگذاران به کارآفرین تأثیر خواهد گذاشت؛ زیرا به اعتقاد آنها کارآفرین در صورت داشتن تخصص و مهارت کافی به هدف پروژه میرسد. درنتیجه فرضیۀ زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 17: اعتماد به صاحب ایده بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحها و پروژههای در تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
اعتماد به مؤسسه[34]
اعتماد از جنبهای دیگر شامل اعتماد به مؤسسه، وبسایت تأمین مالی جمعی میشود (Liang et al., 2019). راهاندازی تأمین مالی جمعی نیاز به وجود ویژگی ارتباطی دارد. در تأمین مالی از طریق خانواده و دوستان، اعتماد و اعتبار از فاکتورهای مهمی است. اعتماد، عاملی مهم برای سرمایهگذاری در یک طرح تأمین مالی جمعی است و بر قصد رفتاری انسان تأثیر میگذارد. اعتماد به مؤسسه ناشی از شهرت پلتفرم است. علاوه بر این، اعتماد به مؤسسه با این باور فرد سروکار دارد که شرایط ساختاری لازم در محیط اینترنت برای اطمینان از نتیجۀ موفقیتآمیز موجود است. درنتیجه فرضیۀ زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 18: اعتماد به مؤسسه بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحها و پروژههای در تأمین مالی جمعی اجتماعی تأثیر مثبت دارد.
نوع پروژه[35]
نوع پروژۀ تأمین مالی جمعی، محرک بالقوۀ مهمی برای تصمیم سرمایهگذاری است. لامبرت و شوینباخر (2010)، استدلال میکنند که انواع پروژۀ تأمین مالی جمعی ممکن است، تأثیرهای چشمگیری بر قصد سرمایهگذاری حامی ایجاد کند و بهنوبۀ خود موفقیت پروژه را تحتتأثیر قرار میدهد؛ بهعنوان مثال، تسنگ و همکاران[36] (2004) نشان دادند که سرگرمی، ویژگی مهم اثرگذار بر نگرشهای مصرفکنندۀ یک محصول یا خدمات است. آیر و کاشیاپ[37] (2009) اشاره کردند که برخی حامیان مالی برای کسب سود مالی سرمایهگذاری میکنند؛ در حالی که برخی دیگر ممکن است علاقهمند به پروژههایی باشند که ارزشهای اجتماعی یا معانی نمادین برای جامعه داشته باشند. درنتیجه فرضیههای زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 19: نوع پروژه در رابطۀ بین ارزشها و اعتماد به صاحب ایده تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 20: نوع پروژه در رابطۀ بین شهرت یا اعتبار و اعتماد به صاحب ایده تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 21: نوع پروژه در رابطه بین اعتماد به صاحب ایده و تمایل تأثیر مثبت دارد.
سطح بودجه[38]
مقصود از سطح بودجه، مبلغ هدف سرمایۀ موردنیاز برای پروژههاست که افراد تمایل به سرمایهگذاری در آنها دارند. این مبلغ هدف با توجه به بررسی سایتهای تأمین مالی جمعی زیر 30 میلیون تومان و بیش از 30 میلیون تومان تعیین و بهعنوان متغیر تعدیلگر در نظر گرفته شد. درنتیجه فرضیههای زیر توسعه داده میشود:
فرضیۀ 22: نوع بودجۀ پروژه در رابطۀ بین ارزشها و اعتماد به صاحب ایده تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 23: نوع بودجۀ پروژه در رابطۀ بین شهرت یا اعتبار و اعتماد به صاحب ایده تأثیر مثبت دارد.
فرضیۀ 24: نوع بودجۀ پروژه در رابطۀ بین اعتماد به صاحب ایده و تمایل تأثیر مثبت دارد.
