Document Type : Research Paper
Authors
1 Master of Accounting, Department of Accounting, Islamic Azad University, Tabriz, Iran
2 Associate Professor, Department of Accounting, Islamic Azad University, Tabriz, Iran
3 Coach, Department Of Economics, Islamic Azad University, Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
مدیریت سرمایه درگردش یکی از حوزههای مهم در مدیریت مالی به حساب میآید، زیرا بهطور مستقیم نقدینگی و سودآوری شرکتها را تحت تاثیر قرار میدهد، احتمال ورشکستگی برای شرکتهایی که در معرض مدیریت نادرست سرمایه در گردش حتی با وجود سودآوری مثبت وجود دارد. مدیریت سرمایه در گردش با دارایها و بدهیهای جاری سروکار دارد. داراییهای جاری یک شرکت قسمت قابل توجهی از کل داراییهای آن را تشکیل میدهد. سطوح بیش از حد دارائیهای جاری میتواند منجر به تحقق بازده سرمایهگذاری کمتر از حد متعارف شود. با وجود این، شرکتهایی که داراییهای جاری کمی دارند درروند عادی عملیات کمبودها و مشکلاتی خواهند داشت (وینتیلا و الکساندرا[1]، 2016).
واژه سرمایه در گردش[2] به سرمایهگذاری بنگاه در داراییهای جاری، بدهیهای جاری، وجوه نقد، اوراق بهادار کوتاه مدت، حسابهای دریافتنی و موجودی کالا مربوط میشود که در این میان، تصمیم گیری درباره میزان سرمایهگذاری در حسابهای دریافتنی و موجودی کالا و همچنین، میزان تامین اعتبار، مولفههای اصلی مدیریت سرمایه در گردش را تشکیل میدهد (موسوی، 1393). شرایط اقتصادی میتواند تاثیرات متفاوتی بر شرکتها داشته باشد و رفتار دادههای مالی را تحت تاثیر قرار دهد. برای نمونه، انتظار میرود در شرایط رکود اقتصادی رشد فروش، حاشیه سود و میزان سرمایهگذاری شرکتها کاهش و برعکس، در دوران رونق عکس این موضوع رخ دهد. در نتیجه، میتوان گفت انتظار میرود شرایط اقتصادی تاثیر متفاوتی بر دادههای مالی داشته باشد. بنابراین، آگاهی از تغییر رفتار دادههای مالی با توجه به چرخههای تجاری میتواند سرمایهگذارن و سایر تصمیم گیرندگان بازارهای مالی را در پیش بینی دقیقتر دادههای مالی آتی یاری رساند و سبب تخصیص کاراتر منابع گردد. از سوی دیگر، تاثیر چرخههای تجاری بر متغیرهای مالی با توجه به ویژگیهای خاص شرکتها ممکن است متفاوت باشد (اوگوندایپ، آیدون و اگوندایپ[3]، 2012).
اولین مطالعات سیستماتیک در مورد دورانهای اقتصادی توسط میچل[4] (1946) صورت گرفته است. میچل بنیانگذار دفتر ملی تحقیقات اقتصادی[5] NBER است که ادوار تجاری را بدینگونه تعریف کرده است یک دوره تجاری شامل دوره رونق در اکثر فعالیتهای اقتصادی است که دورههای رکود و تجدید حیات را به دنبال دارد. در دوران رکود اقتصادی ما شاهد کاهش قیمت سهام،کاهش منابع سرمایهگذار، کاهش تولید، کاهش اشتغال، کاهش درآمد، تنزیل مصرف و در کل کاهش وسیع در فعالیتهای اقتصادی خواهیم بود. در این دوران موجودی انبار افزایش مییابد ولی بعدا چنانچه در اغلب رکودها مشاهده شده بهطور مستمر سطح آن کاهش مییابد که خود به منزله کاهش سرمایهگذاری است. کاهش تولید کالاهای سرمایهای و کاهش بسیار سریعتر سرمایهگذاری در این بخش، بیکاری تعدادی از کارکنان را منجر شده که خود موجب کاهش درآمد و کاهش قدرت خرید میگردد ( لازاریدیس و تریفونیدیس[6]، 2006)متغیر کلان اقتصادی که دراین پژوهش استفاده شده است نرخ رشد تولید ناخالص داخلی[7] است.
پژوهشهای گستردهای با موضوع مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری در حوزه پژوهشهای مالی تاکنون انجام یافته است. در پژوهشهای صورت گرفته قبلی بیشتر از بازده داراییها برای ارزیابی سودآوری استفاده شده است. در این پژوهش از بازده حقوق صاحبان و بازده سود عملیاتی نیز به عنوان شاخص سودآوری استفاده شده است. لیکن براساس بررسیهای انجام شده پژوهشی که با رویکرد پژوهش حاضر که به بررسی تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر قابلیت سودآوری شرکت در چرخههای تجاری مبتنی بر شکاف تولید پرداخته باشد، تاکنون انجام نشده است. پژوهش حاضر میخواهد به این سوال پاسخ دهد که تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر قابلیت سودآوری شرکت در چرخههای تجاری چگونه است؟
مبانی نظری
در تمام شرکتها هدف اصلی از اقدامات مدیریت مالی، کنترل بخشهای حیاتی، کنترل عملکرد شرکت و امید به پیشرفت عملکرد است. یکی از بخشهای اصلی که نیاز به کنترل و مدیریت صحیح دارد، بخش داراییها و بدهیهای جاری است. بهطور کلی مدیریت سرمایه در گردش بیانگر سیاستها و تصمیماتی است که در بخش سرمایه در گردش به منظور تغییر در انواع داراییهای جاری و منابع تامین مالی کوتاه مدت اعمال میشود (واعظ و همکاران، 1393). در اداره امور سرمایه در گردش یک واحد تجاری استراتژیهای گوناگونی وجود داردکه از تلفیق استراتژی داراییهای جاری و استراتژی بدهیهای جاری حاصل میشود. مدیریت سرمایه در گردش واحد تجاری در شرایط مختلف باید استراتژیهای مناسبی را برای شرکت انتخاب کند تا قادر باشد به نحو کارآمدی داراییهای جاری و بدهیهای جاری را اداره نماید(شریفزاده و کاغذیان، 1387).
