Document Type : Research Paper
Author
Assistant Professor of Business Administration, Department of Management and Economy, Faculty of Literature and Humanities, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
یکی از معیارهای اساسی برای تصمیمگیری در بورس اوراق بهادار، بازده سهام است. بازده سهام خود بهتنهایی محتوای اطلاعاتی دارد و بیشتر سرمایهگذاران بالفعل و بالقوه در تجزیه و تحلیل مالی و پیشبینیها از آن استفاده میکنند ]35[. در حال حاضر، سرمایهگذاران با ایجاد پل ارتباطی بین بازده سهام و سایر اطلاعات مالی و غیرمالی، تا حدودی بازده سهام را میتوانند پیشبینی کنند [14].
براساس این، در زمینۀ پیشبینی بازده سهام که یکی از موضوعهای مطلوب سرمایهگذاران و پژوهشگران مالی است، تاکنون تلاشهای زیادی انجام شده است تا الگویی ارائه شود که بازده سهام را بهشکل در خور اتکایی پیشبینی کند. براساس بررسیهای انجامشده، الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، پرکاربردترین الگویی است که در حوزههای مختلف مدیریت مالی و سرمایهگذاری بهویژه برآورد بازده سهام شرکتها درعمل استفاده شده است [24]. اگرچه آزمونهای تجربی اولیه، پیشبینی محوری الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایهای را مبنی بر وجود رابطۀ خطی مثبت بین ریسک نظاممند و بازده سهام تأیید میکند، نتایج مطالعات اخیر نشان میدهد ضریب بتا بهعنوان شاخص ریسک نظاممند، توانایی تشریح اختلاف میانگین بازده سهام را ندارد و غیر از ریسک نظاممند، متغیرهای دیگری که در چارچوب این الگو قرار ندارند، در تبیین اختلاف بازده سهام، نقش مؤثری دارد [8].
با توجه به این توضیحات، تلاشهای زیادی انجام شد تا الگویی را جایگزین کند که بازده سهام را به بهترین شکل تعیین کند؛ اما پژوهشگران مالی تاکنون دربارۀ یک الگوی جایگزین به توافق نرسیدهاند [8]. برخی از پژوهشگران معتقدند بتا بهتنهایی، قدرت تبیین بازده سهام را ندارد و از بین متغیرهای مدّنظر، دو متغیر اندازۀ شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، توانایی بهتری برای تبیین اختلاف بازده سهام دارد ]16[. علاوه بر این، بررسی مطالعات انجامشده نشان میدهد علاوه بر ریسک نظاممند، عوامل متفاوتی در بازده سهام شرکتها تأثیر میگذارد که ازجملۀ آنها به نقدشوندگی سهام ]2 و 20[، نسبتهای مالی مبتنی بر نقدی ]7، 15 و 25[، دقت پیشبینی سود ]33 و 37[، مدیریت سود ]4، 21 و 25[، حجم معاملات سهام [27]، اندازۀ شرکت [31] و غیره میتوان اشاره کرد.
همچنین در حوزۀ عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با وجود پژوهشهای مختلفی که انجام شده است، نتایج بر تفاوت و حتی تضاد نتایج حاصل از این پژوهشها دلالت دارد؛ با وجود این، بررسیها نشان میدهد پژوهشگران مالی، فعالیت خاصی دربارۀ مرور نقادانۀ مبانی نظری پژوهش و ترکیب نتایج و دستیابی به نقطۀ مشترکی در حوزۀ داخلی انجام ندادهاند. دلیل اصلی چنین نقصی را این موضوع میتوان دانست که روششناسی فراتحلیل که اصلیترین ابزار ترکیب نتایج و شناسایی ماهیت نتایج متضاد در پژوهشهای اجتماعی و رفتاری است، سابقهای طولانی ندارد و زمینۀ لازم برای معرفی و بهکارگیری چنین رویکردی در پژوهشهای مدیریتی، بهطور خاص در چند سال اخیر فراهم شده است [13]؛ بنابراین فراتحلیل به پژوهشگران اجازه میدهد نتایج کمّی مطالعات را ترکیب کنند، سازگاریهای موجود در نتایج را توضیح دهند و به نتیجۀ واحدی دست یابند [5].
با توجه به آنچه گفته شد، در این پژوهش تلاش شد با بهکارگیری روش فراتحلیل بهعنوان رویکرد متفاوتی با سایر پژوهشهای انجامشده، ضمن ازبینبردن شکاف اشارهشده، عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران شناسایی شود. براساس پیشینۀ پژوهش و مرور کامل مطالعات انجامیافته، مهمترین این عوامل شامل نسبتهای نقدینگی، نسبتهای اهرمی، نسبتهای فعالیت، نسبتهای سودآوری، نسبتهای بازار، نسبتهای مبتنی بر جریانهای نقدی، شاخصهای ریسک، مدیریت سود، پیشبینی سود، سرمایه گذاری واقعی و ویژگیهای شرکت در نظر گرفته شد و تأثیر هر یک از آنها در بازده سهام در قالب فرضیههای مستقل در این پژوهش بررسی شد. بدینمنظور، در بخش دوم پژوهش، مبانی نظری، در بخش سوم، پیشینۀ پژوهش، در بخش چهارم، روش پژوهش، در بخش پنجم، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری دادهها و درنهایت، در آخرین بخش، نتیجهگیری و پیشنهادهای حاصل از پژوهش بیان خواهد شد.
مبانی تجربی
همانگونه که اشاره شد، فراتحلیل روشی آماری است که با ترکیب نتایج پژوهشهای تجربی قبلی انجامشده در زمینۀ موضوع خاصی، تفاوتهای موجود در نتایج بهدستآمده را شناسایی میکند و علاوه بر شناسایی دلایل اختلاف و یا تضاد در یافتههای پژوهشهای مشابه با ترکیب نتایج مدّنظر، نتیجۀ نهایی خاصی را در زمینۀ ارتباط بین متغیرهای مدّنظر ارائه میدهد. براساس این، در این بخش تلاش میشود پژوهشهایی مرور شود که دربارۀ موضوع این پژوهش انجام شده است. بدینمنظور، ابتدا پژوهشهای داخلی و خارجیای بررسی میشود که دربارۀ عوامل مؤثر در بازده سهام انجام شده است و سپس مطالعات پژوهشگرانی گزارش میشود که از روش فراتحلیل در زمینۀ موضوعات مختلف بهویژه در حوزۀ مالی استفاده کردهاند.
