Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Prof in Financial Management, Financial Management Group, Faculty of Management and Accounting University of ShahidBeheshti, Tehran, Iran
2 MSc. Student in Financial Management, Group of Management University of Alborz, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
مفهومی که واژۀ حباب به اذهان متبادر میکند، بهطور عمده دربرگیرندۀ مفاهیم اقتصادی است که از افزایش و کاهشهای شدید قیمتها در بازارهای مالی نشأت میگیرد؛ به عبارت دیگر، انحراف قیمت دارایی از قیمت تعادلی بلندمدت آن را حباب گویند. درواقع، هنگامی که قیمت یک دارایی یا خدمت با قیمت مدّنظر آن در آینده تفاوت داشته باشد، بحث حباب[1]مطرح میشود ]19[. حباب بخشی از قیمت دارایی است که با اصول تصریحشده در الگوهای بنیادی تعریفشدنی نیست. حباب مالی زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت یک دارایی مانند سهام یا دارایی واقعی بهطور ناگهانی، به دلایل غیرعقلایی (از دید بنیادگرایان) افزایش یابد و سپس سقوط کند] 31.[ وایت[2] (1990) حباب را اینچنین تعریف میکند: «حباب عقلایی منعکسکنندۀ این عقیده یا بازخورد است که قیمت یک دارایی وابسته به متغیرهایی غیر از قیمت پایه است»] 30.[ وجود حباب موجب اختلاف بین قیمت دارایی و ارزش بنیادی آن میشود. حباب قیمت بهعنوان یک نوسان در قیمت دارایی مطرح است که بهواسطۀ مبانی بنیادی توضیحدادنی نیست ]9.[ حباب میتواند بهعنوان یک افزایش سریع در قیمت دارایی در فرایندی پیوسته نیز مطرح باشد ]14[. حبابهای سفتهبازی عقلایی، تلاشی برای توجیه رفتار سرمایهگذارانی است که رفتاری غیرعقلایی از خود بروز میدهند، شبیه زمانی که تحت تأثیر رفتارهای جمعی است ]3[. بهطورکلی، اندیشمندان و طرفداران نظریۀ نوین مالی، کارانبودن بازار و شکلگیری انتظارات غلط بهدلیل اطلاعات ناکافی و مبهم و یا بهکارگیری ناصحیح الگوهای ارزشگذاری را علت وجود حباب میدانند؛ حال آنکه نظریهپردازان مالی- رفتاری، عوامل روانشناسی و روانشناختی بازار را علت اصلی تشکیل حباب قیمت معرفی میکنند؛ به عبارتی، نظریهپردازان مالی نوین، حباب را نشأتگرفته از خودجوشی انتظارات و نظریهپردازان مالی- رفتاری، آن را ناشی از رفتار رمهای [3]و تقلیدی میدانند. فاما[4]که از اندیشمندان مطرح مالی جدید است به دو فرض بسیار مهم توجه دارد: 1) سرمایهگذاران در تصمیمگیریهای خود در بازار، رفتار منطقی دارند. 2) سرمایهگذاران براساس آخرین اطلاعات و اخبار به خرید و فروش اوراق بهادار اقدام میکنند و برای تعیین منصفانه[5]بودن قیمت اوراق بهادار، درایت کافی دارند ]7[. پژوهشگران به این دو فرضیه، انتقادهای زیادی وارد کردهاند؛ بهگونهایکه این پژوهشگران معتقدند شواهد بسیار زیادی از رفتار غیرعادی دربارۀ قیمت سهام همانند واکنش بیش از اندازۀ سرمایهگذاران[6] و یا واکنش کمتر از حد مطلوب[7]آنان در دورههای زمانی کوتاهمدت وبلندمدت در بازارهای بورس اوراق بهادار دنیا وجود دارد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهشهای زیادی در موضوع حباب انجام شده است. عباسیان وهمکاران (1390) وجود حبابهای عقلایی را در چارچوب مبانی نظری مالی- رفتاری در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کردهاند. براساس نتایج، حتی با وجود آربیتراژکنندگان عقلایی، معاملهگران اختلالزا در انحراف قیمتها از عوامل بنیادی تأثیر در خور توجهی داشتهاند. نتایج بر اهمیت تورم و ضریب قیمت سود سهام