وحید تقی زاده خانقاه؛ قدرت اله طالب نیا
چکیده
بدهیهای کوتاهمدت، ساز و کاری است که مدیران را در معرض نظارتهای مکرر قرار میدهد و موجب کاهش اختیارات مدیریت میشود؛ بنابراین کیفیت افشای اطلاعات را بهبود میبخشد. از آنجا که وامدهندگان حساسیت بیشتری به کاهش قیمت سهام شرکت به نسبت افزایش آن دارند، انگیزههای زیادی برای نظارت بر وامگیرندگان و جمعآوری اطلاعات دربارۀ وضعیت ...
بیشتر
بدهیهای کوتاهمدت، ساز و کاری است که مدیران را در معرض نظارتهای مکرر قرار میدهد و موجب کاهش اختیارات مدیریت میشود؛ بنابراین کیفیت افشای اطلاعات را بهبود میبخشد. از آنجا که وامدهندگان حساسیت بیشتری به کاهش قیمت سهام شرکت به نسبت افزایش آن دارند، انگیزههای زیادی برای نظارت بر وامگیرندگان و جمعآوری اطلاعات دربارۀ وضعیت مالی آنها خواهند داشت. پژوهش حاضر با مطالعۀ جنبهای از پیامدهای سررسید بدهی، تأثیر سررسید بدهی را در خطر سقوط قیمت سهام در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی میکند. در این راستا، تعداد 120 شرکت برای دورۀ زمانی 1388-1393 بررسی شد. برای آزمون فرضیههای پژوهش از دادههای تابلویی با نرمافزار آماری Eviews استفاده شده است. شواهد نشان داد شرکتهایی که بدهیهای کوتاهمدت زیادی دارند، خطر سقوط سهام کمی خواهند داشت. این شواهد با این ادعا سازگار است که بدهیهای کوتاهمدت، نقش نظارتی مؤثری در مدیریت دارد و ذخیرۀ اخبار بد توسط مدیران را محدود میکند. نتایج نشان داد تأثیر منفی بدهیهای کوتاهمدت در خطر سقوط قیمت سهام برای شرکتهای با عدم تقارن اطلاعاتی زیاد، بیشتر است. بهطور کلی، یافتهها نشان داد بدهیهای کوتاهمدت نهتنها از منافع سهامداران محافظت میکند، ارزش سهامداران را نیز حفظ میکند.
1مدیریت دارایی
یونس بادآورنهندی؛ وحید تقی زاده خانقاه
چکیده
مدیریت سرمایه در گردش به مدیریت داراییها و بدهیهای جاری اشاره دارد و برای ایجاد تعادل بین آنها بهکار میرود، بطوری که از طریق مدیریت موثر سرمایه در گردش، سهامداران میتوانند حداکثر بازده را برای سرمایهگذاری در داراییها کسب کنند. بنابراین انتظار میرود مدیریت کارای سرمایه در گردش مشکلات مربوط به سرمایهگذاری را تا حدی ...
بیشتر
مدیریت سرمایه در گردش به مدیریت داراییها و بدهیهای جاری اشاره دارد و برای ایجاد تعادل بین آنها بهکار میرود، بطوری که از طریق مدیریت موثر سرمایه در گردش، سهامداران میتوانند حداکثر بازده را برای سرمایهگذاری در داراییها کسب کنند. بنابراین انتظار میرود مدیریت کارای سرمایه در گردش مشکلات مربوط به سرمایهگذاری را تا حدی کاهش دهد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش و ناکارایی سرمایهگذاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره مالی 1385-1391 است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین دوره وصول مطالبات، دوره پرداخت بدهی و کارایی چرخه تبدیل وجه نقد با ناکارایی سرمایهگذاری ارتباط منفی و معنیداری وجود دارد، در حالی که ارتباطی بین دوره گردش موجودی کالا با ناکارایی سرمایهگذاری مشاهده نشد. همچنین شواهد نشان داد که بین چرخه تبدیل وجه نقد، نگهداشت وجه نقد و نسبت جاری با ناکارایی سرمایه گذاری ارتباط مثبت و معنیداری وجود دارد. در کل میتوان بیان کرد که مدیریت کارای سرمایه در گردش موجب کاهش انحراف از سطح مطلوب سرمایهگذاری میشود.