بنز[1] (1981) در پژوهشی بیان کرد اندازۀ شرکت، اثر زیادی در بازده سهام دارد؛ به عبارت دیگر، شرکتهای با اندازۀ کوچکتر، بازده بیشتری نسبت به شرکتهای با اندازۀ بزرگتر دارند ]9[. روزنبرگ[2] و همکاران (1985) گزارش کردهاند بین متوسط بازده سهام و نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار در بازار سرمایۀ امریکا، رابطۀ مثبت وجود دارد ]38[. لام[3] (2002) رابطۀ بازده مدّنظر سهام و اندازه و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری را در پنج بازار نوظهور آسیایی شامل هند، کره، مالزی، تایوان و تایلند بررسی کرد. نتایج پژوهش درمجموع، نشاندهندۀ اثر قوی اندازه در هر پنج بازار است. همچنین اثر نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری در کره، مالزی و تایلند معنادار است ]31[. بیلدیک و گولای[4] (2002) در پژوهش که بر سهام بورس اوراق بهادار استانبول انجام دادند، شواهدی به دست آوردند مبنی بر اینکه قیمت، اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و نسبت قیمت به سود، اثر معنیداری در بازده سهام شرکتها دارد ]11[. فوجیموتو و واتاناب[5] (2006) به رابطۀ مثبت بین نقدناشوندگی و نوسانهای بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران دست یافتند. نتایج پژوهش آنها نشان میدهد متغیر تعیینکننده برای 75 درصد سهمهای مدّنظر، اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام است. هرچه نقدناشوندگی سهام بیشتر باشد، نوسانهای بازده سهام نیز بیشتر خواهد بود ]20[. حبیب[6] (2008) نقش اقلام تعهدی و جریانهای نقدیرا در توضیح بازده سهام بررسی کرد. نتایج پژوهش نشان داد سود، قدرت توضیحی بیشتری نسبت به جریانهای نقدی دارد. هیرشلیفر، کیوی و سیو[7] (2009) رابطۀ اقلام تعهدی و جریانهای نقدی را با بازده سهام بررسی کردند. براساس یافتههای آنها، ارتباط مثبت زیادی بین اندازۀ اقلام تعهدی با بازده سهام وجود دارد؛ ضمن اینکه بین اندازۀ جریانهای نقدی با بازده سهام، ارتباط منفی وجود داشت ]25 [. هاسیه[8] (2014) در پژوهشی نشان داد رابطۀ مثبتی بین حجم معاملات و بازده سهام وجود دارد و علاوه بر آن، حجم معاملات، اطلاعات مهمی دربارۀ بازده دارد. مازروس[9] (2014) در پژوهشی، تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی را در بازده سهام در بورس اوراق بهادار زیمبابوه بررسی کرد. نتایج نشان داد حداکثر بازده سهام در بورس اوراق بهادر زیمباوه بهطور عمده، تحت تأثیر تغییر در شاخص قیمت مصرفکننده، عرضۀ پول، نرخ ارز و اوراق خزانه قرار دارد ]27[. لی[10] (2016) تأثیر فرصتهای رشد و نرخ سود تقسیمی بازده آیندۀ سهام و استراتژیهای مومنتوم را بررسی کرده است. بدینمنظور، از رویکرد رتبهبندی مبتنی بر سبد سرمایهگذاری در پژوهشهای مربوط به مومنتوم استفاده شد. نتایج نشان داد در صورت پرداختنشدن اولیۀ سود تقسیمی، بازده برای سهام سودآور بازار ابتدا به افزایش تمایل خواهد داشت و سپس روند کاهشی آن همراه با پرداخت سود تقسیمی شروع خواهد شد. همچنین بازده برای سهام زیانده، ارتباط یوشکل با نرخ سود تقسیمی داشته است؛ اما بازده برای آن دسته از سهام زیانده که شرکت هیچگونه سودی تقسیم نکرده است، در کمترین سطح ممکن قرار داشت. سهام سایر شرکتهایی که در بین سهام سودآور و زیانده قرار میگیرد، بدون توجه به تقسیمشدن یا نشدن سود، بازده نسبتاً مشابهی داشته است ]32[. هدف از پژوهش صفدر و یان[11] (2016) بررسی ریسک اطلاعات مرتبط با هزینۀ سرمایه بود تا بدینترتیب مشخص شد ریسک اطلاعات، عامل ریسک قیمتگذاریشده محسوب میشود. این پژوهشگران از کیفیت اقلام تعهدی بهعنوان شاخص ریسک اطلاعات و از رگرسیون چندگانه و رگرسیون فاما-فرنچ برای بررسی ارتباط کیفیت اقلام تعهدی بهترتیب با هزینۀ سرمایه و بازده سهام واقعی در آینده استفاده کردند. نتایج نشان داد ارتباط ضعیفی بین کیفیت اقلام تعهدی با هزینۀ حقوق صاحبان سهام وجود دارد؛ اما این ارتباط برای مجموعهای از شرکتهای دولتی معنادار نبوده است. همچنین براساس نتایج بهدستآمده، بین کیفیت اقلام تعهدی و هزینۀ بدهی هیچگونه ارتباطی وجود نداشت. درنهایت، مشخص شد ارتباط مثبت ضعیفی بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده واقعی سهام در آینده وجود دارد ]40[. عبدلی (1379) رابطۀ نسبتهای بدهی و بازده سهام را در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرد. نتایج نشان داد تنها در صنعت داورسازی بین نسبت بدهی و بازده سهام، رابطۀ مهمی وجود دارد. دربارۀ سایر صنایع (نساجی، سیمان و لوازم خانگی) این ارتباط ضعیف است و یا اصلاً وجود ندارد ]1[. مهرانی و همکاران (1387) رابطۀ متغیرهای مالی و غیرمالی را با بازده سهام در بورس اوراق بهادار بررسی کردند. متغیرهای مالی شامل بازده حقوق صاحبان سهام، رشد فروش و رشد سود است. متغیرهای غیرمالی نیز حجم معاملات، تعداد خریداران و تعداد دفعات معامله در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای مالی و غیرمالی با بازده سهام، همبستگی وجود دارد ]35[. گودرزی (1384) ارتباط نسبتهای مالی را با بازده سهام در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرد. نتایج پژوهش، نشاندهندۀ وجود ارتباط بین نسبتهای جاری، گردش داراییهای ثابت، قدرت سودآوری و بازده فروش با بازده سهام است ]22[. دوستیان (1385) میزان ارتباط تغییرات سود خالص و تغییرات جریان نقدی عملیاتی را با تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران مقایسه کرد. نتایج نشان داد فقط متغیر مستقل سود خالص، رابطۀ معنادار با بازده سهام دارد ]15[. قائمی و همکاران (1387) در پژوهشی نشان دادند بین بازده سهام شرکتهایی که اقلام تعهدی آنها به بیشترین و کمترین میزان گزارش میشود، اختلاف معناداری وجود دارد ]21[. ذمازی (1389) رابطۀ نسبتهای مالی مبتنی بر صورت جریانهای نقدی و بازده سهام را در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرد. براساس این پژوهش، نسبتهای مالی (نسبت قدرت پوشش بدهی جاری، نسبت قدرت پوشش بهره، جریان نقدی هر سهم و نسبت قیمت به جریانهای نقدی هر سهم) رابطۀ معناداری با بازده سهام ندارد ]43[. ابزری و همکاران (1392) با روشی ترکیبی برای پوشش ابعاد مختلف نقدشوندگی در قالب یک سنجۀ واحد، به تأثیرات نقدشوندگی در بازده سهام و نقش کنترلی سبکهای سرمایهگذاری در این مورد توجه کردند. یافتهها نشان داد تأثیرات نقدشوندگی حتی پس از کنترل سبکهای سرمایهگذاری، اندازۀ شرکت، ارزش و روند حرکت سهام از لحاظ آماری معنادار است و الگوی چهار عاملی متشکل از عوامل بتا بازار، نقدشوندگی، اندازه و ارزش، بهترین الگو برای تبیین مازاد بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران محسوب میشود ]2[. موسویزاده (1393) بازده کوتاهمدت و بلندمدت عرضههای عمومی اولیه را با رویکرد فاما و فرنچ بررسی کرد. در این پژوهش با افزودن عوامل درصد سهام شناور، سود تقسیمی، نقدشوندگی و اهرم به الگوی سهعاملی فاما و فرنچ، بازده عرضههای اولیه در قلمرو زمانی 1378-1384 بررسی شد. در این پژوهش از آزمونهای رگرسیون چندمتغیره و روش دادههای مقطعی برای تحلیل دادهها استفاده شد. با توجه به نتایج، در دورۀ 30 روزۀ معاملاتی بعد از عرضۀ اولیه، بین متغیر وابستۀ بازده عرضۀ اولیه با متغیرهای بازده بازار (+)، ریسک بازار (-)، سود تقسیمی (-)، اهرم مالی (+)، نقدشوندگی (+)، ارزش شرکت (+)، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (-) و درصد سهام شناور (+) ارتباط معنادار به دست آمد. همچنین در دورۀ 120 روزه بعد از عرضۀ اولیه، بین متغیر بازده عرضۀ اولیه با متغیرهای بازده بازار (+)، ریسک بازار (-)، سود تقسیمی (+)، نقدشوندگی (-)، اهرم مالی (-)، ارزش شرکت (-)، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (+) و درصد سهام شناور(+) ارتباط معنادار وجود داشت. همچنین در دورۀ 240 روزه بعد از عرضۀ اولیه، بین بازده عرضۀ اولیه با متغیرهای بازده بازار (-)، ریسک بازار (-)، سود تقسیمی (-)، نقدشوندگی (+)، اهرم مالی (-)، ارزش شرکت (+)، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (+) و درصد سهام شناور(-) ارتباط معنادار حاصل شد ]36[. انصاری و همکاران (1394) عوامل مؤثر در ساختار سرمایه و بازده سهام را بررسی همزمان کردند. اطلاعات مالی مربوط به 97 شرکت بورسی که اطلاعات آنها در دورۀ زمانی پژوهش (1380-1389) در دسترس بود، با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد بازده سهام، سودآوری، ساختار داراییها، رشد مدّنظر، اندازۀ شرکت و نوع صنعت در ساختار سرمایه تأثیرگذار است و عوامل مؤثر در بازده سهام شامل ساختار سرمایه، سودآوری، تکانۀ قیمت سهام و ارزش شرکت است. همچنین یافتههای پژوهش، نشاندهندۀ وجود ارتباط متقابل بین ساختار سرمایه و بازده سهام است؛ بهگونهای که بازده سهام براساس نظریۀ زمانبندی بازار در ساختار سرمایه، تأثیر منفی و ساختار سرمایه براساس رابطۀ مستقیم ریسک و بازده در بازده سهام تأثیر مثبت داشته است ]3[. فاتحی (1395) تأثیر کیفیت گزارشگری مالی را در نوسانهای بازده غیرمتعارف سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرد تعداد 104 شرکت براساس روش غربالگری برای نمونه انتخاب و اطلاعات آنها در دورۀ زمانی 93-1389 جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه و دادههای ترکیبی و تلفیقی با آثار ثابت یا تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد کیفیت گزارشگری مالی، تأثیر معکوس در نوسانهای غیرمتعارف سهام دارد؛ ولی رشد درآمد و متغیرهای کنترلی شامل اندازۀ شرکت، اهرم مالی و نوع صنعت، تأثیر مثبت در نوسانهای بازده غیرمتعارف سهام دارد. همچنین جریانهای نقدی عملیاتی، تأثیر مثبت اما غیرمعنادار در نوسانهای بازده غیرمتعارف سهام دارد ]17[.