هنگام ارزیابی ریسک سرمایهگذاری تأکید میکند ]1[. رودپشتی و همکاران (1391) با هدف بررسی کارایی اطلاعاتی و حباب عقلایی قیمتی بورس اوراق بهادار تهران و زیربخشهای آن ( شاخص 50 شرکت برتر، 30 شرکت بزرگ، سهام شناور آزاد و شرکتهای اصل 44) در سال 1389 انجام دادند. آنها از آزمونهای نسبت واریانس و پایایی قیمت سود استفاده کردند. نتایج نشان داد قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران و زیربخشهای مذکور در سال نهتنها در سطح ضعیف کارا نبوده؛ حبابی نیز بوده است. نتایج همچنین نشاندهندۀ رابطۀ مستقیم ناکارایی اطلاعاتی و حباب عقلایی قیمت در سال 89 است ]24[. شورورزی و همکاران (1392) رابطۀ شفافیت اطلاعات بازار سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای1387 تا 1389 را بررسی کردند. آنها آزمونهای تسلسل، استقلال (خیدو) و رگرسیون لجستیک باینری را بر 70 شرکت انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که بین وضعیت شفافیت اطلاعات و بروز حباب قیمتی، ارتباط وجود دارد و شفافیت اطلاعاتی در شرکتهای حبابدار، متوسط و در شرکتهای غیرحبابدار، خیلی زیاد است ]26[. کمیجانی و همکاران (1392) پژوهشی با عنوان «تحلیل پولی حباب بازار مسکن در اقتصاد ایران» برای بازار مسکن ایران برای سالهای 1369 تا 1390 انجام دادند. آنها عوامل پولی مؤثر در حباب بازار مسکن را به کمک الگوی ARDL بررسی کردند. در این راستا، آثار کوتاهمدت، پویا و بلندمدت متغیرهای نرخ ارز، قیمت طلا، شاخص کل سهام، نقدینگی، نرخ سود بانکی، نرخ تورم و درآمدهای نفتی بر حباب قیمت مسکن برآورد شده است. یافتهها نشاندهندۀ ارتباط معنادار تمامی متغیرهای مستقل پژوهش با متغیر وابسته در کلیّۀ ادوار اقتصادی بوده است ]15[. با توجه به پژوهشهای انجامشده در بازار، این مسأله اهمیت دارد که بازارهای سرمایه باید کارایی لازم را برای جذب سرمایهگذاران و تأمین منابع مالی و درنتیجه، تخصیص بهینۀ منابع برای بازده یبیشتر آنها داشته باشند. برای رسیدن بازار سرمایه به این کارایی، لازم است نوسانها در بازار بهصورت منطقی و براساس عوامل بنیادی ایجاد شود. در شرایط وجود حباب در بازار بورس اوراق بهادار، ارزشگذاری سهام شرکتها برمبنای عملکرد واقعی آنها انجام نمیشود و قیمتها بهعنوان یک نماگر، عملکرد آنها را نمیتوانند نشان دهند. بازار مسکن جزء بازارهای مهم در زمینۀ رفاه اجتماعی و تهیۀ نیازهای مسکن برای جامعه است. وجود حبابها و نوسانهای شدید در بحرانهای بزرگ میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد، بهخصوص بازار مسکن، بزرگترین بازار دارایی کشور محسوب میشود و بیشترین ارزش را در سایر بازارها دارد. بروز حباب، نشاندهندۀ نوسانهای شدید غیرمتعارف در شاخصهای مسکن و بورس اوراق بهادار است. این امر باعث زیانهای شدیدی به فعالان بازار میشود. به علاوه شناسایی و درک حبابها و پیداکردن دورههای حبابی در بازار باعث میشود سرمایهگذارانی که بهدنبال کسب سودهای بلندمدت هستند، از روند افزایش یا کاهشهای غیرمتعارف خارج شوند. همچنین شناسایی و درک حبابهای انفجاری (بسیار شدید) بسیار برای فعالان سطح کلان مهم است؛ زیرا بعد از اینگونه حبابها همواره بحرانهای مالی و بعد از آن رکود رخ میدهد. بهطورکلی، یکی از راههای کشف ناکارایی و رفتارهای غیرعقلایی از دیدگاه طرفداران مالی- رفتاری در بازارهای دارایی را شناسایی دورههای حبابی میتوان دانست. با توجه به جدیدترین روشهای اقتصادسنجی، حبابهای انفجاری را شناسایی میکنیم.