دیلوف[8] (2003)، ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکت را برای یک نمونه متشکل از 1009 شرکت بلژیکی بررسی نمود. نتایج این بررسی نشان داد که مدیران میتوانند سودآوری واحد تجاری را از طریق کاهش دادن روزهای حسابهای دریافتنی معوق و موجودیها افزایش دهند و بهطور مشابه کم نمودن چرخه تبدیل وجه نقد باعث افزایش سودآوری شرکت میگردد. لازاریدس و تریفوندیس[9](2006)، در راستای پژوهش دیلوف(2003) در یونان انجام شد. نتایج حاکی از این بود که رابطه معکوس معناداری بین چرخه تبدیل وجه نقد و سودآوری شرکتها وجود دارد و مدیران میتوانند با نگهداری سطح مطلوبی از چرخه تبدیل وجه نقد و اجزا آن سودآوری شرکت را افزایش دهند ( انکویست، آگراهام و نیکینن[10]، 2014). گارسیا ترول و همکارانش[11](2007)، با تجزیه و تحلیل داده های مربوط به نمونهای از شرکتهای کوچک و متوسط اسپانیایی دریافتند که مدیران با کاهش دورة وصول مطالبات و دوره نگهداری موجودیها و بهطور کلی با کاهش دورة چرخه تبدیل به نقد، میتوانند سودآوری شرکتهای تحت مدیریت خود را بهبود بخشد و برای سهامداران ارزش آفرینی کنند (گلی، فولادی و اکبری سامانی، 1394). سامیلوگ و دیمرنس[12] ( 2008)، مطالعه صورت گرفته توسط ایشان بر روی یک نمونه از شرکتهای تولیدی ترکیهای بهمنظور بررسی ارتباط بین سودآوری و مدیریت سرمایه در گردش نشان داد که دوره حسابهای دریافتنی، دوره موجودی کالا و اهرمها بطور منفی و با اهمیتی بر سودآوری شرکت تاثیر میگذارد. در حالیکه رشد شرکت (در غالب فروشها) بطور مثبت و با اهمیتی بر سودآوری شرکت تاثیر میگذارد ( دالایین[13]، 2017). نظیر وهمکاران[14](2009)، ارتباط میان راهبرد مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکت را با استفاده از دادههای 204 شرکت غیر مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار کراچی، مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که ارتباط معکوسی میان سودآوری و راهبردهای مالی شرکت وجود دارد، شرکتهایی که راهبرد جسورانه اتخاذ میکنند نسبت به شرکتهایی که راهبرد محافظه کارانه اتخاذ میکنند، نرخ بازدهی کمتری برای شرکت ایجاد میکنند (اموال[15] ، 2012). محمد و ساعد[16] (2010)، تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد و ارزش بازار شرکت را در جامعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس مالزی مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباط معکوس میان چرخه تبدیل وجه نقد و اجزای آن با عملکرد و ارزش شرکت بود (کاساریل و شورورزی[17]، 2017). اوگاندیپ و همکاران[18] (2012)، در مطالعهای به بررسی تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار نیجریه پرداختند. با استفاده از تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی، نتایج مطالعه آنها نشان داد که ارتباط منفی و معناداری میان چرخه تبدیل وجه نقد و ارزش بازار و عملکرد شرکت وجود دارد. همچنین یافتههای آنان نشان داد که نسبت بدهی ارتباط مستقیمی با ارزش بازار و ارتباط منفی با عملکرد شرکت دارد (نظیر، سجید و افزا[19]، 2009). ام والا[20] (2012)، به بررسی تاثیر راهبردهای مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار عمان پرداخت. نتایج نشان دادکه اتخاذ راهبرد محافظه کارانه تاثیر مثبتی بر عملکرد و ارزش شرکت دارد و همچنین، اتخاذ راهبرد جسورانه تاثیر منفی بر عملکرد و ارزش شرکت دارد (محمد و سعد[21]، 2010). اینکوویست[22] و همکاران (2014)، به بررسی ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکتهای فنلاندی در چرخههای مختلف تجاری پرادختند، نتایج این پژوهش نشان داد تاثیر چرخههای تجاری بر رابطه بین سرمایه در گردش و سودآوری شرکتها در دورههای رکود اقتصادی در مقایسه با دورههای رونق اقتصادی بیشتر است (رهنمای رودپشتی و کیائی، 1387). سلمان و همکاران[23] (2015)، به برسی رابطه بین اهرم مالی و سودآوری بخش سیمان در پاکستان پرداختهاند. برای این منظور 18 تولید کننده از 21 تولید کننده در این مطالعه برای دوره 6 ساله 2005-2010 مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان میدهد که اهرم مالی تاثیر معکوس و معنیداری با سودآوری دارد (پورحیدری و عالیپور، 1390). دهیات[24] (2016)، به بررسی تاثیر نقدینگی و توان پرداخت بدهی بر سودآوری 15 بانک اردنی در دوره زمانی 2014-2012 پرداخته است، نتایج وی نشان داد که نقدینگی بطور قابل ملاحظهای رابطه منفی با سودآوری دارد (امامی و علیا، 1391). وینتیلا و نینو[25] (2016)، در پژوهش خود رابطه نقدینگی و سودآوری شرکتهای رومانیایی را در دوره زمانه 10 بررسی کردند، نتایج پژوهش آنها نشان داد که نقدینگی رابطه منفی و معنیداری با سودآوری دارد (مرادی، نجار و ایزدپور، 1394). آل دالین[26] (2017)، در پژوهشی با عنوان تاثیر مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری واقعی در صنعت املاک و مستغلات اردن به این نتیجه دست یافت که تاثیر قابل توجهی از مدیریت سود در گردش بر سودآوری واقعی شرکتهای فعال در املاک وجود دارد (رضازاده و حیدریان، 1389). صادق[27] (2017)، در پژوهشی با عنوان تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط نیجریه نشان داد، چرخه تبدیل نقدی و چرخه تجاری خال، اثر مثبتی بر عملکرد شرکتها دارد. همچنین دوره وصول مطالبات و دوره گردش موجودی ارتباط منفی با عملکرد شرکتها دارد (راجی[28]، 2017).کوثری و شورورزی(2017)، در پژوهشی با عنوان ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش، محدودیت های مالی و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان دادند که نرخ بازده داراییها تاثیر منفی بر مدیریت سرمایه در گردش دارد. در حالیکه محدودیتهای مالی بر ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش و نرخ بازده دارایی ها موثر است. مدیریت بهتر سرمایه در گردش می تواند شرکت را بهبود بخشد. از سویی دیگر، تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکتها در مواقعی که با محدودیت مالی مواجهاند، افزایش مییابد (ایزدی نیا و تاکی، 1389).
