The Role of Enterprise Risk in the Relation between the CEO's Skills and the Firm's Free Cash Flow

Document Type : Research Paper

Authors

1 MSc Educated, Department of Accounting, Faculty of Economics, Management and administrative sciences, Semnan University, Semnan, Iran.M.A., Department of Accounting, Faculty of Economics, Management and Administrative Sciences, Semnan University, Semnan, Iran

2 Assistant Professor, Accounting Department, Faculty of Economics, Management and Administrative Sciences, Semnan University, Semnan, Iran

3 Instructor, Department of Accounting, Faculty of Economics, Management and Administrative Sciences, Semnan University, Semnan, Iran

Abstract

 
This study examines the role of Enterprise Risk (ER) in the relation between the CEO's skills, including financial knowledge and his power, and the Free Cash Flow (FCF). If the CEO is a member of the board of directors, it shows his power. A sample of 102 companies during 2014 to 2020 was selected from the firms listed on the Tehran Stock Exchange (TSE). The screening method was used for sampling and the tests ran by using multiple regression based on the panel data model with fixed effects. The results showed that there was an insignificant relation between CEO's power and FCF, but ER moderated the relation between CEO's power and FCF positively and significantly. Therefore, just having dual duties and being a member of the board of directors had no effects on FCF. Hence, in the context of increasing ER, there was a positive relation between CEO's power and FCF. There was no significant relation between financial knowledge and ER with FCF, while ER negatively and significantly moderated the relation between CEO's financial knowledge and FCF. Therefore, ER increased the impact of the CEO's power and weakened the effect of the CEO's financial knowledge and with the presence of the ER, the CEO's power was more effective in the firm's FCF compared his financial knowledge.
Keywords: CEO's Power, CEO's Financial Knowledge, Enterprise Risk, Free Cash Flow (FCF).
 
Introduction
A good firm's performance leads to the creation of cash inflow and proper cash management provides a basis for the company's future profits. Risk management through risk reduction provides the basis for achieving the organization's strategic goals, such as efficient investment and optimal use of cash flows (Kokobe & Gemechu, 2016). The contribution of this study is whether enterprise risk affects the relationship between the CEO's skills and the free cash flow. Managers with dual roles have more power than other stakeholders, thus their ability to earn higher rents is evident. CEOs use their power to determine the company's payment policies to serve their interests, thus they retain more excess cash (Tian, & Yang, 2014). Enterprise risk management increases the value of the company and therefore can reduce the negative net cash flow or increase the net cash flow (Tahir and Razali, 2011). Custodio and Metzger (2014) found that companies that hired CEOs with financial knowledge retained less cash and less free cash flow. Matsunaga, Wang, & Yeung (2013) showed that Companies with more cash outflows are facing a shortage of cash, and published conservative reports.
 
Method and Data
To test the research hypotheses, 102 companies were selected from the companies listed on the Tehran Stock Exchange (TSE) during the years 2014-2020. Based on Chow and Hausman’s tests, the panel data model with fixed effects is suitable for all research models. In this study, the panel regression models with Generalized Least Squares (GLS) were used.
 
Findings
The results showed that the CEO's power, financial knowledge, and Enterprise Risk (ER) have no significant relations with the firm's FCF. ER positively and significantly moderated the relation between the CEO's power and the firm's FCF. ER negatively and significantly moderated the relation between the financial knowledge of CEOs and the firm's FCF. According to the results of the 4th and 5th hypotheses, ER had an effective role in the relation between the power and financial knowledge of CEOs and the firm's FCF.
 
Conclusion and discussion 
Managers use their power to advance their own personal goals and motivations. In this study, no direct relation between Enterprise Risk (ER) and Free Cash Flow (FCF) was found because the cash from sales was used for different purposes and programs and the mediating variables could be effective in this relation. Managers' opportunistic motives to secure their own personal interests increase the firm's risk. In this situation, they have a great incentive to increase FCF. With the presence of the ER, powerful managers maintain more FCF. Therefore, ER weakens the relation between the financial knowledge of the CEO and the firm's FCF. ER reduces the CEOs' power so that they cannot use their knowledge to achieve enterprise goals. On the other hand, to reduce the effect of risks facing the company, they keep more surplus cash. Managers with a dual role in Iran are often representatives of the majority-owned stockholders, who act in the interests of their respective stockholders. According to the research findings, ER and CEOs' power and financial knowledge were the factors affecting the FCF. Paying attention to the managers’ professional characteristics and environmental conditions, including ER created favorable corporate governance, decreased information asymmetry, reduced the risk of inefficiency, alleviated the managers’ opportunistic behaviors, and enhanced investment efficiency or lowered inefficiency. Therefore, the participants in the Iranian economic markets should pay attention to managers’ characteristics and organizational risks, as well as the strategies of companies for managing FCFs.
 

Keywords

Main Subjects


مقدمه

پیش‌بینی جریان نقدی برای تصمیمات اقتصادی شرکت بسیار بااهمیت است؛ زیرا جریان‌های نقدی مبنای پرداخت سود سهام و بازپرداخت بدهی‌ها، طرح‌ریزی برنامه‌های آتی شرکت از قبیل طرح توسعۀ فعالیت‌ها و محصولات است (Guizani, 2018; Ghorbaninasab & Khanmohammadi, 2018). جریان نقد آزاد معیاری برای اندازه‌گیری نوسان‌های احتمالی آتی در عملکرد شرکت و یک پیش‌بینی اولیه دربارۀ قیمت آتی سهام ارائه می‌کند (Adelizadeh, Poorahtsham & Ghasemi, 2018)؛ زیرا عملکرد مطلوب شرکت به ایجاد جریان نقد به درون شرکت منجر می‌شود و ادارۀ صحیح وجوه نقد زمینۀ کسب سودهای آتی را فراهم می‌کند. از آنجایی‌ که مدیران در سطوح بالای مدیریت سازمانی قرار دارند، اختیار و قدرت زیادی در تصمیم‌گیری سازمانی دارند. گرایش‌های فردی، سلیقه‌ها و احساسات آنها بر انتخاب سیاست‌ها و رویه‌های شرکت اثرگذار است (Hajiebrahimi & Eskandar, 2019)؛ با این حال، دربارۀ اینکه چگونه قدرت و نفوذ آنها با جریان نقد آزاد شرکت ارتباط دارد، هیچ‌گونه اجماع نظری وجود ندارد. پس از بحران‌های جهانی و در پی آنها ورشکستگی شرکت‌ها، نهادهای وابسته به ذی‌نفعان، خواستار نظارت بیشتر بر خطرات اصلی شرکت شدند. پاسخی مناسب به چنین انتظارات رو به رشدی، ظهور پارادایم جدید «مدیریت ریسک سازمانی» است که به‌عنوان یک سیستم کنترل داخلی شناخته می‌شود. پیش‌بینی می‌شود که مدیریت ریسک با تعیین و کاهش ریسک زمینۀ دستیابی به اهداف راهبردی سازمان، از قبیل استفادۀ مطلوب از جریان‌های نقدی و سرمایه‌گذاری کارآمد را تسهیل کند (Kokobe & Gemechu, 2016). با توجه به مطالب پیش‌گفته و افزایش اهمیت نقش مهارت‌های مدیران عامل در شرکت‌های ایرانی، مسئلۀ پژوهش حاضر این است که آیا ریسک سازمانی بر رابطۀ بین مهارت‌های مدیرعامل و جریان نقد آزاد شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران نقش ایفا می‌کند؟ درنتیجه، دانش‌افزایی پژوهش حاضر دربارۀ نقش ریسک سازمانی بر مهارت‌های مدیرعامل و جریان نقد آزاد شرکت‌هاست.