کاپون و فارلی[12] (1990) در پژوهشی با عنوان «شناسایی عوامل تأثیرگذار در عملکرد مالی شرکتها با استفاده از رویکرد فراتحلیل» اطلاعات 320 مطالعۀ انجامشده دربارۀ عملکرد شرکتها را بررسی کرد. هدف پژوهشگران، شناسایی عوامل محیطی، سازمانی و استراتژیک تأثیرگذار در عملکرد مالی شرکتها بوده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد از میان عوامل محیطی مدّنظر آنها، میزان تمرکز صنعت، میزان رشد فروش، سرمایهگذاری و تبلیغات، تأثیر بسیار زیادی در عملکرد شرکتها دارد و از میان عوامل استراتژیک، کیفیت خدمات و تولید، مسئولیت اجتماعی شرکت، سطح بدهیهای کمتر و تنوع محصولات کمتر، رابطۀ مثبتی با افزایش عملکرد شرکت دارد. همچنین از میان عوامل سازمانی، اندازۀ شرکت، یکپارچگی صنعت، هزینههای بازاریابی و نوع مدیریت و کنترل سازمانی، ارتباط مستقیم کمتری با میزان عملکرد شرکت دارد ]13[. سویسی و خلیف[13] (2012) با استفاده از روش آماری پیشرفتۀ هانتر و همکاران، فراتحلیل را انجام دادهاند. هدف از پژوهش آنها، بررسی روابط بین افشای داوطلبانه و حقوق صاحبان سهام است. این مطالعه حاصل 22 مطالعۀ تجربی است. براساس نتایج پژوهش، ارتباط منفی بین افشاگری و حقوق صاحبان سهام در کشورهای با سطح افشای محیطی کم به دست آمد و براساس آن، مدیران در این زمینه به افشاگری داوطلبانهتر تشویق شدهاند ]42[. عسگرنژاد[14] (2015) در پژوهشی، تأثیر قابلیتهای تاکتیکی بازاریابی را در عملکرد مالی شرکتها با استفاده از روش فراتحلیل بررسی کرد. مقاله با هدف ارائه و آزمون الگوی جامعی از رابطۀ قابلیتهای تاکتیکی بازاریابی و عملکرد مالی انجام شده است. نتایج روش فراتحلیل نشان میدهد قابلیتهای میان وظیفهای بازاریابی و قابلیتهای پویای بازاریابی در عملکرد سازمانی مؤثر است؛ اما هیچ رابطهای بین قابلیتهای تخصصی بازاریابی و عملکرد سازمانی مشاهده نشد ]6[. اینام و خاموشی[15] (2016) بیان میکنند در حوزههای مختلفی، تأثیر اثربخش کمیتۀ حسابرسی و متغیرهای کیفیت حسابرسی را در کاهش درجۀ مدیریت سود بررسی کردهاند و نتایج بهدستآمده نیز بهطور عمده متناقض بوده است. هدف از پژوهش آنها، فراتحلیل نتایج 58 مطالعۀ قبلی است تا متغیرهای تعدیلکنندۀ ارتباط بین ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و شاخصهای مدیریت سود را شناسایی کنند. نتایج نشان میدهد رویکرد فراتحلیل، روابط معنادار بسیاری را شناسایی کرده است. استقلال کمیتۀ حسابرسی، اندازه و تخصص کمیتۀ حسابرسی و تعداد جلسات، رابطهای منفی با مدیریت سود دارد. روابط منفی مشابهی بین اندازۀ حسابرس، تخصص و مدیریت سود نیز مشاهده شد ]29[. خداداد حسینی و همکاران (1385) الگویی برای بررسی تأثیر فناوری اطلاعات در سنجههای عملکرد مالی با استفاده از رویکرد فراتحلیل طراحی کردهاند. جامعۀ آماری پژوهش، کلیّۀ مطالعات انجامشده دربارۀ تأثیر فناوری اطلاعات در عملکرد مالی است. بدینمنظور، 118 مقالۀ منتشرشده در سالهای 1976 تا 2004 در این مورد گردآوری شده است. پس از حذف مقالات نامناسب درنهایت، 49 مقاله باقی مانده است که در این 49 مقاله، 38 مطالعه (اندازۀ اثر) دربارۀ اثر فناوری اطلاعات در عملکرد مالی وجود داشته است و قوّت رابطه در این مطالعات بهصورت کمی ارائه شده است. نتایج بهدستآمده از پژوهش نشان میدهد شاخصهای مختلف عملکرد مالی بهطور متفاوتی از فناوری اطلاعات تأثیر میپذیرد ]30[. فتحی و همکاران (1393) با رویکرد فراتحلیل، تأثیر عوامل سطح شرکت و عوامل ساختاری پژوهش را در ساختار سرمایه بررسی کردهاند. بدینمنظور از نتایج تحلیل آماری 127 مطالعه در این زمینه در سالهای 1369 تا 1392 استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد اندازه، ساختار دارایی، فرصتهای رشد، سودآوری، نقدینگی و نوسانپذیری، نقش تعیینکنندهای در تصمیمگیری دربارۀ ساختار سرمایه دارد ]19[. عسگرنژاد و همکاران (1393) با رویکرد فراتحلیل، نقش متغیرهای تعدیلکنندۀ مربوط به ویژگیهای نمونه در ارتباط فعالیتهای بازاریابی و عملکرد سازمانی را بررسی کردند. بدینمنظور از بین 523 مطالعۀ انجامشده و بهدلیل محدودیتهای پژوهشگر، از 142 مقاله استفاده شده است. درنهایت، این نتیجه به دست آمد که متغیرهای تعدیلگری مانند نوع صنعت و نوع مالکیت سازمان باعث تفاوت معنادار در نتایج مربوط به تأثیر رابطۀ فعالیتهای بازاریابی در عملکرد سازمانی سازمان میشود ]5[. هدف از پژوهش بذرافشان و همکاران (1394) فراتحلیل (متاآنالیز) استقلال کمیتۀ حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی است. برای یکپارچهسازی نتایج پژوهشهای مختلف و شناسایی عوامل تعدیلکنندۀ روابط بین متغیرهای استقلال و کیفیت، از روش فراتحلیل بهره برده شد. نتایج بررسی مطالعات انجامشده نشان داد این مطالعات نامتجانس است. در راستای شناسایی عامل این ناتجانسی، با تقسیمبندی پژوهشها بر مبنای معیارهای متفاوت کیفیت گزارشگری مالی و محاسبۀ آمارۀ کای دو درونگروهی مشخص شد این معیارهای متفاوت بهکاررفته در مطالعات، یکی از عوامل تناقض در نتایج بوده است. در ادامۀ بررسی مشاهده شد، رابطۀ معناداری بین استقلال کمیتۀ حسابرسی با مدیریت سود و امتیاز کیفیت وجود ندارد؛ در حالی که درمقابل، رابطۀ معناداری بین استقلال کمیته با کیفیت اقلام تعهدی، بازده غیرعادی و تجدید ارائه و تقلب وجود دارد ]10[.
