Measuring intellectual capital and its relationship with the q Tobin ratio and systematic risk beta (study of Financial intermediation companies listed in Tehran Stock Exchange)

Authors

1 Assistance Professor, samangan university ,mazandaran, Iran

2 M A in samangan university, mazandaran, Iran

Abstract

The purpose of this paper is to measure intellectual capital using pulic model and Investigate the relationship between the performance of each of its elements with qTobin ratio and systemic risk beta. Reviews the 26 Financial intermediation companies listed in Tehran Stock Exchange during the years 1386 to 1390 was performed . Hypothesis testing is performed using correlation coefficient and multivariate regression test and the results of the study indicated that the independent variable of human capital had positive significant effects on the performance criteria of systematic risk(&beta) and structural capital had negative significant effects on the performance criteria of systematic risk(&beta) of the companies understudy considering the regression model which was used. While the independent variable of physical capital had no significant effect on these performance criteria. Also independent variables of human capital and physical capital have positive significant effects on the performance criteria of qtobin ratio but structural capital had no significant effect on this scale

Keywords

Main Subjects


مقدمه

یکی از مشکلات سیستم حسابداری سنتی، ناتوانی در سنجش و اندازه­گیری سرمایة فکری شرکت­هاست. این سیستم توانایی اندازه­گیری و گزارش ارزش واقعی دارایی­های نامشهود را ندارد[2]. طبق نظر «بونتیس»، اکثر کشورهای دنیا، از روش­های سنتی حسابداری مالی استفاده می­کنند که قرن­ها پیش برای یک محیط کسب و کار مبتنی بر کارهای یدی و دارایی­های ملموس، مثل تجهیزات و ساختمان، ایجاد شده بودند؛ در حالی­که محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند مدلی است که دارایی­های ناملموس جدید سازمانی مثل دانش و شایستگی نیروی انسانی، نوآوری، روابط مشتری، فرهنگ سازمانی، سیستم و فرآیندها، ساختار سازمانی و... را در برگیرد. به نظر می­رسد که گزارش‌های حسابداری سنتی، ارزش حقیقی به­وجود آمده در شرکت­ها را به طور ناقص، منعکس می­کنند و شکاف موجود بین ارزش دفتری و بازار در بسیاری از شرکت­ها است که موجب بروز این اختلاف شده است[9].

 مر و همکارانش دلایلی را برای توجه و اندازه‌گیری سرمایة فکری برشمرده­اند که عبارتند از: کمک به سازمان­ها برای تنظیم استراتژی آن­ها، ارزیابی اجرای استراتژی­ها، کمک به تنوع و گسترش تصمیم‌ها، استفاده از نتایج اندازه­گیری سرمایة فکری به عنوان مبنایی برای جبران خدمات، ابلاغ این دارایی­ها به ذی­نفعان خارجی سازمان ها[14] و نیز این که اندازه‌گیری سرمایة فکری به طور کامل و دقیق، می‌تواند ارزش وعملکرد شرکت­ها را اندازه­گیری کند؛ چراکه در یک جامعة مبتنی بر دانش، دانش بخش مهمی از ارزش یک کالا و نیز بخش مهمی از ثروت یک شرکت را تشکیل می­دهد[12 و 8]. به عبارت دیگر، سرمایة فکری، مدرن‌ترین عامل تولید شده است و به عنوان منبع ضروری، حتی بیشتر از عوامل سنتی تولید، از جمله کار، سرمایه و مواد خام، برای تولید ثروت، ایفای نقش می­کند[11].

هدف پژوهش، ارایه روشی مالی برای سنجش و ارزشیابی سرمایة فکری وآزمون تجربی آن با عملکرد شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. افزون بر این، این پژوهش تلاش می­کند تا تهیه، ارایه و تحلیل صورت­های مالی کامل و واقعی، در سیستم­های حسابداری مورد استفاده در شرکت­ها و ارزیابی صحیح و واقعی سرمایه‌گذاران (سهامداران) از ارزش واقعی و ارزش آتی سهام شرکت­ها را ممکن کند.

تاکنون پژوهش­های متعددی در داخل و خارج از کشور، برای اندازه­گیری سرمایة فکری و یافتن ارتباط آن با معیارهای عملکردی انجام شده است که اکثر این پژوهش­ها وجود رابطه بین سرمایة فکری و عملکرد شرکت­ها را تأیید کرده­اند. با توجه به این­که رابطة بین سرمایة فکری و معیار بتا یا ریسک سیستماتیک و معیارهای بیان شده، در مورد نسبت کیوتوبین، به عنوان معیارهای عملکردی شرکت­های واسطه­گری مالی تاکنون در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است، این پژوهش می­کوشد که با مورد توجه قرار دادن این روابط، به این پرسش پاسخ دهدکه: آیا رابطة معناداری بین سرمایة فکری و این معیارهای عملکرد، در شرکت­ها وجود دارد یا خیر؟

 

پیشینة پژوهش

بوم و سیلورمن در پژوهشی با عنوان «سرمایة فکری و سرمایة انسانی، عوامل مؤثر بر ریسک و عملکرد مالی در صنعت بیوتکنولوژی»، به بررسی و آزمون ارتباط بین اجزای سرمایة فکری و تصمیم‌های ریسک مالی با عملکرد شرکت­ها و تأثیر این اجزا و عملکرد آتی شرکت­ها پرداخته­اند. نتایج حاکی از تأثیر معنادار اجزای سرمایة فکری بر عملکرد و ریسک مالی شرکت­های حاضر در صنعت بیوتکنولوژی است.[5]