ستایش و همکاران(1387)، به بررسی تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران پرداختند . نتایج پژوهش آنان نشان دهنده ارتباط معکوس ومعناداری میان چرخه تبدیل وجه نقد ، دوره وصول مطالبات و دوره گردش موجودیها با سودآوری بود (سمیل اوگلو[29]، 2008). رهنمای رودپشتی و کیائی(1387)، به بررسی و تبیین راهبردهای مدیریت سرمایه در گردش در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج حاکی از آن است که میان نوع راهبرد مدیریت سرمایه در گردش با توان نقدینگی و توان پرداخت بدهی، رابطه معناداری وجود دارد، ولی رابطه معناداری میان نوع راهبرد مدیریت سرمایه در گردش و بازدهی وجود ندارد (شریفزاده و کاغذیان، 1387). رضا زاده و حیدریان(1389)، تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری شرکتهای ایرانی را مورد بررسی قرار دادند. یافتههای مطالعه آنان نشان داد که مدیریت میتواند با کاهش میزان موجودیها و تعداد روزهای دوره وصول مطالبات، برای شرکت ارزش آفرینی کند. همچنین کوتاهتر ساختن چرخه تبدیل وجه نقد نیز موجب بهبود سودآوری شرکت میشود (داهیات[30]، 2016). ایزدی نیا و تاکی(1389)، تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر قابلیت سوددهی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که میان چرخه تبدیل وجه نقد و بازده داراییها، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچین، سرمایهگذاری زیاد در موجودی کالا و حسابهای دریافتنی منجر به پایین آمدن سوددهی میشود (واعظ و همکاران، 1393). پورحیدری و همکاران (1391 )، تاثیر راهبردهای سرمایه در گردش بر سودآوری و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج حاکی از آن است که میان نوع راهبرد سرمایهگذاری محافظه کارانه/جسورانه با سودآوری و ارزش شرکت ارتباط معناداری وجود دارد. راهبرد سرمایهگذاری محافظه کارانهتر (جسورانهتر) تاثیری مثبت (منفی) بر سودآوری و تاثیری منفی (مثبت) بر ارزش شرکت دارد. افزون بر این، نتایج حاکی از آن بود که میان نوع راهبرد تامین مالی محافظه کارانه (جسورانه) با سودآوری و ارزش شرکت ارتباط معناداری وجود دارد. راهبرد تامین مالی جسورانه تر(محافظه کارانهتر) تاثیر منفی (مثبت) بر سودآوری و ارزش شرکت دارد (اوگوندایپ، آیدون و اوگوندایپ، 2012) مرادی و همکارن (1394) به بررسی رابطه مدیریت سرمایه در گردش و معیارهای عملکرد مبتنی بر ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش نشان میدهد که افزایش دوره وصول مطالبات به افزایش ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار و همچنین افزایش دوره تبدیل موجودی کالا موجب کاهش دو شاخص عملکرد مبتنی بر ارزش مزبور منجر میشود (لازاریدیس و تریفونیدیس، 2006). این پژوهش در راستای پژوهش گلی وهمکاران (1394) که به موضوع ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش شرکتها پرداختند. و ارتباط بین اجزای چرخه نقدینگی و سودآوری را گزارش نمودند به طوریکه این ارتباط در دوره رونق قویتر از دوره رکود است (گارسیا و سولانو[31]، 2007) ، قصد دارد به همین موضوع البته با لحاظ نمودن معیارهای جامع تری از عملکرد مالی و با لحاظ نمودن شکاف تولید بپردازد. با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهش، پژوهشهای صورت گرفته در ایران در رابطه با سرمایه در گردش، تنها به بررسی سرمایه در گردش بر سودآوری شرکتها است. و تاثیر چرخههای تجاری مختلف بر این رابطه را نادیده گرفته اند؛ لذا انتظار میرود شرایط اقتصادی تاثیرات متفاوتی بر سرمایه در گردش شرکتها داشته و سودآوری آنها را تحت تاثیر قرار دهد. درشرایط رونق اقتصادی انتظار می رود چرخه تبدیل وجه نقد کاهش یابد و در نتیجه آن سودآوری شرکت ها افزایش یابد و در شرایط رکود عکس این موضوع رخ دهد، بنابراین فرضیه اصلی اول و فرعی اول، دوم و سوم بشرح زیر تدوین گردیده است.
چرخه تبدیل وجه نقد بر قابلیت سودآوری شرکت با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی اول: چرخه تبدیل وجه نقد بر سود عملیاتی با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی دوم: چرخه تبدیل وجه نقد بر بازده حقوق صاحبان سهام با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی سوم: چرخه تبدیل وجه نقد بر بازده داراییها با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
درشرایط رونق اقتصادی انتظار می رود دوره پرداخت حسابهای پرداختنی کاهش یابد و در نتیجه آن سودآوری شرکت ها افزایش یابد و در شرایط رکود عکس این موضوع رخ دهد، بنابراین فرضیه اصلی دوم و فرعی چهارم، پنجم و ششم بشرح زیر تدوین گردیده است.