تمایل به سرمایهگذاری[39]
در ادبیات تأمین مالی جمعی، اعتماد بهعنوان یکی از عوامل تعیینکنندۀ تمایل به سرمایهگذاری نیز شناخته میشود (Kang, 2016; Zheng, 2016; Harrison, 1997). همانگونه که مطرح شد، طبق نظر چن و همکاران[40] (2014) درخصوص تأمین مالی جمعی، اعتماد به دو دستۀ صاحب ایده (کارآفرین) و مؤسسه (پلتفرم) تقسیمبندی میشود (Liang et al., 2019). علاوه بر اعتماد بهعنوان سابقۀ اولیۀ قصد سرمایهگذاری، عوامل دیگری نیز در تمایل به سرمایهگذاری مؤثرند. در این پژوهش، علاوه بر اعتماد به صاحب ایده و اعتماد به مؤسسه، تأثیر هشت متغیر مستقل آگاهی از نیاز، شهرت، هزینه و منفعت، نوعدوستی، مزایای روانشناختی، ارزشها، درخواست یا تقاضا و اثربخشی و بهعلاوه، متغیرهای میانجی اعتماد به صاحب ایده و مؤسسه بررسی میشود. شکل (1) نشاندهندۀ چارچوب مفهومی پیشنهادی تمایل به سرمایهگذاری در پروژههای اجتماعی است که بیانگر ارتباط مفاهیم مختلفی است که در مرور ادبیات بهعنوان عوامل اصلی شناسایی شده است.
شکل (1) مدل مفهومی پژوهش
Figure (1) Conceptual model of research
روش پژوهش
با توجه به هدف پژوهش، که بررسی عوامل مؤثر بر تمایل افراد بهمنظور مشارکت و سرمایهگذاری در پروژههای تأمین مالی جمعی اجتماعی است، جامعۀ آماری شامل افرادی است که در پروژههای تأمین مالی جمعی اجتماعی مشارکت و در آن سرمایهگذاری کردهاند. حجم نمونه با توجه به جدول مورگان نامحدود در نظر گرفته شد. بر این اساس حجم نمونۀ مناسب برای آن، طبق فرمول محاسبۀ حجم نمونۀ گرجسی و مورگان (1970)، در جامعۀ نامحدود و سطح اطمینان 95 و 5 درصد خطا تعداد 384 نفر برآورد شد. در این پژوهش، از روش نمونهگیری تصادفی ترکیبی استفاده شده است. به این صورت که پرسشنامه بهصورت تصادفی در شبکههای اجتماعی و نیز برای افرادی ارسال شد که در دسترس بودند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است که با توجه به مدل مفهومی پژوهش بهصورت استاندارد تنظیم شده است(Srkoc et al., 2013, Liang et al., 2019) . پس از اطمینان از روایی و پایایی آن، پرسشنامه بهصورت آنلاین در اینترنت و شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته، پس از انتشار، 318 پرسشنامه جمعآوری و در تحلیلها استفاده شد. پرسشنامه، با توجه به اهداف پژوهش و اطلاعات موردنیاز برای آزمون فرضیههای پژوهش تنظیم شد. در پژوهش حاضر، برای سنجش روایی محتوا، 12 پرسشنامه برای نظرسنجی از خبرگان که شامل اعضای هیئتعلمی که با مفهوم تأمین مالی جمعی آشنایی داشتند و نیز صندوقهای سرمایهگذاری بود، تنظیم و در اختیار آنان قرارگرفت و براساس نظرات ایشان اصلاحاتی در پرسشنامه اعمال شد. بهمنظور سنجش پایایی پرسشنامه، تعداد 30 پرسشنامه تهیه و توزیع و همۀ آنها نیز جمعآوری که پس از واردکردن دادهها در نرمافزار اسپیاساس 22 ضریب پایایی یا آلفای کرونباخ برای متغیرها محاسبه شد. ضرایب پایایی متغیرهای پرسشنامه در جدول (1) درج شده است.