 

مبانی نظری

مدیران قدرتمند برای تأمین سلایق و حفظ منافع خود، جریان نقد آزاد بیشتری در شرکت نگه می‌دارند (Guizani, 2018). براساس نظریۀ قدرت مدیریتی، «مدیران عاملی که نقش عملیاتی و نظارتی ترکیبی دارند»، ممکن است از قدرت افزایش‌یافتۀ خود برای بهره‌کشی از رانت استفاده کنند (Bebchuk, Cremers & Peyer, 2011). براساس نظریۀ نمایندگی، دوگانگی نقش مدیرعامل به تضاد منافع منجر می‌شود (Guizani, 2018). در این زمینه، تیان و یانگ[1] (2014) دریافتند که مدیران عامل با نقش دوگانه قدرت بیشتری نسبت‌به سایر ذی‌نفعان دارند؛ از این‌رو، آنها توانایی لازم را برای کسب رانت بیشتر دارند. مدیران عامل از قدرت خود برای تعیین سیاست‌های پرداخت شرکت استفاده می‌کنند و وجوه نقد مازاد بیشتر نگه می‌دارند تا منافع خودشان را تأمین کنند. در شرکت‌هایی که سهام مدیریتی آنها زیاد است، مدیران با پرداخت سود سهام پایین‌تر، میزان جریان نقد آزاد را افزایش می‌دهند (Guizani, 2018). از سوی دیگر، بزرگ اصل و روستا (2019) دریافته‌اند که قدرت و توان مدیران بر جریان نقد آزاد اثر ندارد؛ اما ارزش نهایی وجه نقد را افزایش می‌دهد. با توجه به نظریۀ پلکان بالاتر[2]، رفتار سازمان با ویژگی‌های قبلی و ریشه‌ای مدیران ازجمله سن، جنس، تعلیم و تربیت، دورۀ تصدی، توانایی، ارزش‌ها و رفتارها و غیره تحت‌تأثیر قرار داده می‌شود (Jiang, 2016). از سوی دیگر، بین پاداش مدیران با جریان‌های نقد آزاد رابطۀ مستقیم وجود دارد. به‌عبارتی، با افزایش پاداش مدیران، جریان نقد آزاد نیز افزایش می‌یابد (Jahanshad & Elmahromi, 2013). پژوهش‌ها نشان‌دهندۀ آن است که ویژگی‌های سابقۀ قبلی مدیران بر نوآوری شرکت (Camelo-Ordaz, Hernández-Lara &Valle-Cabrera, 2005)، استراتژی کسب‌وکار و سیاست مالی (Jiang, Zhu, & Huang, 2013) تأثیر می‌گذارد. براساس این استدلال فرضیۀ اول در زیر مطرح می‌شود:

فرضیۀ 1) بین قدرت مدیرعامل و جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ مثبت وجود دارد.

کاستودیو و متزگر[3] (2014) دریافتند، شرکت‌هایی که مدیران عامل با دانش مالی استخدام می‌کنند، موجودی نقد کمتر و جریان نقد آزاد کمتری نگه می‌دارند. این شرکت‌ها به بازارهای سرمایه دسترسی بهتر و حساسیت کمتری به شوک‌های جریان نقدی دارند. آگی‌ای-مینسا[4] (2021) نشان داد که افزایش تعداد مدیران دارای دانش مالی در هیئت‌مدیره با سرمایه‌گذاری شرکت رابطۀ منفی دارد؛ زیرا این مدیران به شرکت‌ها در کاهش سرمایه‌گذاری بیش‌ازحد و بهبود کارایی سرمایه‌گذاری کمک می‌کنند. وجود مدیران مستقل با دانش مالی در هیئت‌مدیرۀ شرکت، سازوکاری مؤثر برای کاهش مشکلات نمایندگی در تصمیم‌گیری‌های شرکت و عملکرد عملیاتی است (Agyei-Mensah, 2021)؛ بنابراین فرضیۀ دوم به این صورت مطرح می‌شود:

فرضیۀ 2) بین دانش مالی مدیرعامل و جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ منفی وجود دارد.

محیط پویای کنونی از درون و بیرون بر سازمان‌ها تأثیر می‌گذارد. این محیط بسته به توان مدیریت، «تهدیدها» و «فرصت‌هایی» را برای سازمان‌ها خلق می‌کند و به تغییر شکل و شیوۀ کسب‌وکار منجر می‌شود؛ بنابراین بقا و سودآوری سازمان‌ها بستگی به توانمندی مدیران در رویارویی با تغییرات سریع محیطی و بهره‌برداری از فرصت‌های خلق‌شده دارد (Sayyadi, Dastgir & Aliahmdi, 2019). در شرایط پرتلاطم امروزی، ریسک سازمانی موجب افزایش نوسان در ارزش شرکت می‌شود؛ از این‌رو، خالص جریان نقد را با نوسان مواجه می‎کند. این موضوع جریان نقد آزاد را افزایش می‌دهد (Tahir & Razali, 2011)؛ بنابراین ریسک سازمانی در افزایش کارایی سرمایه‌گذاری یا کاهش ناکارایی سرمایه‌گذاری شرکت‌ها تأثیر دارد (Sayyadi, Dastgir & Aliahmdi, 2019). مدیران برای اجتناب از مخاطراتی که شرکت تحت مسئولیت آنها را تهدید می‌کند، وجوه نقد مازاد بیشتری نگهداری می‌کنند؛ بنابراین فرضیۀ سوم به شرح زیر مطرح می‌شود:

فرضیۀ 3) بین ریسک سازمانی و جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ مثبت وجود دارد.

میان بسیاری از تصمیمات مدیران، تصمیمات سرمایه‌گذاری اهمیت زیادی دارد که بر ویژگی‌های مدیران تأثیر می‌گذارد (Jiang, 2016). از آنجایی که پاداش مدیران به تناسب اندازۀ شرکت افزایش می‌یابد و اینکه مدیران در شرکت‌های بزرگ، درآمد بیشتری نسبت‌به همتایان خودشان در شرکت‌های کوچک دارند و با توجه به انگیزه‌های فرصت‌طلبانه، به احتمال زیاد برای تأمین منافع شخصی خودشان، جریان نقدی شرکت را در پروژه‌های بدون سود کافی سرمایه‌گذاری می‌کنند (Jiang, 2016). این امر موجب افزایش ریسک شرکت می‌شود. به‌عبارتی، این‌گونه اقدامات مدیران زمینۀ افزایش مخاطرات و سرمایه‌گذاری‌های در معرض ریسک را ایجاد می‌کند؛ از این رو، مدیران ارشد برای رشد بی‌رویۀ شرکت تحت هدایت خودشان با نادیده‌گرفتن منافع سهامداران شرکت، انگیزۀ زیادی برای افزایش جریان نقد آزاد و بیش سرمایه‌گذاری دارند؛ بنابراین زمانی که اهداف مدیران با اهداف سهامداران در تضاد است، مدیران ممکن است جریان نقدی داخلی را هدر دهند و در شرکت‌های دارای جریان نقد آزاد بیشتر، بیش سرمایه‌گذاری رخ می‌دهد (Richardson, 2006). از طرفی، اوجکا[5] و همکاران (2019) دریافتند که ریسک سازمانی با قدرت مدیرعامل رابطۀ ضعیفی دارد؛ بنابراین مدیران از قدرت خودشان برای پیشبرد اهداف و انگیزه‌های شخصی استفاده می‌کنند؛ درنتیجه، فرضیۀ چهارم به شرح زیر مطرح می‌شود:

فرضیۀ 4) ریسک سازمانی رابطۀ مثبت بین قدرت مدیرعامل و جریان نقد آزاد شرکت را تضعیف می‌کند.

