1مدیریت دارایی
علیرضا جعفری؛ مهدی عربصالحی؛ سعید صمدی
چکیده
در بازارهای مالی اثر هر یک از ناهنجاریهای سودآوری، درماندگی مالی، بختآزمایی و ریسک غیرسیستماتیک بر بازده سهام بهتنهایی بررسی شده است؛ اما ارتباط احتمالی آنها نامشخص است. بهتازگی این ادعا مطرح شده است که فرصتهای رشد بر تقارن تابع توزیع بازده اثر میگذارد و این ارتباط احتمالی و صرف ریسک ناشی از این ناهنجاریها را توضیح ...
بیشتر
در بازارهای مالی اثر هر یک از ناهنجاریهای سودآوری، درماندگی مالی، بختآزمایی و ریسک غیرسیستماتیک بر بازده سهام بهتنهایی بررسی شده است؛ اما ارتباط احتمالی آنها نامشخص است. بهتازگی این ادعا مطرح شده است که فرصتهای رشد بر تقارن تابع توزیع بازده اثر میگذارد و این ارتباط احتمالی و صرف ریسک ناشی از این ناهنجاریها را توضیح میدهد. در این پژوهش با استفاده از خواص آماری حاکم بر گشتاور مرتبۀ سوم تابع توزیع بازده و با جداسازی چولگی ویژۀ مورد انتظار ناشی از فرصتهای رشد، این ارتباط بررسی شده است؛ بدین منظور دادههای 114 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد حذف سیستماتیک، بین سالهای 1390 تا 1396 جمعآوری و فرضیههای پژوهش با رویکرد سبدبندی و ارزیابی آلفای برخی مدلهای عاملی، آزمون شد. شواهد نشان میدهد بین سودآوری، درماندگی مالی، بختآزمایی و ریسک غیرسیستماتیک با بازده آتی رابطه وجود دارد؛ اما مدلهای مرسوم قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، صرف ناشی از ناهنجاریهای مذکور را تبیین نمیکند. این شواهد بهصورت غیرمستقیم مؤید وجود معمای سودآوری، بختآزمایی و ریسک غیرسیستماتیک در بازار سرمایۀ ایران است و نشان میدهد سرمایهگذاران با گزینش راهبرد سرمایهگذاری مبتنیبر این ناهنجاریها ممکن است بازده متفاوتی داشته باشند.
نرگس حمیدیان؛ مهدی عربصالحی؛ هادی امیری
چکیده
هدف: در شرایط عدم اطمینان، سرمایهگذاران اطلاعات کافی دربارۀ جریانهای نقد آتی شرکتها ندارند و دربارۀ وضعیت آتی بازار ابهام وجود دارد. در این شرایط طبق قانون بیز، ورود هر سیگنال اطلاعاتی (مانند اعلام سود) ممکن است عدم اطمینان را کاهش دهد و سبب واکنش بیشتر سرمایهگذاران نسبت به اعلام سود شود؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی ...
بیشتر
هدف: در شرایط عدم اطمینان، سرمایهگذاران اطلاعات کافی دربارۀ جریانهای نقد آتی شرکتها ندارند و دربارۀ وضعیت آتی بازار ابهام وجود دارد. در این شرایط طبق قانون بیز، ورود هر سیگنال اطلاعاتی (مانند اعلام سود) ممکن است عدم اطمینان را کاهش دهد و سبب واکنش بیشتر سرمایهگذاران نسبت به اعلام سود شود؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی واکنش سرمایهگذاران نسبت به سود غیرمنتظره در شرایط عدم اطمینان بازار است. روش: بدین منظور نمونهای شامل 162 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در دورۀ زمانی 1384 تا 1394 انتخاب شد. برای محاسبۀ عدم اطمینان بازار از دو روش فرمول محاسباتی و گارچ استفاده شد. نتایج: نتایج آزمون فرضیهها نشان میدهد زمانی که عدم اطمینان بالایی در بازار وجود دارد (نسبت به عدم اطمینان پایین)، واکنش سرمایهگذاران به اعلام سود سالانۀ شرکتها بیشتر است. در شرایط عدماطمینان بالا، سرمایهگذاران نسبت به اخبار بد سود (زیان غیرمنتظره) واکنش بیشتری از خود نشان میدهند که این واکنش با رویکرد محافظهکاری همخوانی دارد.