براساس پیشینۀ پژوهش و مرور کامل مطالعات انجامشده در حوۀ عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، گفتنی است عوامل متعددی در بازده سهام تأثیر میگذارند؛ ولی در یک دستهبندی کلی، مهمترین این عوامل را نسبتهای نقدینگی، نسبتهای اهرمی، نسبتهای فعالیت، نسبتهای سودآوری، نسبتهای بازار، نسبتهای مبتنی بر جریانهای نقدی، شاخصهای ریسک، مدیریت سود، پیشبینی سود، سرمایهگذاری واقعی و ویژگیهای شرکت میتوان در نظر گرفت. براساس این، فرضیههای پژوهش بهشرح زیر خواهد بود:
1- نسبتهای نقدینگی در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
2- نسبتهای اهرمی در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
3- نسبتهای فعالیت در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
4- نسبتهای سودآوری در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
5- نسبتهای بازار در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
6- نسبتهای مبتنی بر جریانهای نقدی در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
7- شاخصهای ریسک بر بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
8- مدیریت سود در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
9- پیشبینی سود در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
10- سرمایهگذاری واقعی در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
11- ویژگیهای شرکت در بازده سهام شرکتها تأثیر دارد.
روش پژوهش
این پژوهش از نظر هدف، توسعهای است که با بررسی الگو و مطالعات گذشته، الگوی جامعتری برای بررسی و تبیین عوامل مؤثر در بازده سهام ارائه میدهد؛ بنابراین ابتدا تفاوت در نتایج پژوهشهای قبلی بررسی شده است و سپس عوامل یا متغیرهای مؤثر در ایجاد تفاوتها شناسایی شد. در مرحلة طراحی الگو، از روش استدلال قیاسی بهره گرفته شده است که یک حکم کلی به متغیرهای پژوهش تعمیم داده میشود. آزمون الگوی مفهومی با استفاده از استدلال استقرایی انجام شد که در این روش، حکم کلی همان فرضیههای پژوهش است که مصادیق آن در مطالعات گذشته بررسی شده است. همچنین از نظر ماهیت و روش نیز این پژوهش تحلیلی- همبستگی است که عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتها را بررسی کرده است.
با توجه به رویکرد فراتحلیل، جامعة آماری، کلیّة مطالعات گذشته است که عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران را تا پایان سال 1393 بررسی کرده باشد. براساس این، از نظر زمانی، پژوهشهایی در جامعۀ آماری انتخاب شد که تا انتهای سال 1393 گزارش آن ارائه شده است. همچنین قلمرو مکانی شامل پژوهشهای در دسترسی است که در داخل کشور و در زمینۀ بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفتهاند. با توجه به اینکه این پژوهش با رویکرد فراتحلیل انجام میشود و به کل جامعۀ آماری مدّنظر دسترسی وجود دارد، هیچگونه نمونهگیری از جامعۀ آماری انجام نشده است. از لحاظ موضوعی نیز عوامل مختلفی شناسایی شده است که در بازده سهام شرکتها تأثیرگذار است.
همانگونه که قبلاً اشاره شد، برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شده است. فرایند فراتحلیل در هفت مرحله اجرا شد که در ادامۀ این بخش، هر یک از این مراحل توضیح داده میشود [28].
اولین مرحله در روش فراتحلیل، تعریف متغیرهای وابسته و مستقل است.در فراتحلیل انجامشده در این پژوهش، متغیر مستقل شامل عواملی است که در بازده سهام شرکتها تأثیر دارند. متغیر وابسته نیز بازده سهام شرکتها است. بررسیهای پژوهشگر نشان میدهد براساس مطالعات انجامشده در حوزۀ بورس اوراق بهادار تهران، عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتها را بهصورت جدول 1 میتوان طبقهبندی کرد.
جدول (1) عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتها
عوامل اصلی |
عوامل فرعی |
نسبتهای نقدینگی |
نسبت جاری، نسبت آنی، نسبت سرمایۀ در گردش به کل دارایی |
نسبتهای اهرمی |
نسبت بدهی |
نسبتهای فعالیت |
گردش موجودی کالا، گردش دارایی، گردش دارایی ثابت |
نسبتهای سودآوری |
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده داراییها، میزان سود، تغییرات میزان سود، حاشیۀ سود |
نسبتهای بازار |
نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، ارزش بازار شرکت، بازده بازار، نسبت بود به قیمت، نقدشوندگی سهام |
نسبتهای جریان نقدی |
جریانهای نقدی ناشی از تأمین مالی، جریانهای نقدی ناشی از سرمایهگذاری، جریانهای نقدی ناشی از عملیات |
شاخصهای ریسک |
ریسک نظاممند، صرف ریسک |
مدیریت سود |
اقلام تعهدی |
پیشبینی سود |
خطای پیشبینی سود، افق زمانی پیشبینی سود |
سرمایهگذاری واقعی |
خالص داراییهای عملیاتی |
ویژگیهای شرکت |
عمر شرکت، اندازۀ شرکت |
مرحله دوم به جمعآوری گزارش مطالعات گذشته ارتباط دارد. همانگونه که گفته شد، جامعة آماری شامل کلیّة مطالعات گذشته است که عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتها را در بورس اوراق بهادار تهران تا پایان سال 1393 بررسی کرده باشد. جدول 2 تعداد مقالات گردآوریشده از هر یک از پایگاههای اینترنتی استفادهشده برای شناسایی پژوهشهای مدّنظر را نشان میدهد.
جدول (2) پایگاههای اطلاعاتی و تعداد مقالات جمعآوریشده از آنها
ردیف |
پایگاه اینترنتی اطلاعات |
تعداد مقالات |
1 |
بانک اطلاعات نشریات کشور (magiran.com) |
31 |
2 |
پایگاه مجلات تخصصی نور (noormags.ir) |
94 |
3 |
پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (sid.ir) |
86 |
جمع |
211 |
در مرحلۀ سوم، تمامی مطالعات استفادهشدنی در جامعۀ آماری انتخاب شد. با توجه به اینکه این پژوهش با رویکرد فراتحلیل انجام میشود و به کل جامعۀ آماری مدّنظر دسترسی وجود دارد، هیچگونه نمونهگیری از جامعۀ آماری انجام نشده است. اطلاعات جمعآوریشده در مرحلۀ قبل، صرفاً با توجه به نوع متغیر مستقل و وابسته انتخاب شده است؛ ولی با توجه به استانداردهای رویکرد فراتحلیل بهویژه ارائهندادن اطلاعات لازم برای محاسبۀ اندازۀ اثر و بررسی رابطۀ متغیرهای پژوهش بهصورت کیفی و غیرآماری، از برخی از این مطالعات نمیتوان استفاده کرد. تعداد مقالات استفادهناشدنی و استفادهشدنی به تفکیک هر یک از پایگاه های اطلاعاتی در جدول 3 نشان داده شده است که براساس آن، درنهایت 89 پژوهش برای بررسی انتخاب شد.
جدول (3) پایگاههای اطلاعاتی و تعداد مقالات استفادهناشدنی و استفادهشدنی از آنها
ردیف |
دلایل حذف |
تعداد مقالات استفادهناشدنی |
تعداد مقالات استفادهشدنی |
1 |
بانک اطلاعات نشریات کشور |
12 |
19 |
2 |
پایگاه مجلات تخصصی نور |
65 |
29 |
3 |
پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی |
45 |
41 |
جمع |
122 |
89 |
گردآوری اطلاعات لازم از هر یک از پژوهشهای انتخابشده در مرحلۀ چهارم انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مطالعات کتابخانهای و مستندات است؛ به عبارت دیگر، اطلاعات مربوط به محاسبۀ اندازۀ اثر از مطالعات گذشته استخراج میشود. فهرست این اطلاعات شامل نوع ضریب همبستگی، مقدار آمار r، مقدار آمارۀ R2، مقدار آزمون t، مقدار بتای رگرسیون، مقدار P-Value، مقدار آمارۀ Z، برای رابطۀ متغیر مستقل و وابسته و درجۀ معناداری رابطۀ متغیر مستقل و وابسته است که از پژوهشهای قبلی استخراج شده است [39].
پس از گردآوری اطلاعات لازم، در مرحلۀ پنجم، اندازۀ اثر محاسبه شده است. اندازۀ اثر، معیار استانداردی است که با آن قوّت اثر یا ارتباط بین دو متغیر برای هر یک از مطالعات میدانی بررسی و اندازهگیری میشود [42]. اندازۀ اثر محاسبهشده در این پژوهش، اندازۀ اثر r است. روش پژوهش، رویکرد تحلیل دادهها و ابزار تحلیل دادهها در هر یک از مطالعات، آمارۀ استفادهشده برای استخراج اندازۀ اثر و فرمول تبدیل آماره به اندازۀ اثر r در جدول 4 گزارش شده است.