چن[9] در مقاله­ای، عملکرد سرمایة فکری بانک‌های تجاری مالزی را در طی سال­های 2001 تا 2003 اندازه گرفت. او با به کار بردن ضریب کارایی که پالیک آن را توسعه داده است و VAIC نامیده می‌شود، داده‌های مورد نیاز برای محاسبة کارایی سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة به­کار رفته از گزارش‌های سالانه را به دست آورد. این مطالعه نشان داد که توانایی ارزش­آفرینی بانک­های داخلی و خارجی مالزی، تا حد زیادی به HCE (کارایی سرمایة انسانی) وابسته است. این بدان معناست که سرمایه‌گذاری بر سرمایة انسانی، نسبت به سرمایه‌گذاری بر سرمایة فیزیکی و ساختاری، بازده نسبتاً بالاتری دارد. این مقاله همچنین نشان می­دهد که بانک­های خارجی، کارآمدتر بودند اما در شرایط ارزش­آفرینی، بانک­های داخلی، ارزش افزودة بیشتری را نسبت به بانک­های خارجی آفریده­اند.

چین چن و همکارانش، رابطة بین سرمایة فکری و ارزش بازار سهام و عملکرد مالی شرکت­های بورس تایوان را بررسی کردند. آن­ها مدل ارزش افزودة سرمایة فکری پالیک را به عنوان معیار اندازه­گیری سرمایة فکری به­کار بردند و با اجرای مدل رگرسیون نشان دادند که سرمایة فکری بالاتر شرکت­ها موجب بهبود عملکرد مالی و افزایش ارزش بازار سهام شرکت­ها می­شود[10].

بنشاری و همکارانش پژوهشی را با عنوان «بررسی تأثیر مدیریت سرمایة فکری بر عملکرد SMEها درصنعت الکترونیک مالزی» انجام دادند. در این پژوهش، 130 شرکت با روش همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که سرمایة انسانی، پس از سرمایة ساختاری، سرمایة فن­آوری و سرمایة مشتری، قوی‌ترین رابطه را با عملکرد سازمان دارد[6].

قلیچ لی و همکارانش نشان دادند که سرمایة انسانی و ساختاری تأثیر مثبتی بر بهبود مزیت رقابتی دو شرکت خودروی بازار ایران دارد، اما چنین تأثیری در مورد سرمایة رابطه­ای مشاهده نشده است. نتایج این پژوهش نشان داد که عناصر سرمایة فکری این دو شرکت به ترتیب اولویت عبارتند از: سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة رابطه­ای[4].

 زارع، پژوهشی را با عنوان «بررسی رابطة سرمایة فکری و عملکرد شرکت­ها، مطالعة موردی: شرکت‌های دارو سازی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» انجام داده است که در آن ابتدا با استفاده از منطق فازی، سرمایة فکری شرکت­های داروسازی را سنجیده است و سپس رابطة اطلاعات به­دست آمده را با عملکرد مالی(بازده دارایی ROA، بازده سرمایه‌گذاریROI، بازده حقوق صاحبان سهام ROE و نسبت کیوتوبین Q) شرکت‌های مورد مطالعه، برای سال­های بین 1383 تا 1387 مورد بررسی قرار داده است. نتایج به­دست آمده نشان می‌دهد که رابطة مثبت معناداری بین سرمایة انسانی و سرمایة ارتباطی با عملکرد شرکت­ها وجود دارد، ولی بین سرمایة ساختاری و عملکرد شرکت­ها رابطة معنادار وجود ندارد[1].

عباسی و صدقی به بررسی تأثیر کارایی عناصر سرمایة فکری بر عملکرد مالی در بورس تهران (1379-1382) پرداختند. سرمایة فکری با مدل پالیک محاسبه می­شود. نتایج این پژوهش نشان داد که ضریب کارایی هر یک از عناصر سرمایة فکری، بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، تأثیر مثبت و معناداری دارد. تأثیر ضریب کارایی سرمایة فیزیکی و انسانی، بر سود هر سهم، مثبت، اما تأثیر ضریب کارایی سرمایة ساختاری، منفی و معنادار است. رابطة ضریب کارایی سرمایة انسانی و نرخ بازده سالانه، منفی و معنادار و اما تأثیر ضریب کارایی سرمایة فیزیکی و ساختاری بر آن، مثبت و معنادار است. شرکت­هایی که سرمایة فکری بالاتری دارند، عملکرد مالی بهتری نشان می­دهند. میانگین ضریب سرمایة فکری، بین 7 صنعت نیز تفاوت معناداری دارد[3].

 

مبانی نظری

سازمان­ها درحال ورود به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند، اقتصاد دانش محوری که در آن، دارایی­های نامشهود شرکت­ها و سرمایة فکری آن­ها ، کلیدی برای دستیابی به برتری رقابتی پایدار است. در یک طبقه­بندی ساده دارایی­های نامشهود به دو دسته تقسیم می­شوند:

-دارایی­های نامشهودی که توسط قانون حمایت شده­اند و به آن­ها «مالکیت معنوی» می­گویند، شامل: حق امتیاز­ها، کپی رایت­ها، فرانشیزها، علائم و مارک‌های تجاری و...، که برخی از آن­ها در ترازنامه منعکس می­شود و

-سایر دارایی­های نامشهود، مانند سرمایة فکری که با اصول فراوانی عمل می­کند، یعنی با استفادة بیشتر از ارزش آن­ها کاسته نمی­شود؛ این دسته معمولاً در ترازنامه منعکس نمی­شوند[17]. از این رو شناسایی، اندازه­گیری و مدیریت سرمایة فکری، اهمیت خاص دارد.