دوره پرداخت حسابهای پرداختنی بر قابلیت سودآوری شرکت با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی چهارم: دوره پرداخت حسابهای پرداختنی بر سود عملیاتی با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی پنجم: دوره پرداخت حسابهای پرداختنی بر بازده حقوق صاحبان سهام با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی ششم:. دوره پرداخت حسابهای پرداختنی بر بازده دارایی ها با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
درشرایط رونق اقتصادی انتظار می رود دوره وصول حسابهای دریافتنی کاهش یابد و در نتیجه آن سودآوری شرکت ها افزایش یابد و در شرایط رکود عکس این موضوع رخ دهد، بنابراین فرضیه اصلی سوم و فرعی هفتم، هشتم و نهم بشرح زیر تدوین گردیده است.
دوره وصول حسابهای دریافتنی بر قابلیت سودآوری شرکت با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی هفتم: دوره وصول حسابهای دریافتنی بر سود عملیاتی با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی هشتم: دوره وصول حسابهای دریافتنی بر بازده حقوق صاحبان سهام با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی نهم: دوره وصول حسابهای دریافتنی بر بازده داراییها با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
درشرایط رونق اقتصادی انتظار می رود دوره گردش موجودی کالا کاهش یابد و در نتیجه آن سودآوری شرکت ها افزایش یابد و در شرایط رکود عکس این موضوع رخ دهد، بنابراین فرضیه اصلی چهارم و فرعی دهم، یازدهم و دوازدهم بشرح زیر تدوین گردیده است.
دوره گردش موجودی کالا بر قابلیت سودآوری با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی دهم: دوره گردش موجودی کالا بر سود عملیاتی با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
فرضیه فرعی یازدهم: دوره گردش موجودی کالا بر بازده حقوق صاحبان سهام با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیردارد.
فرضیه فرعی دوازدهم: دوره گردش موجودی کالا بر بازده داراییها با لحاظ نمودن چرخههای تجاری تاثیر دارد.
روش پژوهش
دادههای مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل، از اطلاعات صورتهای مالی حسابرسی شده و سایت بانک مرکزی استفاده شده است.جامعه مورد بررسی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران طی سالهای 1384 تا 1393 است. پژوهش از بین اعضای جامعه آماری با شرایط که کلیه شرکتهای مورد بررسی تا قبل از سال 1384در بورس پذیرفته شده باشند، پایان سال مالی شرکتها منتهی به پایان اسفند ماه باشد، در دوره مطالعه سهام شرکتهای مورد نظر به طور مستمر معامله شده باشند (وقفه معاملاتی بیش از 3 ماه نداشته باشند)، جز شرکتهای سرمایهگذاری و واسطهگری مالی و شرکتهای هلدینگ بانکها و لیزینگها نباشند، اطلاعات مورد نیاز جهت محاسبه متغیرهای پژوهش در مورد شرکتها، در طول دوره پژوهش در دسترس باشد، شرکتهای با داده های غیرمعمول از لیست شرکتهای نمونه حذف شدند.
متغیر سودآوری متغیر وابسته است. برای اندازهگیری سودآوری از معیارهای زیر استفاده میشود:
بازده داراییها ( ROA )[32] که مطابق با پژوهش ایزدی نیا و تاکی(1389)، از معیار بازده داراییها استفاده شده است. این متغیر برابر است با سود قبل از کسر مالیات ( EBT )[33] و سود تضمین شده وامهای بانکی ( I )[34] تقسیم بر کل داراییها ( TA )[35]. حاشیه سود عملیاتی که از تقسیم سود عملیاتی به فروش خالص شرکت بدست می آید. مطابق با پژوهش رحمان و نصر(2007)، از معیار حاشیه سود عملیاتی استفاده شده است. بازده حقوق صاحبان سهام که از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام بدست میآید. مطابق با پژوهش اوگاندیپ و همکاران(2012)، از معیار بازده حقوق صاحبان سهام استفاده شده است.
مطابق با پژوهشهای شین و سونیین(1998)و لازاریدس و تریفوندیس(2006)، متغیرهای چرخه تبدیل وجه نقد، روزهای دوره وصول مطالبات، تعداد روزهای نگهداری موجودی کالا و تعداد روزهای پرداخت بدهیها به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده اند که هریک از آن ها به صورت زیر محاسبه میشود:
چرخه تبدیل وجه نقد(CCC)[36] برابر است با مجموع تعداد روزهای وصول مطالبات (AR)[37] و تعداد روزهای نگهداری موجودی کالا (INV)[38]منهای تعداد روزهای پرداخت بدهیها (AP)[39] هر چه چرخه تبدیل به نقد طولانیتر باشد ، نشان دهنده آن است که زمان بیشتری طول میکشد تا وجه نقدی که صرف خرید موجودیها شده است و سپس از طریق فروش به حسابهای دریافتی منتقل شده است، دوباره به وجه نقد تبدیل شود.روزهای دوره وصول مطالبات (AR) برابر است با (متوسط حسابهای دریافتنی تجاری ضربدر 365 )تقسیم بر فروش. نتیجه این محاسبه حاکی از تعداد روزهایی است که طی آن مبلغ فروش از مشتریان دریافت میشود. هر چه تعداد این روزها بیشتر باشد حاکی از سرمایهگذاری بیشتر شرکت در حسابهای دریافتنی است.تعداد روزهای نگهداری موجودی کالا(INV) نشاندهندهی تعداد روزهایی است که کالا در انبار شرکت نگهداری میشود. درسطح معینی از فعالیت هر چه تعداد روزهای نگهداری کالا نزد شرکت بیشتر باشد، نشاندهندهی سرمایهگذاری بیشتر در موجودی کالا است. این متغیر برابر است با (متوسط موجودی کالا ضربدر 365 ) تقسیم بر بهای تمام شده کالای فروش رفته تعدادروزهای پرداخت بدهیها (AP)، مدت زمان ایجاد تا تصفیه بدهیها را نشان میدهد. بر عکس دو متغیر قبلی، هر چه تعداد روزهای پرداخت بدهیها بیشتر باشد حاکی از انتخاب سیاست جسورانه است. این متغیربرابر است با ( متوسط حسابهای پرداختنی تجاری ضربدر 365 ) تقسیم بر خرید.