مبانی نظری
اقتصاددانان در مواجهه با تجربۀ واقعی حبابها در بازارهای دارایی، دیدگاههای متفاوتی مطرح میکنند. دیدگاه اول اقتصاددانان مدرن، مانند مکتب شیکاگو و طرفداران اقتصاد طرف عرضه، تکذیب وجود هرگونه حباب است و معتقدند آنچه بهعنوان حباب مطرح میشود، در واقع، نتیجۀ عوامل واقعی است. به نظر میرسد اقتصاددانان طرف عرضه و اقتصاددانان مکتب شیکاگو[8] معتقدند تأیید وجود حباب در بازار، نوعی توهین به انسان اقتصادی است؛ زیرا آنها این موضوع را بیان برخی نقایص روانی و ذهنی در افراد میدانند که رفع آنها به دخالت دولت نیاز دارد ]10[. دیدگاه دوم که کینزینها[9] و طرفداران تأمین مالی رفتاری[10] مانند رابرت شیلر از آن حمایت میکنند، نشاندهندۀ این مطلب است که اولاً، وجود حبابها، یک واقعیت است و دوماً، حبابها بهدلیل عوامل روانی و ذهنی فعالان بازار ایجاد میشوند که در عبارت غیرعقلاییبودن افراطی خلاصه میشود و در کانون آن، رفتارهای سفتهبازی فعالان بازار قرار دارد. براساس این دیدگاه، ظهور و سقوط حبابها ناشی از رفتار هیجانی و احساسات فوقالعاده زیاد انسانها است. اگرچه عوامل واقعی، نقشی را در ایجاد حبابها بر عهده دارند؛ عوامل مهم برای خلق مسیر ظهور و سقوط حبابها، عوامل روانی هستند ]32 .[دیبا و گروسمن[11] (1998) معتقدند حباب عقلایی در نوعی خودباوری انعکاس مییابد، مبنی بر آنکه قیمت دارایی به متغیرهایی وابسته است (با مجموعهای از متغیرها) که ذاتاً بیربط است ]5[. دیدگاه سوم، به مکتب اتریشی تعلق دارد که معتقد است حبابها متشکل از تغییرات واقعی و روانیای هستند که از مسیر سیاستهای پولی ایجاد میشوند؛ یعنی حباب، ناشی از سیاست پولی انبساطی است و درواقع، در غیاب تزریق نقدینگی، حبابها حادث نمیشوند. نتیجۀ تزریق نقدینگی به چرخۀ اقتصاد،گسترش توزیع نادرست منابع است و بدینوسیله، فعالیتهای سفتهبازی و نامولد اقتصادی نسبت به فعالیتهای مولد افزایش مییابد و از آنها پیشی میگیرد ]25.[ پژوهشهای زیادی برای شناسایی حباب براساس آزمونهای مختلف، در جهان انجام شده است. کمپل و شیلر[12] (1987) همانباشتگی قیمتهای سهام و سودها را با استفاده از دادههای سالانۀ شاخص قیمت سهام ترکیبی 500S & P برای سالهای1971 تا 1986 آزمودهاند. آنها در مطالعات خود از آزمونهای مبتنی بر پسماندها برای همجمعی استفاده کردهاند که ترکیبی از نتایج را ارائه داد و باعث شد نویسندگان آن نتیجه بگیرند انحرافها از الگوی ارزش،کاملاً ماندگار است [2]. لارسن[13] (1997) حبابهای قیمتی در بورس اوراق بهادار نروژ و تأثیر آن را در اقتصاد این کشور از 1982 تا 1997 بررسی کرده است. او با استفاده از دو روش تشخیص وسط (1987) و آزمودن واریانس شیلر (1981) فرضیۀ صفر کارایی بازار را که همان فرضیۀ نبود حبابهای قیمتی است، در دورۀ مدّنظر تأیید نکرد ]16.[ لامونت[14] (1998) با آزمون دیکی فولر تعمیمیافته در دورۀ 1947 تا 1994 سود سهام ایالات متحده را بررسی کرد و فرضیۀ نبود حبابهای تورمی را نتوانست تأیید کند [17]. کریستوف[15] (2003) با استفاده از آزمون بلانچاردواتسون (1992) وجود تورم عقلایی را در بازار سهام امریکا از 1871 تا 2001 و برای فرانسه از 1951 تا 2002 تأیید کرد؛ ولی با الگوی MTARدر بلندمدت، وجود حبابهای تورمی عقلایی را برای ایالات متحده و فرانسه در دورههای مذکور رد کرد [4]. وایت (2004) با آزمون شیلر، بحران بازار سهام ایالات متحده را در سال 1929 بررسی و دلیل نوسانهای قیمت و سود سهام در این دوره را تغییرات ساختاری بیان کرد ]29[. گیلچریست و هیملبرگ[16] (2005) در پژوهش خود با عنوان اینکه «آیا حبابهای قیمتی سهام از شرکتهای سرمایهگذاری متأثر است؟» اعتقادات و رفتار سرمایهگذار و نه فروش استقراضی را ازجمله عوامل منتهی به حبابهای بازار سهام میدانند ]11[.کیانی و میرشمسی (1378) مسألۀ حباب عقلایی را در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که فرضیۀ وجود حبابهای عقلایی را نمیتوان ردکرد] 12[. سلطانی (1386) در پایاننامۀ دکتری خود، حبابهای قیمتی سهام در بورس اوراق بهادار تهران را در دورۀ 1370 تا 1384 برای 70 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار بررسی است. وی برای کشف حباب در قیمت سهام این شرکتها از روش همانباشتگی استفاده کرده است. نتیجۀ حاصل نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، 55 درصد شرکتهای مدّنظر در قیمت سهام خود، حباب دارند ]27.[ واعظ و ترکی ( 1387 ) در پژوهش خود با عنوان حباب قیمتها و بازار سرمایه در ایران با استفاده از تکنیک RALSو کاربرد روش شبیهسازی مونتکارلو، وجود حباب قیمتی را در بازار سهام در ایران بررسی کردند و نشان دادند قیمت سهام از مسیر تعادلی بلندمدت (ارزش حال سودهای آیندۀ مدّنظر) منحرف شده است؛ بنابراین در بازار سرمایۀ ایران، وجود حباب تأیید میشود ]28 .[براساس مطالب فوق، مبانی و روشهای مختلفی برای شناسایی پدیدۀ حباب در بازارهای ایران و جهان وجود دارد. براساس عقیدۀ نظریهپردازان مالی- رفتاری که به وجود حباب معتقد هستند، دو فرضیۀ زیر را براساس آزمونهای پیشرفتۀ دیکی فولر[17] بررسی میکنیم؛ بهگونهای که علاوه بر شناسایی حباب در بازه طولانیمدت، دورههای حبابی در این بازه را میتوان مشخص کرد.