جدول (1) ضرایب پایایی متغیرهای پژوهش
Table (1) Reliability coefficients of research variables
متغیرها |
تعداد گویهها |
ضریب آلفا |
منابع |
آگاهی از نیاز |
3 |
804/0 |
Bekkers & Wiepking (2011) & Srkoc et al., (2013) |
تقاضا |
3 |
721/0 |
|
هزینه و منفعت |
3 |
734/0 |
|
نوعدوستی |
4 |
703/0 |
|
ارزشها |
2 |
851/0 |
|
شهرت یا اعتبار |
2 |
821/0 |
|
مزایای روانشناختی |
3 |
794/0 |
|
اثربخشی |
3 |
758/0 |
|
اعتماد به صاحب ایده |
4 |
720/0 |
Liang et al., (2019) |
اعتماد به مؤسسه |
5 |
808/0 |
|
تمایل به سرمایهگذاری |
3 |
713/0 |
نتایج مندرج در جدول گویای آن است که آلفای کرونباخ همۀ سازهها بیشتر از 7/0 است و سازه دارای پایایی درونی است؛ بنابراین پرسشنامۀ پژوهش پایایی لازم را دارد.
یافتهها
یافتههای مربوط به مشخصات فردی پاسخگویان در قالب جدول (2) تشریح شده است. شایان ذکر است، برای ترسیم جداول و نمودارها از برنامهها و نرمافزارهای Excel، Word و SPSS22 استفاده شده است.
جدول (2) ویژگیهای جمعیتشناختی اعضای نمونه
Table (2) Demorgraphic characteristics of the sample
تعداد: 318 |
|||
متغیر |
گروه |
فراوانی |
درصد فراوانی |
جنسیت |
زن |
181 |
57 |
مرد |
137 |
43 |
|
سن |
زیر 18 سال |
4 |
3/1 |
25 – 18 |
75 |
6/23 |
|
30 – 26 |
117 |
8/36 |
|
35 – 31 |
60 |
9/18 |
|
40 – 36 |
32 |
1/10 |
|
45 – 41 |
15 |
7/4 |
|
50 – 46 |
6 |
9/1 |
|
بالاتر از 51 |
9 |
8/2 |
|
تحصیلات |
فوق دیپلم و پایینتر |
27 |
5/8 |
کارشناسی |
93 |
2/29 |
|
کارشناسی ارشد |
177 |
7/55 |
|
دکتری و بالاتر |
17 |
3/5 |
|
سایر |
4 |
3/1 |
|
شغل |
شاغل در سازمان دولتی |
67 |
1/21 |
شاغل در سازمان خصوصی |
66 |
8/20 |
|
شغل آزاد |
35 |
11 |
|
دانشجو |
72 |
6/22 |
|
در حال حاضر بدون شغل |
78 |
5/24 |
|
درآمد |
زیر 1 میلیون |
143 |
45 |
بین 1 تا 3 میلیون |
105 |
33 |
|
بین 3 تا 5 میلیون |
52 |
4/16 |
|
بین 5 تا 10 میلیون |
17 |
3/5 |
|
بالاتر از 10 میلیون |
1 |
3/‧ |
|
نوع پروژه |
اجتماعی |
76 |
24 |
طراحی محصولات مفید |
22 |
7 |
|
چاپ کتاب |
18 |
6 |
|
حفظ محیطزیست |
72 |
23 |
|
سرگرمی |
130 |
40 |
|
سطح بودجه |
سطح1: زیر 10 میلیون تومان |
104 |
34 |
سطح2: بین10 تا 30 میلیون تومان |
91 |
37 |
|
سطح3: بالای 30 میلیون تومان |
123 |
39 |
در این پژوهش از آمار استنباطی مربوط برای آزمون فرضیهها و تجزیهوتحلیل دادهها بهره گرفته شده است. به این منظور، نرمافزارهای آموس[41] 22 و اسپیاساس[42] بهکار گرفته شد. درمجموع مدل پژوهش شامل یازده سازه (آگاهی از نیاز، هزینه و منفعت (پاداش)، نوعدوستی، شهرت یا اعتبار، مزایای روانشناختی، اثربخشی، درخواست یا تقاضا، سطح بودجه و نوع پروژه، اعتماد به صاحب ایده، اعتماد به مؤسسه و تمایل سرمایهگذار برای مشارکت در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی) است که با توجه به ادبیات و پیشینۀ پژوهش ایجاد شده است. برای مدلسازی معادلات ساختاری، ابتدا تحلیل عامل تأییدی برای متغیرها و ابعاد آنها انجام گرفت. سپس مدل اندازهگیری ارزیابی و پس از آن، برازش مدل پژوهش در جامعۀ آماری بررسی شد. شایان ذکر است، برازش مدل با یکسری شاخصها بررسی میشود. جدول (2) نشاندهندۀ این شاخصها و دامنۀ مقبول آنهاست؛ همانطور که ملاحظه میشود، سه دسته شاخص برازش در مدلسازی معادلات ساختاری شامل: شاخصهای مطلق، افزایشی و مقتصد در نظر گرفته میشود. طبق نظر بایرن (2010) چنانچه حداقل سه شاخص در حد قابلقبول باشد، مدل برازش میشود.
