نرگس حمیدیان؛ مهدی عربصالحی؛ هادی امیری
چکیده
هدف: در شرایط عدم اطمینان، سرمایهگذاران اطلاعات کافی دربارۀ جریانهای نقد آتی شرکتها ندارند و دربارۀ وضعیت آتی بازار ابهام وجود دارد. در این شرایط طبق قانون بیز، ورود هر سیگنال اطلاعاتی (مانند اعلام سود) ممکن است عدم اطمینان را کاهش دهد و سبب واکنش بیشتر سرمایهگذاران نسبت به اعلام سود شود؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی ...
بیشتر
هدف: در شرایط عدم اطمینان، سرمایهگذاران اطلاعات کافی دربارۀ جریانهای نقد آتی شرکتها ندارند و دربارۀ وضعیت آتی بازار ابهام وجود دارد. در این شرایط طبق قانون بیز، ورود هر سیگنال اطلاعاتی (مانند اعلام سود) ممکن است عدم اطمینان را کاهش دهد و سبب واکنش بیشتر سرمایهگذاران نسبت به اعلام سود شود؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی واکنش سرمایهگذاران نسبت به سود غیرمنتظره در شرایط عدم اطمینان بازار است. روش: بدین منظور نمونهای شامل 162 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در دورۀ زمانی 1384 تا 1394 انتخاب شد. برای محاسبۀ عدم اطمینان بازار از دو روش فرمول محاسباتی و گارچ استفاده شد. نتایج: نتایج آزمون فرضیهها نشان میدهد زمانی که عدم اطمینان بالایی در بازار وجود دارد (نسبت به عدم اطمینان پایین)، واکنش سرمایهگذاران به اعلام سود سالانۀ شرکتها بیشتر است. در شرایط عدماطمینان بالا، سرمایهگذاران نسبت به اخبار بد سود (زیان غیرمنتظره) واکنش بیشتری از خود نشان میدهند که این واکنش با رویکرد محافظهکاری همخوانی دارد.
1مدیریت دارایی
مهدی عربصالحی؛ نرگس حمیدیان؛ زیبا قجاوند
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 49-66
چکیده
ارزشگذاری بیش از حد سهام به مفهوم بالاتر بودن قیمت بازار سهام نسبت به ارزش ذاتی آن است. ادبیات موجود نشان میدهد که مدیران شرکتهایی که سهام آنها بیش از حد ارزشگذاری شده برای حفظ این موقعیت، به مدیریت سود واقعی روی میآورند. لذا در این پژوهش، تأثیر ارزشگذاری بیش از حد سهام بر مدیریت سود واقعی بررسی شده است. برای انجام این پژوهش، ...
بیشتر
ارزشگذاری بیش از حد سهام به مفهوم بالاتر بودن قیمت بازار سهام نسبت به ارزش ذاتی آن است. ادبیات موجود نشان میدهد که مدیران شرکتهایی که سهام آنها بیش از حد ارزشگذاری شده برای حفظ این موقعیت، به مدیریت سود واقعی روی میآورند. لذا در این پژوهش، تأثیر ارزشگذاری بیش از حد سهام بر مدیریت سود واقعی بررسی شده است. برای انجام این پژوهش، نمونهای متشکل از 80 شرکت در طی دوره زمانی 1391-1383 بررسی شد. معیارهای مدیریت سود واقعی شامل جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی، هزینه تولید غیرعادی و هزینههای اختیاری غیرعادی است. علاوه بر این، نسبت قیمت بازار به ارزش ذاتی سهام به عنوان معیار ارزشگذاری بیش از حد سهام در نظر گرفته شده است. برای بررسی تأثیر ارزشگذاری بیش از حد بر مدیریت سود واقعی از تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش دادههای ترکیبی استفاده شده است. نتایج بررسیها نشان داد که ارزشگذاری بیش از حد سهام بر جریانهای نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه اختیاری غیرعادی و هزینه تولید غیرعادی به عنوان معیارهای مدیریت سود واقعی تأثیر معنادار دارد. به عبارت دیگر از این نتایج میتوان استنباط کرد که شرکتهایی با ارزشگذاری بیش از حد، تمایل زیادی برای استمرار این موقعیت از طریق مدیریت سود واقعی دارند.