فرضیۀاول: بازار مسکن در بازه (1370 تا 1393) حبابهای انفجاری دارد.
فرضیۀ دوم: بازار بورس اوراق بهادار تهران در بازه (1370 تا 1393) حبابهای انفجاری دارد.
روش پژوهش
ایوانز[18] (1991) استدلال کرد آزمونهای ریشه واحد[19] وقتی بهتنهایی در کل نمونه به کار برده میشود، توانایی زیادی ندارد تا حبابهای انفجاری را که بهصورت متناوب فرومیپاشند، تشخیص و این تأثیر را در شبیهسازیها[20] نمایش دهد ]6 .[فیلیپس[21] و همکاران (2011) وجود حبابهای شدید را در دهۀ 90 میلادی بررسی کردند. آنها با استفاده از اجرای برگشتی آزمون ریشه واحد راستدم توانستند تشخیص دهند در سال 95 و 96 بازار سهام نزدک، رفتار حباب انفجاری[22] داشته است [22]. فیلیپس و همکاران (2011) در مقالهای با عنوان «آزمون حبابهای چندگانه» حباب را در سالهای 1950 تا 2010 بررسی کرد. آنها در این مقاله از دو آزمون SADF وGSADF بهره گرفتند و نشان دادند این دو روش، توانایی زیادی در شناسایی حبابهای بازار دارند ]21[. هوم و بریتانگ[23] (2012) در پژوهش خود برای اثبات تواناییهای آزمون ریشه واحد راستدم[24] به این نتیجه رسیدند که این آزمونها بسیار قدرتمند هستند و قابلیت مانیتورینگ[25] و پیشبینیکنندگی هم دارند ]13 .[فیلیپس و همکاران (2014) شواهد بیشتری را در تأیید قدرت تشخیص حباب با توجه به یافتههای سال 2011 خود بررسی کردند و نشان دادند این الگو با توجه به فرضیههای متفاوت و بازارهای مختلف، قدرت تشخیص حباب بسیار قوی دارد] 20[. در آزمون ریشه واحد با چپدم[26]، نتایج اغلب نسبت به فرمولبندی الگو حساس هستند. درواقع، فرضیههای خلاف یا لنز فنی[27] که با آن مختصات داده بررسی میشود، نتایج را بهطور جدی میتواند تحت تأثیر قرار دهد. تدوین فرضیۀ خلاف مناسب، بهویژه هنگام نامانایی بهدلیل نقشهای مختلفی که پارامترها با عنوان فرضیۀ صفر ریشه واحد و تناوب مانایی یا مانایی روند میتوانند بازی کنند، کار دشواری است. پیش از این، بسیاری از این موضوعات تدوینی، بهطور گسترده در نوشتههای مربوط به آزمون ریشه واحد چپدم مطالعه شدهاند؛ برای مثال، فرض کنید فرضیۀ صفر ( )، اختلاف مانایی و فرضیۀ خلاف ( )، مانایی است. در رگرسیونی که بهطور مشترک استفاده میشود ]8.[
(1)
(2)
آزمونهای ریشه واحد راستدم، مانند آزمونهای چپدم همتای خود، توزیعهای مجانب[28]دارند. همانگونه که در بالا گفته شد، الگوی رگرسیون مناسب برای آزمون راستدم است و فرضیۀ معقول از نظر تجربی صفر فرایند ریشه واحد با انحراف از شکل درنتیجۀ H02 است. آزمون ریشه واحد راستدم در این بخش عبارت از آزمون ADF استفادهشده در کل نمونه است. دیگر آزمونهای ریشه واحد را دقیقاً به همین صورت میتوان مطالعه کرد. توجه کنید مقدار انحراف، نسبت معکوس با پارامتر دارد ]18[. توانایی کم آزمونهای ریشه واحد استاندارد، به این دلیل است که زمانی که احتمال حباب، چشمپوشینشدنی است، فرایندهای حباب با فروپاشی دورهای بیشتر مانند رابطۀ (1) یا