افزایش تجربه‌های کاری و دانش مالی مدیران عامل که درنتیجۀ افزایش دورۀ تصدی آنها حاصل شده است، سبب می‌شود، مدیران درک بهتری دربارۀ حالات پیچیدۀ پیشروی شرکت داشته باشند و این شرایط، بازده بیشتری را برای شرکت به ارمغان می‌آورد (Jiang, 2016). تملک وجوه نقد شرکت از سوی مدیریت، کمبود وجوه نقد در دسترس ناشی از تأمین مالی خارجی پرهزینه، نبودِ دوراندیشی مطلوب برای آیندۀ شرکت و گزینش طرح‌های نامناسب به دلایل مختلف زمینۀ ایجاد مشکلات مخاطرات اخلاقی مدیران عامل را فراهم می‌کند. مدیران در این شرایط تلاش می‌کنند، وجوه نقد مازاد در شرکت نگه دارند (García Lara, García Osma, & Penalva, 2016). از سوی دیگر، توانایی مدیریت و ویژگی‌های وی در واکنش به سطح ریسک قابل‌پذیرش شرکت در بازار اثرگذار است (Sayyadi, Dastgir & Aliahmdi, 2019)؛ بنابراین ریسک شرکت بر توان و ویژگی‌های مدیران شرکت‌ها اثر منفی دارد (Sayyadi, Dastgir & Aliahmdi, 2019). دانش مالی مدیران عامل و توانایی مدیریت بر ریسک غیرسیستماتیک تأثیر منفی دارد (Ghanizadeh, Dastgir, & Soroushyar, 2022). در مقابل، امکان اخذ تصمیم‌های سرمایه‌گذاری با ترجیحات و منافع شخصی از سوی این دسته از مدیران افزایش می‌یابد (Agyei-Mensah, 2021)؛ بنابراین فرضیۀ پنجم به شرح زیر مطرح شده است:

فرضیۀ 5) ریسک سازمانی رابطۀ منفی بین دانش مالی مدیرعامل و جریان نقد آزاد شرکت را تشدید می‌کند.

 

روش پژوهش

داده‌ها و اطلاعات مربوط به اعضای هیئت‌مدیره شرکت‌ها از سامانۀ جامع اطلاع‌رسانی ناشران[6] پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران، اطلاعات صورت‌های مالی شرکت‌ها از بانک اطلاعاتی ره‌آورد نوین و اطلاعات مربوط به ارزش بازار شرکت‌ها از سایت بورس تهران گردآوری شده است. در صورت نبودِ داده‌هایی در بانک اطلاعاتی ره‌آورد نوین، با مراجعه به سامانۀ جامع اطلاع‌رسانی ناشران بورس و سایت بورس تهران اطلاعات تکمیل شده است. از شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های 1393 تا 1399، شرکت‌های دارای شرایط زیر به‌عنوان نمونۀ آماری انتخاب شده است: (1) برای قابلیت مقایسۀ اطلاعات، سال مالی آنها منتهی به پایان اسفندماه و طی دورۀ موردبررسی تغییر سال مالی نداده باشد؛ (2) به دلیل متفاوت‌بودن فعالیت شرکت‌ها، جزء شرکت‌های سرمایه‌گذاری، واسطه‌گری مالی، بانک‌ها و بیمه‌ها نباشد؛ (3) به دلیل انتشارنکردن به موقع اطلاعات برخی شرکت‌ها برای برخی سال‌ها، اطلاعات آنها برای همۀ سال‌های مالی در دسترس باشد؛ (4) معاملات سهام شرکت‌ها، طی دورۀ موردبررسی بیشتر از سه ماه پیوسته توقف نداشته باشد. درنهایت، 102 شرکت حائز شرایط بالا بود که به‌عنوان نمونۀ آماری انتخاب شد.

 برای آزمون فرضیه‌های اول تا پنجم پژوهش حاضر الگو‌های زیر از سوی پژوهشگران این مطالعه تدوین شده است:

 

(1)

 

(2)

 

(3)

 

(4)

 

(5)

 

 

که در آن جریان نقد آزاد (FCF) مطابق با الگوی لیهن و پولسن[7] (1989) و مسعود، الله و شولنیک[8] (2016) به‌صورت زیر اندازه‌گیری می‌شود:

 

سود سهام عادی و ممتاز – مالیات پرداختی - هزینۀ بهرۀ پرداختی – سود عملیاتی قبل از استهلاک

= جریان نقد آزاد

ارزش دفتری کل دارایی‌های ابتدای دورۀ

قدرت مدیرعامل (Power) اگر مدیرعامل، عضو هیئت‌مدیره نیز باشد، برابر 1 و در غیر این صورت برابر صفر است (Rahimi, & Forughi, 2019; Ojeka et al., 2019). دانش مالی مدیرعامل (Knowledge) اگر مدیرعامل، دانش مالی در رشتۀ حسابداری، حسابرسی و مدیریت مالی داشت، برابر 1 و در غیر این صورت صفر است (Ojeka et al., 2019). برای اندازه‌گیری ریسک سازمانی (ER) از نسبت انحراف استاندارد فروش خالص سالانه بر انحراف استاندارد نرخ بازدۀ دارایی‌ها استفاده شده است (Asgarnezhad Nouri, & Emkani, 2017; Ojeka et al., 2019; Anderson, 2006 ).

متغیرهای کنترلی به پیروی از اوجکا و همکاران (2019) به این شرح است: اندازۀ شرکت (Size) برابر با لگاریتم جمع دارایی‌های پایان دورۀ شرکت، اهرم مالی (Lev) برابر با نسبت تقسیم بدهی‌ها به مجموع کل دارایی‌ها و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری (MB) از تقسیم ارزش بازار کل سهام منتشرۀ شرکت به ارزش دفتری جمع حقوق صاحبان سهام شرکت در آخرین روز سال مالی به ‌دست آمده ‌است، نقدینگی (Liq) برابر با نسبت دارایی‌های جاری به بدهی‌های جاری است و زیان شرکت (Loss) اگر شرکت در سال قبل زیان داشته، برابر 1 و در غیر این صورت صفر است.