سرمایة فکری و اجزای آن که شامل سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة فیزیکی است، به صورت زیر تعریف می­شود:

الف. سرمایة فکری

سرمایة فکری شامل دانش، اطلاعات، دارایی فکری و تجربه است که می­تواند برای ثروت­آفرینی مورد استفاده قرار گیرد[7]. همچنین ماوردیس، سرمایة فکری را یک دارایی ناملموس می­داند که برای سازمان و کل جامعه، پتانسیل ارزش­آفرینی دارد[15].

ب. سرمایة انسانی

سرمایة انسانی به­عنوان اولین بعد سرمایة فکری تعریف می­شود و عبارت است از قابلیت­ها، مهارت­ها و تخصص اعضای سازمان. چن، معتقد است که سرمایة انسانی به عنوان مبنای سرمایة فکری، به عواملی نظیر دانش، مهارت، قابلیت و طرز تلقی کارکنان اشاره دارد و به بهبود عملکرد سازمان می­انجامد[8].

ج. سرمایة ساختاری

سرمایة ساختاری، دومین بعد سرمایة فکری است و دربرگیرندة تمامی انواع دانش غیر انسانی در یک سازمان است که شامل پایگاه داده­ها، چارت­های سازمانی، فرایندها و راهکارهاست و به سازمان، ارزشی فراتر از دارایی­های فیزیکی می‌بخشد. سرمایة ساختاری، زیرساخت­ها، فرآیندها و پایگاه داده است که سرمایة انسانی سازمان را پشتیبانی می­کند[18].

د. سرمایة ارتباطی

سرمایة ارتباطی به مجموعه دارایی­هایی اطلاق می‌شود که روابط شرکت را با محیط تنظیم و مدیریت می­کند؛ شامل ارتباط شرکت با مشتریان، سهامداران، عرضه­کنندگان، رقبا، دولت، مؤسسات دولتی و جامعه. سرمایة ارتباطی در واقع انعکاس و بازتابی از شرکت است[16].

فرضیه‌های پژوهش

1. بین سرمایة انسانی و ریسک سیستماتیک (β) در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

2. بین سرمایة ساختاری و ریسک سیستماتیک (β) در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

3. بین سرمایة فیزیکی و ریسک سیستماتیک (β) در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

4. بین سرمایة انسانی و نسبت کیوتوبین در شرکت‌های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

5. بین سرمایة ساختاری و نسبت کیوتوبین در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

6. بین سرمایة فیزیکی و نسبت کیوتوبین در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

 

جامعه و نمونة آماری

جامعة آماری در این پژوهش 26 شرکت واسطه‌گری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که طبق اطلاعات سازمان بورس و اوراق بهادار، در دورة 5 سالة 1386 تا 1390، فعالیت داشته­اند. از آنجایی که جامعة مورد مطالعه محدود می­باشد، از روش نمونه­گیری کامل استفاده شده است.

 

مدل پژوهش

پالیک[1] در سال 1998 و2000، ارزش افزودة سرمایه فکری ((VAIC را برای اندازه­گیری سرمایة فکری شرکت­ها ارایه کرد. در روش VAIC پالیک، برای به‌دست آوردن اطلاعات ارزش کارایی ایجاد شده، از دارایی­های مشهود و نامشهود درون یک شرکت استفاده شده است. این مدل با توانایی شرکت نسبت به ایجاد ارزش افزوده(VA) شروع و به صورت زیر محاسبه می­شود:

(1) + سود عملیاتی = ارزش افزوده

هزینة حقوق و دستمزد + هزینة استهلاک

هزینة حقوق و دستمزد کل کارکنان، از متن صورت­های مالی و هزینة اداری و هزینة فروش، و نیز مجموع هزینة استهلاک دارایی مشهود و نامشهود از جدول تطبیق جریان وجوه نقد عملیاتی استخراج شده است.

 

الف) محاسبة کارایی سرمایة فیزیکی(CEE):

نسبت ارزش افزوده(VA) به سرمایة فیزیکی به­کار رفته، شاخص کارایی سرمایة فیزیکی است که برای بیان ارزش افزودة ایجاد شده(VA) به وسیلة سرمایة فیزیکی کاربرد دارد.

 

(2) CEE=VA/CE

دارایی مشهود/ ارزش افزوده

دارایی‌های نامشهود – کل دارایی‌ها= CE (3)

 

ب) محاسبة کارایی سرمایة انسانی(HCE)

کارایی سرمایة انسانی، نشان­دهندة میزان ارزش افزودة ایجاد شده در قبال هر ریال صرف شده بابت پرداخت حقوق و دستمزد در شرکت است.

 

(4) HCE=VA/HC

هزینة حقوق و دستمزد کل شرکت / ارزش افزوده

کل حقوق ودستمزد پرداختی به منابع انسانی= HC (5)

 

ج) محاسبة کارایی سرمایة ساختاری( SCE)

سومین ارتباط، «کارایی سرمایه ساختاری»(SCE) است که سهم سرمایة ساختاری را در ایجاد ارزش نشان می‌دهد. در اندازه­گیری SCE مقداری از SC مورد نیاز نسبت به تولید یک ریال از VA است و آن شاخصی از چگونگی موفقیت SC در خلق ارزش به­دست می‌آید.