جدول (3) شاخصهای برازش مدل
Table (3) Model Fitness Indicators
سطح قابلقبول |
نام اختصاری |
نام شاخص |
شاخص برازش |
p>= α |
χ2 (df , p) |
کای اسکوئر[43] |
شاخصهای مطلق برازش[44] |
حداقل9/0 |
GFI |
شاخص نیکویی برازش[45] |
|
حداکثر 08/0 |
RMSEA |
ریشۀ دوم میانگین مربعات خطای برآورد[46] |
|
حداکثر 08/0 |
RMR |
ریشۀ دوم میانگین مربعات باقیمانده[47] |
|
حداقل9/0 |
TLI |
شاخص توکر- لویز[48] |
شاخصهای برازش افزایشی[49] |
حداقل9/0 |
NFI |
شاخص برازش هنجار شده[50] |
|
حداقل9/0 |
CFI |
شاخص برازش تطبیقی[51] |
|
5 χ2 /df =< |
χ2 /df |
کای اسکوئر هنجارشده[52] |
شاخصهای برازش مقتصد[53] |
برای بررسی فرضیههای پژوهش، مدل ساختاری ترسیم و ضرایب مسیر محاسبه شد.
Chi-square (df)= 634.498 (542); P Value (>=0.05)= .004
Relative Chi-Sq(<=5) = 1.171
RMR (<0.08)= .059; GFI (>=0.9)= .901
CFI (>=0.9)= .973; IFI (>=0.9)= .974; RMSEA (<=0.08)= .023
(Stsndardized estimates)
شکل (2) مدل ساختاری پژوهش
Figure (2) Structural model of research
نتایج و پیشنهادها
سؤال اصلی پژوهش به این صورت مطرح میشود: چه عواملی بر تمایل افراد برای مشارکت و سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی مؤثرند؟ با توجه به نتایج تحلیل مسیر و آزمون فرضیههای پژوهش، متغیرهای آگاهی از نیاز، نوعدوستی و ارزشها، اعتماد به صاحب ایده و مؤسسه با 95 درصد اطمینان و متغیرهای شهرت یا اعتبار، مزایای روانشناختی و اثربخشی با 99 درصد اطمینان دارای تأثیر مثبت و معناداری در تمایل به سرمایهگذاری در طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی هستند؛ اما دو متغیر مستقل هزینه و منفعت و تقاضا تأثیری بر تمایل به مشارکت و سرمایهگذاری ندارند؛ همچنین چهار متغیر ارزشها، شهرت و اعتبار، مزایای روانشناختی و اثربخشی علاوه بر تأثیر مستقیم، از طریق متغیر میانجی اعتماد به صاحب ایده دارای تأثیر غیرمستقیمِ مثبت، بهترتیب با ضریب اطمینان 99، 95، 95 و 99 درصد هستند. علاوه بر این، چهار متغیر مزبور با متغیر میانجی اعتماد به مؤسسه دارای اثر غیرمستقیم دیگری نیز بر تمایل به مشارکت و سرمایهگذاری در پروژهها و طرحهای تأمین مالی جمعی اجتماعی هستند. در این میان، متغیرهای شهرت و اعتبار، مزایای روانشناختی و اثربخشی هر یک بهترتیب با اطمینان 99، 95 و 99 درصد دارای تأثیر مثبت غیرمستقیم بر تمایل به سرمایهگذاری هستند؛ اما تأثیر غیرمستقیم ارزشها بر تمایل به سرمایهگذاری تأیید نمیشود؛ همچنین ضریب تعیین تمایل به سرمایهگذاری برابر با 581/0 است. درنتیجه 58 درصد تغییرات تمایل به سرمایهگذاری با متغیرهای آگاهی از نیاز، تقاضا، هزینه و منفعت، نوعدوستی، ارزشها، شهرت یا اعتبار، مزایای روانشناختی، اثربخشی، اعتماد به صاحب ایده و مؤسسه تبیین میشود و 42 درصد آن با متغیرهایی که در این مدل در نظر گرفته نشده است. ضریب تعیین اعتماد به صاحب ایده برابر با 338/0 است و این یعنی متغیرهای ارزشها، شهرت یا اعتبار، مزایای روانشناختی و اثربخشی 34 درصد تغییرات متغیر نیت رفتاری را تعیین میکند. 15 درصد تغییرات اعتماد به مؤسسه با متغیرهای ارزشها، شهرت یا اعتبار، مزایای روانشناختی و اثربخشی تبیین میشود. جدول (4) نشاندهندۀ نتایج آزمون فرضیهها بهصورت خلاصه است.