 

یافته‌ها

در جدول (1) آماره‌های توصیفی متغیرهای پژوهش شامل میانگین، کمینه و بیشینۀ مشاهدات و انحراف معیار متغیرهای پژوهش ارائه شده است. در این پژوهش نمونه‌گیری به‌روش غربالگری با انتخاب 102 شرکت پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران و 714 مشاهده (سال-شرکت) طی سال‌های 1393 تا 1399 اجرا شد. جدول (1) نشان‌دهندۀ آن است که میانگین جریان نقد آزاد 133/0 است؛ ولی انحراف معیار آن از میانگین بیشتر است که حاکی از آن است که شرکت‌های مختلف، جریان نقد آزاد به‌نسبت متفاوتی دارند. ریسک سازمانی 0022/0 است که بیانگر انحراف در فروش‌ها و بازدۀ شرکت است. در جدول (1)، میانگین قدرت مدیرعامل 874/0 و نزدیک یک است. به‌عبارتی، مدیران عامل قدرتمند اغلب اعضای هیئت‌مدیره نیز هستند. میانگین دانش مالی مدیرعامل 203/0 است که انحراف معیار (402/0) به‌نسبت زیادی دارد. این شاخص نشان‌دهندۀ آن است که حدود 20 درصد از آنها دانش حسابداری، حسابرسی و مالی دارند.

 

جدول (1) آماره‌های توصیفی

Table (1) Descriptive statistics

متغیرها

نماد

کد متغیر

میانگین

انحراف معیار

کمینه

بیشینه

جریان نقد آزاد

FCF

1

133/0

193/0

187/0-

764/0

قدرت مدیرعامل

 

2

874/0

332/0

0

1

دانش مدیرعامل

 

3

203/0

402/0

0

1

ریسک سازمانی

ER

4

0022/0

005/0

00001/0

030/0

اندازۀ شرکت

 

5

75/12

374/1

01/12

07/19

اهرم مالی

Lev

6

590/0

188/0

19/0

01/1

ارزش بازار به ارزش دفتری

MTB

7

455/5

742/6

22/1-

36/34

نقدینگی

Liq

8

538/1

832/0

48/0

84/4

زیان شرکت

Loss

9

112/0

315/0

0

1

               

 

به‌منظور درک بهتر متغیرهای وابسته و توضیحی شامل جریان نقد آزاد، ریسک سازمانی، قدرت مدیرعامل و دانش مالی، شکل (1) نشان‌دهندۀ رابطۀ چندک‌های نرمال و واقعی متغیرهای توضیحی است.

 

 

 

 

ER

 

شکل (1) رابطۀ چندکهای نرمال و واقعی متغیرهای مربوط به آزمون فرضیهها

Figure (1) The relations between quantiles of normal and quantiles of variables for hypotheses test

 

متغیرهای کنترل شامل اهرم مالی، اندازۀ شرکت، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام و نقدشوندگی است. برای درک رفتار این متغیرها، شکل (2) نشان‌دهندۀ رابطۀ چندک‌های نرمال و واقعی متغیرهای کنترل است؛ همچنین حاکی از آن است که رابطۀ چندک‌های نرمال با چندک‌های واقعی متغیرهای کنترل شامل اهرم مالی، اندازۀ شرکت، نقدینگی و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام است. مقادیر واقعی به مقادیر نرمال نزدیک است.

 

 

 

 

 

شکل (2) رابطۀ چندکهای نرمال و واقعی متغیرهای مربوط به متغیرهای کنترل

Figure (2) The relations between quantiles of normal and quantiles of control variables

 

برای بررسی مانایی متغیرها ابتدا، شرکت‌های با داده‌های پرت تعدیل و ترمیم شد. سپس پایایی سری‌ها به کمک آزمون ریشۀ واحد هادری[9] بررسی شد. نتایج نشان‌دهندۀ آن بود که سطح معناداری تمام متغیرها از طریق آزمون ریشۀ واحد کمتر از 1 درصد شده است؛ بنابراین در سطح اطمینان 99 درصد فرضیۀ صفر مبنی بر وجود ریشۀ واحد رد می‌شود؛ بنابراین گفته می‌شود، تمام متغیرها مانا هستند.

از آنجایی که دادههای این پژوهش از نوع ترکیبی (تابلویی) است، قبل از برآورد الگوها، آزمونهای چاو و هاسمن اجرا شد که نتایج آنها نشان‌دهندۀ آن بود که در تمام الگوهای رگرسیون الگوی داده‌های ترکیبی با اثرات ثابت مناسب است. برای بررسی ناهمسان واریانس خطا، از آزمون بروش-پاگان-گادفری بهره گرفته شد. نتایج حاکی از آن بود که مقادیر باقی‌مانده (خطا) الگوهای رگرسیون معمولی دارای واریانس همسان نیست؛ بنابراین ناهمسان واریانس وجود دارد و برای رفع آن از الگوی رگرسیون تابلویی با حداقل مربعات تعمیمیافته (GLS) استفاده شده است. برای بررسی هم‌خطی از معیار عامل تورم واریانس (VIF) استفاده شد. در همۀ الگو‌های مربوط به آزمون فرضیه‌ها، مقدار عامل تورم واریانس در دامنۀ مطلوبِ کمتر از 5 قرار دارد؛ بنابراین هم‌خطی با اهمیت در الگو‌ها وجود ندارد. نتایج آزمون فرضیه‌های پژوهش در جدول (2) تا (6) ارائه شده است. آمارۀ دوربین-واتسون در این جداول برای این الگو‌ها در دامنۀ مطلوب (5/1 تا 5/2) قرار دارد؛ درنتیجه، بین باقی‌مانده‌های الگو‌ها خودهمبستگی وجود ندارد و آمارۀ فیشر و سطح معناداری به‌نسبت بزرگ و معنادار است. پس در سطح 99 درصد گفته می‌شود، رگرسیون‌های برازش‌شده معنادار است.

جدول (2) نشان‌دهندۀ نتایج مربوط به رابطۀ قدرت مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت است. به‌منظور بررسی پایایی الگوها، برای دورههای پنجساله، الگوها تکرار شد و نتایج در جدول (2) آمده است. متغیر قدرت مدیرعامل رابطۀ غیرمعنادار با جریان نقد آزاد شرکت دارد؛ بنابراین عضو هیئتمدیره بودنِ مدیرعامل تأثیری بر جریان نقد آزاد شرکت ندارد و فرضیۀ اول رد میشود؛ از این رو، قدرت مدیرعامل به‌عنوان عضو هیئت‌مدیره بر جریان نقد شرکت تأثیر ندارد.