جدول (4) فرمول محاسبۀ اندازۀ اثر در رویکردهای مختلف پژوهش و تحلیل دادهها (42)
روش پژوهش |
رویکرد تحلیل |
ابزار تحلیل |
آماره |
فرمول محاسبۀ r |
همبستگی |
رگرسیون |
معادلۀ رگرسیون |
t مرتبط با هر بتا |
|
همبستگی |
ضریب همبستگی |
ضریب پیرسون |
R |
اندازۀ اثر برابر مقدار آمارۀ r |
همبستگی |
رگرسیون |
معادلۀ رگرسیون |
R2 |
مرحلۀ ششم به ارزیابی همگنی و ناهمگنی موجود در اندازههای اثر ارتباط دارد. بهطور معمول، از بررسی نموداری اندازۀ آثار و مشاهدۀ عینی همگنی یا ناهمگنی اندازۀ آثار مطالعات، مقایسة مقادیر حداقل و حداکثر اندازۀ آثار محاسبه و استفاده از آزمون همگنی Q و I2 برای ارزیابی ناهمگونی اندازههای اثر استفاده میشود [23]. در این پژوهش از آزمون همگنی Q و I2 برای ارزیابی همگنی استفاده شده است.
درنهایت، در مرحلۀ هفتم، قوّت رابطۀ متغیرهای مستقل و وابسته ارزیابی شد. در رویکرد فراتحلیل برای آزمون فرضیههای پژوهش ابتدا به آزمون ناهمگونی اندازۀ اثر توجه میشود تا براساس آن، نوع الگوی فراتحلیل استفادهشده برای آزمون فرضیه مدّنظر تعیین شود. در صورت همگونبودن دادهها از الگوی آثار ثابت و در صورت ناهمگونبودن نیز از الگوی آثار تصادفی استفاده میشود. نتایج بهدستآمده از بهکارگیری الگوهای فراتحلیل شامل برآورد نقطهای (میانگین براساس وزندهی حجم نمونه) و برآورد فاصلهای (فاصلۀ اطمینان) اندازۀ اثر همة مطالعات همراه با آمارۀ آزمون و سطح معناداری نیست که براساس آن دربارۀ معناداربودن برآوردهای بهدستآمده قضاوت میشود. اگر فاصلۀ اطمینان محاسبهشده شامل صفر شود، میتوان ادعا کرد اندازۀ اثر برابر با صفر نیست و ارتباط معناداری بین متغیرهای پژوهش وجود ندارد و فرضیۀ پژوهش رد میشود؛ اما در صورتی که فاصلۀ اطمینان محاسبهشده شامل صفر نباشد، نتیجه گرفته میشود که اندازۀ اثر، مخالف صفر نیست و ارتباط معناداری بین متغیرهای پژوهش وجود دارد و فرضیۀ پژوهش تأیید میشود [5].
اگر میانگین اندازۀ اثر محاسبهشده مثبت باشد، رابطۀ بین دو متغیر، مثبت و اگر منفی باشد، منفی است. در تفسیر اندازۀ اثر بهطور معمول، مقدار کمتر از 1/0 (بزرگتر از 1/0-) را کوچک، بین 1/0 تا 3/0 (بین 1/0- تا 3/0-) را متوسط و بیشتر از 3/0 (کوچکتر از 3/0-)را بزرگ در نظر میگیرند ]12[.
در نهایت، گفتنی است در این پژوهش برای اجرای روش فراتحلیل از بستۀ نرمافزاری تخصصی جامع فراتحلیل با عنوان CMA2 استفاده شده است. بستۀ نرمافزاری جامع فراتحلیل معروفترین، تخصصیترین و کاملترین برنامۀ کامپیوتری برای مطالعات فراتحلیلی و ترکیبی است [12].
یافتهها
برای شناخت بهتر الگوی مفهومی پژوهش، توصیف آماری متغیرها ضروری به نظر میرسد؛ زیرا این مهم، درک بهتری برای تجزیه و تحلیلهای انجامشده برای آزمون الگوی مفهومی فراهم میکند. در این پژوهش، برای هر مطالعۀ میدانی، یک اندازۀ اثر کمّی محاسبه شده است. مقدار اندازۀ اثرهای محاسبهشده و فراوانی آنها نشان میدهد از تعداد 89 پژوهش مدّنظر، درمجموع، در 746 مورد، مقدار کمّی اندازۀ اثر محاسبهشدنی بود. میانگین اندازۀ اثر محاسبهشده برای مطالعات مختلف در این پژوهش برابر با 289/0 و انحراف معیار آن برابر 101/0 است. کوچکترین اندازۀ اثر محاسبهشده در مطالعات برابر 321/0- و بزرگترین اندازۀ اثر برابر با 504/0 است. تعداد اندازۀ آثاری که در مطالعات با علامت منفی گزارش شده است، برابر با 251 گزارش و در 495 مطالعه، اندازۀ اثر با علامت مثبت گزارش شده است. همچنین تعداد اندازۀ آثار بسیار معنادار (خطای کمتر از 001/0) در این مطالعات برابر 189 مورد (33/25 درصد)، تعداد اندازۀ آثار معنادار زیاد (خطای کمتر از 01/0) برابر با 245 مورد (84/32 درصد) و تعداد اندازۀ آثار تا حدی معنادار (خطای کمتر از 05/0) برابر با 312 مورد (82/41 درصد) بوده است.
نتایج بهدستآمده از انجام آزمون ناهمگونی اندازۀ اثر براساس نرمافزار CMA2 در جدول 5 نشان داده شده است.
جدول (5) آزمون ناهمگونی اندازۀ اثر
متغیرهای اصلی |
شاخصهای فرعی |
آزمون ناهمگونی اندازۀ اثر |
نتیجۀ آزمون |
||
آمارۀ Q |
سطح معناداری |
مقدار I2 |
|||
نسبتهای نقدینگی |
- |
905/736 |
000/0 |
964/97 |
آثار تصادفی |
نسبتهای اهرمی |
نسبت بدهی |
638/745 |
000/0 |
586/97 |
آثار تصادفی |
نسبتهای فعالیت |
- |
983/9 |
266/0 |
864/19 |
آثار ثابت |
نسبتهای سودآوری |
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام |
564/11 |
239/0 |
17/22 |
آثار ثابت |
نرخ بازده سرمایهگذاری |
395/99 |
000/0 |
534/2147 |
آثار تصادفی |
|
میزان سود |
62/88 |
000/0 |
958/166 |
آثار تصادفی |
|
تغییرات سود |
6/187 |
000/0 |
136/94 |
آثار تصادفی |
|
حاشیۀ سود |
442/168 |
000/0 |
251/95 |
آثار تصادفی |
|
ادامه جدول (5) آزمون ناهمگونی اندازۀ اثر |
|||||
متغیرهای اصلی |
شاخصهای فرعی |
آزمون ناهمگونی اندازۀ اثر |
نتیجۀ آزمون |
||
آمارۀ Q |
آمارۀ Q |
آمارۀ Q |
|||
نسبتهای بازار |
نسبت قیمت به سود |
212/68 |
000/0 |
806/86 |
آثار تصادفی |
نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام |
877/111 |
000/0 |
472/72 |
آثار تصادفی |
|
ارزش بازار شرکت |
643/40 |
000/0 |
237/85 |
آثار تصادفی |
|
بازده بازار |
681/175 |
000/0 |
185/89 |
آثار تصادفی |
|
نسبت سود به قیمت |
528/18 |
001/0 |
412/78 |
آثار تصادفی |
|
نسبتهای نقدشوندگی |
04/829 |
000/0 |
311/98 |
آثار تصادفی |
|
نسبتهای مبتنی بر جریان نقدی |
جریانهای نقدی ناشی از تأمین مالی |
236/46 |
072/0 |
02/13 |
آثار ثابت |
جریانهای نقدی ناشی از سرمایهگذاری |
903/0 |
825/0 |
000/0 |
آثار ثابت |
|
جریانهای نقدی ناشی از عملیات |
575/75 |
000/0 |
602/69 |
آثار تصادفی |
|
شاخصهای ریسک |
ریسک نظاممند |
825/279 |
000/0 |
498/97 |
آثار تصادفی |
صرف ریسک |
968/60 |
000/0 |
079/95 |
آثار تصادفی |
|
مدیریت سود |
اقلام تعهدی |
335/18 |
031/0 |
913/50 |
آثار تصادفی |
پیشبینی سود |
خطای پیشبینی سود |
179/40 |
000/0 |
533/92 |
آثار تصادفی |
افق زمانی پیشبینی سود |
927/0 |
988/0 |
000/0 |
آثار ثابت |
|
سرمایهگذاری واقعی |
خالص داراییهای عملیاتی |
683/10 |
47/0 |
000/0 |
آثار ثابت |
ویژگیهای شرکت |
اندازۀ شرکت |
538/96 |
000/0 |
786/1270 |
آثار تصادفی |
عمر شرکت |
694/19 |
001/0 |
69/79 |
آثار تصادفی |
براساس نتایج جدول 5 مشخص است، برای متغیرهای نسبتهای نقدینگی، نسبتهای اهرمی، نسبتهای سودآوری شامل نرخ بازده سرمایهگذاری، میزان سود، تغییرات سود و حاشیۀ سود، نسبتهای جریان نقدی شامل جریانهای نقدی ناشی از عملیات، شاخصهای مدیریت ریسک شامل ریسک نظاممند و صرف ریسک، مدیریت سود، معیارهای پیشبینی سود شامل خطای پیشبینی سود و درنهایت، ویژگیهای شرکت شامل اندازه و عمر شرکت، مقدار آمارۀ Q از مقدار جدول بزرگتر و سطح معناداری آزمون Q کوچکتر از سطح معناداری 05/0 است. همچنین مقدار I2 برای متغیرهای مدّنظر، بزرگتر از 75 است که نشان میدهد ناهمگونی اندازۀ اثر در سطح بالایی قرار دارد؛ بنابراین فرضیۀ صفر رد و فرضیۀ یک مبنی بر ناهمگونی اندازۀ اثر متغیرهای اشارهشده در بازده سهام تأیید میشود؛ بنابراین بهدلیل ناهمگونبودن، برای برآورد اندازۀ اثر این متغیرها در بازده سهام از الگوی آثار تصادفی استفاده میشود.