تامین مالی
علی رحیمی باغی؛ مهدی عربصالحی نصرآبادی؛ محمد واعظ برزانی
چکیده
هدف: وقوع بحرانهای مالی 2007 تا 2009 موجب توجه دوباره به موضوع ریسک سیستمی شد. ریسک سیستمی پیامد روابط سیستمی بین مؤسسههای مالی است. در نظام مالی هر کشوری تشخیص روابط سیستمی بین خردهنظامهای مالی آن (بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری و بیمه)، با هدف جلوگیری از بروز شکستهای سیستمی ضرورتی انکارناپذیر است. روش: در پژوهش ...
بیشتر
هدف: وقوع بحرانهای مالی 2007 تا 2009 موجب توجه دوباره به موضوع ریسک سیستمی شد. ریسک سیستمی پیامد روابط سیستمی بین مؤسسههای مالی است. در نظام مالی هر کشوری تشخیص روابط سیستمی بین خردهنظامهای مالی آن (بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری و بیمه)، با هدف جلوگیری از بروز شکستهای سیستمی ضرورتی انکارناپذیر است. روش: در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مؤلفههای اساسی میزان ارتباط بین خردهنظامهای مالی کشور شامل بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری و بیمه در فاصلۀ زمانی 1390 تا 1395 ارزیابی و سپس با استفاده از روش گرنجر غیرخطی رابطۀ علی بین آنها تبیین شد. نتایج: نتایج نشان میدهد از بین خردهنظامهای مالی کشور، بخش بانکی و بیمه به ترتیب بیشترین و کمترین میزان ریسک سیستمی را دارند. بهعلاوه مشخص شد میزان ارتباط سیستمی بین مؤسسههای مالی متعلق به هر کدام از خردهنظامهای مالی کشور در گذر زمان تغییر کرده است. نتایج بهدستآمده از یک سو به نهادهای نظارتی در زمینۀ بهینهکردن نظارت بر نظام مالی و ازسوی دیگر به سرمایهگذاران در مدیریت ریسک سبد سرمایهگذاری به شیوهای کارآمد کمک میکند.
1مدیریت دارایی
مهدی عربصالحی؛ نرگس حمیدیان؛ زیبا قجاوند
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 49-66
چکیده
ارزشگذاری بیش از حد سهام به مفهوم بالاتر بودن قیمت بازار سهام نسبت به ارزش ذاتی آن است. ادبیات موجود نشان میدهد که مدیران شرکتهایی که سهام آنها بیش از حد ارزشگذاری شده برای حفظ این موقعیت، به مدیریت سود واقعی روی میآورند. لذا در این پژوهش، تأثیر ارزشگذاری بیش از حد سهام بر مدیریت سود واقعی بررسی شده است. برای انجام این پژوهش، ...
بیشتر
ارزشگذاری بیش از حد سهام به مفهوم بالاتر بودن قیمت بازار سهام نسبت به ارزش ذاتی آن است. ادبیات موجود نشان میدهد که مدیران شرکتهایی که سهام آنها بیش از حد ارزشگذاری شده برای حفظ این موقعیت، به مدیریت سود واقعی روی میآورند. لذا در این پژوهش، تأثیر ارزشگذاری بیش از حد سهام بر مدیریت سود واقعی بررسی شده است. برای انجام این پژوهش، نمونهای متشکل از 80 شرکت در طی دوره زمانی 1391-1383 بررسی شد. معیارهای مدیریت سود واقعی شامل جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی، هزینه تولید غیرعادی و هزینههای اختیاری غیرعادی است. علاوه بر این، نسبت قیمت بازار به ارزش ذاتی سهام به عنوان معیار ارزشگذاری بیش از حد سهام در نظر گرفته شده است. برای بررسی تأثیر ارزشگذاری بیش از حد بر مدیریت سود واقعی از تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش دادههای ترکیبی استفاده شده است. نتایج بررسیها نشان داد که ارزشگذاری بیش از حد سهام بر جریانهای نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه اختیاری غیرعادی و هزینه تولید غیرعادی به عنوان معیارهای مدیریت سود واقعی تأثیر معنادار دارد. به عبارت دیگر از این نتایج میتوان استنباط کرد که شرکتهایی با ارزشگذاری بیش از حد، تمایل زیادی برای استمرار این موقعیت از طریق مدیریت سود واقعی دارند.