(6) SCE=SC/VA

ارزش افزوده / سرمایة ساختاری

(7) SC=VA-HC

کل هزینه حقوق و دستمزد شرکت - ارزش افزوده

 

آخرین نسبت، ارزش افزودة سرمایة فکری VAIC است و مجموعه­ای از کارایی­های مورد توجه پیشین است. این ضریب، نشان­دهندة کارایی ایجاد ارزش یا توانایی فکری شرکت است. در نتیجه هرچه مقدار این ضریب بیش­تر باشد، مدیریت توانسته است از توان بالقوة شرکت، بهتر استفاده کند.

 (8)VAIC=CEE+ HCE + SCE

 

متغیرهای پژوهش

یکی از روش­های پژوهش­های توصیفی (غیر آزمایشی)، پژوهش همبستگی است. در این نوع پژوهش، رابطة میان متغیرها براساس هدف پژوهش تحلیل می­شود. در پژوهش حاضر، از تحلیل رگرسیون استفاده شده است. در نتیجه متغیرهای آن به صورت زیر ارایه می­شود:

الف) متغیر مستقل(پیش­بینی کننده)

شاخص­های ارزش افزودة سرمایة فکری(VAIC) که عبارتند از: کارایی سرمایة انسانی(HCE)، کارایی سرمایة ساختاری(SCE) و کارایی سرمایة فیزیکی(CEE)، متغیرهای مستقل(پیش­بینی کننده) به شمار می­روند.

ب) متغیر وابسته(متغیر ملاک)

معیارهای ریسک سیستماتیک (β) ونسبت کیو توبین(Q)، به­ عنوان نماینده­ای برای اندازه­گیری عملکرد شرکت­ها در نظر گرفته شده­اند و به­طور مجزا، متغیرهای وابستة این پژوهش را تشکیل می­دهند.

 

آزمون‌های پژوهش

آزمون کولموگروف اسمیرنف

برای شناسایی وضعیت نرمال بودن توزیع داده‌های پژوهش از آزمون کولموگروف -اسمیرنف استفاده شد. نتایج حاصل از این آزمون نشان داد که مقدار z در متغیر وابسته ریسک بتا، در سطح خطای کوچک­تر از 05/0 معنی­دار نیست. به عبارتی، توزیع داده­ها در این متغیرها از توزیع نرمال پیروی می­کند، اما در متغیر وابسته کیوتوبین در سطح خطای کوچک­تر از 05/0 معنی­دار است و بنابراین، برای اجرای رگرسیون، از لگاریتم داده­ها استفاده شده است.


 

جدول (1) نتایج نرمال بودن متغیر­ها

نتیجه

سطح معنی داری

 

Zمقدار

مقدارکولموگروف –اسمیرنف

انحراف

معیار

میانگین

نام متغیر

 

غیرنرمال

002/0

86/1

163/0

447/0

535/0

Qتوبین

نرمال

098/0

22/1

108/0

012/1

310/0

ریسکβ

 

 


آزمون فرضیه‌های پژوهش با استفاده از برآورد ضریب همبستگی پیرسون

یکی از اهداف اصلی این پژوهش، آزمون تأثیر و رابطة برخی متغیرها با ضریب کیوتوبین و ریسک بتا بوده است. نتایجی که در زیر به­آنها اشاره می‌شود:


 

جدول (2) ضریب همبستگی مؤلفه‌های سرمایة فکری با ریسک بتا

متغیرهای پیش بینی کننده

P (سطح معناداری)

R(همبستگی)

سرمایة انسانی

000/0

364/0

سرمایة ساختاری

039/0

181/0-

سرمایة فیزیکی

537/0

055/0

 

 

فرضیة 1: بین سرمایة انسانی با ریسک سیستماتیک (β) در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

H0: rXY=0

H1: rXY≠0

همانطور که در جدول فوق مشاهده می­شود، ضریب همبستگی بین دو متغیر سرمایة انسانی از مؤلفه‌های سرمایة فکری (متغیر پیش بین) و متغیر ریسک سیستماتیک (β) (متغیر ملاک)، برابر با 364/0 و سطح خطاپذیری آن 000/0 است. بنابراین فرض رابطة مثبت بین دو متغیر فوق، تأیید می‌شود.

فرضیة 2: بین سرمایة ساختاری با ریسک سیستماتیک (β)، در شرکت‌های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

     H0: rXY=0

H1: rXY #0

همانطور که در جدول فوق مشاهده می‌شود، ضریب همبستگی بین دو متغیر سرمایة ساختاری از مؤلفه­های سرمایة فکری (متغیر پیش‌بین) و ریسک سیستماتیک (β)(متغیر ملاک)، برابر با 181/0- و سطح خطاپذیری آن 039/0 است. بنابراین، فرض رابطة منفی بین دو متغیر فوق تأیید می‌شود.

فرضیة 3: بین سرمایة فیزیکی با ریسک سیستماتیک (β) در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

H0: rXY=0

H1: rXY #0

همانطور که در جدول فوق مشاهده می­شود ضریب همبستگی بین دو متغیر سرمایة فیزیکی، از مؤلفه­های سرمایة فکری (متغیر پیش­بین) و متغیر ریسک سیستماتیک (β) (متغیر ملاک) برابر با 055/0 و سطح خطاپذیری آن 537/0 است؛ بنابراین، فرض رابطه بین دو متغیر فوق تأیید نمی‌شود.