جدول (4) نتایج آزمون فرضیهها
Table (4) The result of the hypothesis test
فرضیه |
مسیر علّی |
نتیجه |
||
فرضیۀ اول |
آگاهی از نیاز |
|
تمایل |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ دوم |
هزینه و منفعت |
|
تمایل |
رد فرضیه |
فرضیۀ سوم |
تقاضا |
|
تمایل |
رد فرضیه |
فرضیۀ چهارم |
نوعدوستی |
|
تمایل |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ پنجم |
ارزشها |
|
تمایل |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ ششم |
ارزشها |
|
اعتماد به صاحب ایده |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ هفتم |
ارزشها |
|
اعتماد به مؤسسه |
رد فرضیه |
فرضیۀ هشتم |
شهرت یا اعتبار |
|
تمایل |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ نهم |
شهرت یا اعتبار |
|
اعتماد به صاحب ایده |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ دهم |
شهرت یا اعتبار |
|
اعتماد به مؤسسه |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ یازدهم |
مزایای روانشناختی |
|
تمایل |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ دوازدهم |
مزایای روانشناختی |
|
اعتماد به صاحب ایده |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ سیزدهم |
مزایای روانشناختی |
|
اعتماد به مؤسسه |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ چهاردهم |
اثربخشی |
|
تمایل |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ پانزدهم |
اثربخشی |
|
اعتماد به صاحب ایده |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ شانزدهم |
اثربخشی |
|
اعتماد به مؤسسه |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ هفدهم |
اعتماد به صاحب ایده |
|
تمایل |
تأیید فرضیه |
فرضیۀ هجدهم |
اعتماد به مؤسسه |
|
تمایل |
تأیید فرضیه |
فرضیه |
اثر تعدیلکنندگی نوع پروژه |
نتیجه |
||
فرضیۀ نوزدهم |
ارزشها |
|
اعتماد به صاحب ایده |
رد فرضیه |
فرضیۀ بیستم |
شهرت یا اعتبار |
|
تمایل |
رد فرضیه |
فرضیۀ بیستویکم |
اعتماد به صاحب ایده |
|
تمایل |
رد فرضیه |
فرضیه |
اثر تعدیلکنندگی سطح بودجه |
نتیجه |
||
فرضیۀ بیستودوم |
ارزشها |
|
اعتماد به صاحب ایده |
رد فرضیه |
فرضیۀ بیستوسوم |
شهرت یا اعتبار |
|
تمایل |
رد فرضیه |
فرضیۀ بیستوچهارم |
اعتماد به صاحب ایده |
|
تمایل |
تأیید فرضیه |
درنتیجه مدل نهایی پژوهش بهصورت شکل زیر میشود:
Non Sig Sig |
شکل (3) مدل نهایی پژوهش
Figure (3) The Final research model