علاوه بر این، برای متغیرهای نسبتهای فعالیت، نسبتهای سودآوری شامل نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نسبتهای جریان نقدی شامل جریانهای نقدی ناشی از تأمین مالی و سرمایه گذاری، معیارهای پیشبینی سود شامل افق زمانی پیشبینی سود و درنهایت، سرمایهگذاری واقعی، مقدار آمارۀ Q از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Q بزرگتر از سطح معناداری 05/0 است. همچنین مقدار I2برای متغیرهای مدّنظر نشان میدهد ناهمگونی اندازۀ اثر در سطح بسیار پایینی قرار دارد؛ بنابراین فرضیۀ یک رد و فرضیۀ صفر مبنی بر همگونی اندازۀ اثر متغیرهای مذکور در بازده سهام تأیید میشود؛ بنابراین بهدلیل همگونبودن، برای برآورد اندازۀ اثر این متغیرها در بازده سهام از الگوی آثار ثابت استفاده میشود.
با توجه به نتایج جدول 5، آزمون فرضیههای پژوهش براساس یکی از دو الگوی آثار ثابت و یا تصادفی و با بهکارگیری نرمافزار CMA2 در جدول 6 نشان داده شده است.
جدول (6) آزمون فرضیههای پژوهش براساس الگوی آثار ثابت و یا تصادفی
متغیرهای اصلی |
شاخصهای فرعی |
میانگین وزنی اندازۀ اثر |
فاصلۀ اطمینان اندازۀ اثر |
آمارۀ Z |
سطح معناداری |
نتیجه |
نسبتهای نقدینگی |
- |
177/0 |
(55/0 , 255/0-) |
797/0 |
426/0 |
رد |
نسبتهای اهرمی |
نسبت بدهی |
15/0- |
(129/0 , 407/0-) |
058/1- |
29/0 |
رد |
نسبتهای فعالیت |
- |
054/0 |
(128/0 , 02/0-) |
44/1 |
15/0 |
رد |
نسبتهای سودآوری |
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام |
151/0 |
(229/0 , 071/0) |
687/3 |
000/0 |
تأیید |
نرخ بازده سرمایهگذاری |
246/0 |
(747/0 , 433/0-) |
689/0 |
491/0 |
رد |
|
میزان سود |
322/0 |
(455/0 , 175/0) |
168/4 |
000/0 |
تأیید |
|
تغییرات سود |
14/0 |
(37/0 , 105/0-) |
123/1 |
262/0 |
رد |
|
حاشیۀ سود |
389/0 |
(616/0 , 103/0) |
615/2 |
009/0 |
تأیید |
|
ادامه جدول (6) آزمون فرضیههای پژوهش براساس الگوی آثار ثابت و یا تصادفی |
||||||
متغیرهای اصلی |
شاخصهای فرعی |
میانگین وزنی اندازۀ اثر |
فاصلۀ اطمینان اندازۀ اثر |
آمارۀ Z |
سطح معناداری |
نتیجه |
نسبتهای بازار |
نسبت قیمت به سود |
19/0 |
(45/0 , 1/0-) |
286/1 |
199/0 |
رد |
نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام |
013/0- |
(057/0 , 082/0-) |
352/0- |
725/0 |
رد |
|
ارزش بازار شرکت |
063/0 |
(335/0 , 218/0-) |
434/0 |
664/0 |
رد |
|
بازده بازار |
292/0 |
(423/0 , 15/0) |
934/3 |
000/0 |
تأیید |
|
نسبت سود به قیمت |
099/0- |
(174/0 , 359/0-) |
709/0- |
478/0 |
رد |
|
نسبتهای نقدشوندگی |
21/0 |
(516/0 , 143/0-) |
169/1 |
242/0 |
رد |
|
نسبتهای جریان نقدی |
جریانهای نقدی ناشی از تأمینمالی |
027/0- |
(054/0 , 107/0-) |
647/0- |
518/0 |
رد |
جریانهای نقدی ناشی از سرمایهگذاری |
1/0- |
(054/0 , 25/0-) |
272/1- |
203/0 |
رد |
|
جریانهای نقدی ناشی از عملیات |
232/0 |
(327/0 , 132/0) |
467/4 |
000/0 |
تأیید |
|
شاخصهای ریسک |
ریسک نظاممند |
403/0 |
(714/0 , 041/0-) |
789/1 |
074/0 |
رد |
صرف ریسک |
389/0 |
(681/0 , 009/0-) |
916/1 |
055/0 |
تأیید |
|
مدیریت سود |
اقلام تعهدی |
075/0- |
(028/0 , 175/0-) |
43/1- |
153/0 |
رد |
پیشبینی سود |
خطای پیشبینی سود |
386/0 |
(647/0 , 044/0) |
198/2 |
028/0 |
تأیید |
افق زمانی پیشبینی سود |
029/0- |
(047/0 , 105/0-) |
751/0- |
453/0 |
رد |
|
سرمایهگذاری واقعی |
خالص داراییهای عملیاتی |
114/0 |
(178/0 , 049/0) |
445/3 |
001/0 |
تأیید |
ویژگیهای شرکت |
اندازۀ شرکت |
116/0- |
(041/0 , 268/0-) |
453/1- |
146/0 |
رد |
عمر شرکت |
176/0 |
(394/0 , 062/0-) |
454/1 |
146/0 |
رد |
براساس نتایج جدول 6، برای نسبت نقدینگی، مقدار آمارۀ Z برابر با مقدار 797/0 به دست آمده است که از مقدار جدول کوچکتر نیست. سطح معناداری آزمون Z برابر با 426/0 و از سطح معناداری 05/0 بزرگتر است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر نسبت نقدینگی در بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ بنابراین فرضیۀ اول پژوهش رد میشود.
برای نسبت بدهی، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 بزرگتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر نسبت بدهی در بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ بنابراین فرضیۀ دوم پژوهش رد میشود.
برای نسبت فعالیت، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 بزرگتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر نسبت فعالیت بد بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ بنابراین فرضیۀ سوم پژوهش رد میشود.