فرضیة 4: بین سرمایة انسانی با ضریب کیوتوبین در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

H0: rXY=0

H1: rXY #0

 

 

 

 

 

جدول (3) ضریب همبستگی مؤلفه‌های سرمایة فکری با ضریب Q توبین

متغیرهای پیش بینی کننده

P (سطح معناداری)

R(همبستگی)

سرمایة انسانی

000/0

446/0

سرمایة ساختاری

219/0

109/0-

سرمایة فیزیکی

009/0

230/0

 

 

همان­طور که در جدول فوق مشاهده می‌شود، ضریب همبستگی بین دو متغیر سرمایة انسانی از مؤلفه‌های سرمایة فکری(متغیر پیش‌بین) و متغیر ضریب کیوتوبین(متغیر ملاک) برابر با 446/0 و با سطح خطاپذیری 000/0 است؛ بنابراین، فرض رابطة مثبت بین دو متغیر فوق تأیید می­شود.

فرضیة 5: بین سرمایة ساختاری با ضریب کیوتوبین در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

H0: rXY=0

H1: rXY #0

از مشاهدة جدول فوق در­می­یابیم که ضریب همبستگی بین دو متغیر سرمایة ساختاری، از مؤلفه­های سرمایة فکری(متغیر پیش­بین) و متغیر ضریب کیوتوبین(متغیر ملاک) برابر با 109/0 - و سطح خطاپذیری آن 219/0 است؛ بنابراین، فرض رابطه بین دو متغیر فوق تأیید نمی­شود.

فرضیة 6: بین سرمایة فیزیکی با ضریب کیوتوبین در شرکت­های واسطه­گری مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطة معناداری وجود دارد.

H0: rXY=0

H1 :rXY #0

در جدول بالا، ضریب همبستگی بین دو متغیر سرمایة فیزیکی از مؤلفه­های سرمایة فکری(متغیر پیش‌بین) و متغیر ضریب Q توبین(متغیر ملاک) برابر با 230/0 و سطح خطاپذیری آن، 009/0 است؛ بنابراین، فرض رابطة مثبت بین دو متغیر فوق تأیید می­شود.

 

آزمون هم‌خطی بین متغیرها(Collinearity)

بررسی وجود یا عدم وجود رابطة بلندمدت بین متغیرهای برازش شده با استفاده از آزمون دوربین ـ واتسون، آمارهای تولرانس (Tolerance) و عامل تورم واریانس(VIF) انجام شده است و برای سه متغیر سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة فیزیکی به صورت زیر است:


 

جدول (4) آزمون هم‌خطی بین متغیرها

متغیر

مقدارآماره تولرانس

(Tolerance)

مقدارعامل تورم

واریانس (VIF)

مقدار دوربین واتسون

نتیجه

سرمایة انسانی

964/0

037/1

77/1

هم خطی پایین

سرمایة فیزیکی

811/0

233/1

هم خطی پایین

سرمایة ساختاری

836/0

196/1

هم خطی پایین

 

 

 

 

 

آزمون این فرضیه، برای متغیرهای مستقل آمارهای تولرانس محاسبه شده، بین 81/0 تا 96/0 و عامل تورم واریانس محاسبه شده نیز بین 03/1 تا23/1 است که هرچه تولرانس یک متغیر به «یک» نزدیک­تر و عامل تورم واریانس از عدد 2 کوچک­تر باشد، نشان می­دهد که میزان هم­خطی پایین است. کمیت آمارة آزمون دوربین واتسون (77/1=DW) است و چون در دامنة (5/2> DW > 5/1 ) قرار می­گیرد، میزان هم­خطی بین متغیرهای مستقل پایین است.

با توجه به نتیجة به دست آمده می­توان گفت که هم جمعی(رابطة بلندمدت) بین متغیرهای موجود در مدل، تأیید می­شود. برای تعیین بهترین پیش­بینی­کنندة ریسک سیستماتیک بتا، از بین متغیرهای پیش­بینی­کننده، از مدل رگرسیون همزمان استفاده شده است.

 

 

جدول (5) خلاصة تحلیل رگرسیون همزمان متغیرهای سرمایةانسانی، سرمایةساختاری و سرمایةفیزیکی بر ریسک بتا

روش

مولفة پیش بینی

R

R2

R تعدیل یافته

خطای معیاربرآورد

 

سرمایة انسانی

204/0

042/0

019/0

214/1

همزمان

سرمایة ساختاری

 

سرمایة فیزیکی

 

 

مطابق داده­های جدول، مشخص می­شود که سه متغیر سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة فیزیکی همزمان وارد مدل شده و مقدار ضریب همبستگی(R) بین متغیرها 204 /0 است که نشان می‌دهد بین مجموعة متغیر مستقل (سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة فیزیکی) و متغیر وابستة پژوهش(ریسک بتا) همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد و این متغیرها می‌تواند حدود 4 درصد از واریانس را توجیه کند( 042/.= R2).

نتایج حاصل از تحلیل واریانس مدل، در جدول (6) نمایش داده شده است.


 

جدول (6) نتایج تحلیل واریانس حاصل از رگرسیون مدل نهایی

مدل

منابع تغییرات

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

F

P

1

رگرسیون

110/8

3

703/2

832/1

145/0

خطا

967/185

126

476/1

جمع

077/194

129

 

 

 

 

داده­های جدول فوق، نتایج واریانس مدل (1) را نشان می­دهد. در مدل (1) همان­طور که دیده می­شود F به­دست آمده در سطح 05/0 معنی­دار نیست. (145/0= P، 832/1= (126و 3 ) f ) بنابراین با اطمینان 95 درصد، نتیجه می‌گیریم که متغیرهای سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة فیزیکی، قابلیت پیش­بینی متغیر ریسک بتارا در قالب مدل رگرسیونی چندگانه ندارند.