تأمین مالی جمعی بهطور ذاتی پدیدهای اجتماعی است و نقش مهمی در موج جدید تأمین مالی و آیندۀ اقتصادی کشور ایفا میکند. سایتهایی که به دلایل نوعدوستی ایجاد میشوند، انگیزۀ اجتماعی دارند. این سایتها تأثیر زیادی در پیشرفت یک کشور ازنظر اقتصادی و توسعهای دارند و سبب کاهش فقر و رفع مشکلات اجتماعی میشوند. کارآفرینان اجتماعی پروژههای خویش را از طریق سایتهای اجتماعی به اشتراک میگذارند؛ در حالی که سرمایهگذاران یک پروژه را دنبال میکنند، آن را با رسانههای اجتماعی خود به اشتراک میگذارند، نظرات خود را ارسال و دربارۀ پروژه با سایر سرمایهگذاران بحث و تبادلنظر کنند. تشابه ارزش صاحب ایده و سرمایهگذار نیز نقش مؤثری در سرمایهگذاری دارد. این نتیجه با یافتههای پژوهش لیانگ و همکاران (2019) مطابقت دارد. کای و همکاران (2019)، نیز به این موضوع اشاره کردهاند. با توجه به پژوهش، اعتماد، یکی از ارکان اساسی در تأمین مالی جمعی اجتماعی و موتور محرکۀ افراد برای سرمایهگذاری در پروژههای اجتماعی است. مرتبطترین پژوهش در این رابطه پژوهش فریرا و همکاران (2022) است. حسین و همکاران (2017) نیز نتیجه میگیرند، سرمایهگذاران بهطور معمول فقط به اطلاعات ارائهشده از سوی بنیانگذاران در طول کمپین تأمین مالی جمعی اعتماد میکنند؛ بنابراین اعتماد موضوعی مهم است. قبل از اینکه سرمایهگذاران تصمیم به سرمایهگذاری بگیرند، باید اعتماد ایجاد شود. ارتقای سرمایۀ اجتماعی تمایل افراد را برای مشارکت افزایش میدهد؛ همانطور که بیان شد، سرمایۀ اجتماعی اینگونه حاصل میشود که مردم احساس کنند، پولی را، که برای راهاندازی و پیشبرد پروژهای اجتماعی پرداخت میکنند، صرف همان پروژه میشود. شناختن عواملی که سبب برانگیختهشدن تمایل افراد به سرمایهگذاری میشود، ضروری است و جای دارد که پژوهشهای بیشتری در این خصوص انجام شود؛ زیرا نتایج مثبت و مطلوب این پروژههای اجتماعی به جامعه میرسد و همۀ مردم از آن منتفع میشوند. تأمین مالی جمعی اجتماعی، پدیدهای جدید و ممکن است، برخی از افراد با آن آشنایی نداشته باشند. از فرضیۀ اول و دوم پژوهش این پیشنهاد مطرح میشود که اهمیت استفاده از رسانههای جمعی برای کمک به بیشترکردن آگاهی نسبتبه نیاز و تقاضای کارآفرینان اجتماعی امری حائز اهمیت است. افزایش این آگاهی کمک چشمگیری در افزایش مشارکتها و پاسخگویی به نیاز کارآفرینان میکند. به تبع آن، راهاندازی پروژههای اجتماعی نقش چشمگیری در کاهش مشکلات اجتماعی نظیر بیکاری و افزایش سطح اشتغال ایفا میکند؛ همچنین این پیشنهاد براساس فرضیههای پنجم تا دهم و نیز چهاردهم تا هجدهم مطرح میشود که افزایش سرمایۀ اجتماعی در جامعه نقش چشمگیری در افزایش تمایل به سرمایهگذاری ایفا میکند. علایق و ارزشهای مشترک، همبستگی و ارتباطات همه به مفهوم سرمایۀ اجتماعی تعلق دارند؛ بنابراین اگر کارآفرینان و مؤسسات به تعهدات خود پایبند باشند و به اهدافی عمل کنند که برای پروژههای خود تعریف میکنند و همچنین تمام سرمایهای را، که