مطابق با پژوهش جولیوس انکویس و همکاران (2014) از دورههای تجاری به عنوان متغیر تعدیلگر استفاده شده است (رهنمای رودپشتی و کیائی، 1387).
Dدوره های تجاری، شاخص دورههای تجاری شکاف تولید در نظر گرفته شده است که از تفاضل تولید ناخالص داخلی و تولید بالقوه به دست میآید. مقادیر مثبت شکاف تولید به مثابهی قرار داشتن اقتصاد در شرایط رونق و منفی بودن آن به مفهوم در رکود بودن و یا حداقل در شرایط کمتر استفاده کردن اقتصاد از منابع تولیدی است.
برای محاسبه تولید بالقوه روشهای متفاوتی استفاده میشود. اما شاید مناسبترین آنها روش فیلترینگ ها در یک پرسکات باشد. منطق استفاده از این روش آن است که، میتوان تکانههای مشاهده شده را به اجزای دائمی( عرضه )و موقتی( تقاضا)تفکیک کرد. تکانههای عرضه اثرات دائمی برمتغیرهای واقعی دارند؛ در حالی که تکانههای تقاضا صرفا اثرات موقت دارند. فیلتر HP با حداقل کردن مجذور انحراف متغیر y از روند آن مطابق رابطه زیر به دست می آید:
Min
که در آن T تعداد مشاهدات و λ درجه هموار بودن روند را تعیین میکند. پرسکات و کیدلند در سال 1990 مقادیر بهینه λ را برای آزمونهای فصلی و سالانه به ترتیب 1600 و 100 در نظر گرفتهاند. این فیلتر دو طرفه و قرینه است، که مشکل تغییر فاز را از بین میبرد (دالایین، 2017)، (وینتیلا و ننو، 2016). D: در شرایط رکود اقتصادی برابر با صفر، D: در شرایط رونق اقتصادی برابر با یک.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی هر کشوری ارزش کالا و خدمات نهایی است که در داخل آن کشورتولیدشده است، صرف نظر ازاینکه توسط چه ملیتی تولید شده است (موسوی، 1393). دراین پژوهش برای محاسبه این نرخ از روش ارزش افزوده( روش تولید به قیمت عوامل )استفاده خواهد شد، این روش با فرمول زیر محاسبه میشود:
تولید ناخالص داخلی به قیمت عوامل= ارزش افزوده کشاورزی + ارزش افزوده نفت + ارزش افزوده خدمات + ارزش افزوده صنعت و معدن – کارمزد احتسابی
مطابق با پژوهشهای دی لوف(2003)، لازاریدس و تریفوندیس(2006)و آزادگن و پای (2008)، متغیرهای اندازه شرکت، نسبت جاری ونسبت بدهی به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شدهاند که اندازه شرکت برابر است با لگاریتم تعداد سهام، نسبت جاری برابر است با داراییهای جاری تقسیم بر بدهیهای جاری و نسبت بدهی بهرهدار که برابر است با وامهای کوتاه مدت +وامهای بلند مدت تقسیم بر کل دارایی.
دراین پژوهش به پیروی از ساخنار الگوهای مورد استفاده در پژوهش دیلوف (2003) ، لازاردیس و تریفوندیس (2006)، واینکوویست (2014). الگوی رگرسیون زیر به منظور بررسی تاثیر چرخه تبدیل وجه نقد بر سودآوری استفاده شده:
Profitability = β0 + β1CCC + β2CR + β3DEBT + β4SIZE + β5D + β6(D*CCC) + u
که در آن CCC چرخه تبدیل وجه نقد، CRنسبت جاری، DEBTنسبت بدهی، SIZE اندازه شرکت و D چرخههای تجاری است. سودآوری شرکت (Profitability) با استفاده از سه معیار نرخ بازده داراییها(ROA)، بازده سود عملیاتی(op) و بازده حقوق صاحبان سهام(ROE)، اندازهگیری شد. همچنین معادله رگرسیونی تشریح شده در بالا بهمنظور آزمون تاثیر هر یک از عناصر چرخه تبدیل وجه نقد بر هر سه معیار تشریح شده برای اندازهگیری سودآوری شرکتها مجددا برآورد شد. به بیان دیگر، در برازشهای بعدی طی سه مرحله، هر بار متغیر CCC ( چرخه تبدیل وجه نقد) با یکی از سه عنصر آن یعنی دوره پرداخت بدهیها(AP)، دوره وصول مطالبات (AR) و دوره گردش موجودی کالا (INV) جایگزین شده و الگوی اصلی پژوهش سه مرتبه دیگر برازش شد.
یافته ها
به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل اولیه دادهها، مشاهدات مربوط به فراوانی چرخههای تجاری که برای دوره رکود برابر 0 و دورههای رونق برابر 1 در نظر گرفته شده است، برای دورههای رونق تجاری شرکتها برابر 50 و برای دوره رکود نیز برابر 50 به دست آمده است. بهمنظور شناخت بهتر ماهیت جامعهای که در پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است و آشنایی بیشتر با متغیرهای پژوهش، قبل از تجزیه و تحلیل دادههای آماری، لازم است این دادهها توصیف شود. همچنین توصیف آماری دادهها، گامی در جهت تشخیص الگوی حاکم بر آنها و پایهای برای تبیین روابط بین متغیرهایی است که در پژوهش به کار میرود. میانگین چرخه تبدیل وجه نقد 07/5 است. این مطلب نشانگر این است که بهطور متوسط لگاریتم تعداد روزهای تبدیل حسابها به وجه نقد برابر07/5 روز است. همچنین در بین شرکتهای مورد بررسی، میانگین لگاریتم دورههای پرداخت بدهیها، دوره وصول حسابهای دریافتنی و دوره گردش موجودی کالا به ترتیب 47/3 روز، 22/4 روز و 80/4 روز بوده است.