نتایج حاصل برای تعیین ضرایب تحلیل رگرسیون و تعیین توان پیش­بینی معنادار برای متغیرهای مستقل و تنظیم معادلة رگرسیون، در جدول (7 ) ارایه شده است.


 

جدول (7) ضرایب تحلیل رگرسیون همزمان

مولفه

ضرایب استاندارد نشده

ضرایب استاندارد شده

ضرایب استاندارد نشده(β)

ضرایب استانداردشده(β)

T

P

عدد ثابت

230/0

 

342/1

182/0

سرمایة انسانی

000/0

009/0

104/0

917/0

سرمایة فیزیکی

035/0-

222/0-

332/2-

021/0

سرمایة ساختاری

082/0

110/0

138/1

257/0

 

 

می­توان معادلة رگرسیون برای مدل نهایی را به قرار زیر نوشت.

(9) U=a+b1x1+ b2x2+ b3x3

(سرمایة انسانی) شیب + مقدار ثابت = ریسک سیستماتیک

(سرمایة ساختاری)شیب + (سرمایة فیزیکی )شیب +

بنابراین با جایگزینی ضرایب در فرمول فوق، معادلة ریسک سیستماتیک (β) از روی متغیرسرمایة فکری به قرار زیر به­دست می­آید:

8/95/0+ (سرمایة فیزیکی) 035/0 - 230/0=ریسک سیستماتیک

 

در مدل فوق 8/95درصد که به مجذور کمیت خطا ( e2) معروف است، تحت تأثیر متغیرهای خارج از مدل است.

همان­طور که ملاحظه شد، بین سرمایة انسانی و سرمایة ساختاری با ضریب کیوتوبین، رابطة معنادار وجود دارد. برای تعیین بهترین پیش­بینی­کنندة ضریب کیوتوبین، از بین متغیرهای پیش­بینی­کننده، از مدل رگرسیون روش همزمان استفاده شده است.

 


جدول (8) خلاصة تحلیل رگرسیون همزمان متغیرهای سرمایةانسانی، سرمایةساختاری و سرمایةفیزیکی بر ضریب Q توبین

روش

مولفة پیش بینی

R

R2

Rتعدیل یافته

خطای معیاربرآورد

همزمان

سرمایة انسانی

سرمایه ساختاری

سرمایة فیزیکی

266/0

071/0

049/0

544/0

 

 

 

مطابق داده­های جدول، مشخص می­شود سه متغیر سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة فیزیکی، همزمان وارد مدل شده­اند و مقدار ضریب همبستگی(R) بین متغیرها 266 /0 است که نشان می‌دهد بین مجموعة متغیر مستقل(سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة فیزیکی) و متغیر وابستة پژوهش(ضریب کیوتوبین)، همبستگی وجود دارد و این متغیرها می­توانند حدود 7 درصد از واریانس را توجیه کنند( 071/.= 2R ).

نتایج حاصل از تحلیل واریانس مدل، در جدول (9) نمایش داده شده است.

 

 

 

جدول (9) نتایج تحلیل واریانس حاصل از رگرسیون مدل نهایی

مدل

منابع تغییرات

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

F

P

1

رگرسیون

849/2

3

950/0

201/3

026/0

خطا

385/37

126

297/0

جمع

234/40

129

 

 

 

داده­های جدول فوق، نتایج واریانس مدل 1را نشان می­دهد. در مدل 1، همانطور که دیده می­شود F به دست آمده در سطح 05/0 معنی‌دار است. (0.026= P ، 20/3= (126و 3 ) f ) بنابراین، با اطمینان 95 درصد، نتیجه می­گیریم که متغیرهای سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة فیزیکی، قابلیت پیش­بینی متغیر ضریب کیوتوبین را در قالب مدل رگرسیونی چندگانه دارند.

نتایج حاصل برای تعیین ضرایب تحلیل رگرسیون و تعیین توان پیش­بینی معنادار متغیرهای مستقل و تنظیم معادلة رگرسیون، در جدول (10) ارایه شده است.


 

جدول (10) ضرایب تحلیل رگرسیون همزمان

مولفه

ضرایب استاندارد نشده

ضرایب استاندارد شده

ضرایب استاندارد نشده(β)

ضرایب استانداردشده(β)

T

P

عدد ثابت

230/0

 

342/1

182/0

سرمایة انسانی

000/0

009/0

104/0

917/0

سرمایة فیزیکی

035/0-

222/0-

332/2-

021/0

سرمایة ساختاری

082/0

110/0

138/1

257/0

 

 

می‌توان معادلة رگرسیون برای مدل نهایی را این‌طورنوشت

(10) U=a+b1x1+ b2x2+ b3x3

(سرمایة انسانی) شیب + مقدار ثابت = ضریب کیوتوبین

 (سرمایة ساختاری)شیب +(سرمایة فیزیکی)شیب +

 

بنابراین، با جایگزینی ضرایب در فرمول فوق، معادلة ضریب کیوتوبین از روی متغیر سرمایة فکری، برابر است با:

9/92/0+((سرمایة فیزیکی) 003/0 – 639/0) =ضریب کیوتوبین

در مدل فوق 9/92 درصد که به مجذور کمیت خطاe2)) معروف است، تحت تأثیر متغیرهای خارج از مدل است.