 

جدول (2) نتایج آزمون فرضیۀ اول و آزمونهای دورههای پنجساله

Table (2) The results of first hypothesis test and five-year tests

متغیرهای توضیحی

کدمتغیر

کل سالها

99-93

دورههای پنجساله

97-93

98-94

99-95

 

ضریب

آماره t

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب ثابت

 

** 703/1-

44/10-

** 262/1-

02/10-

** 707/1-

63/12-

** 902/1-

45/13-

قدرت مدیرعامل

2

038/0-

80/1-

 010/0-

79/0-

 014/0-

01/1-

009/0

54/0

اندازۀ شرکت

5

** 124/0

48/12

** 092/0

03/11

** 123/0

06/13

** 136/0

45/15

اهرم مالی

6

** 174/0-

44/3-

** 132/0-

25/4-

** 152/0-

52/4-

** 225/0-

16/6-

ارزش بازار به ارزش دفتری

7

** 001/0

00/2

** 004/0

59/3

** 001/0

05/2

** 001/0

84/2

نقدینگی

8

** 086/0

52/8

** 065/0

40/8

** 074/0

77/9

** 094/0

41/11

زیان شرکت

9

** 085/0-

28/5-

** 085/0-

92/8-

** 068/0-

44/6-

** 057/0-

35/5-

ضریب تعیین

 

7293/0

 

8778/0

 

8705/0

 

8897/0

 

ضریب تعیین تعدیلشده

 

6815/0

 

8452/0

 

8360/0

 

8603/0

 

آمارۀ F

 

 

** 2/15

 

** 9/26

 

** 2/28

 

** 3/30

دوربین واتسون

 

 

57/1

 

93/1

 

91/1

 

83/1

** سطح معناداری 1 درصد.       * سطح معناداری 5 درصد.

 

نتایج آزمون فرضیه دوم مبنی بر اینکه «دانش مالی مدیرعامل رابطۀ معناداری با جریان نقد آزاد شرکت دارد»، در جدول (3) گزارش شده است؛ همچنین آزمون‌های دوره‌های پنج‌ساله برای بررسی فرضیۀ دوم در جدول (3) ارائه شده است.

جدول (3) نشان‌دهندۀ آن است که دانش مالی مدیرعامل رابطۀ معناداری با جریان نقد آزاد شرکت ندارد؛ بنابراین فرضیۀ دوم پذیرفته نمی‌شود؛ از این رو، بین دانش مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ معناداری وجود ندارد. در بازار سرمایۀ ایران، مدیران عامل دارای دانش مالی، توان لازم را برای کاهش جریان نقد آزاد شرکت ندارند. این یافته نشان‌دهندۀ آن است که در ایران، دانش مالی مدیران عامل تنها عامل اثرگذار بر مدیریت جریان نقد آزاد شرکت نیست. در جدول (3) نتایج بررسی پایایی الگو فرضیۀ دوم، برای دوره‌های پنج‌ساله تکرار شد. نتایج نشان از پایایی الگو‌ها دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول (3) نتایج آزمون فرضیۀ دوم و آزمونهای دورههای پنجساله

Table (3) The results of second hypothesis test and five-year tests

متغیرهای توضیحی

کد متغیر

کل سالها

99-93

دورههای پنجساله

97-93

98-94

99-95

 

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آماره t

ضریب

آمارۀ t

ضریب ثابت

 

** 557/1-

76/13-

** 271/1-

17/10-

** 693/1-

42/12-

** 857/1-

00/13-

دانش مدیرعامل

3

003/0

38/0

* 026/0

61/2

 003/0

58/0

003/0-

44/0-

اندازۀ شرکت

5

** 113/0

15/16

** 092/0

03/11

** 121/0

78/12

** 134/0

91/14

اهرم مالی

6

** 207/0-

61/6-

** 119/0-

87/3-

** 152/0-

47/4-

** 237/0-

35/6-

ارزش بازار به ارزش دفتری

7

** 002/0

43/4

** 004/0

32/3

** 001/0

25/2

** 001/0

96/2

نقدینگی

8

** 086/0

93/11

** 066/0

43/8

** 075/0

23/10

** 094/0

78/11

زیان شرکت

9

** 063/0-

17/6-

** 089/0-

32/9-

** 067/0-

17/6-

** 056/0-

29/5-

ضریب تعیین

 

8303/0

 

8788/0

 

8729/0

 

8905/0

 

ضریب تعیین تعدیلشده

 

8004/0

 

8466/0

 

8391/0

 

8614/0

 

آمارۀ F

 

 

** 7/27

 

** 2/27

 

** 8/25

 

** 5/30

دوربین واتسون

 

 

53/1

 

93/1

 

89/1

 

83/1

** سطح معناداری 1 درصد.       * سطح معناداری 5 درصد.

 

جدول (4) نشان‌دهندۀ آن است که ریسک سازمانی رابطۀ معناداری با جریان نقد آزاد شرکت ندارد. پس فرضیۀ سوم رد می‌شود. این یافته نشان از آن دارد که افزایش ریسک سازمانی به افزایش جریان نقد آزاد منجر نمی‌شود، بلکه افزایش ریسک سازمانی ممکن است به نوسان در میزان جریان نقد آزاد منجر شود. این الگو برای دوره‌ی پنج‌ساله تکرار شد. نتایج جدول (4) نشان از پایایی نتایج برای این دوره‌ها دارد.

جدول (4) نتایج آزمون فرضیۀ سوم و آزمونهای دورههای پنجساله

Table (4) The results of third hypothesis test and five-year tests

متغیرهای توضیحی

کد متغیر

کل سالها

99-93

دورههای پنجساله

97-93

98-94

99-95

 

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب ثابت

 

** 583/1-

94/13-

** 247/1-

32/9-

** 723/1-

77/12-

** 892/1-

68/13-

ریسک سازمانی

4

687/0-

333/1-

 362/0

83/0

 127/0

24/0

033/1-

87/1-

اندازۀ شرکت

5

** 115/0

26/16

** 091/0

39/10

** 123/0

06/13

** 136/0

62/15

اهرم مالی

6

** 203/0-

44/6-

** 141/0-

39/4-

** 147/0-

43/4-

** 235/0-

32/6-

ارزش بازار به ارزش دفتری

7

** 002/0

61/4

** 004/0

53/3

** 001/0

16/2

** 001/0

11/3

نقدینگی

8

** 086/0

02/12

** 063/0

25/8

** 074/0

80/9

** 094/0

78/11

زیان شرکت

9

** 063/0-

21/6-

** 085/0-

88/8-

** 068/0-

46/6-

** 057/0-

35/5-

ضریب تعیین

 

8309/0

 

8701/0

 

8706/0

 

8903/0

 

ضریب تعیین تعدیلشده

 

8011/0

 

8355/0

 

8361/0

 

8611/0

 

آمارۀ F

 

** 84/27

 

** 1/25

 

** 2/25

 

** 5/30

دوربین واتسون

 

52/1

 

91/1

 

90/1

 

83/1

** سطح معناداری 1 درصد.       * سطح معناداری 5 درصد.

جدول (5) آزمون اثر تعاملی ریسک سازمانی و قدرت مدیرعامل را با جریان نقد آزاد شرکت ارائه می‌کند؛ همچنین نشان‌دهندۀ آن است که اثر تعاملی ریسک سازمانی و قدرت مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ مثبت و معنادار (302/6) دارد؛ از این رو، فرضیۀ چهارم پذیرفته می‌شود؛ بنابراین ریسک سازمانی رابطۀ بین قدرت مدیرعامل را با جریان نقد آزاد شرکت به‌طور مثبت تعدیل می‌کند. در این الگو، قدرت مدیرعامل با جریان نقد آزاد رابطۀ منفی و معنادار (041/0-) و ریسک سازمانی با جریان نقد آزاد رابطۀ منفی و معنادار (394/7-) دارد. نتایج الگو‌های دوره‌های پنج‌ساله نشان‌دهندۀ آن است که الگو‌ها پایایی لازم را دارند؛ زیرا ریسک سازمانی رابطۀ قدرت مدیرعامل را با جریان نقد آزاد تعدیل می‌کند.