در جدول (1) میانگین متغیرها در دو دوره رکود و رونق با هم مقایسه شده است. اگر سطح معنی داری آماره t کمتر از 05/0 باشد این نتیجه حاصل میشود که میانگینها برابر نیستند. با توجه به سطح معنیداری آزمون t چون همه متغیرها به جز متغیر بازده داراییها دارای سطح معنیداری بالاتر از 05/0 میباشد بنابراین فرض برابری میانگینها در دو دوره رکود و رونق در سطح 5 درصد رد نمیشود اما متغیر ROA دارای میانگین برابر در دو دوره رکود و رونق نمیباشد.
جدول (1) آزمون مقایسه میانگین
متغیرها |
میانگین |
آماره t |
سطح معنی داری آماره t |
|
رکود |
رونق |
|||
AP |
51/3 |
44/3 |
016/1 |
310/0 |
CCC |
05/5 |
10/5 |
058/1- |
291/0 |
INV |
82/4 |
79/4 |
662/0 |
508/0 |
OP |
21/0 |
19/0 |
822/1 |
069/0 |
ROA |
96/0 |
96/0- |
810/2 |
005/0 |
ROE |
34/0 |
36/0 |
470/0 |
638/0 |
AR |
14/4 |
30/4 |
937/1- |
053/0 |
در جدول(2)، نتایج حاصل از آزمون فرضیههای فرعی اول، دوم و سوم ارائه شده است. طبق نتایج ضریب تعیین در فرضیه فرعی اول برابر با 49 درصد میباشد، که بیانگر این مطلب است که متغیر وابسته 49 درصد به متغیرهای مستقل موجود در مدل وابسته بوده و 51 درصد به سایر متغیرها وابسته میباشد که در مدل فوق در نظر گرفته نشدهاند.مبنای تصمیمگیری برای رد یا قبول فرضیه فرعی اول سطح معنیداری متغیر اثر تعاملی چرخه تبدیل وجه نقد با چرخههای تجاری میباشد چون میزان سطح معنی داری برابر 01/0 میباشد که از 05/0کمتر است بنابراین فرضیه اول پژوهش در سطح 5 درصد مورد تایید قرار میگیرد اثر تعاملی چرخه تبدیل وجه نقد با چرخههای تجاری بر سود عملیاتی دارای تاثیر معنادار و منفی میباشد یعنی با افزایش چرخه تبدیل وجه نقد با در نظر گرفتن چرخههای تجاری سود عملیاتی کاهش مییابد. ضریب متغیر چرخه نقد در فرضیه فرعی اول مثبت شده است که بیانگر این است که وجه نقد به موجودی کالا و یا حسابهای دریافتنی بلوکه شده است که حاکی از شرایط رکود تورمی کسب و کار در شرکت ایران است. چرا که در این شرایط معمولا مشتریان متقاضی خریدهای نسیه بوده و ناچارا شرکتها برای ارائه فعالیت مجبور میشوند به فروشهای اعتباری روی آورند. در نتیجه حسابهای دریافتنی متورم و بالا رفتن چرخه تبدیل وجه نقد را به همراه خواهد داشت، از سوی دیگر شرکت بهدلیل واهمه داشتن از تغییرات نرخ ارز و تأمین بهموقع مواد اولیه اقدام به خرید مواد با مقادیر بالا مینماید که این موضوع نیز موجب افزایش چرخه تبدیل وجه نقد شده است. در نهایت نتایج این پژوهش واقعیتهای تجاری شرکتهای ایرانی را نشان میدهد.
جدول (2) نتایج آزمون فرضیه های فرعی اول، دوم و سوم
متغیر/ فرضیه فرعی |
اول |
دوم |
سوم |
چرخه تبدیل وجه نقد |
02/0 *(13/5) |
04/0- *(13/2-) |
11/0- *(20/3-) |
چرخه تجاری |
04/0 (78/1) |
04/0 (36/0) |
08/0 (27/0) |
اثر تعاملی چرخه تبدیل وجه نقد و چرخه تجاری |
01/0- *(42/2-) |
0.01- (66/0-) |
04/0- (70/0-) |
نسبت جاری |
03/0 *(44/5) |
04/0 *(06/2) |
47/0 *(31/7) |
نسبت بدهی |
01/0- (68/1-) |
12/0- *(17/2-) |
13/0 (54/0) |
اندازه شرکت |
02/0- *(86/2-) |
18/0- *(25/4-) |
17/0- *(31/2-) |
عرض از مبدا |
11/0 *(31/5) |
95/0 *(32/12) |
39/0 (52/1) |
ضریب تعیین |
49/0 |
56/0 |
76/0 |
آماره دوربین واتسن |
93/1 |
50/1 |
52/1 |
نتایج حاصل از آزمون فرضیههای فرعی دوم و سوم که در جدول (2) ارائه شده است، سطح معنیداری اثر تعاملی چرخه تبدیل وجه نقد با چرخههای تجاری، بیشتر از سطح خطای مورد پذیرش (05/0) است، که این امر بیانگر معنیدار نبودن کل مدل و عدم تاثیر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته می باشد. به این معنی که فرضیه های فرعی دوم و سوم مبنی بر تاثیر چرخه تبدیل وجه نقددر تعامل با چرخه تجاری بر بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها، رد می شوند.همان گونه که در جدول (2) در فرضیه فرعی دوم مشاهده میکنیم متغییر چرخه تبدیل وجه نقد بدون اعمال متغییر چرخه تجاری معنی دار است و با ورودآن معنادار نیست. براساس یافته های پژوهش، نتایج حاصل از برابری میانگین متغییرها در دوره رونق و رکود بیانگر عدم تاثیر گذاری در چرخه تجاری میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که چرخه تجاری عامل موثری در تبیین سودآوری شرکتهای ایرانی ندارد.