از بین نسبتهای سودآوری، برای شاخصهای نرخ بازده سرمایهگذاری و تغییرات سودآوری، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 بزرگتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر نرخ بازده سرمایهگذاری و تغییرات سودآوری در بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ اما برای شاخصهای نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، میزان سود و حاشیۀ سود، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول بزرگتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 کوچکتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر نیست؛ بنابراین تأثیر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، میزان سود و حاشیۀ سود در بازده سهام شرکتها پذیرفته میشود. میانگین وزنی اندازۀ اثر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، میزان سود و حاشیۀ سود بهترتیب، برابر با 151/0، 322/0 و 389/0 است. با توجه به مثبتبودن مقادیر اندازۀ اثر نتیجه گرفته میشود تأثیر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، میزان سود و حاشیۀ سود در بازده سهام شرکتها مستقیم است؛ به عبارت دیگر، شرکتهایی با نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، میزان سود و حاشیۀ سود بیشتر، بازده سهام بیشتری نیز داشتهاند. درمجموع، گفتنی است فرضیۀ چهارم پژوهش در صورتی پذیرفته میشود که نسبتهای سودآوری برابر با نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، میزان سود و حاشیۀ سود در نظر گرفته شود.
از بین نسبتهای بازار، برای شاخصهای نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، ارزش بازار شرکت، نسبت سود به قیمت و نسبت نقدشوندگی، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 بزرگتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، ارزش بازار شرکت، نسبت سود به قیمت و نسبت نقدشوندگی در بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ اما برای شاخص بازده بازار، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول بزرگتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 کوچکتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر نیست؛ بنابراین تأثیر بازده بازار در بازده سهام شرکتها پذیرفته میشود. میانگین وزنی اندازۀ اثر بازده بازار برابر با 292/0 به دست آمده است. با توجه به مثبتبودن مقدار اندازۀ اثر نتیجه گرفته میشود، تأثیر بازده بازار در بازده سهام شرکتها مستقیم است؛ به عبارت دیگر، با افزایش بازده بازار، بازده سهام شرکتها نیز افزایش یافته است. درمجموع، گفتنی است فرضیۀ پنجم پژوهش در صورتی پذیرفته میشود که نسبتهای بازار برابر با بازده بازار در نظر گرفته شود.
از بین نسبتهای جریانهای نقدی، برای شاخصهای جریانهای نقدی ناشی از تأمین مالی و جریانهای نقدی ناشی از سرمایهگذاری، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 بزرگتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر جریانهای نقدی ناشی از تأمین مالی و جریانهای نقدی ناشی از سرمایهگذاری در بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ اما برای جریانهای نقدی ناشی از عملیات، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول بزرگتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 کوچکتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است؛ بنابراین تأثیر جریانهای نقدی ناشی از عملیات در بازده سهام شرکتها پذیرفته میشود. میانگین وزنی اندازۀ اثر جریانهای نقدی ناشی از عملیات برابر با 232/0 است. با توجه به مثبتبودن مقدار اندازۀ اثر نتیجه گرفته میشود تأثیر جریانهای نقدی ناشی از عملیات در بازده سهام شرکتها مستقیم است؛ به عبارت دیگر، شرکتهایی با جریانهای نقدی ناشی از عملیات بیشتر، بازده سهام بیشتری نیز داشتهاند. درمجموع، گفتنی است فرضیۀ ششم پژوهش در صورتی پذیرفته میشود که نسبتهای جریان نقدی برابر با جریانهای نقدی ناشی از عملیات در نظر گرفته شود.
از بین شاخصهای مدیریت ریسک، برای ریسک نظاممند مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 بزرگتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر ریسک نظاممند در بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ اما برای صرف ریسک، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول بزرگتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 کوچکتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است؛ بنابراین تأثیر صرف ریسک در بازده سهام شرکتها پذیرفته میشود. میانگین وزنی اندازۀ اثر صرف ریسک برابر با 389/0 است. با توجه به مثبتبودن مقدار اندازۀ اثر نتیجه گرفته میشود تأثیر صرف ریسک در بازده سهام شرکتها مستقیم است؛ به عبارت دیگر، شرکتهایی با صرف ریسک بیشتر، بازده سهام بیشتری نیز داشتهاند. درمجموع، گفتنی است فرضیۀ هفتم پژوهش در صورتی پذیرفته میشود که شاخصهای مدیریت ریسک برابر با صرف ریسک در نظر گرفته شود.
برای اقلام تعهدی، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 بزرگتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر مدیریت سود در بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ بنابراین فرضیۀ هشتم پژوهش رد میشود.
از بین شاخصهای پیشبینی سود، برای خطای پیشبینی سود مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 بزرگتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر خطای پیشبینی سود در بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ اما برای افق زمانی پیشبینی سود، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول بزرگتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 کوچکتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است؛ بنابراین تأثیر افق زمانی پیشبینی سود در بازده سهام شرکتها پذیرفته میشود. میانگین وزنی اندازۀ اثر صرف ریسک برابر با 029/0- است. با توجه به منفیبودن مقدار اندازۀ اثر، نتیجه گرفته میشود تأثیر افق زمانی پیشبینی سود در بازده سهام شرکتها معکوس است؛ به عبارت دیگر، شرکتهایی با افق زمانی پیشبینی سود بلندمدت، بازده سهام کمتری داشتهاند. درمجموع، گفتنی است فرضیۀ نهم پژوهش در صورتی پذیرفته میشود که شاخصهای پیشبینی سود برابر با افق زمانی پیشبینی سود در نظر گرفته شود.
برای خالص داراییهای عملیاتی، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول بزرگتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 کوچکتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است؛ بنابراین تأثیر خالص داراییهای عملیاتی در بازده سهام شرکتها پذیرفته میشود. میانگین وزنی اندازۀ اثر صرف ریسک برابر با 114/0 است. با توجه به مثبتبودن مقدار اندازۀ اثر نتیجه گرفته میشود، تأثیر خالص داراییهای عملیاتی در بازده سهام شرکتها مستقیم است؛ به عبارت دیگر، شرکتهایی با خالص داراییهای عملیاتی بیشتر، بازده سهام بیشتری نیز داشتهاند؛ بنابراین فرضیۀ دهم پژوهش پذیرفته میشود.
از بین ویژگیهای شرکت، برای اندازه و عمر شرکت، مقدار آمارۀ Z از مقدار جدول کوچکتر و سطح معناداری آزمون Z از 05/0 بزرگتر به دست آمده است که نشان میدهد فاصلۀ اطمینان برآوردشده شامل صفر است. براساس این، تأثیر اندازۀ شرکت و عمر شرکت در بازده سهام شرکتها پذیرفته نمیشود؛ بنابراین فرضیۀ یازدهم پژوهش رد میشود.