حتی فرایند خودبرگشتی خطی مانا است. موضوع مشترکی که در آزمون ریشه واحد مطرح میشود، عبارت است از تخصیص الگوی استفادهشده در کارهای برآوردی، بهخصوص بهدلیل تأثیری که در نظریۀ مجانبی مناسب و ارزشهای بحرانی استفادهشده در آزمون دارد. موضوعات مرتبط در آزمونهای ریشه واحد راستدم از نوع استفادهشده در شناسایی حبابهای انفجاری مطرح میشود. اخیراً شای، فیلیپس و یو[29] (2010) فرمولبندی تأثیر فرضیهها و تخصیص الگو را در آزمونهای ریشه واحد راستدم مطالعه کردهاند. آنان در تجزیه و تحلیل خود، فرایند گام تصادفی فرضیۀ صفر دارای انحراف مجانبی را، چشمپوشیشدنی لحاظ کردند ]23.[ آزمون SADF بارها الگوی ADF را بهصورت دنبالۀ نمونهای که بعدها ادامه مییابد، برآورد میکند و آزمون فرضیه را براساس ارزش کوچکترین کران بالا همارز با دنبالۀ آمارۀ ADF انجام میدهد. اندازۀ پنجرۀ از به 1 افزایش مییابد که در آن کوچکترین پنجرۀ نمونه (برای تضمین کارآیی برآورد انتخاب شده) و 1 بزرگترین پنجرۀ نمونه (کل حجم نمونه) است. نقطۀ شروع r1 از دنبالۀ نمونه بر 0 تنظیم میشود؛ بنابراین نقطۀ پایانی هر نمونۀ r2 برابر است، که از به 1 تغییر میکند. آمارۀ ADF برای نمونهای که از 0 تا اجرا میشود با نشان داده میشود.آمارۀ SADF بهصورت کوچکترین کران بالایsup تعریف و با (SADF( نشان داده میشود. آزمون GSADF، ایدۀ برآورد مکرر رگرسیون آزمون ADF را در دنبالۀ نمونه ادامه میدهد. با وجود این، دنبالۀ نمونه گستردهتر از دنبالۀ آزمون SADF است. علاوه بر تغییر نقطۀ پایان رگرسیون از به 1، آزمون GSADF تغییر نقاط شروع را در یک دامنۀ عملی که از 0 به است، ممکن میکند. در شکل 1 دنبالههای نمونۀ آزمون SADF و آزمون GSADF را شرح میدهیم. آمارۀ GSADF بزرگترین آمارۀ ADF در دامنههای پذیرفتنی و است، این آماره را با ( GSADF ( نشان میدهیم؛ یعنی:
GSADF ( ,
بازه نمونه |
آزمون SADF |
آزمون GSADF |
بازه نمونه |
شکل (1)
روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و تحلیلهای آن براساس رگرسیونهای سریزمانی خواهد بود. از دادههای فصلی (سهماهه[30]) از فروردین 1370 تا اول فروردین 1393 استفاده شده است؛ بهگونهای که برای سهام از دادههای شاخص کل بازار سهام ایران و برای مسکن از دادۀ یک متر مربع زیر بنای مسکونی شهر تهران بهره برده شده است. برای آزمون وجود حباب در بازار سهام و مسکن، با توجه به پژوهشهای فیلیپس و همکاران (2011 و 2014) برای رسیدن به قیمتهای حقیقی، باید شاخص کل قیمت سهام ایران و قیمت مسکن با شاخص قیمت مصرفکننده (به سال پایۀ 1390) تعدیل شود. ما در این بخش پس از تعدیل شاخصها، آزمونهای ریشه واحد RADF (راستدم)، SADF و GSADFبر لگاریتم طبیعی شاخص کل قیمت حقیقی شاخص سهام و قیمت مسکن، برای شناسایی وجود رفتارهای انفجاری و برای شناسایی دورههایی انجام میدهیم که بازار دچار حباب قیمتی بوده است. مقادیر پژوهش از شبیهسازی مونت کارلو به دست میآید.