نتایج حاصل از آزمون فرضیههای فرعی چهارم، پنجم و ششم در جدول(3) ارائه شده است، سطح معنیداری اثر تعاملی دوره پرداخت حسابهای پرداختنی با چرخههای تجاری، بیشتر از سطح خطای مورد پذیرش (05/0) است، که این امر بیانگر معنیدار نبودن کل مدل و عدم تاثیر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته میباشد. به این معنی که فرضیههای فرعی چهارم، پنجم و ششم مبنی بر دوره پرداخت حسابهای پرداختنی در تعامل با چرخه تجاری بر سود عملیاتی، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده داراییها، رد میشوند.
جدول(3) نتایج آزمون فرضیه های فرعی چهارم، پنجم و ششم
متغیر/ فرضیه فرعی |
چهارم |
پنجم |
ششم |
دوره پرداخت حسابهای پرداختنی |
01/0- *(83/2-) |
03/0- *(36/3-) |
15/0- *(05/5-) |
چرخه تجاری |
01/0 (30/00) |
05/0 (60/0) |
03/0 (15/0-) |
اثر تعاملی دوره پرداخت حسابهای پرداختنی با چرخه تجاری |
009/0- (23/1-) |
02/0- (15/1-) |
03/0- (83/0-) |
نسبت جاری |
03/0 *(36/4) |
04/0 (12/2) |
45/0 *(62/5) |
نسبت بدهی |
008/0- (45/0-) |
14/0- *(27/3-) |
02/0 (05/0) |
اندازه شرکت |
04/0- *(31/2-) |
19/0- *(16/4-) |
09/0- *(08/1-) |
عرض از مبدا |
30/0 *(22/8) |
085/0 *(60/6) |
25/0 (62/0) |
ضریب تعیین |
48/0 |
60/0 |
80/0 |
آماره دوربین واتسن |
94/1 |
154/1 |
56/1 |
در جدول (4) نتایج حاصل از آزمون فرضیه فرعی هفتم ارائه شده است. مبنای تصمیمگیری برای رد یا قبول فرضیه هفتم سطح معنیداری متغیر اثر تعاملی دوره وصول حسابهای دریافتنی با چرخه تجاری میباشد. میزان سطح معنی داری از 05/0کمتر است بنابراین این فرضیه پژوهش مورد تایید قرار میگیرد همچنین این تاثیر در جهت منفی است. یعنی با افزایش دوره وصول مطالبات در دورههای رونق سود عملیاتی شرکت کاهش مییابد.
جدول(4) نتایج آزمون فرضیه های فرعی هفتم، هشتم و نهم
متغیر/ فرضیه فرعی |
هفتم |
هشتمt |
نهم |
دوره وصول حسابهای دریافتنی |
02/0- *(34/6-) |
04/0- (14/3-) |
17/0- *(4.28-) |
چرخه تجاری |
03/0 (33/1) |
21/0 (1.16) |
12/0 (54/0) |
اثر تعاملی دوره وصول حسابهای دریافتنی با چرخه تجاری |
009/0- *(05/2-) |
04/0- (33/1-) |
06/0- (32/1-) |
نسبت جاری |
03/0 *(22/5) |
04/0 (56/1) |
45/0 *(78/5) |
نسبت بدهی |
|
17/0- (84/2-) |
23/0 (68/0) |
اندازه شرکت |
02/0- *(77/3-) |
09/2- (2.09-) |
22/0- *(95/1-) |
عرض از مبدا |
31/0 *(36/13) |
70/0 (38/3) |
66/0 (67/1) |
ضریب تعیین |
49/0 |
03/0 |
65/0 |
آماره دوربین واتسن |
92/1 |
73/1 |
53/1 |
با بررسی نتایج حاصل از آزمون فرضیههای فرعی هشتم و نهم که در جدول (4) ارائه شده است، سطح معنیداری اثر تعاملی دوره وصول حسابهای دریافتنی با چرخههای تجاری، بیشتر از سطح خطای مورد پذیرش (05/0) است، که این امر بیانگر معنیدار نبودن کل مدل و عدم تاثیر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته میباشد. به این معنی که فرضیههای فرعی هشتم و نهم مبنی بر دوره وصول حسابهای دریافتنی در تعامل با چرخه تجاری بر بازده حقوق صاحبان سهام و بازده داراییها، رد میشوند.
با بررسی نتایج حاصل از آزمون فرضیههای فرعی دهم، یازدهم ودوازدهم که در جدول (5) ارائه شده است، سطح معنیداری اثر تعاملی دوره گردش موجودی کالا با چرخههای تجاری، بیشتر از سطح خطای مورد پذیرش (05/0) است، که این امر بیانگر معنیدار نبودن کل مدل و عدم تاثیر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته میباشد. به این معنی که فرضیههای فرعی دهم، یازدهم ودوازدهم مبنی بردوره گردش موجودی کالادر تعامل با چرخه تجاری بر سود عملیاتی، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده داراییها، رد میشوند.
جدول(5) نتایج آزمون فرضیه های فرعی دهم، یازدهم و دوازدهم
متغیر/ فرضیه فرعی |
دهم |
یازدهم |
دوازدهم |
دوره گردش موجودی کالا |
04/0 *(86/3) |
02/0- (88/0-) |
09/0- (90/0-) |
چرخههای تجاری |
009/0- (29/0-) |
09/0 (51/0) |
40/0- (68/0-) |
اثر تعاملی دوره گردش موجودی کالا با چرخه تجاری |
001/0- (25/0-) |
01/0- (44/0-) |
05/0 (42/0) |
نسبت جاری |
04/0 *(41/5) |
03/0 (77/0) |
44/0 *(50/5) |
نسبت بدهی |
005/0- (27/0-) |
20/0- *(28/2-) |
22/0 (64/0) |
اندازه شرکت |
02/0- (69/1-) |
07/0- *(16/2-) |
27/0- (87/1-) |
عرض از مبدا |
01/0 (19/0) |
64/0 *(58/3) |
50/0 (74/0) |
ضریب تعیین |
49/0 |
01/0 |
64/0 |
آماره دوربین واتسن |
94/1 |
72/1 |
53/1 |
نتایج و پیشنهادها
شرایط اقتصادی میتواند آثار متفاوتی بر شرکتها داشته باشد و رفتار داده های مالی را تحت تاثیر قرار دهد. برای نمونه، در شرایط رونق انتظار میرود چرخه تبدیل وجه نقد کاهش و برعکس، در دوران رکود انتظار میرود عکس این موضوع رخ دهد. در نتیجه، میتوان گفت انتظار میرود شرایط اقتصادی تاثیر متفاوتی بردادههای مالی داشته باشد. نتایج علاوه بر بیان وجود تاثیر منفی بین اجزای مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری در شرکتهای ایرانی نشان میدهد که با ورود متغیر چرخه تجاری رابطه معناداری بین اجزای مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکتها نیست. نتایج بدست آمده از میانگینهای متغیرهای حسابداری مورد استفاده نشان داد که در شرایط رکود و رونق میانگین در هر دو به جز متغیر بازده داراییها برابر است. یعنی در اقتصاد ایران برخلاف انتظار شرایط رکود و رونق تاثیری بر متغیرهای مورد استفاده در این پژوهش نداشت.نتایج این پژوهش موافق با یافته های سعدآبادی(1393) که نشان داد در دوره رونق اقتصادی نسبت به رکود، اجزای مدیریت سرمایه در گردش تاثیر بیشتری بر بازده داراییها دارند.