 

جدول (5) نتایج آزمون فرضیۀ چهارم و آزمونهای دورههای پنجساله

Table (5) The results of fourth hypothesis test and five-year tests

متغیرهای توضیحی

کد متغیر

کل سالها

99-93

دورههای پنجساله

97-93

98-94

99-95

 

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب ثابت

 

** 186/1-

43/11-

** 252/0-

65/2-

** 436/1-

43/10-

** 792/1-

56/14-

قدرت مدیرعامل

2

** 041/0-

76/2-

* 033/0

23/2

 019/0-

27/1-

* 035/0-

19/2-

ریسک سازمانی

4

** 394/7-

83/2-

**739/16

53/5

983/7

62/1

**201/11-

94/3-

اثر ریسک سازمانی و

تعاملی قدرت

2×4

* 302/6

43/2

**990/16-

65/5-

*085/8-

64/1-

**530/9

39/3

اندازۀ شرکت

5

** 096/0

92/14

** 029/0

62/5

** 109/0

24/11

** 133/0

51/16

اهرم مالی

6

** 320/0-

10/12-

** 287/0-

19/13-

** 264/0-

67/8-

** 292/0-

65/8-

ارزش بازار به ارزش دفتری

7

** 003/0

43/7

** 007/0

00/6

** 002/0

79/4

** 001/0

01/3

نقدینگی

8

** 071/0

76/12

** 029/0

39/7

** 072/0

52/14

** 104/0

75/11

ضریب تعیین

 

8364/0

 

9383/0

 

9232/0

 

8918/0

 

ضریب تعیین تعدیلشده

 

8072/0

 

9217/0

 

9025/0

 

8627/0

 

آمارۀ F

 

 

** 6/28

 

** 4/56

 

** 6/44

 

** 6/30

دوربین واتسون

 

 

57/1

 

98/1

 

91/1

 

87/1

** سطح معناداری 1 درصد.       * سطح معناداری 5 درصد.

 

شکل (3) نشان‌دهندۀ گراف تغییرات الگوی آزمون فرضیه چهارم است؛ همچنین حاکی از مقایسۀ مقادیر باقی‌ماندۀ الگوی چهارم و مقادیر برازش‌شدۀ آن است که رفتار این دو بسیار نزدیک به هم و مطلوب است[10].

 

 

 

شکل (3) گراف الگوی آزمون فرضیۀ چهارم

Figure (3) Graph of estimated model for fourth hypothesis

 

جدول (6) نشان‌دهندۀ بررسی اثر تعاملی ریسک سازمانی و دانش مالی مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت است؛ همچنین حاکی از آن است که بین اثر تعاملی ریسک سازمانی و دانش مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ منفی و معنادار وجود دارد؛ از این رو، فرضیۀ پنجم تأیید می‌شود؛ بنابراین ریسک سازمانی رابطۀ منفی بین دانش مدیرعامل را با جریان نقد آزاد شرکت تشدید می‌کند. این یافته مبانی نظری پژوهش را تأیید می‌کند؛ درنتیجه، با افزایش ریسک سازمانی، رابطۀ منفی بین دانش مالی مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت بیشتر و تکرار الگو‌ها برای دوره‌های پنج‌ساله نیز تأیید می‌شود؛ بنابراین نشان‌دهنده‌ی پایایی نتایج الگو است.

 

جدول (6) نتایج آزمون فرضیۀ پنجم و آزمونهای دورههای پنجساله

Table (6) The result of fifth hypothesis test and five-year tests

متغیرهای توضیحی

کد متغیر

کل سالها

99-93

دورههای پنجساله

97-93

98-94

99-95

 

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب

آمارۀ t

ضریب ثابت

 

** 303/1-

97/11-

** 801/0-

06/6-

** 402/1-

36/10-

** 483/1-

15/13-

دانش مدیرعامل

3

002/0

21/0

** 025/0

63/2

 004/0

68/0

003/0

34/0

ریسک سازمانی

4

413/0-

71/0-

* 943/0-

18/2-

012/0-

02/0-

** 024/2-

72/3-

اثر تعاملی ریسک سازمانی

و دانش مدیرعامل

3×4

* 811/1-

10/2-

**025/2-

49/3-

*353/1-

86/1-

316/0

34/0

اندازۀ شرکت

5

** 101/0

09/15

** 066/0

81/7

** 105/0

16/11

** 108/0

66/16

اهرم مالی

6

** 303/0-

74/10-

** 279/0-

08/11-

** 249/0-

92/7-

** 247/0-

94/7-

ارزش بازار به ارزش دفتری

7

** 002/0

81/6

** 006/0

53/4

** 002/0

82/4

** 001/0

82/3

نقدینگی

8

** 076/0

46/12

** 047/0

03/10

** 072/0

57/13

** 098/0

45/11

ضریب تعیین

 

8329/0

 

8747/0

 

9193/0

 

8824/0

 

ضریب تعیین تعدیلشده

 

8031/0

 

8409/0

 

8976/0

 

8508/0

 

آمارۀ F

 

 

** 9/27

 

** 9/25

 

** 3/42

 

** 8/27

دوربین واتسون

 

 

54/1

 

97/1

 

89/1

 

88/1

** سطح معناداری 1 درصد.       * سطح معناداری 5 درصد.

شکل (4) نشان‌دهندۀ گراف تغییرات الگوی آزمون فرضیۀ پنجم است و مقادیر باقی‌ماندۀ الگوی آزمون فرضیۀ پنجم با مقادیر برازش‌شده رفتار مطلوب و شبیه به‌هم دارد.

 

 

شکل (4) گراف الگوی آزمون فرضیۀ پنجم

Figure (4) Graph of estimated model for fifth hypothesis

 