یافتهها
آزمون (RADF)
ابتدا آزمون ریشه واحد دیکیفولر تعمیمیافتۀ راستدم را که مانند آزمون دیکیفولر سنتی است، برای متغیر لگاریتم طبیعی شاخص کل قیمت حقیقی (قیمت تعدیلشده) سهام و قیمت مسکن انجام میدهیم؛ اما تفاوت این آزمون با آزمون سنتی در استنباط آماری آن است؛ بهگونهای که در این آزمون از دمراست توزیع استفاده میشود و آمارۀ آزمون همان آمارۀ ADF است. جدول (1) و (2) بهترتیب، نشاندهندۀ نتیجۀ آزمون دیکی فولر تعمیمیافته برای بازار سهام و مسکن است که در زیر نمایش داده شده است. همانگونه که در جدولها مشاهده میشود در سطح اطمینان 95 درصد و حتی در تمام سطوح، رفتار حباب انفجاری در بازار سهام و بازار مسکن برای بازه فروردین 1370 تا فروردین 1393 تأیید میشود؛ زیرا قدر مطلق آمارۀ t آزمون از مقادیر بحرانی متناظر در همه سطوح معناداری بزرگتر شده است؛ درنتیجه، فرضیۀ مبنی بر وجود رفتار حباب انفجاری تأیید میشود.
جدول (1) نتایج آزمون RADF(بازار سهام)
سطح اطمینان |
آمارۀ t |
ارزش احتمال |
|
887908/0- |
23/0 |
||
مقادیر بحرانی |
99% |
788831/0 |
|
95% |
015054/0 |
||
90% |
296191/0- |
جدول (2) نتایج آزمون RADF(بازار مسکن)
سطح اطمینان |
آمارۀ t |
ارزش احتمال |
|
099745/2- |
743/0 |
||
مقادیر بحرانی |
99% |
621557/0 |
|
95% |
03022/0- |
||
90% |
330804/0- |
آزمون SADF
با توجه به جدول (3) برای بازار سهام، آمارۀ t حاصل از ضریب در رگرسیون این آزمون، در تمام سطوح اطمینان از مقدار بحرانی متناظر کوچکتر است و رفتار حباب انفجاری در بازه مدّنظر را تأیید نمیکند؛ زیرا فرض صفر مبنی بر نبود رفتار حباب انفجاری براساس رگرسیون رد نمیشود.
جدول (3) آزمون SADF(بازار سهام)
سطح اطمینان |
آمارۀ t |
ارزش احتمال |
|
806383/0 |
1850/0 |
||
مقادیر بحرانی |
99% |
008248/2 |
|
95% |
376360/1 |
||
90% |
071689/1 |
جدول (4) نتایج آزمون SADF(بازار مسکن)
سطح اطمینان |
آمارۀ t |
ارزش احتمال |
|
174286/2 |
0090/0 |
||
مقادیر بحرانی |
99% |
110454/2 |
|
95% |
450662/1 |
||
90% |
101124/1 |
نمودار (1) دورههای حبابی بازار سهام براساس آزمون SADF
نمودار (2) دورههای حبابی بازار مسکن براساس آزمون SADF
اکنون دورههایی را میتوانیم تشخیص دهیم که بازار با حباب مواجه بوده است. در روش آزمون SADF فیلیپس و همکاران (2011) پیشنهاد میکنند هر جزء دنبالۀ ADF برآوردشده با مقادیر بحرانی آزمون ADF استاندارد راستدم متناظر خود برای تشخیص حباب در دورۀ T مقایسه شود. هنگامی که آمارۀ آن جزء از دنباله از مقدار بحرانی متناظر بیشتر شود، شروع دورۀ حبابی است و در اولین جزئی که آماره از مقدار بحرانی کمتر شود، حباب از بین رفته است. با اینکه در بازار سهام، وجود رفتار حباب انفجاری بهصورت کل تأیید نشد؛ همانگونه که در نمودار (1) مشاهده میشود، دورههایی که آمارههای آزمون از مقادیر بحرانی بیشتر است، نشاندهندۀ حباب در بعضی دورهها است. بازار سهام، در سالهای 82 و 83 بهترتیب، 3 و 4 دورۀ حبابی فصلی (جمعاً 7 دوره) مشاهده میشود. در بازار مسکن با توجه به جدول (4) در سطوح اطمینان 90 و 95 درصد، وجود رفتار حباب انفجاری تأیید میشود؛ زیرا آمارۀ t از مقادیر بحرانی این سطوح بیشتر است و فرض صفر مبنی بر نبود رفتار حباب انفجاری رد میشود. نمودار (2) دورههای حبابی بازار مسکن را براساس آزمون SADF و آمارههای بیشتر از مقادیر را نشان میدهد. بازار مسکن در سالهای 72، 73 و 74 بهترتیب، 3، 2 و 4 دورۀ حبابی فصلی (جمعاً 9 دوره) مشاهده میشود.