از سوی مردم جذب میکنند، صرف پروژهها کنند و با توانایی خود به اهداف مطرح شده دست یابند، این عملکرد مطلوب سبب افزایش اعتماد مردم به این نوع سایتها، کارآفرینان و بهطور اخص تأمین مالی جمعی میشود و نتیجۀ آن که ارتقای اقتصادی، اجتماعی و توسعهای است، در درازمدت دیده میشود. از آنجایی که این احساس در مردم ایجاد میشود که حمایتها و کمکهایشان هرچند اندک تأثیر بسزایی در جامعه دارد، پس تصمیمات سرمایهگذاریشان افزایش مییابد؛ همانطور که بیان شد، در دستیابی به تمام موارد مطرحشده از نقش چشمگیر رسانهها و شبکههای اجتماعی چشمپوشی نمیشود؛ بنابراین ایجاد محیط امن در فضای اینترنت و صداقت کارآفرینان اجتماعی و مؤسسات در پیشبرد تمایلات سرمایهگذاری اهمیت فراوانی دارد.
از محدودیتهای پژوهش، فقدان ادبیات کافی در حوزۀ تأمین مالی جمعی اجتماعی بهخاطر تازگی نسبی آن است؛ بنابراین به این معنی است که حوزۀ زیادی وجود دارد که در آن پژوهش انجام شود. با توجه به اینکه برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است. احتمال اینکه درک نادرست پرسشها در پرسششوندگان باشد، وجود دارد.
پیشنهاد میشود، در پژوهشهای آتی مزایای مدلهای انتفاعی پلتفرمهای تأمین مالی جمعی نسبت به مدلهای غیرانتفاعی و تأثیر تأمین مالی جمعی در حمایت مالی و وامدهی به کارآفرینان اجتماعی در کاهش مشکلات اجتماعی بررسی شود. این پژوهش، با روش کمی انجام شده است؛ بنابراین باید پژوهشهای دیگری با رویکرد کیفی انجام شود.
[1]. Disruptive Innovation
[2]. Mollick
[3]. CrowdFunding
[4]. Crowdsourcing
[5]. https://www.gofundme.org/
[6]. http://www.kickstarter.com/
[7]. https://www.indiegogo.com/
[8]. kiva
[9]. Social CrowdFunding
[10]. Hossain & Oparaocha
[11]. Cai
[12]. Patrick Schueffel
[13]. Gajda & Walton
[14]. Awareness of need
[15]. Bekkers & Wiepking
[16]. Solicitation
[17]. Sargeant & Woodliffe
[18]. https:// www. Nonprofitpro.com
[19]. Cost & Benefits
[20]. Altruism
[21]. Values
[22]. Zucker
[23]. Zhao et al
[24]. Lambert & Schwienbacher
[25]. Coliazzi et al
[26]. Radley & Kennedy
[27]. Reputation
[28]. Psychological Benefits
[29]. Efficacy
[30]. Funders Trust
[31]. Schwienbacher & Larralde
[32]. Smith and Barclay
[33]. Mollick
[34]. Institution Based Trust
[35]. Project Type
[36]. Tsang et al
[37]. Iyer & Kashyap
[38]. Funding Level
[39]. Investment Intention
[40]. Chen et al
[41]. AMOS
[42]. SPSS
[43]. Chi-square statistic
[44]. Absolute Fit Measures
[45]. Goodness-of-Fit Index
[46]. Root Mean square Residual
[47]. Root Mean square Residual
[48]. Tucker-Lewis Index
[49]. Incremental Fit Measurement
[50]. Normed Fit Index
[51]. Comparative Fit Index
[52]. Normed Chi-square
[53]. Parsimonious Fit Index