نتایج حاصل از تخمین مدل رگرسیونی برای فرضیه اصلی اول، نشان میدهد چرخه تبدیل وجه نقد در دوره رونق بر سود عملیاتی دارای تاثیر معنادار و منفی میباشد و بر بازده حقوق صاحبان سهام و بازده داراییها دارای تاثیر معنادار نمیباشد. براساس این نتایج میتوان گفت با افزایش چرخه تبدیل وجه نقد در دوره رونق سود عملیاتی کاهش خواهد یافت .به عبارتی شرکتهایی که در دوران رونق چرخه تبدیل وجه نقد بالایی دارند یعنی سرمایه در گردش بهکندی در شرکت گردش دارد، سودآوری پایین از لحاظ عملیاتی خواهند داشت. نتایج حاصل از فرضیه اصلی دوم نشان میدهد دوره پرداخت حسابهای پرداختنی در دوره رونق بر سود عملیاتی، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده داراییها دارای تاثیر معنادار نمیباشد. نتایج حاصل از فرضیه اصلی سوم نشان میدهد دوره وصول حسابهای دریافتنی در دوره رونق بر بازده حقوق صاحبان سهام و بازده داراییها دارای تاثیر معنادار نمیباشد و بر سود عملیاتی دارای تاثیر معنادار و منفی میباشد . براساس این نتایج میتوان گفت با افزایش دوره وصول حسابهای دریافتنی در دوره رونق سود عملیاتی کاهش خواهد یافت. به عبارتی شرکتهایی که در دوران رونق دوره وصول حسابهایی دریافتنی بالایی دارند یعنی اعطای اعتبار نه تنها باعث افزایش فروش نشده بلکه مدیریت نادرست حسابهای دریافتنی عامل تحمیل هزینههای هنگفت مطالبات لاوصول میشود یعنی عملا اعطای اعتبار هزینه شرکت را افزایش داده، سودآوری پایین از لحاظ عملیاتی خواهند داشت. نتایج حاصل از فرضیه اصلی چهارم نشان میدهد دوره گردش موجودی کالا در دوره رونق بر سود عملیاتی، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده داراییها دارای تاثیر معنادار نمیباشد.
با توجه به یافتههای پژوهش به مدیران پیشنهاد میشود که برای مدیریت سرمایه در گردش در دورههای رونق سعی کنند چرخه تبدیل وجه نقد را کاهش دهند تا سودآوری را افزایش دهند. همچنین مدیران در شرایط رونق اقتصادی دوره وصول حسابهای دریافتنی خود را کاهش دهند تا سودآوری را افزایش دهند. البته چون در ایران تورم است و در اقتصادهای تورمی به طور معمول فعالان اقتصادی تمایل دارند پرداختهای تجاری را با تاخیر انجام دهند، که این موضوع حتی در شرایط رونق اقتصادی نیز شرکتها را با مشکل جمعآوری مطالبات و همچنین بازپرداخت بدهیها در کوتاهترین زمان مواجه میسازد.
پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی در ادوار تجاری، تورم، بهای نفت و نرخ ارز بر روی مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکتها انجام گردد، و همچنین چرخههای تجاری با استفاده از روشهای دیگر محاسبه گردد. همچنین پیشنهاد می شود تحقبقات دیگری در این حوزه با در نظر گرفتن معیارهای عملکرد اقتصادی بنگاه مانند ارزش افزوده اقتصادی (EVA)، ارزش افزوده بازار (MVA)، و ارزش افزوده حسابداری (AVA) انجام پذیرد.
[1]. Vintila and Alexandra
[2]. Business cycle
[3]. Ogundip, Idown and Ogundipe
[4]. Micheal
[5]. The national bureau of economic research
[6]. Lazaridis and Tryfonidis
[7]. Growth rate of gross domestic prodact (GDP)
[8]. Deloof
[9]. Lazaridis & Tryfonidis
[10]. Enqvist, AGraham and Nikkinen
[11]. Garcia Teruel et al.
[12]. Samiloglu & Demirgones
[13]. Dalayeen
[14]. Nazir et al.
[15]. Mwall
[16]. Mohamad & Saad
[17]. Kowsaril and Shorvarzi
[18]. Ogundipe et al.
[19]. Nazir, Sajid and Afza
[20]. Mwall
[21]. Mohammad and Saad
[22]. Enqvist
[23]. Salman et al.
[24]. Dahiyat
[25]. Nenu
[26]. Al Dalayeen
[27]. Sadiq
[28]. Raji
[29]. Samiloglu
[30]. Dahiyat
[31]. Garcia-Teruel and Solano
[32]. Return on assets
[33]. Earnings before Tax
[34]. Interest
[35]. Total Assets
[36]. Cash Conversion Cycle
[37]. Accounts Receivable
[38]. Inventories
[39]. Accounts Payable