آزمون GSADF
آزمون تعمیمیافتۀ SADF به نام GSADF تواناییهای بیشتری در تشخیص رفتار حباب انفجاری و حباب در سریهای زمانی متوالی دارد. نتیجۀ آزمون ریشه واحد GSADF برای شاخص کل قیمت حقیقی سهام ایران در جدول (5) گزارش شده است. همانگونه که در جدول مشاهده میشود در سطح اطمینان 95 درصد، بازار سهام ایران در دورۀ 1370 تا 1393 رفتار حباب انفجاری داشته است؛ زیرا فرض صفر آزمون رد میشود. تأیید این رفتار انفجاری، شواهدی قوی مبنی بر وجود حباب در بازار سهام برای بازه مدّنظر است. با توجه به نمودار (3) دورههای حبابی بازار سهام را میتوان مشاهده کرد. برای بازار سهام در سالهای 72، 73، 74، 75، 79، 80، 81، 82، 83، 84، 87 و 92 بهترتیب، 2، 1، 2، 2، 2، 1، 3، 4، 3، 1، 2 و 1 دورۀ حبابی فصلی (جمعاً 24 دوره) مشاهده میشود. جدول (6) نتایج آزمون GSADF را برای بازار مسکن نشان میدهد. با توجه به نتایج این جدول در سطح اطمینان 95 درصد، رفتار حباب انفجاری برای دورۀ 1370 تا 1393 دیده نمیشود؛ ولی در سطح اطمینان 90 درصد، رفتار حباب انفجاری تأیید میشود؛ زیرا مقدار بحرانی در این سطح از آمارۀ t کوچکتر است و فرض صفر مبنی بر نبود حباب رد میشود. با نگاه به نمودار (4) دورههای حبابی را در بازه 1370 تا 1393 میتوان مشاهده کرد. برای بازار مسکن در سالهای 72، 73، 74، 86 بهترتیب، 2، 2، 4 و 4 دورۀ حباب فصلی (جمعاً 12 دوره) مشاهده میشود.
جدول (5) نتایج آزمون GSADF(بازار سهام)
سطح اطمینان |
آمارۀ t |
ارزش احتمال |
|
866303/2 |
0280/0 |
||
مقادیر بحرانی |
99% |
631805/3 |
|
95% |
610248/2 |
||
90% |
266626/2 |
جدول (6) نتایج آزمون GSADF(بازار مسکن)
سطح اطمینان |
آمارۀ t |
ارزش احتمال |
|
174286/2 |
0600/0 |
||
مقادیر بحرانی |
99% |
299290/3 |
|
95% |
472528/2 |
||
90% |
088048/2 |
نمودار (4) دورههای حبابی بازار مسکن براساس آزمون GSADF
نتایج و پیشنهادها
آزمون GSADF بسیار قویتر از روشهای پژوهش بهکاررفته در ایران، دورههای حبابی را میتواند مشخص کند. درواقع، این آزمون، علاوه بر شناسایی حباب در بازه طولانیمدت، رفتارهای انفجاری را در بین این بازهها میتواند شناسایی کند. تصمیمگیرندگان اقتصادی کشور با شناسایی بهتر این دورهها، عوامل پدیدارشدن این پدیده را بررسی میکنند و با شناسایی این عوامل، تصمیمهای پیشگیرانهای برای جلوگیری از وجود این ناهنجاریها میتوانند بگیرند. آزمون GSADF وجود حباب را نسبت به روش SADF برای بازار سهام در بازه زمانی 1370 تا 1393 بسیار قدرتمندتر تأیید کرد؛ بهگونهای که تعداد دورههای مشخصشده برای بازار مسکن و سهام در آزمون GSADF بیشتر از آزمون SADFاست؛ در حالی که در آزمون SADF وجود حباب برای بازار سهام تأیید نشد (در سطوح اطمینان 90 درصد به بالا). با توجه به جدول نتایج تعداد دورههای حبابی در بخش قبل میتوان مشاهده کرد که تعداد دورههای حبابی در بازار سهام و مسکن براساس آزمون SADF بهترتیب، 7 و 9 دوره دارد که براساس این آزمون، دورههای حبابی مسکن از بازار سهام بیشتر است؛ ولی براساس آزمون GSADF تعداد دورههای حبابی در بازار سهام 24 و در بازار مسکن 12 دوره است؛ یعنی براساس این آزمون، دورههای حبابی در بازار سهام دو برابر بازار مسکن بوده است که نشاندهندۀ تفاوت آزمون SADF و GSADF است. با توجه به بخش قبل، دورۀ حبابی طولانیمدت سه ساله در سهام وجود دارد که از اول فصل سوم سال 1381 شروع میشود و تا اواخر فصل سوم 1383 بهصورت متناوب ادامه دارد. یکی از نکاتی که در بخش قبل میتوان مشاهده کرد، مقایسۀ دورههای حبابی بازار مسکن نسبت به بازار سهام است؛ بهگونهای که تعداد دورههای حبابی بازار مسکن نسبت به سهام کمتر بوده است و بازار مسکن، روند متناوب رفتار انفجاری چندسالۀ بازار سهام را نداشته است.