 

یافته‌های پژوهش

سنجش سرمایة فکری و رابطة آن با عملکرد شرکت­ها، در جوامع دانش محور کنونی و همچنین ارائة گزارش آن به افراد ذی­نفع در جهت درک شفاف­تر از ارزش شرکت­ها و اتخاذ تصمیم‌های اثر بخش‌تر، اهمیت دارد و به همین خاطر، این پژوهش به بررسی رابطة بین سرمایة فکری(سرمایة انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایة فیزیکی) با نسبت کیوتوبین و ریسک سیستماتیک بتا پرداخته است.

نتایج حاصل از این بررسی در شرکت­های واسطه‌گری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، حاکی از این است که بین سرمایة انسانی و سرمایة ساختاری از مؤلفه­های سرمایة فکری و ریسک سیستماتیک بتا، رابطة معناداری وجود دارد، ولی بین سرمایة فیزیکی و ریسک سیستماتیک بتا رابطة معناداری وجود ندارد. این یافته با پژوهش­های بوم سیلورمن(2004) مطابقت دارد. همچنین بین سرمایة انسانی و سرمایة فیزیکی از مؤلفه­های سرمایة فکری و نسبت کیوتوبین، رابطة معناداری وجود دارد؛ اما بین سرمایة ساختاری و نسبت کیوتوبین رابطة معناداری وجود ندارد. این یافته با پژوهش­های زارع(1388) مطابقت دارد.

 

نتیجه‌گیری

پژوهش حاضر، در دستة پژوهش­های همبستگی طبقه­بندی می­شود، از این رو وجود یا عدم وجود ارتباط بین متغیرهای مستقل(پیش­بین) و متغیرهای وابسته(ملاک) اندازه­گیری شده و هیچ­گونه رابطة علت و معلولی بین متغیرها بررسی نشده است. با این توضیح، می­توان در مورد فرضیه­های پژوهش چنین نتیجه­گیری کرد:

در فرضیة اول، وجود ارتباط مثبت معنادار بین سرمایة انسانی و ریسک سیستماتیک بتا تأیید شد. با توجه به این­که ریسک سیستماتیک بتا بر کل بازار اثرگذار است، می­توان چنین استدلال کرد که وجود افراد متخصص، با توانایی بالا در حل مسأله و نگرش و چالاکی فکری(که خود موجب تغییر رویه­ها و نوآوری در مسائل گوناگون می­شود)، در یک سازمان موجب افزایش قدرت پیش­بینی ریسک سیستماتیک بتا و تأثیرات آن بر شرکت می­شود و در نتیجة آن، کنترل شرایط شرکت در زمان ایجاد ریسک سیستماتیک را، کاراتر می­کند.

در فرضیة دوم، ارتباط منفی معنادار بین سرمایة ساختاری و ریسک سیستماتیک بتا تأیید شد. این­طور می­توان استدلال کرد که هرچه سرمایة ساختاری یک سازمان، یا به­عبارتی دارایی­های زیرساختاری مثل تکنولوژی به­کار گرفته شده در یک سازمان، روش­های کاری، دانش فنی و استراتژی­ها و برنامه­های اجرایی یک سازمان کاراتر باشد، اثرات ریسک سیستماتیک در سازمان کاهش می‌یابد.

در فرضیة سوم، عدم وجود ارتباط بین سرمایة فیزیکی و ریسک سیستماتیک بتا تأیید شد و این نشان‌دهندة آن است که در پیش­بینی ریسک سیستماتیک و کنترل اثرات آن، دارایی­های فیزیکی سازمان مؤثر نیست.

در فرضیة چهارم، وجود رابطة مثبت معنادار بین سرمایة انسانی و نسبت کیوتوبین تأیید شده است. می‌توان چنین استدلال کرد که هرچه سرمایة انسانی کاراتر و مؤثرتری در یک سازمان حضور داشته باشد، علاوه بر استفادة مؤثرتر از فرصت­های سرمایه­گذاری موجود، موجب افزایش توانایی در آفرینش راه­حل­های نوآورانه برای ایجاد فرصت­های سرمایه­گذاری بیشتر خواهد شد و در نتیجه شرکت فرصت رشد خواهد یافت.

در فرضیة پنجم، عدم وجود ارتباط معنادار بین سرمایة ساختاری و نسبت کیوتوبین تأیید شد. در نتیجه می­توان گفت دارایی­های زیرساختاری درون شرکت که با عنوان سرمایة ساختاری شناخته می­شوند، هیچ ارتباطی با ایجاد انگیزه برای سرمایه­گذاری در سازمان ندارند که ممکن است دلیل آن عدم پیشرفت و ارتقاء این سرمایه در سازمان­های مورد آزمون باشد.

در فرضیة ششم، وجود رابطة مثبت معنادار بین سرمایة فیزیکی و نسبت کیوتوبین تأیید شده است. می‌توان این­گونه استدلال کرد که سازمان­هایی با دارایی فیزیکی شاخص­تر از اعتبار خاصی نسبت به سازمان­های کوچک­تر برخوردارند، در نتیجه برای سرمایه­گذاری در این شرکت­ها، انگیزه ایجاد می­کند.