نتیجهگیری و پیشنهادها

امروزه با وجود بازارهای رقابتی، مدیران سازمان‌ها باید تمهیدات لازم را برای کسب مزایای رقابتی از فرصت‌های موجود فراهم کنند. هرچه مدیران قوی‌تر باشند، بهتر کنترل شرکت خود را به‌دست می‌گیرند و از جریان‌های نقدی به‌طور مطلوب استفاده می‌کنند. مدیران نقش عمده‌ای در هدایت جریان‌های نقد آزاد و تعیین استراتژی شرکت دارند. پژوهش‌های اخیر نشان‌دهندۀ آن است که مهارت‌های مدیران ازجمله قدرت، تجربه و دانش مالی آنها تأثیر عمده‌ای بر مدیریت جریان‌های نقدی مازاد و سرمایه‌گذاری کارا دارد. در این راستا، در پژوهش حاضر نقش ریسک سازمانی بر رابطۀ بین مهارت‌های مدیرعامل و جریان‌های نقد آزاد شرکت، به‌عنوان یکی از این پیامدهای اقتصادی بررسی شده است. با تحلیل اطلاعات مربوط به 102 شرکت طی 7 سال (1393 تا 1399) و تکرار الگو‌ها طی دوره‌های پنج‌ساله، نتایج نشان‌دهندۀ آن است که: (1) قدرت مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ غیر معنادار دارد؛ از این رو، عضو هیئت‌مدیره بودنِ مدیرعامل تأثیری بر جریان نقد آزاد شرکت ندارد و بزرگ اصل و روستا (2019) نیز به همین نتیجه رسیده‌اند. در ایران مدیران، نماینده و حافظ منافع سهامداران عمدۀ شرکت هستند و تلاش می‌کنند، منافع آنها را در تصمیمات خود تأمین کنند؛ بنابراین افزایش یا کاهش در جریان نقد آزاد شرکت، رابطۀ مشخصی با قدرت مدیرعامل ندارد یا آنها از قدرت خود برای کنترل جریان نقد آزاد شرکت استفاده نمی‌کنند؛ (2) بین دانش مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ معنادار وجود ندارد. پژوهش‌های قبلی نشان‌دهندۀ آن است که هرچه دانش مالی مدیرعامل بیشتر باشد، مدیریت جریان نقد مازاد به سطح مطلوب نزدیک می‌شود و جریان نقد آزاد شرکت کاهش می‌یابد؛ از این رو، کارایی سرمایه‌گذاری و بازدۀ شرکت افزایش می‌یابد. این یافته نشان‌دهندۀ آن است که در ایران، عوامل دیگری بر جریان نقد آزاد شرکت اثرگذار است. از سوی دیگر، مدیران از قدرت خود برای پیشبرد اهداف و انگیزه‌های شخصی استفاده می‌کنند؛ (3) ریسک سازمانی رابطۀ غیرمعنادار با جریان نقد آزاد شرکت دارد. اگرچه براساس مبانی نظری، با افزایش ریسک سازمانی، جریان نقد آزاد نیز افزایش می‌یابد؛ بنابراین چنانچه مدیریت ریسک سازمانی به‌طور مطلوب انجام شود، میزان جریان نقد آزاد کاهش می‌یابد. در این پژوهش رابطۀ مستقیم بین ریسک سازمانی و جریان نقد آزاد یافت نشد؛ زیرا وجوه نقد حاصل از فروش صَرف اهداف و برنامه‌های مختلفی می‌‌شود و متغیرهای میانجی در این رابطه مؤثر است. (4) اثر تعاملی ریسک سازمانی و قدرت مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ مثبت و معنادار دارد؛ بنابراین ریسک سازمانی در رابطۀ بین قدرت مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت اثر تعدیلی مثبت دارد. انگیزه‌های فرصت‌طلبانۀ مدیران برای تأمین منافع شخصی خودشان موجب افزایش ریسک شرکت می‌شود. آنها در این شرایط برای افزایش جریان نقد آزاد انگیزۀ زیادی دارند؛ بنابراین با وجود ریسک سازمانی مدیران قدرتمند، جریان نقد آزاد بیشتری نگه‌داری می‌کنند. (5) بین اثر تعاملی ریسک سازمانی و دانش مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت رابطۀ منفی و معنادار وجود دارد؛ بنابراین ریسک سازمانی اثر تعدیلی منفی بر رابطۀ بین دانش مدیرعامل با جریان نقد آزاد شرکت دارد؛ از این رو، ریسک سازمانی رابطۀ دانش مالی مدیرعامل را با جریان نقد آزاد شرکت تضعیف می‌کند. ریسک سازمانی موجب کاهش قدرت مدیرعامل می‌شود (Ojeka, et al., 2019). به‌طوری ‌که مدیران عامل از دانش خود در راستای دستیابی به اهداف سازمانی استفاده نکنند. از سوی دیگر، برای کاهش اثر مخاطرات پیش روی شرکت، آنها وجوه نقد مازاد بیشتری نگه‌داری می‌کنند.

بنا به استدلال گویزانی (2018)، مدیران قدرتمند برای تأمین سلایق و حفظ منافع خود، وجوه نقد مازاد بیشتری نگه می‌دارند؛ از این رو، مدیران قدرتمند جریان نقد آزاد بیشتری در شرکت ایجاد می‌کنند که خلاف شواهد این پژوهش است. مدیران عامل با نقش دوگانه در ایران اغلب نمایندۀ سرمایه‌گذاران با مالکیت عمده هستند. آنها در راستای منافع سرمایه‌گذار متبوع خودشان عمل می‌کنند. مدیران عامل از قدرت خود برای تعیین سیاست‌های پرداخت شرکت و جریان‌های نقدی خروجی استفاده می‌کنند تا منافع خودشان را تأمین کنند (Tian & Yang, 2014). برخلاف یافته‌های این پژوهش، که هیچ رابطه‌ای بین دانش مالی مدیران عامل و جریان نقد آزاد شرکت یافت نشد، کاستودیو و متزگر (2014) متوجه شدند، شرکت‌هایی که مدیران عامل با دانش مالی استخدام می‌کنند، مبلغ نقدی کمتر و جریان نقد آزاد کمتری نگه می‌دارند. این شرکت‌ها، دسترسی بهتری به بازارهای سرمایه و حساسیت کمتری نسبت‌به شوک‌های جریان نقدی دارند. در مقابل، ماتسوناگا و همکاران (2013) نشان دادند که شرکت‌های با جریان‌های نقدی خروجی بیشتر، با کمبود وجوه نقد مواجه هستند و سابقۀ گزارش محافظه‌کارانه دارند.

با توجه به نتایج پژوهش، ریسک سازمانی، قدرت و دانش مالی مدیران عامل از عوامل مؤثر بر جریان نقد آزاد شرکت هستند. توصیه می‌شود، فعالان بازار سرمایه، سهامداران، مالکان نهادی و دولتی به ویژگی‌های حرفه‌ای مدیران و شرایط محیطی (ازجمله، ریسک سازمانی) توجه کنند تا زمینۀ ایجاد راهبری شرکتی مطلوب، کاهش نبودِ تقارن اطلاعاتی، کاهش مخاطرات ناکارایی، کاهش رفتار فرصت‌طلبانۀ مدیران، افزایش کارایی سرمایه‌گذاری یا کاهش ناکارایی سرمایه‌گذاری فراهم شود؛ بنابراین مشارکت‌کنندگان در بازارهای اقتصاد ایران به ویژگی‌های مدیران و ریسک سازمانی و استراتژی‌های شرکت برای ادارۀ جریان‌های نقدی آزاد باید توجه کنند. طی دورۀ موردمطالعه تغییرات اساسی در بازار سرمایه و جامعۀ اقتصادی رخ‌داده از قبیل تحریم‌های اقتصادی و شیوع بیماری همه‌گیر COVID-19 که بر نتایج این مطالعه اثرگذار است، پیشنهاد می‌شود، تأثیر این پدیده‌ها در دوره‌های قابل‌تفکیک و شیوع بحران‌های همه‌گیر در اقتصاد ایران بر جریان نقد آزاد شرکت بررسی شود.