با توجه به موارد مذکور و با نظر به تعریف حباب، گفتنی است حبابها، نتیجۀ ناکارایی[31]و ضعف ساختاری بازار سرمایه (بهخصوص در بازارهای نوظهور[32]) است. احرازنکردن شرایط کارایی و وجود ضعفهای ساختاری در هر بازار، بستر لازم را برای ظهور پدیدههایی همچون حباب قیمت مهیا میکند و احتمال انحراف شدید و در عین حال مثبت قیمتها از ارزش ذاتی را بهشدت افزایش میدهد؛ بهگونهای که عوامل بنیادی و یا اقتصادی دیگر، توجیهکنندۀ تغییرات قیمت نیست. نتایج این پژوهش، نشاندهندۀ رفتارهای غیرعقلایی سرمایهگذاران از منظر نظریهپردازان مالی رفتاری در دورههای حبابی انفجاری بازار سهام و مسکن است. این رفتارها از انتظارات غیرعقلایی نشأت گرفته است. از منظر نظریهپردازان مالی- رفتاری، الگوهای رفتاری، الگوهایی هستند که در آنها فرض عقلانی تکامل سرمایهگذاران کنار گذاشته میشود. دانشمندان مالی- رفتاری برای اطلاع از رفتارهای غیرعقلایی سرمایهگذاران به نتایج پژوهشهای آزمایشی روانشناسان شناختی رجوع میکنند که در آنها انواع اریبهای (تورشهای) رفتاری[33]به انحراف از تصمیمگیری درست و بهینه منجر میشود. راهکارهای جلوگیری از وجود این پدیده از منظر نظریهپردازان اجرای سیاستهای پولی و مالی مناسب، کنترل بیشتر سازمان بورس اوراق بهادار بر شفافسازی اطلاعات شرکتها، افزایش سهام شناور، تقویت عوامل نظارتی بر تزریق نقدینگی در بخشهای مختلف اقتصادی بهویژه بخش مسکن، تقویت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار بر تخلاف معاملاتی و رانتهای داخلی شرکتها و... است.
با توجه به الگوی GSADF بهعنوان یکی از جدیدترین روشهای آزمون وجود حباب در بازار داراییها، پیشنهاد میشود این آزمون برای داراییهای دیگر ایران مانند بازار ارز و سکه و حتی برای شاخصهای دیگر بازار سهام به کار رود. با توجه به تأثیرات صنایع مختلف در شاخص، وجود پدیدۀ حباب را براساس تفکیک صنایع و شرکتهای مختلف و عوامل تشکیل آن از منظر نظریهپردزان تأمین مالی میتوان آزمود. نظریهپردازان مالی- رفتاری، عوامل رفتاری را که باعث اریبهای رفتاری میشود، به سه دستۀ کلی تقسیم میکنند: 1) تصمیمگیری شهودی (روشهای ابتکاری[34]درتصمیمگیری)، 2) فرااطمینان[35]و خوداسنادی[36] و 3) تعاملات اجتماعی[37]. باتوجه به مشخصشدن دورههای حبابی در این آزمون، رابطۀ هرکدام از عوامل بالا را بر تشکیل حباب میتوان آزمود. چگونگی محاسبۀ شاخص را از محدودیتهای پژوهش میتوان برشمرد. شاخصها، نماگرهایی هستند که وظیفۀ عیانکردن شرایط عمومی قیمت را یا بازده تمام یا گروهی از داراییهای هر بازار دارند. از ایرادهایی که به آن میتوان اشاره کرد:
در شاخص کنونی، سود نقدی شرکتها در زمان بازگشایی نماد سهام آنان پس از مجمع از مخرج کسر محاسبۀ بازده کسر شده که سبب بیشافزایی در محاسبه شاخص میشود. سود نقدی محاسبهشده در شاخص کنونی در دنیای واقعی با تأخیر تا 8 ماه به سرمایهگذار پرداخت شده که در شاخص پس از مجمع شناسایی میشود. شاخص به ارزش بازار شرکتهای بزرگ، حساسیت زیادی دارد که همین موضوع، سبب رشد فزایندۀ آن بهدلیل رشد قیمت سهام شرکتهای بزرگ و نه کل بازار میشود.
[1] Bubble
[2] White
[3] Herding
[4] Fama
[5] Justice (Fair)
[6] Over reaction
[7] Under reaction
[8] Chicago
[9] Keynesian
[10] Behavioral Finance
[11] Diba & Grossman
[12] Campbell & Shiller
[13] Larsen
[14] Lamont
[15] Christophe
[16] Glichrist & Himmelberg
[17] Dickey-Fuller test
[18] Evans
[19] Unit Root
[20] Simulation
[21] Phillips
[22] Explosive Bubble
[23] Homm,U and Breitung, J.
[24] Right-Tailed
[25] Monitoring
[26] Left-Tailed
[27] Technical Lens
[28] Asymptotic distributions
[30] Quarterly
[31] Inefficient
[32] Emerging Market
[33] Behavioral Biases
[34] Heuristics
[35] Over Confidence
[36] Self Attribution
[37] Social Interactions