 

پیشنهادهای پژوهش

1- سنجش و گزارشگری سرمایة فکری به تحلیل‌گران بازار در ارزش­گذاری واقعی سهام کمک خواهد کرد. در نتیجه با توجه به اهمیت سرمایة فکری در شرکت­های واسطه­گری، پیشنهاد می­شود که این شرکت­ها دارایی­های نامشهود غیرمادی خود را مانند سرمایة فکری، محاسبه کنند و به بازار سرمایه گزارش دهند.

2- فرایند پژوهش حاضر، به شرکت­های واسطه‌گری کمک می­کند تا با استفاده از مدل VAIC، کارایی سرمایة فکری خود را اندازه­گیری و با کارایی سرمایة فیزیکی خود مقایسه کنند و در نهایت آن را برای شفاف­سازی و آگاهی سرمایه­گذاران و سهام­داران در کنار سایر صورت­های مالی، منتشر کنند.

3- در این پژوهش، اهمیت سرمایة فکری برای شرکت­های واسطه­گری اثبات شد، در نتیجه پیشنهاد می­شود به منظور ارتقا و بهبود عملکرد سازمان، واحدی جداگانه برای سنجش و مدیریت سرمایة فکری در هر یک از این شرکت­ها تشکیل شود.

4- سرمایة انسانی، تأثیر به­سزایی در ایجاد ارزش افزودة سرمایة فکری (با میانگین 31/0) برای شرکت‌های واسطه­گری دارد و در ایجاد مزیت رقابتی بین این شرکت­ها و همچنین سایر صنایع موجود در بورس اوراق بهادار تهران، مؤثر است. از این رو پیشنهاد می­شود که این شرکت­ها با برگزاری دوره­های آموزشی مناسب برای کارکنان خود، در جهت افزایش توانایی نیروی انسانی و یا به­کارگیری افراد با تجربه و با استعداد در زمینة فعالیت­های این سازمان­ها، برای بهره‌وری بهتر گام بردارند.

 

پیشنهادهایی برای پژوهش­های آینده

1-   بررسی مسائل و مشکلات مربوط به ارتقاء و تقویت این سرمایه­ها در سازمان­های ایرانی.

2-   استفاده از سایر مدل­های سنجش سرمایة فکری و آزمون تجربی آن­ها با سایر معیارهای عملکرد شرکت­ها.

3-   بررسی تأثیر صورت­های گزارشگری سرمایة فکری بر روی بازارهای مالی.



[1] Pulic

منابع
[1]     زارع بهنمیری، م. (1388)، بررسی رابطة سرمایة فکری و عملکرد شرکت­های داروسازی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، پایان نامة کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه مازندران.
[2]     سرمدی، س. (2013). بررسی رابطة بین سرمایة فکری و عملکرد مالی شرکت­های پتروشیمی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. بازیابی شده ازwww.ssrn.com.
[3]     عباسی، الف. و الف. صدقی. (1389). بررسی تأثیر سرمایة فکری بر عملکرد مالی شرکت­ها در بورس تهران. بررسی­های حسابداری و حسابرسی، 17(60)، صص. 57-74.
[4]     قلیچ لی، ب.؛ ح. خداداد حسینی و الف. مشبکی. (1387). نقش سرمایة فکری در ایجاد مزیت. مجلة دانشور رفتار دانشگاه شاهد. 15(3)، صص. 109-124.
[1] Baum Joel A.C, Silverman, Brian S. (2004). "Picking Winners or Building Them?", Alliance, Intellectual, and Human Capital as Selection Criteria In Venture Financing and Performance of Biotechnology Startups, Journal of Business Venturing 19, pp. 411–436
[2]  Bin Shaari, J.A, Bin Md. Isa, A. and Khalique, M. (2014). Predicting The Impact of Intellectual Capital Management On The Performance of Smes in Electronics Industry In Kuching, Sarawak‘’, The IUP Journal of Knowledge Management.11,( 4), pp. 53-61
[3] Bontis, N., Keow, W. C. C. and Richardson, S. (2000). "Intellectual Capital and Business Performance in Malaysian Industries". Journal of Intellectual Capital, 1, pp. 85-100.
[4] Chen, J., Zhu, Z. and Xie,Y, H. (2004). ’’ Measuring Intellectual Capital: A New Model and Empirical Study, Journal of Intellectual Capital. 5,(1), pp. 85- 100 .
[5] Chen Goh P. (2005). Intellectual Capital Performance of Commercial Banks In Malaysia. Journal of Intellectual Capital
[6]             Chin Chen M., Ju Cheng S., Hwang Y. (2005). An Empirical Investigation of The Elationship between Intellectual Capital and Firms’ Market Value And Financial Performance. Journal of Intellectual Capital.
[7] Elasrag, H. (2014). The Role of Intellectual Capital in Developing SME's in the Arab Countries, Working Papers Series. www.ssrn.com
[8] Kannan, G., and Aulbur, W, G. (2004). Intellectual Capital: Measurement Effectiveness, Journal of Intellectual Capital. 5, (3), pp. 389- 413.
[9] Kin H. Ch,. (2009). "An Empirical Study of Companies in the Hang Seng Index, Impact of Intellectual Capital Organisational Performance". 16, (1), 4-21 the current issue and full text archive of this journal is available at www. Emeraldinsight .com/0969-6474.htm
[10]          Marr, B., Gray, D. and Neely, A. (2003). Why Do Firms Measure Their IC?, Journal of Intellectual Capital. 4, (4), pp. 441- 464.
Mavridis, D.G. (2004). The Intellectual Capital Performance of the