این پژوهش با محدودیت‌هایی نیز مواجه بوده است. جامعۀ آماری این پژوهش محدود به شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است که سال مالی آنها منتهی به پایان اسفندماه است؛ بنابراین تعمیم نتایج به سایر شرکت‌ها باید با احتیاط انجام شود. تعداد متغیرهای مزاحم که ممکن است روابط بین متغیرها را تحت‌تأثیر قرار دهد، عبارت است از: عوامل کلان اقتصادی نظیر نرخ تورم، نرخ بهره و بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی ایران که بر سرمایه‌گذاری‌ها و معاملات بورس تأثیر فراوان دارد. البته این پدیده‌ها در اغلب مطالعات در حوزۀ علوم انسانی مطرح است.

 

 

 

 

 

[1]. Tian, & Yang

[2]. upper echelons theory

[3]. Custodio and Metzger

[4]. Agyei-Mensah

[5]. Ojeka

[6]. Codal.ir

[7]. Lehn, & Poulsen

[8]. Massoud, Ullah, & Scholnick

[9]. Hadri

[10]. از آنجایی‌که نتایج نمودارها برای فرضیه‌های اول، دوم و سوم نزدیک به هم بوده، برای بررسی نقش ریسک سازمانی نتایج تنها نمودارهای نتایج فرضیه‌های چهارم و پنجم آورده شده است.

 
Adelizadeh, J., Poorehtesham, M. R. & Ghasemi, G. (2018). Free cash flow and company performance, Fourth International Conference on Management, Entrepreneurship and Economic Development, Takestan. (in Persian)
Agyei-Mensah, B. K. (2021). The impact of board characteristics on corporate investment decisions: An empirical study. Corporate Governance: The International Journal of Business in Society, 21(4), 569–586. https://doi.org/10.1108/CG-04-2020-0125
Anderson, D. R. (2006). The critical importance of sustainability risk management. Risk Management, 53(4), 66-72.
Asgarnezhadnouri, B., & Emkani, P. (2017). The effect of risk management on financial performance of the companies listed in Tehran Stock Exchange: The mediating role of intellectual capital and financial leverage. Journal of Asset Management and Financing, 5(2), 93–112. https://doi.org/10.22108/amf.2017.21575 (in Persian)
Bebchuk, L. A., Cremers, K. M., & Peyer, U. C. (2011). The CEO pay slice. Journal of Financial Economics, 102(1), 199-221.
Bozorgasl, M., & Roosta, M. (2019). Managerial ability and marginal value of cash (Evidence from Tehran Stock Exchange). Journal of Accounting Advances, 11(1), 69–102. 10.22099/JAA.2019.30575.1744 (in Persian)
Camelo-Ordaz, C., Hernández-Lara, A. B. & Valle-Cabrera, R. (2005). The relationship between top management teams and innovative capacity in companies. Journal of Management Development, 24(8), 683-705. https://doi.org/10.1108/02621710510613726
Custodio, C., & Metzger, D. (2014). Financial expert CEOs: CEO׳s work experience and firm׳s financial policies. Journal of Financial Economics, 114(1), 125-154. https://doi.org/10.1016/j.jfineco.2014.06.002
García Lara, J. M., García Osma, B., & Penalva, F. (2016). Accounting conservatism and firm investment efficiency. Journal of Accounting and Economics, 61(1), 221–238. https://doi.org/10.1016/j.jacceco.2015.07.003
Ghanizadeh, B., Dastgir, M., & Soroushyar, A. (2022). The effect of CEOs’ financial knowledge on unsystematic risk, considering the moderating effect of managerial ability. Iranian Journal of Accounting, Auditing and Finance, 6(3), 55–71. 10.22067/IJAAF.2022.42034
Ghorbaninasab, F., & Khanmohammadi, M. H. (2018). The effect of surplus free cash flow, corporate governance and firm size on earnings predictability. Journal of Investment Knowledge, 7(25), 189–202. (in Persian)
Guizani, M. (2018). The mediating effect of dividend payout on the relationship between internal governance and free cash flow. Corporate Governance: The International Journal of Business in Society, 18(4), 748–770. https://doi.org/10.1108/CG-01-2018-0011
Hajiebrahimi, M., & Eskandar, H. (2019). Managerial overconfidence effects on risk-taking and performance. Empirical Research in Accounting, 9(1), 340–365. 10.22051/JERA.2018.17046.1770  (in Persian)
Jahanshad, A., & Alamahrami, M. (2013). Investigation the relation between free cash flows and Tobin’s Q ratio with management compensation plans in companies listed in Tehran Stock Exchange. Journal of Investment Knowledge, 2(7), 167–192. (in Persian)
Jensen, M. C., & Meckling, W. H. (1976). Theory of the firm: Managerial behavior, agency costs and ownership structure. Journal of Financial Economics, 3(4), 305-360. https://doi.org/10.1016/0304-405X(76)90026-X
Jiang, F., Zhu, B., & Huang, J. (2013). CEO's financial experience and earnings management. Journal of Multinational Financial Management, 23(3), 134-145. https://doi.org/10.1016/j.mulfin.2013.03.005
Jiang, X. (2016). Over-Investment of Free Cash Flow during CEO’s Tenure. Technology and Investment, 7(3), 51-58. 10.4236/ti.2016.73007.
Kokobe S. A., & Gemechu, D. (2016). Risk management techniques and financial performance of insurance companies. International Journal of Accounting Research 4(1), 1-5.
Lehn, K., & Poulsen, A. (1989). Free cash flow and stockholder gains in going private transactions. The Journal of Finance, 44(3), 771-787. https://doi.org/10.1111/j.1540-6261.1989.tb04390.x
Massoud, N., Ullah, S., & Scholnick, B. (2016). Does it help firms to secretly pay for stock promoters? Journal of Financial Stability, 26, 45–61. https://doi.org/10.1016/j.jfs.2016.08.002
Matsunaga, S. R., Wang, S., & Yeung, P. E. (2013). Does appointing a former CFO as CEO influence a firm’s accounting policies?. Available at SSRN 2206523. http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.2206523
Ojeka, S. A., Adegboye, A., Adegboye, K., Alabi, O., Afolabi, M., & Iyoha, F. (2019). Chief financial officer roles and enterprise risk management: An empirical based study. Heliyon, 5(6), e01934. https://doi.org/10.1016/j.heliyon.2019.e01934
Rahimi, A., & Forughi, A. (2019). Control mechanisms, CEO power and firm value. Journal of Accounting Advances, 11(2), 151–182. 10.22099/JAA.2019.32078.1810 (in Persian)
Richardson, S. (2006). Over-investment of free cash flow. Review of Accounting Studies, 11(2-3), 159-189. https://doi.org/10.1007/s11142-006-9012-1
Sayyadi, M., Dastgir, M., & Aliahmdi, S. (2019). Study on enterprise risk management (ERM) effect on managerial ability in order to increasing investment efficiency. Financial Management Strategy, 7(1), 1–38. 10.22051/JFM.2018.20848.1700 (in Persian)
Tahir, I. M., & Razali, A. R. (2011). The relationship between enterprise risk management (ERM) and firm value: Evidence from Malaysian public listed companies. International Journal of Economics and Management Sciences, 1(2), 32-41.
Tian, G. Y., & Yang, F. (2014). CEO incentive compensation in US financial institutions. International Review of Financial Analysis, 34, 64-75. https://doi.org/10.1016/j.irfa.2014.05.008