نتیجهگیری و پیشنهادها
بازده سهام یکی از مهم ترین معیارهایی است که در تصمیمگیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تأثیر میگذارد؛ بنابراین بسیاری از پژوهشگران تلاش کردهاند با شناسایی عوامل مؤثر بازده سهام شرکتها، امکان برآورد دقیق آن را فراهم آورند. بدینمنظور، الگوهای مختلفی برای تعیین الگوی بازده سهام شرکتها ارائه شده است که ازجمله مهمترین آنها به الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، الگوی سهعاملی فاما و فرنچ و غیره میتوان اشاره کرد. مطالعات اولیه بر این اساس قرار داشت تا ریسک نظاممند بهعنوان تنها عامل مؤثر در بازده سهام معرفی شود؛ اما آزمونهای تجربی بهعملآمده نشان داد بازده سهام تنها تحت تأثیر ریسک قرار ندارد و عوامل متفاوتی مانند نسبتهای نقدینگی، نسبتهای اهرمی، نسبتهای فعالیت، نسبتهای سودآوری، نسبتهای بازار، نسبتهای مبتنی بر جریانهای نقدی، شاخصهای ریسک، مدیریت سود، پیشبینی سود، سرمایهگذاری واقعی و ویژگیهای شرکت در تعیین روند بازده سهام شرکتها نقش دارند. همچنین نتایج مطالعات انجامشده برای شناسایی عوامل مؤثر در بازده سهام شرکت در بورس اوراق بهادار تهران به نتایج متفاوت و حتی متضادی دست یافته است و تاکنون پژوهش خاصی با هدف مرور نقادانۀ مبانی نظری پژوهش و ترکیب نتایج و دستیابی به نتیجۀ مشترکی انجام نشده است. براساس این، در پژوهش حاضر تلاش شد با بهکارگیری رویکرد فراتحلیل، ضمن ازبینبردن شکاف پژوهشی اشارهشده، نتایج مشخصی دربارۀ عوامل تأثیرگذار در بازده سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران ارائه شود. نتایج بهدستآمده از تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش براساس روش فراتحلیل نشان داد نسبت نقدینگی، نسبت اهرمی شامل نسبت بدهی، نسبت فعالیت، نسبتهای سودآوری شامل نرخ بازده سرمایهگذاری و تغییرات سودآوری، نسبتهای بازار شامل شاخصهای نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، ارزش بازار شرکت، نسبت سود به قیمت و نسبت نقدشوندگی، نسبتهای جریانهای نقدی شامل شاخصهای جریانهای نقدی ناشی از تأمین مالی و سرمایهگذاری، شاخصهای مدیریت ریسک شامل ریسک نظاممند، مدیریت سود شامل اقلام تعهدی، شاخصهای پیشبینی سود شامل افق زمانی پیشبینی سود و درنهایت، ویژگیهای شرکت شامل اندازۀ شرکت و عمر شرکت در بازده سهام شرکتها تأثیر ندارد؛ اما از بین نسبتهای سودآوری، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، میزان سود و حاشیۀ سود در بازده سهام شرکتها تأثیر مثبت داشته است. شرکتهایی با نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، میزان سود و حاشیۀ سود بیشتر، بازده سهام بیشتری نیز داشتهاند. از بین نسبتهای بازار، بازده بازار در بازده سهام شرکتها تأثیر مثبت داشته است. با افزایش بازده بازار، بازده سهام شرکتها نیز افزایش یافته است. از بین نسبتهای جریانهای نقدی، جریانهای نقدی ناشی از عملیات در بازده سهام شرکتها تأثیر مثبت دارد. شرکتهایی با جریانهای نقدی ناشی از عملیات بیشتر، بازده سهام بیشتری نیز داشتهاند. از بین شاخصهای مدیریت ریسک، تأثیر صرف ریسک در بازده سهام شرکتها مستقیم است. شرکتهایی با صرف ریسک بیشتر، بازده سهام بیشتری نیز داشتهاند. از بین شاخصهای پیشبینی سود، تأثیر افق زمانی پیشبینی سود در بازده سهام شرکتها معکوس است. شرکتهایی با افق زمانی پیشبینی سود بلندمدت، بازده سهام کمتری داشتهاند. درنهایت، برای سرمایهگذاری واقعی، تأثیر خالص داراییهای عملیاتی در بازده سهام شرکتها مستقیم بوده است؛ یعنی شرکتهایی با خالص داراییهای عملیاتی بیشتر، بازده سهام بیشتری نیز داشتهاند.
با توجه به نتایج بهدستآمده مشخص شد پژوهشهای انجامشده در زمینۀ عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران متضاد و ناهمگون بوده است که ضرورت انجام چنین پژوهشی را با رویکرد فراتحلیل نشان میدهد. با توجه به اهمیت دو متغیر ریسک و بازده در تصمیمگیری سهامداران برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی، شناسایی عوامل تأثیرگذار در بازده سهام شرکتها به سهامداران در اتخاذ تصمیمهای آگاهانه میتواند کمک کند و بدینترتیب، زمینۀ توسعۀ بورس اوراق بهادار تهران در بلندمدت فراهم شود. براساس این، تأثیر نسبتهای مالی در بازده سهام کاملاً متفاوت بوده است؛ یعنی سهامداران در تجزیه و تحلیلهای مالی خود باید بهطور عمده بر نسبتهای سودآوری، بازار و جریانهای نقدی صرفاً شامل سود خالص، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، حاشیۀ سود، بازده بازار و جریانهای نقدی ناشی از عملیات توجه داشته باشند. سایر شاخصهای نسبتهای سودآوری، بازار و جریانهای نقدی در پیشبینی بازده آیندۀ سهام شرکتها کمکی نمیکند و علاوه بر آن، نسبتهای نقدینگی، اهرمی و فعالیت نیز در تبیین تغییرات در بازده سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران مفید نیست. مدیریت سود، ریسک نظاممند، افق زمانی پیشبینی سود و ویژگیهای شرکت شامل اندازه و عمر شرکت نیز راهنمایی خاصی در زمینۀ استفاده از بازده سهام برای انتخاب بهترین گزینۀ سرمایهگذاری به فعالان بورس اوراق بهادار تهران نمیتوانند ارائه دهند؛ اما سرمایهگذاری واقعی، شاخصهای ریسک شامل صرف ریسک و شاخصهای پیشبینی سود شامل خطای پیشبینی سود در بازده سهام شرکتها تأثیرگذار بوده است و سهامدارن در تجزیه و تحلیل اطلاعات برای سرمایهگذاری مالی در بورس اوراق بهادار تهران باید از این متغیرها استفاده کنند. سرمایهگذاران در استفاده از نتایج پژوهشهای انجامشده برای شناسایی عوامل تأثیرگذار در بازده سهام شرکتها باید احتیاط لازم را داشته باشند و به ویژگیهای پژوهش انجامشده ازقبیل فرایند انتخاب شرکتهای عضو نمونۀ آماری، صنایع مدّنظر، دورۀ زمانی مدّنظر و غیره توجه کنند تا قیمت و بازده آیندۀ سهام شرکتهای مدّنظر را با دقت بیشتری بتوانند پیشبینی کنند. همچنین به پژوهشگران بعدی پیشنهاد میشود دربارۀ دلایل تأثیرنگذاشتن نسبتهای نقدینگی، اهرمی، فعالیت، سودآوری شامل نرخ بازده داراییها و تغییرات میزان سود، بازار شامل نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، ارزش بازار شرکت، نسبت سود به قیمت و نقدشوندگی سهام، مدیریت سود شامل اقلام تعهدی، ویژگیهای شرکت شامل عمر و اندازۀ شرکت، نسبتهای جریانهای نقدی شامل جریانهای نقدی ناشی از سرمایهگذاری و تأمین مالی و درنهایت، شاخصهای ریسک شامل صرف ریسک در بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، بررسیهای بیشتری را انجام دهند. بخش زیادی از تفاوت در نتایج بهدستآمده ناشی از متغیرهایی است که در ارتباط عوامل مالی و غیرمالی با بازده سهام شرکتها نقش تعدیلکننده میتواند داشته باشد. براساس پژوهشهای انجامشده با رویکرد فراتحلیل، ازجملۀ این عوامل به شاخصهای استفادهشده برای اندازهگیری متغیرها، نوع صنعت، اندازۀ شرکت، روشهای تجزیه و تحلیل آماری، دورۀ زمانی مدّنظر، تعداد شرکتهای عضو نمونۀ آماری پژوهش و غیره میتوان اشاره کرد. پژوهشگران در مطالعات آیندۀ خود، نقش تعدیلکنندۀ این متغیرها را در زمینۀ عوامل مؤثر در بازده سهام شرکتها میتوانند بررسی کنند. همچنین پیشنهاد میشود با استفاده از روش فراتحلیل، نقش برخی از دیگر متغیرهای تأثیرگذار در بازده سهام شرکتها مانند متغیرهای کلان اقتصادی را بررسی کنند. درنهایت، کاربرد روش فراتحلیل در شناسایی عوامل مؤثر در بازده سهام، دربارۀ برخی دیگر از متغیرهای مالی مانند ساختار سرمایه، عملکرد مالی، مدیریت سرمایۀ در گردش و غیره یکی دیگر از پیشنهادهای مناسب برای پژوهشهای آینده است.
دربارۀ محدودیتهای پژوهش گفتنی است اندازۀ اثر، مهمترین و معروفترین اصطلاح استفادهشده در رویکرد فراتحلیل است. در عین حال، در محیط پژوهشی، استاندارد خاصی دربارۀ چگونگی گزارشدهی محاسبات آماری و ریاضی در حوزههای پژوهشی مختلف وجود ندارد. بدیندلیل در پژوهش حاضر، در برخی از مطالعات میدانی بهدلیل گزارشنکردن آمارههای لازم، امکان محاسبۀ اندازۀ اثر وجود نداشت؛ بنابراین پژوهشگر مجبور شد پژوهشهای مذکور را از جامعۀ آماری حذف کند. بهعلاوه، نتایج حاصل از این پژوهش به پایگاههای اطلاعاتی استفادهشده یعنی مگ ایران، نورمگز و جهاد دانشگاهی و به عبارت دیگر، مطالعات انجامشده در زمینۀ بورس اوراق بهادار تهران محدود است.